جوانان و سبک زندگی ایرانی-اسلامی
محمد ابویی، مدیر خانه شهریاران جوان در یادداشتی نوشت؛ هویت اسلامی و انقلابی از جمله اهداف سند چشمانداز بیست ساله کشور است. هویتی که بیتوجهی به آن، میتواند بسیاری از آرمانهای انقلاب و اهداف متعالی امام راحل (ره) را در معرض فراموشی قرار دهد؛ در واقع گرامیداشت یاد بنیانگذار انقلاب اسلامی بیش از آنکه در قالب سخنرانیها محدود شود، باید وجوه عملی پیدا کند تا دستاوردهای ارزشمند انقلاب، امام و شهدا ادامه داشته باشد. توجه به این مسئله در ارتباط با جوانان و نسل چهارم انقلاب بیش از پیش ضرورت دارد، چرا که توطئههای متعددی که از سوی بیگانگان برای انحراف این نسل طراحی شده است، در جهت دور کردن جوانان از الگوهای اسلامی و انقلابی پیش میرود.
با این حال ظرفیتهای بالقوهای در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد که میتوان با بهرهگیری از آنها، در برابر تهاجم فرهنگی غرب، پیروز بیرون آمد.
در واقع با استناد به پارادایم اسلامی میتوان هویت ایرانی-اسلامی جوانان کشور را تثبیت کرد که این مسئله در طول سالهای پس از انقلاب از سوی نهادهای مختلف تبیین شده است. برای مثال از جمله ویژگیهایی که برای جامعه ایرانی در سند چشمانداز بیست ساله مورد تأکید قرار میگیرد، میتوان به فعال بودن، مسئولیتپذیری، ایثارگری، مؤمن بودن، رضایتمندی، برخوردار از وجدانکاری و متعهد به انقلاب و نظام اسلامی و شکوفایی ایران اشاره کرد. در چنین چشماندازی سیاستهای کلی برای الگوی زندگی ایرانی-اسلامی مورد توجه قرار گرفته است که مصادیق آن، به ویژه برای جوانان، از سوی بزرگان نظام بارها و بارها تشریح شده است.
مقام معظم رهبری در سال ۹۱ در جمع جوانان استان خراسان شمالی به مسئله سبک زندگی اشاره کردند که در تمدن نوین اسلامی نقش مهمی دارد. از نظر ایشان بخش حقیقی تمدنسازی نوین اسلامی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است، در واقع بخش حقیقی و اصلی تمدن به شمار میرود؛ مانند مسئله خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، تفریحات، رفتار ما در محل کار، دانشگاه، رسانهای که در اختیار ماست، پدر و مادر و همسر که همه این موارد متن زندگی انسان است. با این حال تمام این موارد به طور مشخص در معرض حملات فرهنگی دنیای استکباری قرار دارد.
مسئله سبک زندگی و توجه به مؤلفههای اسلامی-ایرانی آن، در شهرهای بزرگ بیش از پیش در مخاطره آسیبهایی نظیر استحاله در فرهنگ تهاجمی غرب قرار دارد؛ به این صورت که با گسترش رسانهها و نفوذ بسیاری از محصولات رسانهای غربی در خانوادهها، شاهد هستیم در شهری مثل تهران، الگوهای غیر بومی فراگیر شده است.
در این میان، بیش از برخوردهای سلبی باید به دنبال راهکارهایی باشیم که بتواند تحقق الگوی بومی و سبک زندگی ایرانی-اسلامی را در بین جامعه به طور عام و در میان جوانان به طور خاص گسترش دهد. از آنجایی که پویایی جامعه و رشد و تولید آن، در گرو تربیت نیروی جوان متناسب با شاخصهای اسلامی و ایرانی است، باید توجه جدی بر سبک زندگی جوانان در اولویت نهادهای متولی قرار گیرد. از سوی دیگر جلب مشارکت جوانان در پیادهسازی سیاستهای کلان همسو با سبک زندگی ایرانی-اسلامی میتواند تأثیر مضاعفی داشته باشد. با این حال باید در نظر گرفت که شاخصهای ارتباط با جوانان برای مثال در تهران، باید متناسب با اقتضائات و ویژگیهای امروز آنها باشد تا از این طریق بتوان پیوندی میان سیاستهای کلان نظام و سبک زندگی ایرانی-اسلامی با جوانان ساکن شهر تهران برقرار کرد؛ به گونهای که ترویج، تثبیت و نهادینه شدن سبک زندگی ایرانی-اسلامی در نسل جوان، به جای آنکه فقط از بالا به پایین پیاده شود، توسط خود جوانان در دستور کار قرار گیرد.