عزم ملی در تحول قضایی/ دستگاه قضائی و اطلاعات- عملیات جنگ با فساد
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، عزم ملی در تحول قضایی،دستگاه قضائی و اطلاعات، تصویر عراق، عراق بستر مناسب برای کالاهای ایرانی، فرصتی برای بازخوانی مشترک نقشههای آمریکا، آیا تحول قضایی رخ میدهد؟، پیشنهادی برای سیاست ارزی ۹۸، جاده بیانتهای مناسبات و ... سرمقالهها و یادداشتهای امروز روزنامههای سراسری کشور است که در ادامه میخوانید:
• روزنامه حمایت به انتشار سرمقالهای با تیتر عزم ملی در تحول قضایی پرداخت که به این شرح است:
موضوع دیگری که در رفع چالش بزرگ ورودی پروندهها بسیار تاثیرگذار است؛ به مقوله «فرهنگ قضایی و حقوقی» باز میگردد. معمولا نگاه مردم در جامعه ما به مسائل قضائی و حقوقی، نگاه همه جانبه و صحیحی نیست و علت شکل گیری بسیاری از دعاوی و پروندههای قضایی ناشی از بی توجهی به امور حقوقی است. به تعبیر دیگر؛ دقیقا یک لایه اصلی پیشگیری از جرایم میتواند در همین جا عملی و اجرایی شود به شرط اینکه مردم نگاه جدی به امور قضایی و حقوقی داشته باشند. مشاوره و مشورت با اهل فن و متخصصین مسائل قضایی باید به فرهنگ عامه مردم تبدیل شود. امروزه بسیاری از افراد به نوعی با مسائل قضایی و حقوقی درگیر هستند ولی متاسفانه به موازات پیشرفتها و استفاده از فناوری ها، آگاهی حقوقی میان آحاد جامعه نهادینه نشده است هر چند که د. راین راه و بخصوص در سالهای اخیر کارهای بزرگی صورت گرفته است. نکته گفتنی این است که نقش دولت و بسیاری از دستگاهها مانند صداوسیما در نهادینه کردن آگاهی حقوقی و جلوگیری از معضلات قضایی غیرقابل انکار است؛ و بالاخره باید گفت: نباید گذاشت سیر صعودی ورودی پروندهها ادامه یابد و این چالش بزرگ، عزم ملی میخواهد و در مسیر تحول قضایی همگان باید کمک کنند چرا که به قول معروف: با همگان به سر شود.
• روزنامه کیهان به انتشار یادداشتی با تیتر دستگاه قضائی و اطلاعات- عملیات جنگ با فساد پرداخت که در ادامه میخوانید:
چرا نباید یک «گزارش جامع ملی» از خسارتهای چند هزار میلیارد تومانی که مدیران نجومی بگیر برخی بانکها (با حقوق ۳۰ تا ۷۳۰ میلیونی) به سهامداران و مردم وارد کردند، منتشر شود؟ چرا مردم ندانند کدام شبکه دلال ذی نفوذ، پشت این انتصابات بود؟ یا چه کسانی کارچاق کن وامهای کلان و بیبازگشت بین برخی بانکها و کلاهبرداران دانه درشت بودهاند؟ آیا اینجا جای مجامله و لاپوشانی و اغماض است؟ به هیچ وجه! بلکه جای احضار و مواخذه توسط سازمان بازرسی و سایر مراجع قضایی است. چرا نباید مشکل تعارض منافع برخی مدیران که دستی هم در بخش خصوصی دارند، برطرف شود؟ آیا نمیشود قبیل همین معضلات را تبدیل به یک اولویت و مطالبه ملی نمود و در دستگاه قضایی پیگیری کرد؟ فساد قرمز و آبی ندارد. با مفسد اقتصادی، هر نقابی به صورت زده باشد- اصلاح طب، اصولگرا، حامی دولت عدالت یا اصلاحات و اعتدال- باید برخورد کرد. چنین کسانی، نه اصولگرای واقعی هستند و نه اصلاحطلب حقیقی، و نه طرفدار اصلاحات و عدالت و اعتدال. آنها که ماجرا را قرمز و آبی میکنند، دانسته و ندانسته به فساد مفسدان کمک میکنند و مفسدان را به حاشیه امنیت میبرند یا از پنجه قانون فراری میدهند. طیفی که بالغ بر ۳۰ سال در دولتهای مختلف حاکم بوده و باید پاسخگوی سوء مدیریت و رانتآفرینی خود باشند، اکنون که بیکفایتی شان برای مردم آشکار شده، فن بدل میزنند و طلبکاری میکنند یا برای خودتحریمی در قالب تمکین به FATF نسخه میپیچند. قوه قضائیه با ترکیبی از تدبیر و قاطعیت میتواند این فریب ناچارنمایی مردم و نظام در مقابل دشمن را باطل کند و امید و اعتماد عمومی را که سرمایه همیشگی انقلاب در غلبه بر چالشها بوده، بیش از گذشته تقویت کند.
• روزنامه صبح نو سرمقالهای با تیتر تصویر عراق را منتشر کرد که به این شرح است:
سفر آقای حسن روحانی به عراق این بحث را در محافل سیاسی رونق میدهد که روابط ایران و عراق از چه وضعیتی برخوردار است. به نظر میرسد دولت در عراق نقش متوازنکننده نیروهای مذهبی، سیاسی و نظامی را بهعهده دارد و از سویی باید بتواند رضایت نجف، بهویژه آیتالله سیستانی را جلب کند، کاری که نوری المالکی نتوانست به خوبی انجام دهد. از سوی دیگر باید بتواند نیروهای سیاسی را -که نماینده نیروهای اجتماعی در سه دسته شیعه، سنی و کرد هستند- هماهنگ کند و دست آخر باید توانایی تعامل با نیروهای نظامی را، از حشدالشعبی گرفته تا نیروهای خارجی، داشته باشد. در عین حال دولت عراق باید بتواند بین ماهیت عرب و ماهیت شیعه خود توازن ایجاد کند. روابط ایران و عربستان بهگونهای است که ایجاد توازن بین این دو ماهیت برای دولت سخت و چنین شرایطی طبیعتاً وزن عراق را در سطح منطقه کم خواهد کرد. عراق در سطح منطقهای سعی میکند تبدیل به متحد اصلی ایران نشود و با فاصلهای منطقی با تهران حرکت کند. در عین حال توانایی امنیتسازی ایران در عراق، میل به دوستی برای بغداد را بیشتر میکند. با این وجود عراق هم به نقش منطقهای ایران کمک خواهد کرد و هم در حد خود زمینه یاری در مسأله تحریمها را فراهم میآورد. در عین حال کمشدن شکافها میان جنبش صدر و مجلس اعلا و حشدالشعبی در میانمدت به افزایش نقش ایران در عراق منجر خواهد شد.
• روزنامه ستاره صبح سرمقالهای با تیتر عراق بستر مناسب برای کالاهای ایرانی را منتشر کرد که به این شرح است:
سفر رئیس جمهور ایران به عراق به دلیل ابعاد منطقهای و بینالمللی آن از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا از یکسو ترامپ به دنبال کاهش نفوذ ایران در منطقه و کشوری است که بعد از حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام عراق به دلایل زیادی و ازجمله سرمایه گذاری در زمینه روابط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و امنیتی و نظامی در این کشور به یکی از کشورهای متحد ایران تبدیل شده است. در زمینه مسائل اقتصادی تاکنون بیشتر فقط روی مسائل تجاری تمرکز شده و از سایر جنبهها غفلت شده است. در حال حاضر تجارت دوجانبه ایران و عراق بالغ بر ۱۲ میلیارد دلار در سال است که ایران به دنبال افزایش این تجارت تا ۲۰ میلیارد دلار است. دو کشور باید در سایر جنبههای اقتصادی ازجمله صنعتی، مناطق آزاد مشترک و بازارچههای مرزی، روابط بانکی و تسریع در فراهم آوردن زیرساختهای تبادل تجاری را توسعه بدهند. در این صورت میتوان امیدوار بود که تحریمهای آمریکا که با هدف محدود کردن روابط منطقهای ایران اعمال شده است با روشهای همکاریهای اقتصادی دو، چندجانبه و منطقهای نتیجه عکس میدهد. ایران با حذف نسبی از بازارهای بینالمللی تمرکز خود را بر صدور کالا و انرژی به کشورهای همسایه فرصت جدیدی برای اقتصاد خود فراهم کرده است. اما به این نکته باید توجه کرد که با کاهش ارزش ریال ایران به دلیل تحریمها و سوء مدیریت داخلی کالا و خدمات ایرانیان مخصوصاً در نقاط مرزی جذابیت بیشتری برای کشورهای منطقه و ازجمله عراق پیدا کرده که به تبعات سیاسی اجتماعی اقتصادی آن باید توجه و برای آن برنامهریزی شود.
• روزنامه رسالت به انتشار سرمقالهای با تیتر فرصتی برای بازخوانی مشترک نقشههای آمریکا پرداخت که در ادامه میخوانید:
سفر رئیس جمهور کشورمان به عراق، فرصت بسیار مناسبی را جهت بازخوانی نقشه ایالات متحده آمریکا در قبال دو کشور همسایه مهیا ساخته است. وجه مشترک تهران و بغداد، وجود دشمنی مشترک به نام واشنگتن است. آنچه امروز در روابط دو کشور موضوعیت دارد، هم پوشانی "امنیتی" و " اقتصادی" دو بازیگر مهم منطقه در مواجهه با نقشههای شوم آمریکاست. این هم پوشانی، علاوه بر آنکه بازی تاکتیکی دولت ترامپ را در قبال هر دو کشور خنثی میسازد، منتج به بر هم ریختن قطعات پازل استراتژیک ایالات متحده در غرب آسیا خواهد شد. بدون شک، مقامات آمریکایی سفر آقای روحانی به عراق و نتایج این سفر را به صورتی جدی مورد رصد و تحلیل قرار میدهند. نگرانی افرادی مانند جان بولتون و مایک پمپئو در خصوص این سفر، از همین جهت قابل توجیه است.
• روزنامه خراسان در یاداشت امروز خود مطلبی با عنوان آیا تحول قضائی رخ میدهد؟ را منتشر کرده که گزیدهای از آن را میخوانید:
بی گمان هر شخص، مدیر، سازمان، دستگاه و نهادی که خود را از نقد، نقدکنندگان آگاه، دلسوز و متعهد، محروم کند و بی نیاز بپندارد نه تنها نمیتواند درک درست و واقعی از کاستی ها، نقصها و حتی نقاط قوت واقعی خود و دستگاه متبوع داشته باشد بلکه به دست خود راه را بر پیشرفت و ارتقای کیفی میبندد و خطرناکتر این که زمینه نامبارک خودرایی، خود محوری، استبداد و دیکتاتوری را نیز مهیا میکند و این خطری است که در کمین هر غیرمعصومی هست میخواهد مدیر یک اداره و سازمان و نهاد باشد یا قاضی یا ... یا رئیس قوه قضاییه، مجریه یا مقننه؛ بنابراین همه مسئولان و مدیران و سران قوا و از جمله رئیس دستگاه قضا با آغوش باز به استقبال نقد نقادان آگاه و دلسوز و حتی نقد تند مخالفان خود بروند.
• روزنامه دنیای اقتصاد به انتشار سرمقالهای با تیتر پیشنهادی برای سیاست ارزی ۹۸ پرداخت که در ادامه میخوانید:
میتوان انتظار داشت با حذف ارز ترجیحی و شناورسازی و تکنرخی کردن ارز، از یکسو خروج سرمایه و مازاد تقاضای واردات کاهش یابد و از سوی دیگر بازار غیررسمی و تقاضای احتیاطی و سوداگری برای اسکناس با کاهش مواجه شود. با این سیاست، بازار غیررسمی ارز تضعیف میشود و نرخ ارز در یک وضعیت پایدار و قابلپیشبینی به تعادل خواهد رسید. در حد یک اشاره لازم به ذکر است که اگرچه ممکن است با حذف ارز ترجیحی، در کوتاهمدت هزینه تمام شده برخی اقلام در داخل افزایش یابد، ولی با این سیاست، انتظار میرود در بازار کالا زمینه تعدیل مصرف از طریق حذف قاچاق و کاهش مصارف داخل و همچنین افزایش عرضه از طریق تقویت ظرفیت تولید داخل فراهم شود و بازارها به تعادل برسند. این اصلاحات مزایای متعدد از جمله حذف رانت و کاهش فساد، حذف انگیزه قاچاق، هدایت منابع اقتصاد به سمت تولید اقلام اساسی و مزیتدار و همچنین تقویت تولید داخل دارد. در انتها باید اشاره کرد که با توجه به افزایش اختیارات بانک مرکزی و همچنین با اقدامات مناسب بانک مرکزی در ماههای اخیر از جمله تقویت ذخایر ارزی، افزایش شفافیت بازار و تشکیل بازار متشکل ارزی، در حال حاضر شرایط اصلاح سیاست ارزی و ضمانت اجرا برای پیشبرد آن سیاستها، به اندازه کافی فراهم شده است؛ بنابراین در این شرایط تکرار خطاهای گذشته از قبیل: تخصیص ارز ترجیحی، اولویتبندی و سهمیهبندی واردات، تثبیت نرخ ارز و نظایر آن هیچ توجیهی ندارد.
• روزنامه سیاست روز به انتشار سرمقاله با تیتر پرداخته که به این شرح است:
با توجه به این شرایط میتوان گفت که این سفر و البته توسعه مناسبات دو کشور از چند منظر قابل توجه است اولا استمرار همکاری میان دو کشور در مبارزه با تروریسم و تحقق امنیت در مرزهای دو کشور و کل منطقه از اولویتهای طرفین است. حضور نیروهای خارجی در عراق نشان داده است که جز بحران و چالش دستاوردی برای منطقه ندارد و این همکاری همسایگان است که حلال مشکلات است که مبارزه با داعش در سالهای اخیر این مهم را به خوبی آشکار ساخت. ثانیا همگرایی اقتصادی به ویژه از طریق بخش خصوصی، اصلی مهم است چنانکه در سفر روحانی نیز مقامات دو کشور به این مهم تاکید کرده اند. نکته مهم در حوزه اقتصادی آنکه آمریکا سیاستی موازی را علیه دو کشور در پیش گرفته به گونهای که مانع از تقویت اقتصادی ایران و عراق گردد. هر چند که آمریکا ادعا دارد که به دنبال تحریم ایران است، اما در واقع تحریم ایران برابر با محروم سازی عراق از ظرفیتهای ایران برای بازسازی و حل چالشهای این کشور است، لذا دشمنی آمریکا مساله واحد تهران ـ. بغداد است که تاکید مقامات دو کشور بر تقویت مناسبات اقتصادی و قراردادهای امضاء شده در سفر کنونی هیات ایرانی، نشانگر اراده دو کشور برای مقابله با تحریمها و تهدیدات آمریکاست. ثالثا منطقه اکنون شرایط حساسی را سپری میکند. در حالی خطر تروریسم همچنان ادامه دارد که بحران سوریه، جنایات سعودی در یمن، وضعیت بحرانی فلسطین و اقدامات آمریکا برای استمرار بحران در منطقه شرایطی نابسامان را بر منطقه حاکم ساخته است. با توجه به ظرفیتهای منطقهای ایران و نیز جایگاهی که عراق در اتحادیه عرب دارد و دو کشور میتوانند نقشی موثر در حل بحرانهای منطقه داشته باشند. با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که سفر ریاست جمهوری ایران به عراق نشانگر اراده فراگیر دو کشور برای توسعه مناسبات است که نه تنها به روابط دو کشور بلکه بر کل منطقه تاثیرگذار خواهد بود در حالی که بخش خصوصی میتواند نقش اساسی در تحقق اهداف توافقات صورت گرفته در این سفر ایفا نماید که قطعا دستاوردهای بسیاری برای هر دو کشور به همراه خواهد داشت.