مافیای تئاتر نسل جوان را دلسرد کرده است/روابط و لابی مثل سرطان نفس تئاتر را گرفته است
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، این روزها تئاتر بیش از گذشته شاهد حضور چهره های سینمایی، ورزشی و موسیقی در قامت بازیگر هنرهای نمایشی است. افرادی که شاید گیشه را برای خود و تهیه کننده اثر تضمین کنند اما به همین نسبت فضا و فرصت کافی برای ظهور و بروز جوانان را از آنها می گیرند.
سالانه تعداد زیادی از جوانان در رشته های مختلف هنرهای نمایشی از قبیل ادبیات نمایشی، بازیگری، طراحی صحنه، کارگردانی و سایر شاخه ها فارغ التحصیل می شوند اما نکته مهم آنجاست که زیرساخت های تئاتر به هیچ عنوان نتوانسته در قیاس با تعداد هنرمندان جوان بستر اجرایی فراهم آورد.
به همین مناسبت خبرنگار گروه فرهنگی ، با تنی چند از هنرجویان، فارغ التحصیلان و هنرمندان جوان عرصه تئاتر به گفت و گو نشسته و جویای دغدغه ها و مشکلات آنها برای حضور در عرصه هنرهای نمایشی شده است. هومن حمیدی بازیگر جوان تئاتر این روزها مشغول بازی در دو نمایش "باز کردن بسته" و "هجوم" است. هر دو این آثار پاییز امسال روی صحنه می روند.
میزان: وضعیت کلی تئاتر را در سالهای گذشته چطور میبینید؟
حمیدی: در سالهای گذشته تئاتر از حجم مخاطبهای گستردهای برخوردار شده؛ این در حالی هست که به نظر من هنوز عموم تعریف مشخصی از تئاتر ندارند. برخی این هنر را به عنوان یک تفریح تجملاتی و صرفاً برای گرفتن عکس و یا دیدن سلبریتیها از جایی نزدیکتر از قاب تلویزیون یا پرده سینما نگاه میکنند. مجموعه همه این اتفاقات برای من نقشه جالبی از وضعیت حال حاضر تئاتر ترسیم نمیکند.
میزان: حضور چهرهها و سلبریتیها در تئاتر دغدغهای است که سالهاست مورد بحث بوده است. به نظر شما حضور این افراد قابل قبول بوده است یا نه؟
حمیدی: حضور چهرههای شناخته شده دارای ابعاد خوب و بد است. ابعاد خوب آن میتواند حضور تعداد بالای تماشاچی باشد. حضوری که باعث شده تا سالنها خالی نمانند و تئاتر هم کنار سینما مورد توجه عام مردم قرار گیرد. اما من فکر میکنم بعضی از دوستانی که جزو چهرههای شناخته شده هستند به دلیل وقت کم و مشغله شغلی نمیتوانند زمان زیادی را برای تئاتر بگذارند و به همین واسطه کارهایی اکثرا درجه دو را شاهدیم که هم به ماهیت تئاتر، هم به اعتبار خود آنها لطمه میزند.
میزان: حضور چهرهها از طرفی باعث فروش بیشتر تئاتر شده است اما به گفته بسیاری از اهالی تئاتر این افزایش تعداد مخاطب کمکی به بالا بردن کیفیت نداشته و مخاطب این نوع تئاترها از تئاتر تجربی و دانشجویی حمایتی نمیکند. به نظر شما افزایش فروش تئاترها نشانی از اقبال عمومی به تئاتر است و یا این موجی گذراست؟
حمیدی: این اقبال عمومی به بخشی از تئاتر است که بخش دیگر را زیر چرخ دنده هایش له خواهد کرد. امروزه کسی به کارهای تجربی و دانشجویی اهمیتی نمیدهد که البته پول در این میان نقش مهمی را بازی میکند. چهره ها باید از این تئاتر حمایت کنند و با دستمزدی به مراتب کمتر در کارهایی جوانان بازی کنند تا این بخش تئاتر شناخته شده و مورد حمایت واقع شود.
میزان: با تاسیس و ظهور تماشاخانههای خصوصی امید بها دادن به نسل جوان به شدت قوت گرفت، اما بعد از چند سال این تماشاخانهها تغییر رویه دادند. به نظر شما تماشاخانههای خصوصی امروزه برای نسل جوان تاثیر گذار هستند؟
حمیدی: در طول مدت فعالیت من نه تنها این اتفاق نیفتاده بلکه به واسطه اینکه اعتماد به جوانهایی مثل ما ریسک بالایی دارد و شاید با سالنهای خالی طی شبهای متمادی مواجه شوند بسیار پایین آمده است.
میزان: بسیاری از بازیگران جوان با مشکل معیشتی در تئاتر روبرو هستند. آیا تئاتر برای شما می تواند راهی برای امرار معاش باشد؟
حمیدی: البته که نه، گاهاً مجبورم برای رسیدن به همه تمرین ها و در آوردن نقشم از شغلی که دارم چشم بپوشم و تمام وقتم را صرف علاقه ام بکنم و به همین دلیل انواع شغلها را امتحان کردم. فعلاً من و امثال من باید شغل دومی داشته باشیم تا با این شرایط دچار سو تغذیه نشویم. گرچه کارهایی هستند که از لحاظ مالی هم ما را تامین کنند، اما نه در حدی که بتوان از آن امرار معاش کرد.
میزان: به نظر شما مهمترین مشکل امروز تئاتر ایران چیست و چه راهی برای حل آن پیشنهاد میکنید؟
حمیدی: مشکلات متعدد و زیادی در تئاتر وجود دارد که به نظر من ریشههای آن در فرهنگ جمعی ما نهاده شده است. به تبع این فرهنگ نادرست همه در هر قشری لطمات متعددی خورده ایم. یکی از مشکلاتی که تبدیل به حسرت نسل ما شده است عدم وجود راههای دسترسی به بزرگان تئاتر است. حمایت نشدن از خانه تئاتر از دیگر سو مشکلات متعددی را رقم زده از طرفی مافیا سازی و تبعیض در تئاتر رقابت را ناعادلانه، و بسیاری را دلسرد کرده است.
میزان: چرا همچنان در بخش نمایشنامه و یا فیلمنامه با مشکل مواجه ایم. آیا نسل جوان خوبی در نمایشنامه نویسی وجود دارند؟
حمیدی: من دوستانی را میشناسم که متن هایی بسیار قوی می نوشتند و آنقدر بی اهمیتی و بی مهری دیدند که تئاتر را به کلی رها کرده اند. جشنواره های نمایشنامه نویسی و امثالهم هم هیچ کمکی به این دوستان نمیکنند چون اصولاً انقدر به آنها اهمیت داده نمیشود که برگزیدگان آن بتوانند جایی خودشان را نشان بدهند. به نظر من به جای آنکه کارگردان ها متن های چندین بار اجرا شده را بدون هیچ خلاقیتی دوباره اجرا کنند متن های نمایشنامه نویسان ایرانی و جوانی که ارزش اجرا داشته باشد را استفاده کنند.
میزان: جشنواره تئاتر فجر در راه است. شما از برگزاری این جشنواره در سالهای پیش راضی هستید و آیا به نظرتون آثار بر اساس کیفیت به این جشنواره میرسند؟
حمیدی: جشنواره فجر هنوز هم میتواند یک اتفاق خوب برای همه ما باشد اگر آثار با عدالت بیشتر انتخاب شوند. هدف جشنواره باید معرفی چهره های جدید و کارهای با استاندارد بالا باشد. داورهای آن با دقت بیشتر و به قصد ارتقا تئاتر جوایز را اهدا کنند تا در درجه اول اعتبار خود را میان اهالی تئاتر بالا ببرند و در درجه دوم وجدان کاری را رعایت کرده باشند. در سالهای گذشته بنده به جز چند نمایش انگشت شمار چیز به خصوصی از این جشنواره ندیدم از طرفی اکثر دوستانی که در تئاتر فعالیت دارند و در جشنواره شرکت میکنند همیشه از آن ناراضی هستند.
میزان: دغدغه شما از حضور در تئاتر چیست و چه آیندهای را برای خودتون متصور میشوید؟
حمیدی: تئاتر برای من زندگی چندین باره در چندین شخصیت است؛ موقعیتی که بتوانم در آن روزمرگی را بشکنم و به جزئیات زندگی کاراکترهای گوناگون فکر کنم. مدتی را جای آنها زندگی کنم و دایره شناخت خود را از موجودی دو پا به نام انسان وسعت بدهم. تئاتر به من قدرت خلق کردن میدهد. آرزوی من در تئاتر رفتن روی صحنههای بزرگ و خلق کاراکترهای مختلف و ماندگار است و امید دارم بتوانم به زودی خواسته هایم را عملی کنم.
میزان: آیا سینما مدینه فاضله بازیگری است و اینکه چرا این هجمه علاقه به سینما به وجود آمده است؟
حمیدی: علاقه دوستان به سینما به نظر من صرفاٌ به دلیل شهرت وسیعتر و کسب درآمد بیشتر است و البته در سینما بازیگر زحمت کمتری نسبت به تئاتر میکشد. من به هیچ عنوان مخالف حضور در سینما نیستم، ولی نباید تئاتر فدای سینما بشود. بعضی از ما تئاتر را فقط برای کسب اعتبار میخواهیم و این به نظر من فدا کردن تئاتر برای سینما است.
میزان: یکی از مشکلات مهم امروز تئاتر وجود رابطه، لابی و رانت در تمامی بخشها است. امروزه انتخاب عوامل و به خصوص بازیگران بر اساس تواناییها شکل میگیرد و یا معیارهای دیگهای در این عرصه وجود دارد؟
حمیدی: روابط و لابی مثل سرطان نفس تئاتر را گرفته و بی شک جزئی جدایی ناپذیر از تئاتر امروز شده که بسیاری را از چرخه خارج کرده است.
میزان: به طور معمول میبینیم که گروههای پر چهره در کمتر از یک ماه تمرین اثر را روی صحنه میبرند، اما گروههای جوانان بعد از ماهها تمرین همچنان دغدغه سالن اجرا دارند. چگونه می توان این دغدغهها را از بین برد و آیا تئاتر میتواند با یک ماه تمرین به رسالت خود برسد؟
حمیدی: صد البته که برای ما تولید یک اثر سختترین کار است. بعضاً برای به ثمر نشستن کار باید از دستمزد چشم پوشی کنیم یا به دنبال تهیه کنندههای محدودی که هستند باشیم که آنها هم کارهای شاخص را حمایت میکنند و ما فقط باید چشم به فروش سالن داشته باشیم که این کافی نیست.