تبعات حضور نظامی آمریکا برای افغانستانیها؛ گسترش دامنه درگیریها و ناامنیها و تشدید فقر
مذاکرات صلح افغانستان در حالی دنبال میشود که مردم این کشور با بیم و امید خواهان صلح واقعی و پایان مصائب هستند.
خبرگزاری میزان -
مردم افغانستان که در سالهای گذشته صدمات و خسارات فراوان و جبران ناپذیری را متحمل شدهاند، با آغاز روند مذاکرات صلح، در حالی که از جنگ طولانی مدت خسته شدهاند، مذاکرات را با دقت و نگرانی فراوانی دنبال میکنند. این مذاکرات در حالی انجام میشود که میزان مهاجرتهای درونی افغانستان به دلیل خشکسالی ناشی از جنگ به بحرانی جدی تبدیل شده و مداوما تشدید میشود.
بنا به گزارش سازمان ملل حدود ۱.۵ میلیون افغانستانی عمدتا به دلیل جنگ و همچنین خشکسالی اخیر در معرض آوارگی داخلی هستند. در بخشهای بزرگی از این کشور، خانوادههای بسیاری بارها و بارها مجبور به جابه جایی شدهاند. حتی با پایان یافتن جنگ در برخی مناطق، بازگشت به خانه به دلیل مینهای زیرزمینی برای مردم غیرممکن است. آمار جابجاییهای مکرر مردم به دلیل گسترش دامنه درگیریها و ناامنیها، که شمارشان از دست خود مردم نیزخارج شده، فقر و ناامنی شدیدی را به دنبال داشته و سبب شده تا آنان صرفا بر مساله بقا متمرکز شوند. محرومیتهای مضاعف در مناطق روستایی افغانستان جدیت فاجعه را به خوبی نمایان میسازد.
به گفته «توبی لنزر» هماهنگ کننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل، حدود ۱۳.۵ میلیون نفر در افغانستان روزانه یک وعده یا کمتر از یک وعده غذا دریافت میکنند. این در حالی است که ۵۴ درصد جمعیت کشور نیز زیر خط فقر که معادل یک دلار درآمد روزانه است، زندگی میکنند.
تمایل سازمانهای امدادی برای شمولیت طالبان در این مذاکرات به دلیل امکانپذیر شدن دسترسی به بخشهای وسیع تحت کنترل طالبان که مردمش به شدت به کمکهای انسان دوستانه نیازمند هستند، قابل درک، اما نگران کننده است. اگرچه فراهم ساختن دسترسی مردم به کمکهای انسان دوستانه تاثیر مهمی در اعتمادسازی عمومی و اتخاذ مواضع منطقی در میان مردم خواهد داشت، نگرانی مردم در مورد فرآیند و مفاد توافق صلح طبیعی به نظر میرسد. به اذعان «جان اگلند» دبیرکل شورای حمایت از پناهجویان نروژ (NRC) مردم افغانستان به شدت از به حاشیه رانده شدنشان چه از سوی عوامل داخلی و چه خارجیها عصبانی و ناراحت هستند. این ناراحتی و نگرانی با کاهش توزیع کمکها در سالهای اخیر در حالی که نیازها به شکل روزافزونی افزایش مییابد، قابل درک است. نظرسنجی گروه نروژی نشان میدهد که در سال ۲۰۱۲، تنها حدود ۵۰ درصد از افغانستانیهای آواره، کمکهایی را دریافت کردند و این میزان در پنج سال بعد، شاهد کاهشی ۲۵ درصدی بوده است.
بی توجهی و نادیده گرفتن ویرانیهای جنگ افغانستان در حال حاضر، این احتمال را تقویت میکند که با خروج کشورهای خارجی از افغانستان این کشور کلا به فراموشی سپرده شود. در این راستا میتوان به آمار ارائه شده از سوی سازمان ملل اشاره کرد. سازمان ملل در پایان ماه فوریه اعلام کرد که از ۶۱۲ میلیون دلار کمک پیش بینی شده برای افغانستان در سال ۲۰۱۹، تاکنون تنها ۱۴.۲ میلیون دلار تامین شده است.
صدای این نگرانیها از سراسر افغانستان به گوش میرسد هرچند مراکز شهری جدیتر پیگیر این موضوع هستند. از دست رفتن دستاوردهای سالهای گذشته اعم از حقوق زنان، آرامش نسبی و رسانههای نسبتا مستقل از عمده موارد نگرانی هستند. ۱۵۰ منطقه از ۴۰۰ منطقه افغانستان در ۱۸ سال گذشته فارغ التحصیل زن نداشتهاند و حدود ۵۰ منطقه کلا فارغالتحصیلی چه زن و چه مرد نداشتهاند. ضمن این که بسیاری از مدارسی که در نخستین سالهای پس از سرنگونی حکومت طالبان ساخته شدند، به دلیل ادامه درگیریها تخریب شدند یا در بهترین حالت اگر به اشغال شبه نظامیان مسلح در نیامده باشند، به دلیل فقدان زیرساختها، برای موارد دیگر مورد استفاده قرار گرفتند.
به گزارش گروه بین الملل ، مذاکرات صلح در افغانستان در حالی دنبال میشود که نگرانیها درخصوص فرآیند و مفاد توافق طالبان و آمریکا به شدت افزایش یافته است.
مردم افغانستان که در سالهای گذشته صدمات و خسارات فراوان و جبران ناپذیری را متحمل شدهاند، با آغاز روند مذاکرات صلح، در حالی که از جنگ طولانی مدت خسته شدهاند، مذاکرات را با دقت و نگرانی فراوانی دنبال میکنند. این مذاکرات در حالی انجام میشود که میزان مهاجرتهای درونی افغانستان به دلیل خشکسالی ناشی از جنگ به بحرانی جدی تبدیل شده و مداوما تشدید میشود.
بنا به گزارش سازمان ملل حدود ۱.۵ میلیون افغانستانی عمدتا به دلیل جنگ و همچنین خشکسالی اخیر در معرض آوارگی داخلی هستند. در بخشهای بزرگی از این کشور، خانوادههای بسیاری بارها و بارها مجبور به جابه جایی شدهاند. حتی با پایان یافتن جنگ در برخی مناطق، بازگشت به خانه به دلیل مینهای زیرزمینی برای مردم غیرممکن است. آمار جابجاییهای مکرر مردم به دلیل گسترش دامنه درگیریها و ناامنیها، که شمارشان از دست خود مردم نیزخارج شده، فقر و ناامنی شدیدی را به دنبال داشته و سبب شده تا آنان صرفا بر مساله بقا متمرکز شوند. محرومیتهای مضاعف در مناطق روستایی افغانستان جدیت فاجعه را به خوبی نمایان میسازد.
به گفته «توبی لنزر» هماهنگ کننده کمکهای بشردوستانه سازمان ملل، حدود ۱۳.۵ میلیون نفر در افغانستان روزانه یک وعده یا کمتر از یک وعده غذا دریافت میکنند. این در حالی است که ۵۴ درصد جمعیت کشور نیز زیر خط فقر که معادل یک دلار درآمد روزانه است، زندگی میکنند.
تمایل سازمانهای امدادی برای شمولیت طالبان در این مذاکرات به دلیل امکانپذیر شدن دسترسی به بخشهای وسیع تحت کنترل طالبان که مردمش به شدت به کمکهای انسان دوستانه نیازمند هستند، قابل درک، اما نگران کننده است. اگرچه فراهم ساختن دسترسی مردم به کمکهای انسان دوستانه تاثیر مهمی در اعتمادسازی عمومی و اتخاذ مواضع منطقی در میان مردم خواهد داشت، نگرانی مردم در مورد فرآیند و مفاد توافق صلح طبیعی به نظر میرسد. به اذعان «جان اگلند» دبیرکل شورای حمایت از پناهجویان نروژ (NRC) مردم افغانستان به شدت از به حاشیه رانده شدنشان چه از سوی عوامل داخلی و چه خارجیها عصبانی و ناراحت هستند. این ناراحتی و نگرانی با کاهش توزیع کمکها در سالهای اخیر در حالی که نیازها به شکل روزافزونی افزایش مییابد، قابل درک است. نظرسنجی گروه نروژی نشان میدهد که در سال ۲۰۱۲، تنها حدود ۵۰ درصد از افغانستانیهای آواره، کمکهایی را دریافت کردند و این میزان در پنج سال بعد، شاهد کاهشی ۲۵ درصدی بوده است.
بی توجهی و نادیده گرفتن ویرانیهای جنگ افغانستان در حال حاضر، این احتمال را تقویت میکند که با خروج کشورهای خارجی از افغانستان این کشور کلا به فراموشی سپرده شود. در این راستا میتوان به آمار ارائه شده از سوی سازمان ملل اشاره کرد. سازمان ملل در پایان ماه فوریه اعلام کرد که از ۶۱۲ میلیون دلار کمک پیش بینی شده برای افغانستان در سال ۲۰۱۹، تاکنون تنها ۱۴.۲ میلیون دلار تامین شده است.
صدای این نگرانیها از سراسر افغانستان به گوش میرسد هرچند مراکز شهری جدیتر پیگیر این موضوع هستند. از دست رفتن دستاوردهای سالهای گذشته اعم از حقوق زنان، آرامش نسبی و رسانههای نسبتا مستقل از عمده موارد نگرانی هستند. ۱۵۰ منطقه از ۴۰۰ منطقه افغانستان در ۱۸ سال گذشته فارغ التحصیل زن نداشتهاند و حدود ۵۰ منطقه کلا فارغالتحصیلی چه زن و چه مرد نداشتهاند. ضمن این که بسیاری از مدارسی که در نخستین سالهای پس از سرنگونی حکومت طالبان ساخته شدند، به دلیل ادامه درگیریها تخریب شدند یا در بهترین حالت اگر به اشغال شبه نظامیان مسلح در نیامده باشند، به دلیل فقدان زیرساختها، برای موارد دیگر مورد استفاده قرار گرفتند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *