پل شریدر: احترامی برای اسکار و جایزهاش قائل نیستم/انتخابها در اسکار غلط است
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ؛ نشست خبری پل ژوزف شریدر در سیوهفتمین جشنواره جهانی فیلم فجر لحظاتی پیش در کاخ چارسو محل برگزاری این جشنواره با حضور کیوان کثریان به عنوان مجری و بهمن نورایی به عنوان مترجم در حضور رسانه ها برگزار شد.
امیر اسفندیاری مدیر امور بین الملل جشنواره جهانی فیلم فجر در ابتدای این نشست گفت: خوشحالم که در خدمت یکی از مهم ترین شخصیت های سینمایی جهان هستیم. پل شریدر با نقد کار خود را شروع کرد و در ادامه فیلمنامه های خوبی نوشت که جایگاهش را در جهان تثبیت کرد.
وی افزود: چهار فیلمنامه راننده تاکسی، گاو خشمگین، آخرین وسوسه مسیح و احیای مردگان از آثار بسیار مطرح او است. او در عین حال کارگردانی را آغاز کرد و با «میشیما: یک زندگی در چهار فصل» ادامه داد.
اسفندیاری تاکید کرد: همچنین «آرامش بیگانگان» را ساخت که فیلمنامه این اثر را هارولد پینتر نوشته است. وی از نظر سبک فیلم نوآر و استعلایی در سینما نیز بسیار شناخته شده و کتاب های متعددی نوشته است.
مدیر امور بین الملل جشنواره جهانی فیلم فجر افزود: مسترکلاس آقای شریدر در «دارالفنون» مورد استقبال زیادی قرار گرفت و دانشجویان خواستار تکرار آن بودند.
شریدر در ابندای صحبت های خود در پاسخ به این پرسش که به نظر شما جشنواره جهانی فیلم فجر تا چه اندازه استاندارد است و در مقایسه با جشنواره های معتبر جهان چه جایگاهی دارد، گفت: چند جشنوارهای مثل جشنواره فیلم تورنتو و نیویورک هستند که میتوانم با این جشنواره مقایسه کنم.
وی افزود: انقدر تعداد جشنوارههای سینمایی در جهان زیاد است که از تعداد روزهای سال بیشتر هستند. چند جشنواره در شرق اروپا و ترکیه دیده بودم که میتوانم با این جشنواره مقایسه کنم ولی انرژی برگزارکنندگان و جمعیت حاضر مرا به وجد آورد. انتظار داشتم با جشنواره کوچکتری مواجه بشوم ولی این جشنواره بسیار پرشور است.
این نویسنده و کارگردان سینمای جهان در پاسخ به پرسشی درباره دو برداشت متفاوت از پایان فیلمنامه «راننده تاکسی» بیان کرد: در زمان ساخت فیلم این ایده را نداشتیم که حال و هوای فانتزی داشته باشد و بعد از اکران فیلم این نظریه مطرح شد البته من با آن تفسیر مشکلی نداشتم اما نیت ما در زمان ساخت چنین پایانی نبود. آخرین فیلم من با نام «اولین اصلاح شده» فیلمی است که پایان باز دارد و این ایهام را عامدانه وارد فیلم کردم و ناشی از تفسیری بود که درباره «راننده تاکسی» ایجاد شده بود.
فیملنامهنویس «راننده تاکسی» در پاسخ به اینکه چقدر با فیلمهای ایرانی آشنایی دارد، گفت: در پاسخ به شما بگویم در مورد جایگاه سینمای ایران تردیدی نیست. در طول ده، پانزده سال گذشته سه نهضت سینمایی شکل گرفت که هر سه سرشار از زندگی هستند؛ نهضت سینمایی ایران، رومانی و آرژانتین.
وی در پاسخ به این که با ورود و گسترش شبکه هایی نظیر نتفلیکس آینده سینما را چطور ارزیابی می کنید، عنوان کرد: در 100 سال گذشته هر آنچه درباره سینما آموخته ایم به کارمان در آینده سینما نخواهد آمد. همه چیز تغییر کرده و در حال تغییر است. مدت زمان یک فیلم چقدر است، کجا باید فیلم را ببینیم و اقتصاد سینما و چگونگی پخش و عرضه فیلم چطور باشد دچار تغییر و تحول شده اند و هیچ چیز مثل گذشته نیست. در حال حاضر در مقطع گذر دائمی هستیم.
شریدر ادامه داد: مثلا فیلم «انتقامجویان» نمایشش با 27 میلیون دلار فروشش شد. ایده استودیوهای هالیوودی، ایده گذشته هستند و دیگر به کار نمیآیند. نت فلیکس استودیوی بزرگی در کالیفرنیا دارد. یک عامل جدید در رابطه با فناوری جدید وجود دارد، فیلمها منحصر به کلاس خاصی از فیلمسازان مختص بودند. باشگاه اختصاصی و گرانی بود که دیگران را در آن راه نمیدادند. در حال حاضر تکنولوژی این مرزها را شکسته است، هرکسی دیگر میتواند فیلمساز باشد، همانطور که هرکسی میتواند نویسنده و شاعر باشد.
شریدر بیان کرد: خبر خوب این است که هر کسی می تواند فیلم بسازد اما هیچ کسی نمی تواند از این طریق امرار معاش کند.
شریدر در پاسخ این که آیا مسیر منتقد بودن به سمت فیلمسازی مسیری یک طرفه است، گفت: من از نقد فیلم به سمت کار مستند و بعد داستانی آمدم به این دلیل که یکسری دغدغه شخصی داشتم که جز با کار داستانی نمیتوانستم به آنها بپردازم ولی وقتی از این پل عبور میکنید و از یک منتقد به یک فیلمساز تبدیل میشوید دیگر نمیتوانید برگردید.
این فیلمنامه نویس آمریکایی ادامه داد: میدانید فیلمسازان به لطف کسانی که قبول میکنند با آنها کار کنند رشد میکنند و اصلا نمیدانید که چه زمانی لازم است با فلان بازیگر همکاری کنید، بنابراین چطور میتوانید کار او را نقد کنید؟ من همچنان به نوشتن ادامه می دهم اما نه به شکل نقد بلکه جسته گریخته خواهم نوشت زیرا ممکن است هر آنچه درباره کسی بنویسید بعدا گریبانگیرتان شود.
شریدر در پاسخ به اینکه آیا شما فکر میکنید در سالهای اخیر آکادمی اسکار بیشتر به فیلمهای مستقل توجه میکند، گفت: من احترام زیادی برای اسکار و جایزه اسکار قائل نیستم و به نظرم رقابت شایستهسالاری نیست. درست است که امسال من نامزد بودم ولی واقعا نمیدانم اگر جایزه میبردم از دست کسانی که قبولشان ندارم و جایزهای که برایش ارزشی قائلی نیستم چه احساسی داشتم. اسکار نوعی از اولویتبندی کاذب است و در این سالها کمتر شاهد انتخاب درست بودیم و در اکثر مواقع مردم انتخابهای اسکار را فراموش میکنند.
او ادامه داد: در مورد سینمای مستقل در بازار سینمای غرب بدین شکل است که هر سال حدود 10، 12 فیلم مستقل در سال عرضه میشوند یعنی هر ماه حدود یک فیلم ولی توجه داشته باشید این فیلمها از بین 10 هزار تا 15 هزار فیلمی است که ساخته میشوند. برای همین جشنوارههای بسیاری ساخته شدهاند تا این فیلمها کشف شوند ولی باید بدانید که اگر انتظار دارید بدون اینکه بودجه تبلیغاتی در نظر گرفته باشید فیلم موفقی بسازید، احتمال آن بسیار کم است.
وی تصریح کرد: نمی توانم بگویم شاهد تغییر نگاه در اسکار هستیم. جمعیت رای دهندگان در حال تغییر است مثلا امسال فیلمی آلمانی کاندید دریافت جایزه فیلمبرداری شد اما جایی که 15 هزار جمعیت رای دهنده داشته باشد همیشه نازل ترین ها انتخاب می شوند.
شریدر درباره تفاوت ها و شباهت های فیلم "راننده تاکسی" و "اولین اصلاح شده" و پایان بندی های متضاد این دو اثر بیان کرد: این فیلم ها از جهات زیادی شبیه به هم هستند؛ اولی درباره مرد جوانی پر از خشم و دومی درباره مردی پیر و سالخورده پر از احساس شکست. اگرچه بین ساخت این دو 50 سال زمان است.
وی ادامه داد: وقتی فیلمنامه «اولین اصلاح شده» را می نوشتم سعی کردم به نمونه های موفق در این ژانر ارجاع بدهم. در انتخاب کاراکتر اصلی سراغ کشیشی رفتم که در فیلم هایی از برسون، تارکوفسکی و فیلم وینترلایت و راننده تاکسی دیده بودیم. ایرادی ندارد از فیلم های موفق الگو بگیریم و به نظرم دیگر حرف تازه ای در سینما وجود ندارد.