«درضیه» نسخه ترمیم شده «اشتباه میکنید! من زندهام» است/پیام انقلاب و شهدای تاریخ روی جوانان تاثیر داشته/ مادرانی که در قبال پیکر فرزند باج به داعش ندادند
حسین شرفخانلو نویسنده خوش ذوق و خلاقی است که زندگی شهید علی شرفخانلو را از زبان مادر در قالب کتابی با عنوان «درضیه» تشریح کرده است. وی در گفتگو با خبرنگار گروه فرهنگی درباره ویژگیهای این کتاب که نسخه کامل شده یکی از فصول «اشتباه میکنید! من زندهام» است، توضیحاتی ارائه کرده است.
چطور شد که «درضیه» را نوشتید؟
سال ۱۳۹۲ کتابی درباه پدرم نوشتم که با عنوان «اشتباه میکنید! من زندهام» در مجموعه «از چشمها» انتشارات روایت فتح چاپ شد. بر اساس بازخوردهایی که از مخاطب گرفتم متوجه شدم که فصل اول این کتاب که روایت مادر از فرزندش است، برای مخاطب بسیار جذابتر از سایر فصول این کتاب است.
این کتاب ۱۳ فصل داشت یعنی از چشم ۱۳ آدم شهید روایت میشود که شیرینترین فصلش بخش روایت مادر بود. این بازخورد من را به فکر انداخت که روایت مادر را به صورت مجزا کار کنم. به سراغ مادربزرگم رفتم و مصاحبه تکمیلی گرفتم که نتیجهاش کتاب «درضیه» شد.
«درضیه» کتاب جدیدی از آنچه پیش از این منتشر شده، محسوب میشود؟
این کتاب قبلا نوشته بود و من آن را در «درضیه» ترمیم کردم یعنی یکسری مطالب به آن اضافه شد.
بازنویسی چقدر زمان برد؟
تقریبا حدود یک ماه روی این اثر کار شد و با بازنویسی مختصر یکسری روایت جدید به آن اضافه شد و خوابهایی که مادر شهید دیده بود و در کتاب اول نیامد، به «درضیه» افزوده شد.
چرا عنوان کتاب تغییر پیدا کرد؟
موضوع کتاب در «درضیه» تغییر پیدا کرده است. کتاب «اشتباه میکنید! من زندهام» روایت سیزده نفر از آدمهایی است که شهید علی شرفخانلو را دیدهاند. این تصاویر را میتوان کنار هم قرار داد تا تصویری کامل از شهید داشته باشیم؛ اما در کتاب «درضیه» تصمیم گرفتم روایت مادر را به صورت مستقل کار کنم.
این کتاب چند روایت را در بر میگیرد؟
در بخش آغازین این کتاب شاهد روایت زندگی دختر بچهای هستیم که بعدها مادرشهید علی شرفخانلو میشود. در «درضیه» از روزی که مادر شهید به دنیا آمده، بزرگ شده و با ازدواج صاحب فرزند میشود تا جایی که پسر بزرگ میشود و با فضای انقلاب آشنا میشود و ... را شاهد هستیم.
مادر شهید در «درضیه» چیزی را روایت میکند که خودش دیده است، برای مثال تصویری که از شهید در جبهه میبینیم شامل تماسهای تلفنی است که وی با مادرش داشته است و اشارهای به اینکه علی شرفخانلو چه مسئولیتی در جبهه داشته و کارش چه بوده نشده بنابراین امانت در روایت هم رعایت شده است.
این کتاب چقدر مستند است؟
تمام بخشهای کتاب واقعی هستند و با تخیل یا فضاسازی همراه نیستند. کسانی که روایت جنگ را مینویسند مسئولیتی تاریخی دارند و باید پایبند به سندها باشند. از سوی دیگر ما به قدری اطلاعات و داده خام داریم که هنوز پرداختن به وقایع به شکل واقعیاش در اولویت نسبت به خلق اثری با داستانپردازی قرار دارد.
عنوان کتاب چطور انتخاب شد؟
اسم مادر شهید، مرضیه است و علی شرفخانلو که اولین فرزند خانواده است از زمان تولد تا وقتی زبان باز کند، میبیند که همه مادرش را مرضیه صدا میکنند، به همین دلیل هم او سعی میکند اسم مرضیه را به زبان بیاورد و، چون هنوز نمیتوانسته واضح صحبت کند، میم را دال تلفظ میکرده است و به مرضیه درضیه میگفت. وی فکر میکرده همه مادرها را درضیه صدا میکردند.
شیرینترین روایتی که از مادر علی شرفخانلو شنیدید چه بود؟
همه روایتها برایم جالب بود. فقر و نداریهای دهه ۴۰ که اعضای این خانواده با آن شرایط به مشهد میروند، اینکه صبحانه شیر داغ مینوشند و عکس یادگاری میگیرند تا همین درضیه گفتن شهید و تصویری که از شهادت پسر ارائه میشود، برایم بسیار جذاب بود.
روایت زندگی شهدا چقدر روی جوانان امروز موثر است؟
معتقدم اگر ابزاری به روز میشود، رسانه ما هم باید بهروز شود یعنی اگر روزی جوانان کتابهای قطور میخواندند و امروز کسی حوصله خواندن کتاب چهارصد صفحهای را ندارد، ما باید بر جملات کوتاه و کتابهای کم حجم توجه کنیم.
این کتاب باید به قدری کشش داشته باشد که مخاطب نتواند کتاب را تا به اتمام نرسانده، زمین بگذارد.
اگر متوسط سنی شهدای مدافع حرم را در نظر بگیرید اینها آدمهایی بودند که بعد از جنگ به دنیا آمدهاند، جنگ را ندیدهاند و آشنایی با فضای جنگ صرفا به واسطه شنیدهها بوده است. این حکایت عجیبی است که پیام انقلاب، شهدا و اثری که برکت خون شهید دارد به قدری روی شنیدهها موثر باشد که جوان دهه ۷۰ برای دفاع از حرم برود. ما باید خدا را شاکر باشیم که در دورهای به دنیا آمدهایم که خیلی از چیزهایی که در تاریخ خواندهایم را توانستهایم لمس کنیم. همانطور که در واقعه عاشورا مادر وهب سر فرزندش را بر گرداند امروز با خانواده و مادران شهیدی مواجه هستیم که حاضر نیستند در قابل معاوضه پیکر فرزندانشان بابی به داعش بدهند. این اثرگذاری از تاریخ و شهدای تاریخ است.
سیلی جماعتی که الان به نماز جمعه و مراسمهای مذهبی میرود، اثری است که از گذشته برجای مانده است.