روایت اسارت در میان دستان یک غول بی‌شاخ و دم عراقی

12:50 - 16 فروردين 1398
کد خبر: ۵۰۶۹۷۹
آزاده سرافراز دفاع مقدس می‌گوید: همیشه به خدا می‌گفتم: خیلی دوست دارم انقلاب را از بیرون ببینم، چطور است و چه کردیم؟ اما برای خدا مشخص نکردم که از کجا. خدا هم سریع دعایم را استجابت کرد و من را هشت سال فرستاد عراق.


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *