بازنده جنگ محاسبات

15:44 - 15 تير 1398
کد خبر: ۵۳۰۹۲۴
امروز روزنامه حمایت سرمقاله‌ای با تیتر بازنده جنگ محاسبات به قلم حسام الدین برومند، فعال رسانه‌ای منتشر کرده که به این شرح است: آمریکایی‌ها در تمامی ماه‌های اخیر راهبرد فشار حداکثری علیه ایران اسلامی را دنبال کرده اند و مشخصا ترامپ و پمپئو بار‌ها و به صراحت این مساله را به زبان آورده اند که هدف این فشار حداکثری، مجبور کردن ایران برای بازگشت به میز مذاکره است.

بازنده جنگ محاسباتبه گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، امروز روزنامه حمایت سرمقاله‌ای با تیتر بازنده جنگ محاسبات به قلم حسام الدین برومند، فعال رسانه‌ای منتشر کرده که به این شرح است:

«آمریکایی‌ها در تمامی ماه‌های اخیر راهبرد فشار حداکثری علیه ایران اسلامی را دنبال کرده اند و مشخصا ترامپ و پمپئو بار‌ها و به صراحت این مساله را به زبان آورده اند که هدف این فشار حداکثری، مجبور کردن ایران برای بازگشت به میز مذاکره است. از همین روی از موقعی که امریکا از برجام خارج شد همه توان خودش را صرف این مساله کرده که یک توافق بزرگ (توافقی که علاوه بر هسته ای، شامل نفوذ منطقه‌ای و قدرت موشکی هم بشود) باید با ایران انجام شود و دقیقا در این میدان و کارزار است که "جنگ محاسبات" میان طرفین شکل گرفته است. چرا؟ چون هر طرف می‌خواهد طرف مقابل را به ارزیابی‌ای بنشاند که او متصور است و حتی حریف را به تغییر محاسبات سوق دهد.
پیوستِ راهبرد فشار حداکثری آمریکایی علیه ما، یک بازی و عملیات روانی چند لایه برای تغییر محاسبات ایران بوده است که خلاصه آن این است که اگرجمهوری اسلامی به مذاکره تن در ندهد؛ گزینه جنگ روی میز خواهد بود.
اکنون با موشکافی و تحلیل حوادثی که در هفته‌ها و ماه‌های اخیر در رویارویی ایران و آمریکا اتفاق افتاده است؛ باید دید برنده و بازنده این جنگ محاسبات که هرکدام به نوبه خودشان می‌خواهند محاسبات دیگری را عوض نمایند، کیست؟
۱-۱۸ اردیبهشت امسال، ایران رسما از کاهش تعهدات خود در برجام خبر داد و در گام اول آن، فروش آب سنگین و اورانیوم غنی‌شده را متوقف کرد. ضمن آنکه دوره این اقدام ۶۰ روزه اعلام شد و در صورت تداوم تحریم‌های بانکی و نفتی، در ۱۶ تیر (سررسید ۶۰ روزه) دو اقدام دیگر در راستای کاهش تعهدات برجامی در دستور کار کشورمان قرار می‌گیرد. نکته کلیدی این است که این راهبرد ایران در محاسبات آمریکایی‌ها دیده نشده بود تا جاییکه "دنیس راس" سیاستمدار کهنه کار آمریکایی در گفتگو با واشنگتن پست می‌گوید: قرار بود دولت ترامپ به ایران فشار حداکثری وارد کند، اما اکنون با کاهش تعهدات برجامی ایران، فشار حداکثری ایران را بر آمریکا مشاهده می‌کنیم. در همین حال، روزنامه آمریکایی «یو‌اس‌ای تودی» نیز از تأثیر وارونه سیاست‌های دولت ترامپ در قبال ایران پرده برداشت و نوشت: سیاست فشارحداکثری و تحریم‌های سنگین واشنگتن علیه تهران، نه‌تن‌ها ایران را وادار به سر خم کردن مقابل دولت ترامپ نکرد، بلکه مقابله به مثل ایران را در پی داشته است.
۲-اجماع مقامات ایرانی در مورد راه اندازی اینستکس، این است که اروپایی‌ها با انجام تعهدات شان پس از خروج آمریکا از برجام فاصله بسیار زیادی دارند. به یک تعبیر، اینستکس همان "آب نبات چوبی" است و به تعبیر دیگر؛ "اینستکس توخالی به درد ما نمی‌خورد" و موضوع اصلی این است که اروپا نمی‌تواند با اینستکس، موضوع راهبرد ایران در کاهش تعهدات برجامی را مهار یا منحرف نماید. در واقع محاسبه اروپایی‌ها برای بازی در پازل آمریکا با ابزار اینستکس، غلط از آب درآمده است.
۳-شکار قدرتمندانه پهپاد آمریکایی از سوی سپاه پاسداران، بار دیگر نشان داد که محاسبات آمریکایی‌ها در مورد ایران اسلامی یک اشتباه راهبردی است. آمریکایی فکر نمی‌کردند ایران بتواند به لحاظ فنی و تکنولوژیک، پهپاد"گلوبال هاوک" را ساقط کند که فهمیدند واقعیت چیز دیگری است. نکته مهم‌تر این است که آمریکایی‌ها می‌پنداشتند اگر هم به فرض، ایران بتواند پهپاد آن‌ها را نشانه برود، در نهایت شلیک نخواهد کرد، ولی دیدند که ایران اسلامی جرات و جسارت شلیک به پهپاد متجاوز را دارد.
همچنانکه روزنامه آلمانی "تاگس تسایتونگ"، اخیرا در مطلبی خواندنی نوشت: ایران به آینه‌ای از فرسایش قدرت آمریکا تبدیل شده است.
جای کمترین تردیدی وجود ندارد که این فرسایش قدرت آمریکا در برابر ایران که مورد توجه رسانه‌های غربی قرار گرفته و در این مقال به یک نمونه آن در روزنامه آلمانی اشاره شد؛ چیزی جز این نیست که محاسبات آمریکایی‌ها درباره ایران یکی پس از دیگری اشتباه از آب در آمده است.
۴- و بالاخره باید گفت در این جنگ محاسباتی که آمریکایی‌ها تا اینجا بازنده آن بوده اند با تحرکات و واکنش‌هایی مواجه خواهیم بود. حریف تلاش خواهد کرد تا به نوعی و حتی با هیاهو و اقدامات تبلیغی و نمایشی برای مصرف داخلی و افکار عمومی کشورش، خود را دست بسته نشان ندهد؛ بنابراین توقیف نفتکش کشورمان از سوی انگلیسی‌ها در جبل الطارق، یک نمونه از این دست اقدامات می‌باشد. ولی نکته این است که اینجا هم تبعات توقیف نفتکش کشورمان را به خوبی محاسبه نکرده اند چرا که اقدام متقابل برای جمهوری اسلامی کار سختی نیست مگر اینکه عاملان و مسببان توقیف نفتکش برای همیشه قید عبور از خلیج فارس و دریای عمان را بزنند، که این تصمیم هم چاره ساز نخواهد بود.»

بازنده جنگ محاسبات



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *