تپش قلب مصطفی در سینه دیگری /عملیات ویژه وزارت بهداشت و اورژانس برای انتقال قلب بیمار مرگ مغزی
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، همه چیز از یک تصادف هولناک رخ داد، تصادفی که باعث شد سید مصطفی رضوی در بیست و چهارمین بهار زندگی اش مرگ مغزی شود و خانواده او بزرگترین تصمیم زندگی اشان را بگیرند.
«مصطفی همیشه دستش در کار خیر بود، همیشه دوست داشت به اطرافیانش کمک کند، به همین خاطر حالا هم مطمئن هستیم خود مصطفی هم راضی است که اعضای بدنش به چند بیمار نیازمند جان دوبارهای بخشیده». اینها را امیر سپهری، داماد خانواده رضوی میگوید، خانوادهای که این روزها داغدار از دست دادن پسر بزرگشان هستند.
او میگوید:مصطفی در یک شرکت کار میکرد و بعدازظهرها هم یک مغازه کوچک گیم نت راه انداخته بود و آنجا را میچرخاند. صبح روز پانزدهم اردیبهشت ماه بود که مادرهمسرم با من تماس گرفت و گفت: مصطفی به محل کارش نرفته است و هیچ کس از او خبری ندارد وحتی شب قبل هم به خانه نیامده است. بلافاصله دست به کار شدیم و هرکجایی را که به ذهنمان میرسید جست وجو کردیم. اما حتی کوچکترین ردی از هم او به دست نیاوردیم.
امیر ادامه میدهد:پلیس، پزشکی قانونی و خیلی جاهای دیگر را جست وجو کردیم تا اینکه سرانجام متوجه شدیم یک پسر جوان با مشخصات مصطفی دربخش آی سی یو بیمارستان شهید رهنمون یزد بستری شده است. وقتی درجریان قرارگرفتیم بلافاصله خودمان را به بیمارستان رساندیم. وارد آی سی یو که شدیم و با دیدن مصطفی که روی تخت آرام گرفته بود دنیا روی سرمان خراب شد.
مردجوان میگوید:مصطفی همان بعدازظهری که از شرکت خارج شده بود در نزدیکی مغازه گیم نتش با جرثقیلی که گوشه خیابان توقف کرده بود برخورد میکند و بیهوش میشود. او را به بیمارستان منتقل میکنند، اما چون هیچ مدرک شناسایی همراهش نبوده تا یک روز نتوانسته بودند خانواده اش را پیدا کنند و ما خودمان سرانجام با پیگیریهایی که انجام دادیم موفق شدیم ردی از او به دست بیارویم.
تصمیم نهایی
پزشکان برای بازگرداندن مصطفی به زندگی تمام تلاش خود را کرده بودند، اما شدت ضربه به سرش باعث شده بود پسرجوان به شدت آسیب ببیند و مرگ مغزی شود. امیر سپهری میگوید:روز هفدهم اردیبهشت ماه بود که پزشکان از ما درخواست کردند به بیمارستان برویم، ظهر بود که به بیمارستان رسیدیم. ابتدا پزشکان از این طرف و آن طرف حرف زدند و وقتی مطمئن شدند ما آمادگی لازم را پیدا کردیم گفتند مصطفی دچار مرگ مغزی شده و حتی یک درصد هم امکان ندارد او دوباره به زندگی بازگردد پس بهتر است اعضای بدنش را به بیماران نیازمند اهدا کنیم.
وی ادامه داد: همان موقع مادر مصطفی گفت من شب گذشته با خودم عهد بستم اگرقرار است فرزندم را از دست بدهم با اهدای اعضای بدنش جان چند جوان دیگر را که مثل پسر خودم هستم از مرگ نجات بدهم. همین کار را هم کرد و بلافاصله برگه رضایت نامه را امضا کرد.
آخرین دیدار
عقربه ساعت ۱۲ ظهر روز چهارشنبه را نشان میداد که مادر مصطفی برای آخرین دیدار نزد پسرش رفت. دستانش را در دست گرفت و درحالی که مثل ابر بهاری اشک میریخت به او گفت:جای تو در بهشت است و فراموش نکن که مادرت را درآن دنیا شفاعت کنی.»
پرواز قلب مصطفی از یزد به تهران
با اعلام رضایت خانواده رضوی، مصطفی به اتاق عمل منتقل شد و پزشکان کیله وکبد، پانکراس او را به چندبیمار نیازمند در همان شهر یزد اهدا کردند، اما قلب او برای اینکه در سینه فرد دیگری بتپد باید چند کیلومتر را طی میکرد تا از یزد به بیمارستان شهید رجایی تهران برسد.
دکتر ساناز دهقان مسئول گروه پیوند و فراهم آوری وزارت بهداشت و رئیس واحدفراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا درباره این عملیات پیچیده و فوری در گفتگو با خبرنگارمیزان میگوید:روز سه شنبه بود که متوجه ماجرای مرگ مغزی این بیمار و امکان اهدای قلب او بودیم، از آنجایی که چند بیمار چشم انتظار دریافت قلب آن هم با گروه خونی او مثبت بودند بلافاصله هماهنگیهای لازم جهت دریافت قلب و انتقال آن به تهران را با سازمام اورژانس کشور انجام دادیم.
وی در ادامه افزود: صبح روز چهارشنبه با هواپیمای فالکون از تهران راهی یزد شدیم، از فرودگاه با هلی کوپتر به بیمارستان رفتیم. قلب را تحویل گرفتیم و با هلی کوپتر به فرودگاه بازگشتیم.
هر ثانیه برای تیمی که از تهران راهی یزد شده بودند تا قلب پیوندی را تحویل بگیرند مثل طلا با ارزش بود، یک خانواده چشم انتظار بودند تا عمل پیوند قلب انجام شود.
دکتر دهقان افزود: با فالکون به فرودگاه مهرآباد آمدیم سپس با هلی کوپتر که منتظرمان بود خودمان را به بیمارستان رجایی رساندیم و پیوند انجام شد.