سرانجام ناامنی خلیج فارس در دهه ۶۰ چه بود؟
خبرگزاری میزان :حضرت آیت الله خامنهای شنبه گذشته در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی با اشاره به تهدیدهای برخی قدرتهای فرامنطقهای مثل آمریکا دربارهی امنیت خلیج فارس،فرمودند: «اگر خلیج فارس امن باشد، همهی ما از این امنیّت استفاده میکنیم و اگر ناامن باشد، برای همه ناامن است.»
خبرگزاری میزان -
به گزارش ، شنبهی گذشته حضرت آیت الله خامنه ای در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
با اشاره به تهدیدهای برخی قدرتهای فرامنطقهای مثل آمریکا دربارهی
امنیت خلیج فارس، پرداختن به این مسأله را تنها در صلاحیت کشورهای همسایهی
خلیج فارس دانسته و ضمن تأکید بر تفکیکناپذیر بودن امنیت در این منطقه
فرمودند: «اگر خلیج فارس امن باشد، همهی ما از این امنیّت استفاده میکنیم و
اگر ناامن باشد، برای همه ناامن است؛ خلیج فارسِ ناامن، برای همه ناامن
خواهد بود؛ [امّا] آن کسانی که باید این امنیّت را حفظ کنند، کسانی هستند
که خلیج فارس مال آنها است، متعلّق به آنها است، خانهی آنها است؛آمریکا چه کاره است که بیاید اینجا درباره مسائل خلیج فارس اظهار نظر بکند،
یارگیری بکند. آنها دنبال امنیّت نیستند، دنبال منافع خودشان هستند و
[اگر] لازم بدانند یک نقطه را ناامن کنند میکنند و از ناامنکننده حمایت
میکنند.»
حضور آمریکا به بهانهی «تأمین امنیت» در خلیج فارس نه یک مسألهی جدید، بلکه یک تجربهی تاریخی است که یکبار آزمون خود را پس داده است. در پی طرح دوبارهی این موضوع پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به بازخوانی ماجرای حضور ناموفق آمریکا در خلیج فارس در سال ۱۳۶۶ و آثار و نتایج آن و بیانات حضرت آیتالله خامنهای در این باره پرداخته است.
با توجه به اهمیت استراتژیک «خلیج فارس» و «تنگهی هرمز» در سطح منطقه و عرصهی بینالمللی، امنیت این منطقه یکی از مسائل همیشه مهم به حساب میآید. رژیم صدام در سالهای ابتدایی دفاع مقدس به درستی دریافته بود که یکی از مهمترین عوامل تقویت نظامی ایران، درآمد حاصل از فروش و صادرات نفت است. بنابر این از سال ۶۲ کوشید تولید و صادرات نفت ایران را کُند و یا متوقف کند. حملات هوایی عراق علیه تأسیسات نفتی و نفتکشهای ایران اگرچه باعث توقف تولید و صادرات آن نشد، ولی موجب افزایش هزینهی تولید و کاهش قیمت آن در بازارهای بینالمللی شد.
پس از مدتی ایران اعلام کرد در مورد اقدام عراق مقابله به مثل خواهد کرد و خلیج فارس باید یا برای همه امن و یا برای همه ناامن باشد. حضرت آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت و رئیس شورای عالی دفاع در دومین سمینار سراسری ائمهی جمعه ضمن اشاره به تلاش عراق و همپیمانانش برای بالابردن سهم صادرات نفت عراق در اوپک از سویی، و هدف قرار دادن کشتیهای نفتی ایران در خلیج فارس برای جلوگیری از صدور نفت؛ امنیت خلیج فارس را مسألهای غیرقابل تجزیه معرفی میکند. از این پس بود که به تلافی هر حملهی عراق به نفتکشها و تأسیسات نفتی ایران، نفتکشهای عراق و کشورهای متحد عراق نیز مورد حمله قرار میگرفتند.
در این بین کشور کویت به عنوان مهمترین کشور صادرکنندهی نفت از خلیج فارس و حمایتکنندهی عراق، با دعوت از آمریکا برای اسکورت نفتکشهایش و برافراشتن پرچم آمریکا بر آنها بدعتی جدید را پایهگذاری کرد. اقدامی که برخلاف ظاهر پرمدعای آن، نتوانست مؤثر واقع شود. ناوگانهای اسکورت آمریکا هربار پس از تبلیغات و هیاهوی بسیار با ادعای آسیبناپذیری وارد خلیج فارس میشدند و هر بار نیز آسیب میدیدند.
شعار «خلیج فارس ایران؛ محل دفن ریگان» که مردم در نمازجمعهها سر میدادند محقق شده بود. گاهی «بریجتون» آمریکا بر اثر برخورد با مین آسیب میدید و گاهی «استارک» اش به اشتباه از سوی هواپیماهای عراقی مورد حمله قرار میگرفت. نه ناوچههای مینروب آمریکایی توانستند مانع آسیب دیدن خود و متحدان صدام شوند و نه سیستمهای دفاعی ناوهایش مانع حملهی قایقهای تندرو شدند. ناتوانی آمریکا در خلیج فارس در برابر مینهای دریایی و قایقهای تندرو آنقدر نمایان شده بود که در مقطعی حتی متحدان اروپاییاش نیز به درخواست او برای تشکیل نیروی دریایی مداخلهگر چندملیتی در خلیج فارس جواب رد دادند.
اردیبهشتماه سال ۶۶ با هدفقرار گرفتن ناو آمریکایی «استارک» توسط جنگندهی عراقی بار دیگر طرح اسکورت نیروهای فرامنطقهای شکست میخورد. در حالی که آمریکا و همپیمانان منطقهای او میکوشیدند با طرحهای مختلف، آسیبناپذیر بودن ناوگانهای آمریکایی در خلیج فارس را اثبات کنند؛ جمهوری اسلامی ایران با اعلام «تشنجزا بودن حضور نیروهای خارجی در خلیج فارس» همچنان بر موضع خود مبنی بر «تفکیکناپذیری امنیت در خلیج فارس و لزوم تأمین امنیت توسط کشورهای این منطقه» تأکید میکند.
آیتالله خامنهای چند روز پس از این اتفاقات مجددا از تریبون نمازجمعه با انتقاد از حمایت کشورهای منطقهای و فرامنطقهای از حملات چندین سالهی عراق علیه نفتکشهای ایرانی، موضع جمهوری اسلامی ایران را اینگونه تکرار میکند: «ناامنى در خلیج فارس از ناحیهى عراق است. عراق این منطقه را ناامن کرده. ما در مرزهاى خشکى با عراق جنگ داریم او چرا مىآید توى دریا و تعرض در دریا را راهزنانه شروع مىکند؟ خب این آغاز جنگ است، عراق را زیر فشار بگذارند و اجازه ندهند که عراق این کار را انجام بدهد. اگر کشتىهاى ما به وسیلهى رژیم عراق هدف قرار نگیرد در خلیج فارس امنیت کامل تأمین خواهد شد. به هیچ کشتى دیگرى حمله نخواهد شد.
این نکتهى اول. یعنى توجه بکنند که راه امنیت این است. اما اگر بخواهند عراق را دستش را باز بگذارند که هر کارى و هر شیطنت و شرارتى که مىخواهد انجام بدهد و کشورى مثل کشور کویت هم مثلاً فضایش را، آبراهش را، بندرش را، امکاناتش را در اختیار عراق بگذارد که عراق از این آبراه مثلاً موشک براى خودش ببرد از آن فضا هواپیما به داخل خلیج فارس بفرستد از آن راه و جاده امکانات براى ادامهى جنگ ببرد، یعنى در حقیقت در کنار عراق و پشت سر عراق بایستند اما درعینحال نفت عراق را هم از منطقهى بىطرف صادر کنند و آزادانه کشتىشان رفت و آمد کند یک چنین چیزى ممکن نیست. ما گفتیم باز هم خواهیم گفت امنیت در خلیج فارس تفکیکپذیر نیست. اگر براى ما ناامن است براى دیگران هم ناامن خواهد بود. اگر بنا شد ناامنى وجود داشته باشد و کشتىهاى نفتکش کویتى در درجهى اول به خاطر اینکه در کنار عراق قرار دارند راه امن نداشته باشند این را امریکا هم بداند، شوروى هم بداند، پرچم امریکا و پرچم شوروى نخواهد توانست نفتکش کویتى را از ناامنى که دچار آن هست نجات بدهد.»
اصرار و لجبازی آمریکا و کویت همچنان ادامه مییابد و به همین موازات آسیبپذیری آمریکا در خلیج فارس هم بیشتر خود را نشان میدهد. کار آنقدر بالا میگیرد که۱۲ مهرماه ویلیام هیگ وزیر امورخارجهی ریگان ضمن انتقاد از ورود دولتش به عرصهی خلیج فارس به تحریک رژیم صدام میگوید: «من قبل از اینکه تصمیم بر نصب پرچم آمریکا بر روی کشتیهای کویتی گرفته شود با آن مخالف بودم. نه به خاطر اینکه پرچم آمریکا بر روی کشتیهای کویتی نصب میشود، بلکه به این خاطر که پرچم کویت و از همه مهمتر پرچم عراق بر روی سیاست خارجی آمریکا نصب میشود. ما بر سر دوراهی هستیم. ما در حال حاضر قربانی تصمیمات دولت عراق در تشدید و یا عدم تشدید حملات هستیم. ما به خودمان صدمه زدهایم.»
اما تنها چند روز پس از این اظهارات هیگ، بالگردهای آمریکایی طی اقدامی بیسابقه به چند قایق گشتزنی سپاه پاسداران در اطراف جزیره «سیری» حمله میکنند. یکی از بالگردها توسط موشک استینگر نیروهای ایرانی منفجر میشود و یکی از ناوچههای آنها نیز آسیب میبیند. در نهایت نیروهای آمریکایی دونفر از نیروهای سپاه به نام شهید «نادر مهدوی» و شهید «بیژن گرد» را میربایند. وزیر امورخارجهی ایران طی پیامی به دبیرکل سازمان ملل با انتقاد از سکوت مجامع بینالمللی در قبال جنایات و قلدرمآبی آمریکا در منطقه چنین مینویسد: «بدین وسیله اعلام میدارم که مسئولیت شروع یک جنگ تمام عیار و پیامدهای بسیار خطرناک نقض قوانین بینالمللی در منطقه به عهدهی دولت آمریکا بوده و تنها راه جلوگیری از گسترش تشنجات، خروج سریع نیروهای کشورهای خارجی از آبهای خلیج فارس میباشد.»
در این میان یک اتفاق دیگر آمریکاییها را دوباره به تعجب واداشته است؛ سرنگونی «بالگرد آمریکایی» توسط «موشکهای استینگر آمریکایی». آیتالله خامنهای چندماه قبل در خردادماه همان سال پس از اظهار تعجب دشمن از استفاده ایران از موشک ساحل به دریا از آسیبپذیری آمریکا توسط امکاناتی سخن گفته بود که آمریکاییها از آن اطلاع ندارند. امکاناتی که در صورت بهکارگیری توسط ایران «باز هم دستگاه امریکایى و ناوگان امریکایى به همان اندازهاى که در مقابل این موشکها آسیبپذیر است در مقابل آنها آسیبپذیر خواهد بود»
19مهرماه آیتالله خامنهای در دیدار با مدیران و مسئولین وزارت اطلاعات از عکسالعمل ایران به ماجراجوییهای آمریکا خبر میدهد. رئیس شورای عالی دفاع با بیان این نکته که معتقدیم خلیج فارس برای آمریکا دامی خواهد شد که پس از تحمل خسارات سنگین از آن بیرون خواهد رفت اعلام میکند علیرغم توان نظامی دشمن، ابتکار عمل در نهایت در دست ما است و این ما هستیم که ضربه آخر را به آمریکا وارد خواهیم کرد.
س از این اظهارات بود که روزنامهی انگلیسی ایندیپندنت نوشت فرماندهان آمریکایی از اینکه ایران قدرت دارد علیه هر کشتی حتی زمانی که توسط ناوگان آمریکا اسکورت میشوند حمله کند، احساس ناامیدی میکنند.
در همین حال مشاور نظامی ریگان طی سفر به ایتالیا اهداف ورود نظامی آمریکا به خلیج فارس را «تهدید بالقوهی ایران»، «کمک به عراق برای کاهش صدور نفت ایران» و «ایجاد زمینههای لازم برای مداخلهی گسترده در آینده» اعلام کرد. او همچنین هشدار داد که ایرانیها باید این تهدید را جدی تلقی کنند.
پنجشنبه ۲۳ مهرماه ۱۳۶۶ برای آمریکاییها، روز غافلگیری بود. در اقدامی بیسابقه یک نفتکش آمریکایی که در بندر یکی از کشورهای همپیمان عراق و آمریکا پهلو گرفته بود هدف حملهی موشکی قرار میگیرد. صبح روز بعد خطیب نماز جمعه تهران آیتالله خامنهای در خطبههای نمازجمعه تهران ضمن اشاره به این خبر، از برخورد موشک دیگری به یک کشتی آمریکایی در همان بندر خبر میدهد؛ در حالیکه هیچ گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته بود! خبری که نمازگزاران با تکبیر از آن استقبال میکنند...
رئیس وقت شورای عالی دفاع در ادامه با اشاره به سیاست ثابت ایران مبنی بر «امنیت در خلیج فارس یا برای همه یا برای هیچکس» چنین ادامه میدهد: «بههرحال از این قبیل چیزها در خلیج فارس هست، وقتى تشنج بود تشنج براى همه است. ما مىگفتیم که نمىشود کشتیهاى ما و راه نفتى ما مورد آسیب قرار بگیرد، مال بقیهى کشورهاى خلیج فارس نه، امریکا اصرار کرد که چرا مىشود، حالا بفرمائید کشتیهاى خود او هم از این تشنج محفوظ و مصون نیستند، این خاصیت تشنج در منطقه است؛ این تشنج را یک مقدار زیادى امریکا بوجود آورد. و بنده اعلان مىکنم دروغگوئى مسؤولین امریکائى را که به ملت خودشان دارند دروغ مىگویند، مىگویند ما براى حفظ امنیت رفتیم آن جا؛ اگر براى حفظ امنیت است این همه کشتى چرا؟»
تجربه ثابت کرده است سیاست ثابت جمهوری اسلامی ایران طی سه دههی گذشته دربارهی خلیج فارس «تأمین امنیت خلیج فارس توسط کشورهای همین منطقه و با همکاری آنها» بوده است. جمهوری اسلامی ایران بهترین راه تأمین امنیت در هر منطقه را، نه دست به دامان قدرتهای فرامنطقهای شدن بلکه همکاری کشورهای همان منطقه میداند. «امروز ملتها میدانند که حضور نظامی و مسلح بیگانگان در هر منطقهای ـ نه فقط در منطقهی ما ـ مایهی ناامنی آن منطقه است. اینجا هم حضور بیگانگان مایهی ناامنی است. امنیت خلیج فارس و دریای عمان با حضور کشورهای منطقه و همکاری آنها تأمین میشود و بس
حضور آمریکا به بهانهی «تأمین امنیت» در خلیج فارس نه یک مسألهی جدید، بلکه یک تجربهی تاریخی است که یکبار آزمون خود را پس داده است. در پی طرح دوبارهی این موضوع پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به بازخوانی ماجرای حضور ناموفق آمریکا در خلیج فارس در سال ۱۳۶۶ و آثار و نتایج آن و بیانات حضرت آیتالله خامنهای در این باره پرداخته است.
با توجه به اهمیت استراتژیک «خلیج فارس» و «تنگهی هرمز» در سطح منطقه و عرصهی بینالمللی، امنیت این منطقه یکی از مسائل همیشه مهم به حساب میآید. رژیم صدام در سالهای ابتدایی دفاع مقدس به درستی دریافته بود که یکی از مهمترین عوامل تقویت نظامی ایران، درآمد حاصل از فروش و صادرات نفت است. بنابر این از سال ۶۲ کوشید تولید و صادرات نفت ایران را کُند و یا متوقف کند. حملات هوایی عراق علیه تأسیسات نفتی و نفتکشهای ایران اگرچه باعث توقف تولید و صادرات آن نشد، ولی موجب افزایش هزینهی تولید و کاهش قیمت آن در بازارهای بینالمللی شد.
پس از مدتی ایران اعلام کرد در مورد اقدام عراق مقابله به مثل خواهد کرد و خلیج فارس باید یا برای همه امن و یا برای همه ناامن باشد. حضرت آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت و رئیس شورای عالی دفاع در دومین سمینار سراسری ائمهی جمعه ضمن اشاره به تلاش عراق و همپیمانانش برای بالابردن سهم صادرات نفت عراق در اوپک از سویی، و هدف قرار دادن کشتیهای نفتی ایران در خلیج فارس برای جلوگیری از صدور نفت؛ امنیت خلیج فارس را مسألهای غیرقابل تجزیه معرفی میکند. از این پس بود که به تلافی هر حملهی عراق به نفتکشها و تأسیسات نفتی ایران، نفتکشهای عراق و کشورهای متحد عراق نیز مورد حمله قرار میگرفتند.
در این بین کشور کویت به عنوان مهمترین کشور صادرکنندهی نفت از خلیج فارس و حمایتکنندهی عراق، با دعوت از آمریکا برای اسکورت نفتکشهایش و برافراشتن پرچم آمریکا بر آنها بدعتی جدید را پایهگذاری کرد. اقدامی که برخلاف ظاهر پرمدعای آن، نتوانست مؤثر واقع شود. ناوگانهای اسکورت آمریکا هربار پس از تبلیغات و هیاهوی بسیار با ادعای آسیبناپذیری وارد خلیج فارس میشدند و هر بار نیز آسیب میدیدند.
شعار «خلیج فارس ایران؛ محل دفن ریگان» که مردم در نمازجمعهها سر میدادند محقق شده بود. گاهی «بریجتون» آمریکا بر اثر برخورد با مین آسیب میدید و گاهی «استارک» اش به اشتباه از سوی هواپیماهای عراقی مورد حمله قرار میگرفت. نه ناوچههای مینروب آمریکایی توانستند مانع آسیب دیدن خود و متحدان صدام شوند و نه سیستمهای دفاعی ناوهایش مانع حملهی قایقهای تندرو شدند. ناتوانی آمریکا در خلیج فارس در برابر مینهای دریایی و قایقهای تندرو آنقدر نمایان شده بود که در مقطعی حتی متحدان اروپاییاش نیز به درخواست او برای تشکیل نیروی دریایی مداخلهگر چندملیتی در خلیج فارس جواب رد دادند.
اردیبهشتماه سال ۶۶ با هدفقرار گرفتن ناو آمریکایی «استارک» توسط جنگندهی عراقی بار دیگر طرح اسکورت نیروهای فرامنطقهای شکست میخورد. در حالی که آمریکا و همپیمانان منطقهای او میکوشیدند با طرحهای مختلف، آسیبناپذیر بودن ناوگانهای آمریکایی در خلیج فارس را اثبات کنند؛ جمهوری اسلامی ایران با اعلام «تشنجزا بودن حضور نیروهای خارجی در خلیج فارس» همچنان بر موضع خود مبنی بر «تفکیکناپذیری امنیت در خلیج فارس و لزوم تأمین امنیت توسط کشورهای این منطقه» تأکید میکند.
آیتالله خامنهای چند روز پس از این اتفاقات مجددا از تریبون نمازجمعه با انتقاد از حمایت کشورهای منطقهای و فرامنطقهای از حملات چندین سالهی عراق علیه نفتکشهای ایرانی، موضع جمهوری اسلامی ایران را اینگونه تکرار میکند: «ناامنى در خلیج فارس از ناحیهى عراق است. عراق این منطقه را ناامن کرده. ما در مرزهاى خشکى با عراق جنگ داریم او چرا مىآید توى دریا و تعرض در دریا را راهزنانه شروع مىکند؟ خب این آغاز جنگ است، عراق را زیر فشار بگذارند و اجازه ندهند که عراق این کار را انجام بدهد. اگر کشتىهاى ما به وسیلهى رژیم عراق هدف قرار نگیرد در خلیج فارس امنیت کامل تأمین خواهد شد. به هیچ کشتى دیگرى حمله نخواهد شد.
این نکتهى اول. یعنى توجه بکنند که راه امنیت این است. اما اگر بخواهند عراق را دستش را باز بگذارند که هر کارى و هر شیطنت و شرارتى که مىخواهد انجام بدهد و کشورى مثل کشور کویت هم مثلاً فضایش را، آبراهش را، بندرش را، امکاناتش را در اختیار عراق بگذارد که عراق از این آبراه مثلاً موشک براى خودش ببرد از آن فضا هواپیما به داخل خلیج فارس بفرستد از آن راه و جاده امکانات براى ادامهى جنگ ببرد، یعنى در حقیقت در کنار عراق و پشت سر عراق بایستند اما درعینحال نفت عراق را هم از منطقهى بىطرف صادر کنند و آزادانه کشتىشان رفت و آمد کند یک چنین چیزى ممکن نیست. ما گفتیم باز هم خواهیم گفت امنیت در خلیج فارس تفکیکپذیر نیست. اگر براى ما ناامن است براى دیگران هم ناامن خواهد بود. اگر بنا شد ناامنى وجود داشته باشد و کشتىهاى نفتکش کویتى در درجهى اول به خاطر اینکه در کنار عراق قرار دارند راه امن نداشته باشند این را امریکا هم بداند، شوروى هم بداند، پرچم امریکا و پرچم شوروى نخواهد توانست نفتکش کویتى را از ناامنى که دچار آن هست نجات بدهد.»
اصرار و لجبازی آمریکا و کویت همچنان ادامه مییابد و به همین موازات آسیبپذیری آمریکا در خلیج فارس هم بیشتر خود را نشان میدهد. کار آنقدر بالا میگیرد که۱۲ مهرماه ویلیام هیگ وزیر امورخارجهی ریگان ضمن انتقاد از ورود دولتش به عرصهی خلیج فارس به تحریک رژیم صدام میگوید: «من قبل از اینکه تصمیم بر نصب پرچم آمریکا بر روی کشتیهای کویتی گرفته شود با آن مخالف بودم. نه به خاطر اینکه پرچم آمریکا بر روی کشتیهای کویتی نصب میشود، بلکه به این خاطر که پرچم کویت و از همه مهمتر پرچم عراق بر روی سیاست خارجی آمریکا نصب میشود. ما بر سر دوراهی هستیم. ما در حال حاضر قربانی تصمیمات دولت عراق در تشدید و یا عدم تشدید حملات هستیم. ما به خودمان صدمه زدهایم.»
اما تنها چند روز پس از این اظهارات هیگ، بالگردهای آمریکایی طی اقدامی بیسابقه به چند قایق گشتزنی سپاه پاسداران در اطراف جزیره «سیری» حمله میکنند. یکی از بالگردها توسط موشک استینگر نیروهای ایرانی منفجر میشود و یکی از ناوچههای آنها نیز آسیب میبیند. در نهایت نیروهای آمریکایی دونفر از نیروهای سپاه به نام شهید «نادر مهدوی» و شهید «بیژن گرد» را میربایند. وزیر امورخارجهی ایران طی پیامی به دبیرکل سازمان ملل با انتقاد از سکوت مجامع بینالمللی در قبال جنایات و قلدرمآبی آمریکا در منطقه چنین مینویسد: «بدین وسیله اعلام میدارم که مسئولیت شروع یک جنگ تمام عیار و پیامدهای بسیار خطرناک نقض قوانین بینالمللی در منطقه به عهدهی دولت آمریکا بوده و تنها راه جلوگیری از گسترش تشنجات، خروج سریع نیروهای کشورهای خارجی از آبهای خلیج فارس میباشد.»
در این میان یک اتفاق دیگر آمریکاییها را دوباره به تعجب واداشته است؛ سرنگونی «بالگرد آمریکایی» توسط «موشکهای استینگر آمریکایی». آیتالله خامنهای چندماه قبل در خردادماه همان سال پس از اظهار تعجب دشمن از استفاده ایران از موشک ساحل به دریا از آسیبپذیری آمریکا توسط امکاناتی سخن گفته بود که آمریکاییها از آن اطلاع ندارند. امکاناتی که در صورت بهکارگیری توسط ایران «باز هم دستگاه امریکایى و ناوگان امریکایى به همان اندازهاى که در مقابل این موشکها آسیبپذیر است در مقابل آنها آسیبپذیر خواهد بود»
19مهرماه آیتالله خامنهای در دیدار با مدیران و مسئولین وزارت اطلاعات از عکسالعمل ایران به ماجراجوییهای آمریکا خبر میدهد. رئیس شورای عالی دفاع با بیان این نکته که معتقدیم خلیج فارس برای آمریکا دامی خواهد شد که پس از تحمل خسارات سنگین از آن بیرون خواهد رفت اعلام میکند علیرغم توان نظامی دشمن، ابتکار عمل در نهایت در دست ما است و این ما هستیم که ضربه آخر را به آمریکا وارد خواهیم کرد.
س از این اظهارات بود که روزنامهی انگلیسی ایندیپندنت نوشت فرماندهان آمریکایی از اینکه ایران قدرت دارد علیه هر کشتی حتی زمانی که توسط ناوگان آمریکا اسکورت میشوند حمله کند، احساس ناامیدی میکنند.
در همین حال مشاور نظامی ریگان طی سفر به ایتالیا اهداف ورود نظامی آمریکا به خلیج فارس را «تهدید بالقوهی ایران»، «کمک به عراق برای کاهش صدور نفت ایران» و «ایجاد زمینههای لازم برای مداخلهی گسترده در آینده» اعلام کرد. او همچنین هشدار داد که ایرانیها باید این تهدید را جدی تلقی کنند.
پنجشنبه ۲۳ مهرماه ۱۳۶۶ برای آمریکاییها، روز غافلگیری بود. در اقدامی بیسابقه یک نفتکش آمریکایی که در بندر یکی از کشورهای همپیمان عراق و آمریکا پهلو گرفته بود هدف حملهی موشکی قرار میگیرد. صبح روز بعد خطیب نماز جمعه تهران آیتالله خامنهای در خطبههای نمازجمعه تهران ضمن اشاره به این خبر، از برخورد موشک دیگری به یک کشتی آمریکایی در همان بندر خبر میدهد؛ در حالیکه هیچ گروهی مسئولیت این حمله را بر عهده نگرفته بود! خبری که نمازگزاران با تکبیر از آن استقبال میکنند...
رئیس وقت شورای عالی دفاع در ادامه با اشاره به سیاست ثابت ایران مبنی بر «امنیت در خلیج فارس یا برای همه یا برای هیچکس» چنین ادامه میدهد: «بههرحال از این قبیل چیزها در خلیج فارس هست، وقتى تشنج بود تشنج براى همه است. ما مىگفتیم که نمىشود کشتیهاى ما و راه نفتى ما مورد آسیب قرار بگیرد، مال بقیهى کشورهاى خلیج فارس نه، امریکا اصرار کرد که چرا مىشود، حالا بفرمائید کشتیهاى خود او هم از این تشنج محفوظ و مصون نیستند، این خاصیت تشنج در منطقه است؛ این تشنج را یک مقدار زیادى امریکا بوجود آورد. و بنده اعلان مىکنم دروغگوئى مسؤولین امریکائى را که به ملت خودشان دارند دروغ مىگویند، مىگویند ما براى حفظ امنیت رفتیم آن جا؛ اگر براى حفظ امنیت است این همه کشتى چرا؟»
تجربه ثابت کرده است سیاست ثابت جمهوری اسلامی ایران طی سه دههی گذشته دربارهی خلیج فارس «تأمین امنیت خلیج فارس توسط کشورهای همین منطقه و با همکاری آنها» بوده است. جمهوری اسلامی ایران بهترین راه تأمین امنیت در هر منطقه را، نه دست به دامان قدرتهای فرامنطقهای شدن بلکه همکاری کشورهای همان منطقه میداند. «امروز ملتها میدانند که حضور نظامی و مسلح بیگانگان در هر منطقهای ـ نه فقط در منطقهی ما ـ مایهی ناامنی آن منطقه است. اینجا هم حضور بیگانگان مایهی ناامنی است. امنیت خلیج فارس و دریای عمان با حضور کشورهای منطقه و همکاری آنها تأمین میشود و بس
نظرات بینندگان
سید علی عزیزم به قول بچه ها یکی یه دونه ای ، چراغ خونه ای ، خونه ای که تمام دنیا براش دندون تیز کردن و میکنن ، خدایا خودت رهبرمون رو یاری کن ، الهی آمین .
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *