اول مرداد ۱۳۹۰؛ روزی که همسری بیهمسر شد
اول مرداد ۱۳۹۰ تعبیر خواب ماست همان روزی که همسری بیهمسر شد و دخترکی پنجساله به فاصله گرفتن دستان عروسکش در دست؛ از نعمت پدر محروم گشت!
گروه سیاسی ؛ اوایل مرداد که میشود و هوا هُرم تفتیدهای به خود میگیرد. یا وقتی دمدمهای عصر است؛ و صدای ورود اتومبیلی که میخواهد پارک کند؛ سکوت آرام خیابان را درست ساعت ۱۶ عصر میشکافد؛ لحظاتی بیصدا میگذرد؛ و ما تنها عابران پیادهای هستیم که مبهوت یک خواب بیپایانیم.
اول مرداد ۱۳۹۰ تعبیر خواب ماست همان روزی که همسری بیهمسر شد و دخترکی پنجساله به فاصله گرفتن دستان عروسکش در دست؛ از نعمت پدر محروم گشت!
در چشم برهمزدنی رخ داد! لحظهای که بار دیگر از بال فرشتگان دعا بارید و شهادت داریوش رضایینژاد همان همسر و پدر دخترک عروسک به دست؛ تعبیر خواب عابران پیاده بود.
او که زاده آبدانان (ایلام) بود، چه خوب میخواند و چه خوب مینوشت. از ایمان و عاشقی میخواند و از بیکرانهی یک اعتقاد مینوشت. حضور، وجود و نبوغش از دوران کودکی زمانی که هنوز سنی نداشت بر آموزگارانش به روشنی بارز شد تا جایی که پیش از همکلاسیهایش توانست دوره متوسطه را به پایان برساند. حتی تابستانها را نیز مشق علم میکرد. نتایج مسابقات علمی و احراز چندین بار مقام اول شدن نشان میداد که نبوغ ذاتیاش متعلق به همه زمان هاست. در تحصیل و پذیرش و اجرای آکادمیک بسیار منظم و کوشا بود و به علوم کامپیوتری مسلط و چیره.
او هنوز هم که ۸ سال از یادواره شهادتش میگذرد مرد علم و دانش نامیده میشود. مردی که عداوت و کینهتوزی برنمیتابید. مهربان و با صلابت در کنار خانواده کوچکش روزگار به سر میبرد، پژوهش میکرد و درس میآموخت.
شاید گفتن و شنیدن از مردان علمآموزی همچون او زمانی که تیر تلخ دشمنی سینه اش را شکافت و در مقابل چشمان همسر و دخترش تاب زیستن نیاورد پس از گذر سالها به داستانی برای دختران و همسران شهید سرزمینمان بدل شود، اما با یادآوری دوبارهای در هشتمین سالگرد عروجش خاطره مردادهای گذشته زنده میشود و یاد شهید در ذهنها زندهتر میماند.
شهید دکتر داریوش رضایی نژاد به محض فارغالتحصیلی به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم تحقیقاتی و علمی کشور مشغول به کار شد. در عرصهای که فعالیت داشت، توانایی فراوانی داشت و نبوغ و تلاش خود را در مسیر خدمت به وطن خویش قرارداد. در همان نخستین سال شروع به کار، در آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۳۷۸ در رشته مهندسی برق، گرایش قدرت، در دانشگاه دولتی ارومیه پذیرفته و مشغول به ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد شد.
او یعنی همان مرد علمآموز گذشته حالا تبدیل به پژوهشگری شده بود که علاوه بر تعلیم، به تدریس نیز میپرداخت. در پی همین فعالیتهای علمی از دانشگاههای متعدد اروپایی جهت ادامه تحصیل و فعالیت پژوهشی از وی دعوت به عمل آمد. این دانشمند به رغم همه این فرصتها به واسطه عشق به این آب وخاک و روحیات خاص خود که همیشه خود را نمونه یک ایرانی وطنپرست میدانست، به همه آنها نه گفت.
ترس دشمنانش از آرامش درونی او بود. آرامشی که به او اعتمادی وصفناپذیر نسبت به خود و خاکش میداد؛ و همین ترس و کینه از وجود پرارزش این شاهد علم و دانش او را همچون دیگر شهدای عرصه هستهای؛ شهیدان شهریاری، علیمحمدی، احمدی روشن و قشقایی به اسطورههایی از ایستادگی مبدل ساخت.
شخصیت والایی که از تهدید و ارعاب نترسید و با شهادتش بار عشق بر دوش گرفت. او نشان داد مردان بزرگ هرگز نمیمیرند.
دل آمد و بار عشق بر دوش گرفت فریاد هجوم رنگ خاموش گرفت
از بال فرشتگان دعا میبارید وقتی که خدا تو را در آغوش گرفت
یادش گرامی و جایگاهش متعالی ...
اداره کل دیپلماسی عمومی و اطلاع رسانی سازمان انرژی اتمی
اول مرداد ۱۳۹۰ تعبیر خواب ماست همان روزی که همسری بیهمسر شد و دخترکی پنجساله به فاصله گرفتن دستان عروسکش در دست؛ از نعمت پدر محروم گشت!
در چشم برهمزدنی رخ داد! لحظهای که بار دیگر از بال فرشتگان دعا بارید و شهادت داریوش رضایینژاد همان همسر و پدر دخترک عروسک به دست؛ تعبیر خواب عابران پیاده بود.
او که زاده آبدانان (ایلام) بود، چه خوب میخواند و چه خوب مینوشت. از ایمان و عاشقی میخواند و از بیکرانهی یک اعتقاد مینوشت. حضور، وجود و نبوغش از دوران کودکی زمانی که هنوز سنی نداشت بر آموزگارانش به روشنی بارز شد تا جایی که پیش از همکلاسیهایش توانست دوره متوسطه را به پایان برساند. حتی تابستانها را نیز مشق علم میکرد. نتایج مسابقات علمی و احراز چندین بار مقام اول شدن نشان میداد که نبوغ ذاتیاش متعلق به همه زمان هاست. در تحصیل و پذیرش و اجرای آکادمیک بسیار منظم و کوشا بود و به علوم کامپیوتری مسلط و چیره.
او هنوز هم که ۸ سال از یادواره شهادتش میگذرد مرد علم و دانش نامیده میشود. مردی که عداوت و کینهتوزی برنمیتابید. مهربان و با صلابت در کنار خانواده کوچکش روزگار به سر میبرد، پژوهش میکرد و درس میآموخت.
شاید گفتن و شنیدن از مردان علمآموزی همچون او زمانی که تیر تلخ دشمنی سینه اش را شکافت و در مقابل چشمان همسر و دخترش تاب زیستن نیاورد پس از گذر سالها به داستانی برای دختران و همسران شهید سرزمینمان بدل شود، اما با یادآوری دوبارهای در هشتمین سالگرد عروجش خاطره مردادهای گذشته زنده میشود و یاد شهید در ذهنها زندهتر میماند.
شهید دکتر داریوش رضایی نژاد به محض فارغالتحصیلی به عنوان پژوهشگر در مراکز مهم تحقیقاتی و علمی کشور مشغول به کار شد. در عرصهای که فعالیت داشت، توانایی فراوانی داشت و نبوغ و تلاش خود را در مسیر خدمت به وطن خویش قرارداد. در همان نخستین سال شروع به کار، در آزمون کارشناسی ارشد سال ۱۳۷۸ در رشته مهندسی برق، گرایش قدرت، در دانشگاه دولتی ارومیه پذیرفته و مشغول به ادامه تحصیل در دوره کارشناسی ارشد شد.
او یعنی همان مرد علمآموز گذشته حالا تبدیل به پژوهشگری شده بود که علاوه بر تعلیم، به تدریس نیز میپرداخت. در پی همین فعالیتهای علمی از دانشگاههای متعدد اروپایی جهت ادامه تحصیل و فعالیت پژوهشی از وی دعوت به عمل آمد. این دانشمند به رغم همه این فرصتها به واسطه عشق به این آب وخاک و روحیات خاص خود که همیشه خود را نمونه یک ایرانی وطنپرست میدانست، به همه آنها نه گفت.
ترس دشمنانش از آرامش درونی او بود. آرامشی که به او اعتمادی وصفناپذیر نسبت به خود و خاکش میداد؛ و همین ترس و کینه از وجود پرارزش این شاهد علم و دانش او را همچون دیگر شهدای عرصه هستهای؛ شهیدان شهریاری، علیمحمدی، احمدی روشن و قشقایی به اسطورههایی از ایستادگی مبدل ساخت.
شخصیت والایی که از تهدید و ارعاب نترسید و با شهادتش بار عشق بر دوش گرفت. او نشان داد مردان بزرگ هرگز نمیمیرند.
دل آمد و بار عشق بر دوش گرفت فریاد هجوم رنگ خاموش گرفت
از بال فرشتگان دعا میبارید وقتی که خدا تو را در آغوش گرفت
یادش گرامی و جایگاهش متعالی ...
اداره کل دیپلماسی عمومی و اطلاع رسانی سازمان انرژی اتمی
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *