"گسترش اسلام" روانه بازار نشر کشور شد
نسخه اصلی کتاب «گسترش اسلام» در سال ۱۹۹۸ منتشر شده است. ابتدای کتاب یک سالنما برای بیان اتفاقات و دوره های مهم تاریخ اسلام، درج شده است. امروزه یک میلیارد نفر خود را مسلمان می دانند. کتاب مورد نظر به بیان وقایع تاریخی از پیش از زمانی می پردازد که نخستین مومن به اسلام، بازرگان ساده ای بود که در غاری تاریک در صحرایی وسیع و بایر به مراقبه و عبادت مشغول بود.
نویسنده، در این اثر ضمن معرفی عقاید گوناگون و اندیشه های گروه های مختلف اسلامی، دوره های تاریخی تمدن اسلامی را برشمرده و به ترتیب تاریخی پیش آمده است.
کتاب «گسترش اسلام» ۸ فصل موضوعی دارد که عناوین آن ها به ترتیب عبارت است از:
ریشه های اسلام، مبانی دین جدید، فتوحات اسلام، چند شاخه شدن اسلام، عصر طلایی عباسیان، امپراتوری های اسلامی در سده های میانه، زوال امپراتوری های اسلامی، اسلام در عصر جدید.
در قسمتی از این کتاب می خوانیم:
مسلمانان در همه جا دچار هراس شده بودند. آن ها در شگفت بودند که چرا جهان مسیحی از جهان اسلام پیشی گرفته است؟ چطور برای کسانی که تسلیم اسلام بودند می توانست چنین اتفاقی افتاده باشد؟ آیا مقدر بود که خود اسلام به فراموشی سپرده شود؟ روشنفکران و رهبران اسلامی این پرسش های آزاردهنده را مورد بررسی قرار دادند تا پاسخ هایی بیابند که امیدوار بودند به رستگاری بینجامد.
گروهی از پیشوایان دینی به این نتیجه رسیدند که اسلام از آموزه های پیامبر دور افتاده است. آن ها استدلال می کردند که مسلمانان از صراط مستقیمی که محمد [ص] نشان داده بود منحرف شده اند. حالا پیشوایان مذهبی بیش از خدا و رسولش مورد تکریم قرار می گرفتند. برخی بر این نظر بودند که راه برون رفت از تنگنا اتکای به شیوه های تفکر سنتی دینی و ایدئولوژیکی، یا فرهنگی است، و نه تفکر مستقل. به نظر آن ها مومنان باید به تعالیم راستین محمد [ص] باز می گشتند تا لطف و عنایت خداوند را بازیابند.
یک طرفدار برجسته این شیوه تفکر محمدبن عبدالوهاب امام حنبلی های نجد در قرن هجدهم بود. ابن عبدالوهاب پیشوایی مسلمان با تحصیلات عالیه بود که از عقب ماندگی و خرافه پرستی رایج در عربستان بیمناک بود. او راه چاره را بازگشت روشن و سنجیده به گذشته می دانست. اگر پیامبر قرن ها پیش به انقلابی معنوی، اجتماعی و اخلاقی در مقابل قریش دست زده بود، پس ابن عبدالوهاب هم وظیفه داشت برای پالودن عربستان معاصر انقلاب تازه ای را رهبری کند. بسیاری از عقاید ابن عبدالوهاب بر تعالیم ابن تیمیه، از فقها و اندیشمندان قرن چهاردهم، مبتنی بود که نوشته بود: «کسانی که راه خود را از پیامبر جدا می کنند و راهی غیر از راه مومنان در پیش می گیرند... از او بریده اند و خود را در معرض خشم الهی قرار داده اند.»