۶ گام برای تقویت ارزش ریال/ حواستان به خانواده هست؟ / «تأسف» اروپا و وقت بیدار شدن غربگراها از خواب
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، ۶ گام برای تقویت ارزش ریال، حواستان به خانواده هست؟، «تأسف» اروپا و وقت بیدار شدن غربگراها از خواب، نقش راهبردی معلم درگام دوم انقلاب، تماشای جولان دلالان؟!، پشت پرده ظاهر شدن البغدادی، فقر و نداری اهل زمین ناشی از زراندوزی زمامداران است، نقش کلیدی دولت در عملیات بازار باز و ... گزیدهای از سرمقالهها و یادداشتهای امروز است که در ادامه گزیدهای از آن را میخوانید.
• روزنامه حمایت یادداشتی با تیتر ۶ گام برای تقویت ارزش ریال منتشر کرد که به این شرح است:
خصوصیسازی، بهشرط آنکه با لوازمش عملیاتی شود و شرکتها حمایت و نظارت دستگاههای اجرایی را ببینند، به فرایند توانمندسازی تولید داخلی شتاب میدهد و از ارزش پول ملی صیانت میکند. این در حالی است که بهجای این فرایند کارآمد، روشهای دیگری ازجمله تسعیر بانک مرکزی را شاهد هستیم. بازپرداخت بدهی نهادها و دستگاهها به بانکها و تسویه بدهی بانکها به بانک مرکزی به شیوه تسعیر داراییهای بانک مرکزی، رویه غلطی است که از یکسو به بزرگ شدن حباب تورم و از سوی دیگر، به کاهش ارزش پول ملی منتهی میشود. این اتفاق وقتی رخ دهد، ارزش ریالی داراییهای خارجی بانک مرکزی نیز سیر صعودی پیدا میکنند و نهادهای اجرایی میتوانند از این رهگذر برای خود منابعی ایجاد کنند. چنانچه این رویه مرسوم و متداول شود، دست قوه مجریه هیچگاه برای تأمین منابع مالی دستبسته نخواهد بود، چون بلافاصله میتواند از بانکهای خصوصی قرض کرده و بانکهای خصوصی نیز از بانک مرکزی استقراض کنند. نکته پایانی اینکه بر کسی پوشیده نیست که آمریکا از دلار نهفقط برای بسط تسلط خود بر کشورها بلکه برای تحتفشار قرار دادن نظامهای مشروع و مردمی که در عرض راهبردهای واشنگتن قرار دارند، بهره میبرد. اقتصاد وابسته به دلار، همیشه در معرض و گزند تلاطمات است و دکمه کنترل آن در وزارت خزانهداری آمریکا قرار دارد، لذا پایان دادن به «جادوی پولی و مالی دشمن» میتواند رکن اصلی پالایش سیاستهای مالی و پولی در راستای حفظ ارزش ریال باشد که باید بهصورت متعهدانه نسبت به اجرای آن اهتمام داشت.
• روزنامه کیهان یادداشتی با عنوان حواستان به خانواده هست؟ درج کرده که به این شرح است:
برخی نشریات و سیاستپیشگان، که بلافاصله برای فلان اتفاق ناگوار در پاریس و لندن، پیام تسلیت و محکومیت صادر کردند یا عزادار شدند، حتی از ابراز تاسف و ناراحتی نسبت به شهادت مظلومانه یک روحانی سادهزیست در همدان و انزجار نسبت به شرور و جنایتکار سابقهدار استنکاف کردند. کمترین حد امر به معروف و نهی از منکر، که نشانه حیات انسانی میباشد، برآشفتگی روحی و تلخکامی ناشی از مشاهده ارتکاب منکر است. امیر مومنان (ع) کسانی را که جاذبه و دافعه نسبت به معروف و منکر نداشته باشند، «میّت الاحیاء» و «میّت بین الاحیاء» (مردهای میان زندگان) و انسان زیر و رو شدهای که سفلگی شخصیت بر او حاکم شده، مینامد. «من لم یعرف بقلبه معروف و لم ینکر منکرا، قُلِبَ فَجُعِلَ اعلاهُ اسفله و اسفله اعلاه.» (حکمت ۳۷۵ نهجالبلاغه). اگر در علم حقوق، از میزان مسئولیت مباشران و معاونان و مسببان جرم سخن به میان میآید، در سنت الهی، سهم رضایت به جرم و جنایت و خیانت، کمتر از اصل ارتکاب آن نیست. امیر مومنان در خطبه ۲۰۱ نهجالبلاغه فرمود: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَى وَ السُّخْطُ... اى مردم! همانا مردمان را رضایت و نارضایتى (نسبت به رفتارها) گرد هم جمع میکند. همانا ناقه ثمود را تنها یک نفر پى کرد؛ امّا کیفر و عذاب الهى آن، همه قوم ثمود را فرا گرفت، زیرا همگى به عمل آن یک نفر راضى بودند؛ بنابراین خداوند سبحان مىفرماید فَعَقَرُوهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِین. آن قوم، ناقه را پى کردند و سرانجام (هنگام نزول بلاى فراگیر) پشیمان شدند و طولى نکشید سرزمین آنان همچون آهن گداختهاى که در زمین نرمى فرو رود با فریاد وحشتناکى فرو رفت». دقیقا با همین منطق است که در زیارت عاشورا ضمن لعن قتله کربلا و تامینکنندگان آنها، میگوییم «وَ لَعَنَ اللهُ اُمَّه سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِه. خداوند لعنت کند گروهى را که جنایات در کربلا را شنیدند و به آن رضایت دادند». از حضرت امام رضا علیهالسلام نقل شده که فرمود: «لَوْ أنَّ رَجُلا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِىَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ بِالْمَغْرِبِ لَکانَ الرّاضِى عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَریکُ الْقاتِلِ. اگر کسى در شرق عالم قتلى انجام دهد و دیگرى در غرب جهان راضى به آن قتل باشد، در پیشگاه خداوند، شریک قاتل خواهد بود.»
• روزنامه وطن امروز مطلبی با عنوان «تأسف» اروپا و وقت بیدار شدن غربگراها از خواب منتشر کرده که به این شرح است:
آقای صادقی میگوید سوالی از وزیر امور خارجه را به این شرح تقدیم هیأترئیسه مجلس کرده است: «با وجود نقض عهد طرف آمریکایی و تعلل طرف اروپایی، حفظ برجام چه فایدهای برای ایران دارد؟ چرا از ضمانت اجرایی خروج متقابل از توافق استفاده نمیکنید؟!» صادقی در حالی این سوال را از آقای ظریف پرسیده و در حقانیت برجام شک روا میدارد که همزمان اصرار بلیغی برای پذیرش شروط همین آمریکا و اروپا در مسأله FATF داشته و دارد! من البته گمان میکنم آقای صادقی حداقل در این فقره احساساتی شده و هنوز خبر ندارد که در تمام این سالها همزمان با ایجاد تغییرات محسوس در میزان عمق تاسف اروپاییها، یک چیزشان همیشه ثابت باقی مانده است! اروپاییها در سراسر این دوران «تاسفنشان»، ضمن تنظیم مداوم عمق تاسفات خود، همواره این نکته را در تمام بیانیهها برای ایران پی نوشت کرده اند که: «اجرای تعهدات مرتبط هستهای توسط ایران بخشی ضروری از این توافق است!» به زبانی دیگر، گفته اند ما متاسفیم، ولی ایران اجبار دارد که به تعهدات برجامی اش مو به مو عمل کند! حال با این تفاسیر، آیا میشود هم بر این سخن اروپای عزیز شورید و هم خواستار شنیدن حرف دیگرش در FATF شد؟! گوشهای اروپا را مخملی دیده اید یا با ما شوخی دارید آقای صادقی؟! من البته روش دیگری هم برای حل تناقضات آقای صادقی و دوستان اصلاحطلبش بلدم. اینکه کسی به مقامات چشمقشنگ اروپایی بگوید تاسفهای مربوط به عدم اجرای تعهداتشان در FATF را عجالتا به صورت پیشپرداخت و همین حالا ابراز کنند تا مشکل حل شود. در آن صورت، برای بیدار شدن صادقیها از خواب، دیگر نیازی به بتن ریزی در قلب رآکتور و این قبیل کارهای قبیح هم نخواهیم داشت! هایکو ماس، وزیر خارجه آلمان مهرماه ۹۷ گفته بود: «با آمریکا اهداف مشترکی را در قبال ایران دنبال میکنیم. ما فقط از نظر مسیرهایی که دنبال میکنیم با یکدیگر اختلاف داریم». دیگر مقامات اروپایی نیز به کرات مانند این سخنان را بر زبان آورده اند. اکنون یک سال از خروج آمریکا از برجام گذشته است. اروپاییها هم با وجود داشتن معافیت تحریمی، طی ماههای گذشته علنا از خرید نفت ایران سر باز زده اند. آقای ظریف، ولی با کمال افتخار میگوید ما دکترای دور زدن تحریم داریم. حال برجام البته شکر خدا خوب است و مانند ستونهای تختجمشید همچنان استوار ایستاده است. همین امثال محمود صادقی با کمک آقای روحانی و ظریف، برای ساختن ستون FATF هم در حال بتن ریزی هستند. ولی کاش ما میمردیم و تاسف خوردن دوستان اروپاییمان را نمیدیدیم!
• روزنامه رسالت سرمقالهای با تیتر نقش راهبردی معلم درگام دوم انقلاب منتشر کرد که در ادامه میخوانید:
برنامه ریزیهای آموزشی وپرورشی هرچه ممتاز باشند و کتابهای درسی هرچه گسترده و آموزنده، تا نیروی خط مقدم ارتباط بادانش آموز یعنی معلم ومربی، ممتاز ومتعالی تربیت نشده و ممهز ولایق نباشند، درجهت «رشد» متعلم و متربی اتفاق مهمی نخواهد افتاد. نتیجه اینکه اگر ملت ایران بتواند به کمک مدیران پرورش یافته و لایق وپاکدست، از آزمونها و چالشهایی که با آن مواجه میشود، موفق و سربلند عبور کند، به خوبی از عهده راهبری این انقلاب و پیشرانی آن در ادامه مسیر تا رسیدن به تمدن نوین اسلامی در گستره جهان، برخواهد آمد؛ و این معلمان کشور هستند که باید بتوانند مدیرانی در تراز انقلاب اسلامی پرورش دهند. امام خمینی رضوان الله تعالی علیه که افق متعالی انقلاب را همیشه یادآوری میکردند خطاب به معلمان کشور فرمودند: شماها معلم نسلی هستید که درآتیه «همه مقدرات کشور» به آن نسل سپرده میشود. (۴) به همین دلیل باید تاکید شود که اعتقاد و باورمندی مسئولان عالی وزارت آموزش وپرورش نسبت به بزرگداشت مقام معلم را صرفا ازطریق اقداماتی از قبیل: ریلگذاری صحیح برای تربیت معلم در تراز انقلاب اسلامی وتحقق مطالبات آموزشی و پرورشی خانوادها از معلم و مدرسه و همچنین تأمین کرامت و آسودگی خاطر معیشتی معلمان که بارها دربیان رهبر معظم انقلاب اسلامی وسیاستهای کلان اجرائی ابلاغ شده، میتوان باور کرد و نه صرفا با سالی یک بار مراسم تقویمی موسوم به بزرگداشت.
• روزنامه اطلاعات یادداشتی با تیتر تماشای جولان دلالان؟! درج کرده که به این شرح است:
اگر یادمان باشد سال گذشته که شاهد رشد قیمت بودیم با وجود هشدارهای تولیدکنندگان داخلی، اجازه افزایش قیمت داده نشد و در نتیجه هزاران میلیارد تومان ارزش افزوده برای واسطهها و دلالان ایجاد شد، اما از این هزاران میلیارد تومان، تولیدکننده به دلیل سرکوب قیمتی نصیبی نبرد و دچار زیان انباشته و عقبافتادگی در پرداخت به صنعت قطعهسازی و تعدیل نیرو در این بخش گردید. نتیجه این کشاکش بین دولت، ستاد تنظیم، سازمان حمایت و بالاخره نهادهای کنترل قیمت و خودروساز این شد که پس از چند ماه آسیب به زنجیره تولید، با تعدیل قیمت موافقت شد، اما کاملاً معلوم بود که نوشدارو پس از مرگ سهراب است و کاهش تولید سرانجام کار دست مردم میدهد. نتیجه آن شد که تولید خودرو در سال ۹۷ در مقایسه با سال قبل از آن حدود ۴۰ درصد کاهش یابد و با توجه به ممنوعیت واردات اتومبیل کاملاً مشخص بود که بحران در راه است و با این وضعیت تولید داخلی نمیتواند نیاز بازار را برطرف کند، اما این یک بخش ماجراست. بخش دیگر ماجرا برمیگردد به هجوم نقدینگی به این بخش که با توجه به نقدینگی بالای موجود و شتاب قیمتی این بازار و سود بالای واسطهگری و دلالی در این حوزه در سایه تماشاگری و بیتفاوتی مقامات و دولت و ارزش افزوده بالای ایجاد شده، خودرو که میرفت تا به یک کالای مصرفی بدل شود به یکباره تبدیل به یک کالای سرمایهای پربازده شود که مرتب تقاضا را در این بخش بالا ببرد. حال هرچه دولت بخواهد از طریق فشار به کارخانهها به کنترل این آشفتهبازار بپردازد ره به جایی نخواهد برد. چون هرچه وعده پیشفروش و یا امکان خرید ایجاد کند دلال و واسطه، خریدار است و این عطش قابل کنترل نیست. زیرا ظرفیت تولید امکان پاسخگویی به تقاضا را ندارد و هر اقدام غیرعلمی و غیراقتصادی مداخلهجویانهای، آتش بر این عطش خواهد افزود. اما در پس و پشت این ماجرا که بسیار نیازمند دقت و هوشیاری و مراقبت است گرفتن ماهیهای درشت از این آب گلآلود توسط صحنهگردانان واردات خودرو است که چنان بر این التهاب بیفزایند که دولت را مجبور به عقبنشینی کنند تا واردات خودرو را آنهم حتی با برداشتن تعرفه وارداتی آزاد اعلام کند کاری که کاملاً با توجه به روند تغییرات قیمتی و التهابات ایجاد شده و نگرانی مردم از این تورم لجام گسیخته در این بخش چندان بعید نیست، چراکه حال هم دولت جز تشکیل جلسه و صدور بخشنامه و دادن وعده و نصیحت و هشدار بیاثر و بیاقدام عملی، کار دیگری صورت نمیدهد و به ایفای نقش تماشاچی مشغول است. کوته سخن آنکه اگر میخواهیم در این کشور تولید رونق بگیرد باید هزینههای تولید کم و ریسک آن پائین بیاید و هزینههای ورود سرمایه به بخش دلالی و رانتی و واسطهگیری که در حال حاضر تقریباً نه تنها بیخطر و بیهزینه بلکه بسیار پربازده و پرسود است افزایش یابد که با وضعیت موجود چندان نشانههای امیدوارکنندهای در این بین دیده نمیشود و تا زمانیکه اقتصاد کشور به دست دلالان و رانتخواران باشد تولیدکننده غریب و مهجور و نادم و بی انگیزه خواهد ماند. شما را به خدا برای اصلاح این اوضاع آشفته ضد تولیدی، فکری بکنید و تدبیری به خرج دهید. بهعنوان حسن ختام این مقال توجه به بخشی از بیانیه گام دوم انقلاب در مبحث هشدارها و توصیهها خالی از لطف نیست: راهحل مشکلات اقتصادی کشور سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که باید برنامههای اجرایی برای همه بخشهای آن تهیه و با قدرت و نشاطکاری و احساس مسئولیت در دولتها پیگیری و اقدام شود. درونزایی اقتصاد کشور، مولد شدن و دانشبنیان شدن آن، مردمیکردن اقتصاد و تصدی نکردن دولت، برونگرایی با استفاده از ظرفیتها، بخشهای مهم این راهحلهاست...
• روزنامه خراسان یادداشتی با تیتر پشت پرده ظاهر شدن البغدادی درج کرده که به این شرح است:
داعش پس از شکستهای متوالی، ناگزیر از رویای جاه طلبانه تشکیل خلافت کوتاه آمده و اکنون تلاش میکند حیات خود در اذهان عمومی را از طریق انجام عملیاتهای تروریستی اغراق شده در نقاط متنوع جهان تداوم بخشد. گویا دیگر انجام عملیات تروریستی در خاورمیانه از «برد تبلیغاتی» کافی برخوردارنیست وباید نقاط دیگری هدف قرار گیرد. در این ویدئو نیز او بر خلاف گذشته، دشمن اصلی مسلمانان را به زعم خود، از شیعه به مسیحیت تغییر داده و ژست ضد صلیبی گرفته است، در حالی که اگر به خاطر داشته باشیم، بر مبنای فلسفه «دشمن نزدیک» در این گروه، هیچ گاه مسیحیان هدف اصلی این گروه نبودند، اما برای شیعیان از سوی داعش فقط فرمان مرگ صادر میشد به طوری که درزندان بادوش در شمال موصل و پایگاه اسپایکر در استان صلاح الدین و از توابع تکریت هزاران شیعه توسط این گروه تکفیری قتل عام شدند. اما حالا تاکید اساسی البغدادی بر نبرد با صلیبیهاست به گونهای که نبرد با دشمنان نزدیک یعنی حکومتهای ایران، عراق، سوریه و دیگر حکومتهای نامشروع از دید داعش بر خلاف گذشته به حاشیه رفته است. خلاصه آن که اگر اولین ظاهرشدن البغدادی سرآغازی برای "اعلام خلافت خودخوانده" داعش بود آفتابی شدن مجدد او به نظر سرآغازی برای مرحله جدیدی از مراحل این گروه تروریستی است؛ مرحلهای که اولویتهای جغرافیایی و ایدئولوژی داعش را تغییر داده و با هشدار درباره "درگیریهای طولانیمدت" رویکرد جدیتری در پیش گرفته است. این رویکرد تقریبا انحراف از رویکرد "ابومصعب الزرقاوی" و نزدیک شدن به رویکرد "اسامه بن لادن" موسس القاعده را نشان میدهد. در نتیجه این رویکرد، از این پس همه نقاط جهان بیش از پیش در معرض تهدید داعش قرار میگیرد؛ تهدیدی که با افزایش احتمال واکنش تند مسیحیان افراطی، امنیت مسلمانان را هم به خطر خواهد انداخت و ضریب تنش و ناامنی در همه کشورهای جهان را افزایش خواهد داد. در نهایت به نظر میرسد به رغم آن که البغدادی با انتشار این ویدئوی ۱۸ دقیقهای تلاش دارد تا چهرهای منسجم و فعال از داعش به نمایش بگذارد، اما عملا این نمایش را علاوه بر آن که جلوهای واضح از انفعال و ضعف داعش و تلاش برای منسجم کردن طرفدارانی است که هر ساعت در حال پراکنده شدن از گرد البغدادی هستند، میتوان اعلامیهای برای ورود به دورهای جدید از فعالیت این گروه تروریستی دانست که قبلا القاعده آن را پیموده و مدتها قبل به دوران حضیض خود رسیده است. آیا سرنوشت بن لادن و القاعده در انتظار ابوبکر البغدادی است؟
• روزنامه سیاست روز سرمقالهای با تیتر فقر و نداری اهل زمین ناشی از زراندوزی زمامداران است منتشرکرده که در ادامه گزیدهای از آن را میخوانید:
اینکه برای جلوگیری از زراندوزی برخی مسئولین کوتاهی و غفلت شده شکی نیست، انقلاب اسلامی با آرمانهای بزرگ خود به خاطر مشغولیتهای دیگر، به این مهم بی توجهی یا کم توجهی کرده و با اعتمادی که به برخی از مسئولین و منصوبین خود داشته، هیچگاه تصور نمیکرده که برخی افراد چنین کنند. البته بیرون از دایره مسئولین نیز هستند افرادی که با مفاسد اقتصادی خود به کشور لطمه وارد کرده اند. آنها نیز از رانتهایی که برایشان مهیا شده برای رسیدن به اهداف اقتصادی خود بهره میبرند. حضرت امیر مؤمنان علی (ع) روشهای حکومتی را در نهج البلاغه و در نامههایی که به والیان خود در اقصی نقاط سرزمین اسلام داده تبیین کردهاند. مهمترین و اساسیترین نامهها و توصیههای به مالک اشتر است. حضرت علی (ع) در نامهای به مالک اشتر در سال ۳۸ هجری نوشته اند؛ مالیات را به گونهاى وارسى کن که صلاح مالیات دهندگان باشد، زیرا بهبودى مالیات و مالیات دهندگان، عامل اصلاح امور دیگر اقشار جامعه میباشد. تا امور مالیات دهندگان اصلاح نشود کار دیگران نیز سامان نخواهد گرفت زیرا همه مردم نانخور مالیات و مالیاتدهندگان هستند. باید تلاش تو در آبادانى زمین بیشتر از جمعآورى مالیات باشد که مالیات جز با آبادانى فراهم نمىگردد، و آن کس که بخواهد مالیات را بدون آبادانى مزارع به دست آورد، شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود و حکومتش جز اندک مدّتى دوام نیاورد. پس اگر مردم شکایت کردند، از سنگینى مالیات، یا آفتزدگى، یا خشک شدن آب چشمهها، یا کمى باران، یا خراب شدن زمین در سیلاب ها، یا خشک سالى، در گرفتن مالیات به میزانى تخفیف ده تا امورشان سامان گیرد، و هرگز تخفیف دادن در خراج تو را نگران نسازد زیرا آن، اندوختهاى است که در آبادانى شهرهاى تو، و آراستن ولایت هاى تو نقش دارد و رعیّت تو را میستایند و تو از گسترش عدالت میان مردم خشنود خواهى شد و به افزایش قوّت آنان تکیّه خواهى کرد. به آنچه در نزدشان اندوختى و به آنان بخشیدى و با گسترش عدالت در بین مردم و مهربانى با رعیّت، به آنان اطمینان خواهى داشت، آنگاه اگر در آینده کارى پیش آید و به عهده شان بگذارى، با شادمانى خواهند پذیرفت، زیرا عمران و آبادى، قدرت تحمّل مردم را زیاد مى کند. علّت خرابى زمین بى چیزى و تنگدستى اهل آن زمین است و فقر و ندارى آنان ناشى از زراندوزى والیان، و بدگمانى آنان به بقاء حکومت و کم بهرهگیرى آنان از عبرتها و پندهاست. این توصیههای کاربردی امیر المؤمنین علی (ع) اکنون تا چه اندازه در کشور و از سوی دستگاههای ذیربط اجرا میشود؟
• روزنامه دنیای اقتصاد سرمقالهای با تیتر نقش کلیدی دولت در عملیات بازار باز منتشر کرده که در ادامه گزیدهای از آن را میخوانید:
پایداری مالی، کلیدیترین شرط در حفظ اعتبار اوراق بدهی دولتی میان مبادلهکنندگان است. اگر قرار باشد، دولت بخشی از اوراق بدهی منتشر شده را برای تامین کسری بودجه جاری خود استفاده کند و برای بازپرداخت اصل اوراق بدهی در پایان هر سال از روش غلتاندن (Roll Over) استفاده کند،۱ آنگاه تنها زمانی میتوان ادعا کرد پایداری مالی برقرار است که دولت برنامه جامع و مشخصی برای به صفر رساندن کسری بودجه و خلق مازاد بودجه در سالهای آتی داشته باشد تا بتواند از محل مازاد بودجه، بخشی از اوراق بدهی را تسویه کند تا نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی افزایش نیابد. اگر دولت برنامه مشخصی برای پایداری مالی نداشته باشد آنگاه نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی به سرعت افزایش مییابد و حجم انبوهی از اوراق دولتی در دست بانکها و بانک مرکزی قرار خواهد گرفت که اعتبار آن روز به روز کاهش مییابد. به این ترتیب، وزارت محترم اقتصاد باید تبیین کند که چه ساز و کاری برای پایداری مالی در نظر گرفته است. دقت سیاستگذار پولی و مالی به نکات فوق سبب میشود سنگ بنای عملیات بازار باز بر زمین سفت کوبیده شود و تداوم این ابزار سیاستی برجسته و کارآمد برای سالهای طولانی تضمین شود.
• روزنامه ایران یادداشتی با تیتر احیای دریاچه ارومیه؛ جسورانهترین تعهد محیط زیستی دولت منتشر کرده که به این شرح است:
آنچه دولت تاکنون برای احیای دریاچه ارومیه هزینه کرده بالغ بر ۳۶۳۵ میلیارد تومان است که صرف اجرای بیش از دویست طرح و پروژه در سطح استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان شده است. گفتنی است حدود نیمی از این رقم (۱۷۵۰ میلیارد تومان) صرف اجرای دو پروژه عظیم انتقال آب به دریاچه ارومیه شده است. در سفر اخیر جناب آقای دکتر جهانگیری، معاون اول محترم رئیس جمهوری و رئیس کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه به استان آذربایجان غربی، ۴۵ طرح و پروژه، به ترتیب ۲۹ پروژه در حوزه مدیریت برداشت از منابع آب و لایروبی رودخانهها، ۱۱ پروژه در حوزه تثبیت کانونهای تولید گرد و غبار، دو پروژه در حوزه تصفیه فاضلاب و انتقال پساب، دو پروژه توسعه شبکههای فرعی آبیاری و زهکشی و نهایتاً طرح انتقال سالانه ۹۵ میلیون مترمکعب از سد سیلوه به دریاچه ارومیه با مجموع رقم سرمایهگذاری ۳۷۷ میلیارد تومان آماده افتتاح و بهرهبرداری خواهد بود. همچنین در این سفر پروژه کانال انتقال آب از تونل زاب به سمت دریاچه ارومیه با برآورد هزینه ۱۰۸ میلیارد تومان کلنگزنی میشود که در یک بازه زمانی یکساله آماده بهرهبرداری میشود. بدین ترتیب با پیشرفت مناسب تونل انتقال آب، طرح مهم و ماندگار دولت در انتقال آب از حوضه جنوب غربی به دریاچه ارومیه از ابتدای سال ۱۳۹۹ آماده بهرهبرداری میشود. امید است سفر اخیر معاون اول محترم رئیس جمهوری و رئیس کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه فتح بابی در مسیر افتتاح دیگر پروژههای احیای دریاچه ارومیه در سال ۱۳۹۸ باشد. از جمله، بهرهبرداری از مدول سوم تصفیهخانه فاضلاب ارومیه و خط انتقال سالانه ۵۴ میلیون مترمکعب پساب آن به دریاچه ارومیه در نیمه نخست سال ۱۳۹۸، همچنین مدول دوم تصفیهخانه تبریز و فاز اول خط انتقال ۱۲۵ میلیون مترمکعب پساب آن به دریاچه ارومیه در نیمه دوم سال ۱۳۹۸ و حسن ختام برنامه سال ۱۳۹۸ نیز افتتاح طرح مهم و ماندگار انتقال آب از حوضه آبریز مجاور به میزان ۶۲۳ میلیون مترمکعب در سال به دریاچه ارومیه خواهد بود، انشاءالله. با توکل بر خدا و طبق برنامهریزی انجام شده، میتوان امیدوار بود که با اجرای مجموع این پروژهها در طول دوره خدمت دولت تدبیر و امید، در پایان سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تراز دریاچه ارومیه از سطح دریای آزاد به رقم ۷۵/۱۲۷۰ متر رسیده، تهدید طوفانهای گرد و غبار نمک برای همیشه از سطح روستاها و شهرهای شمال غرب کشور عزیزمان مرتفع شود و این مسیر با بهرهبرداری از سایر پروژههای باقی مانده در سالهای بعد از آن، تا دستیابی به هدف احیای اکولوژیک نگین فیروزهای شمال غرب کشور ادامه یابد.
• روزنامه فرهیختگان یادداشتی با تیتر ظریف و دیپلماسی رمانتیک درج کرده که در ادامه میخوانید:
جناب ظریف اول باید به این سوال پاسخ دهد که دیپلماسی به سبک ایشان در اتمسفر کنونی چه مزیت نسبی آفریده که بتواند کاری کند که اروپا تجارت ۶۰۸ میلیارد دلاری خودش را با آمریکا فدای رابطه با ایران کند؟ آیا دموکراتها حاضرند لابیهای قدرتمند مالی صهیونیست را فراموش کنند و به نیابت از ظریف، عراقچی و تختروانچی با جمهوریخواهان وارد ستیز سیاسی شوند؟ ترامپ چرا باید حمایت تندروهای متمول اوانجلیست را از دست بدهد و برای خاطر مبارک جناب ظریف با بولتون- پمپئو درگیر شود؟ ماجرا را از یک زاویه دیگر هم میتوانیم ببینیم؛ به فرض محال جناب ظریف توانست در دوگانه جمهوریخواه –دموکرات بهنفع دولت فاصله ایجاد کند، حالا که جمهوریخواهان بر سر کارند این فاصله بهنفع ما کار میکند یا علیه ما؟ خطر بزرگ این رمانتیسم دیپلماتیک آنجا بیشتر است که ابزار رسانهای رمانتیکها در داخل این روش خطرناک را به فارسی ساده ترجمه میکند، ظریف در آمریکا گروه B. شامل بنیامین نتانیاهو، بنزاید، بنسلمان و البته بولتون را معرفی میکند و همزمان رسانههای داخلی حامی دولت هم لابد از فرشته نجات اقتصاد ایران یعنی یک گروه B. دیگر رونمایی میکنند؛ باراک اوباما و بایدن و... این یعنی دوباره شرطیکردن اقتصاد ایران با تکانههای سیاسی، یعنی دوباره حوالهدادن مشکل آبخوردن به امضای کری، یعنی دوباره امضای کری تضمین است، یعنی دوباره تقریبا هیچ!