جزییات دستگیری مامان بزرگ سارق /متهم در حال سرقت دستگیر شد
سرهنگ محمد کالوسی در گفتگو با خبرنگار گروه جامعه اظهار داشت:چندی پیش مأموران زن کلانتری ۱۵۲ خانی آباد در حال گشت زنی در محدوده بازار این محله بودند که صدای فریادهای کمک خواهانه زن جوانی توجه آنها را جلب کرد. بلافاصله مأموران خود را به زن جوان رساندند و در همان مشاهدات اولیه خود متوجه شدند که زن مسنی دو گوشی تلفن همراه او را سرقت کرده، اما در لحظه آخر زن جوان متوجه ماجرا شده و مانع فرار او شده است.
وی در ادامه افزود:با دستگیری زن مسن وانتقال او به کلانتری وی در جریان بازجوییها اعلام کرد:از مدتی پیش سرقت به این شیوه را آغاز کرده است.
سرکلانتر دهم پلیس پیشگیری پایتخت اضافه کرد:تا به حال ۵ مالباخته پیرزن سارق را شناسایی و پرونده برای بررسیهای بیشتر به مراجع قضایی ارسال شده است.
گفتگو با متهم
چادر خاکستری رنگی روی سر دارد، با همان چادر چهره اش را پوشانده تا شناسایی نشود. این سومین باری است که توسط پلیس به اتهام سرقت و جیب زنی دستگیر شده.۶۰ ساله است و با اینکه صاحب فرزند و نوه است، اما هنوز دست به سرقت میزند. در ادامه گفت و گوی خبرنگار میزان با این زن سارق را میخوانید.
به چه اتهامی دستگیر شدی؟
سرقت، جیب زنی کردم
جیب زنی یعنی اینکه هرچی داخل جیب طرف باشد تو سرقت میکنی بدون اینکه خودش متوجه شود؟
بله، اما فقط گوشی سرقت میکردم، مردم این روزها کمتر پول نقد همراهشان دارند.
از شگرد سرقت هایت بگو؟
از شلوغی بازار استفاده میکردم و بعد از شناسایی خانمهایی که گوشی تلفن همراهشان را داخل جیبشان گذاشته بودند و سرگرم خرید بودند سرقت هایم را انجام میدادم.
با این شیوه چند گوشی سرقت کردی؟
دو گوشی، اما دستگیر شدم.
اما در پرونده ات آمده که ۵ نفر تو را شناسایی کرده و مدعی هستند که گوشی هایشان را سرقت کرده ای.
نمیدانم. من اشتباه کردم
چرا سرقت میکردی؟
دخترم دو سال است که نامزد دارد، اما چون پول ندارم جهیزیه اش را تامین کنم سرخانه و زندگی اش نرفته. با خودم گفتم سرقت میکنم شاید بتوانم پول جهزیه او را فراهم کنم.
چند فرزند داری؟
سه تا پسر و دو تا دختر
همسر داری؟
نه، ۲۰ سال پیش فوت کرد
چرا پسرهایت در خرج و مخارج زندگی کمکت نمیکنند؟
دو نفر از آنها که درگیر زندگی خودشان هستند، خودم دزدی بلد هستم لازم نیست دستم را جلوی پسرهایم دراز کنم.
چه طور دستگیر شدی؟
یک خانم جوان را زیر نظر گرفتم تا اینکه در فرصت مناسب جیبش را زدم. اما درست در لحظه آخر متوجه ماجرا شد و شروع کرد به فریا زدن. همان موقع پلیسهای زن از راه رسیدند و دستگیر کردند.
تو سابقه داری؟
نه.
اما طبق گزارش پلیس دو سابقه سرقت در بهارستان و اسلامشهر داری؟
چه بگویم از روی نداری و بدبختی دست به سرقت زدم.من اسمم را یک چیز دیگری گفته بودم اما انگار با کامپیوتر همه چیز را متوجه میشوند . اصلا گوشی های لمسی و کامپیوتر بلای جان آدم ها شده است.
یعنی هرکسی پول ندارد باید دست به سرقت بزند؟
اشتباه کردم، حرفی برای گفتن ندارم.
دوست داری کسی گوشی تلفن همراه دخترهایت و یا نوه هایت را سرقت کند؟
نه، گفتم اشتباه کردم.
فکر میکنی چه آیندهای در انتظارت است؟
نمیدانم، فکر کنم این بار که به زندان بروم دیگر رنگ آزادی را نمیبینم و همانجا میمیرم. فقط امیدوارم زندگی دخترهایم مثل من نشود و راه مستقیم را در پیش بگیرند.