انقلاب از جوشش بازنمیایستد/ افق ۱۴۳۷ چرا از نان شب واجبتر است؟ / بودجه معیوب و نامتوازن/ بهمن یادمان حماسه جاویدان تبریز/ برزخ FATF/ جزیره تولید علم
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، انقلاب از جوشش بازنمیایستد، افق ۱۴۳۷ چرا از نان شب واجبتر است؟، بودجه معیوب و نامتوازن، بهمن یادمان حماسه جاویدان تبریز، برزخ FATF، جزیره تولید علم و ...... گزیدهای از سرمقالهها و یادداشتهای منتشر شده در روزنامههای سراسری کشور است که در ادامه میخوانید:
• روزنامه حمایت در بخش یادداشت مطلبی با تیتر انقلاب از جوشش بازنمیایستد را منتشر کرد که به این شرح است:
بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، در ۴۰ ساله دوم باید سه مرحله «دولت سازی»، «جامعه سازی» و «تمدن سازی» طی شود که پیشنیاز آن، دو مرحله «انقلاب» و «نظام سازی» است. برخی، اما معتقدند که نظام سازی مبتنی بر اساس چارچوبهای انقلابی نهتنها نتوانسته انسجام و پیشرفت لازم را برای کشور فراهم آورد، بلکه انشقاق و شکافهایی را هم موجب شده است! این در حالی است که چنانچه این دو مرحله حذف کنیم، هم تحقق سه مرحله بعدی متصور نیست و هم خطر به انحراف کشیده شدن مراحل بعدی بسیار بالا میرود. در مقابل گروهی هم هستند که قائل به نظامسازی منطبق با انقلاباند، اما با حذف مؤلفهها و شاخصههای آن! از باب مثال، این دسته همانهایی هستند که علیالدوام از ترک خصیصه استکبارستیزی سخن به میان میآورند و میگویند که چه کار داریم که با همه دنیا بجنگیم؛ گویی که ما مسبب هشت سال جنگ تحمیلی و تحریمهای وحشیانه بودهایم! مدعیاند جهان کدخدا دارد و باید با او ببندیم! با این مبنا و ممشای فکری، مقدرات کشور معطل میماند و دشمن را به فشار و تحریم بیشتر امیدوار میکند. بر انقلابی گری اصرار دارند، ولی همزمان بر تجملگرایی هم مصرند! محرومان و قشر ضعیف جامعه در سیاستهای کلان آنها محلی از اعراب ندارند و تمام هم و غم آنها فربه کردن متمولین و سرمایهدارانی است که مسبب بخش مهمی از اوضاع معیشتی جامعه هستند. شعار وفاداری به آرمانهای نظام را سر میدهند، اما وقتی به دو راهی استقلال و رابطه با غرب میرسند، چراغ راهنمای چپ را میزنند! از طرفی استقلالخواهی را فریاد میزنند و از سوی دیگر، از هیچ اقدامی برای نزدیک شدن و جلب نظر استعمارگران عصر حاضر فروگذار نمیکنند. از اسلام ناب که خمیرمایه انقلاب است دم میزنند، ولی به اصول مصرح آن پایبند نیستند و پیشنهاد برگزاری رفراندوم درباره اجرای قوانین اجتماعی اسلام را مطرح میکنند! و بالاخره اینکه انقلاب اسلامی همانگونه که تاکنون گامهای اول و دوم را با قدرت مثالزدنی و علیرغم موانع بلند و متعدد با افتخار برداشته است، با اتکا به وعدههای الهی و به مدد نیروی خروشان جوانان انقلابی، قدمهای سهگانه باقیمانده را نیز پر قدرت و با انگیزه مضاعف به سوی تأسیس تمدن بزرگ اسلامی بر خواهد داشت و آرمان نهایی نهضت سال ۵۷ را به کوری چشم معاندان محقق خواهد کرد.
• روزنامه کیهان هم در بخش یاداشت افق ۱۴۳۷ چرا از نان شب واجبتر است؟ را منتشر کرد که در ادامه میخوانید:
رهبری به حرف بسنده نکردهاند، بلکه به ویژه در دو دهه گذشته فارغ از گرایش متنوع دولتمردان و مجلسیان، کاروان پیشرفت را با ترغیب و مطالبه و وقت گذاشتن برای کانونهای ایدهپرداز و فناور، پیش بردهاند تا امروز بتوان از تمدنسازی در افق ۴۰ سال آینده سخن گفت. همه آنها هم که میخواهند به پیام رهبری لبیک بگویند، باید همین دو بال متوازن نظریه و عمل، و عزم و اقدام را با هم به کار بگیرند. اکنون نوبت جوانان است. نباید منتظر ماند که آیا برخی دیوانسالاران، پیام را میگیرند و به جوانان میدان میدهند یا نه؛ هرچند که این تکلیف، بر دوش همه مدیران است. جوانان و جوانی در تراز انقلاب اسلامی، مایه حیات جمهوری اسلامی است. پیام رهبر انقلاب، فراخوان عمومی و بسیج جوانان برای دمیدن پیاپی روح نشاط و پشتکار و همت و حرکت در پیکره دیوانسالاری است. پیام اخیر، تداعی این بشارت است که رهبری با وجود روزمرگی و قصور و تقصیر برخی مسئولان، دیدبان مصمم ایمان و امید و اراده و آرمان و پیشرفت است؛ دیدبانی که نگاهی تجربه اندوز، آیندهنگر و دوراندیش دارد. گرفتار روزمرگیها و تلاطمهای دشمن ساخته نمیماند و ایمان به خدا و کفر به همه مظاهر طاغوت در گفتار و رفتار او مجسم است. این، مشق توحید، در روزگار هجوم توفنده «آیات شیطانی یاس» است.
• روزنامه خراسان در بخش یادداشت فاتح ایرانی دریاها را منتشر کرده که به این شرح است:
امروز توانمندی ایجاد شده در صنعت دفاعی ایران که حاصل همکاری و همدلی بی نظیر میان نیروهای مسلح، صنایع و دانشگاه هاست به عنوان الگویی مناسب و کاربردی در دستیابی به غیر ممکنها بدل شده و بخش زیادی از عملیات " ما میتوانیم " را در ایران عزیز و در این شرایط سخت بر عهده دارد. زیردریایی مدرن "فاتح" به عنوان ضرب شستی شگفت انگیز برای دشمنان و رقبای منطقهای و فرامنطقهای ایران نه تنها قدرت بازدارندگی نظامی ما را افزایش چشمگیری میدهد بلکه میتواند به عنوان یک نمونه موفق در حوزه اجرای دانش روز به دیگر بخشهای علمی نیز سرایت و خدمات خود را از سرریز این اقدام ارائه کند. حوزههایی همچون مواد، مخابرات هوافضا، مکانیک، رایانه، الکترونیک و... میتوانند از این دستاورد علمی و نظامی بهرههای فراوان ببرند. جمهوری اسلامی ایران که همواره و با هر رونمایی و نمایش توانمندیهای دفاعی خود این پیام را به دیگران داده که خواهان تجاوز و جنگ نبوده است با نمایش"فاتح" بار دیگر تاکید میکند که پیام ما به همه دوستان و برادران خود در منطقه، پیام صلح و دوستی است و این که داشتههای نظامی ما هر چقدر پیشرفته و بومی باشد در خدمت دفاع از داشتههای انقلاب اسلامی و این مرز وبوم و صیانت از امنیت منطقه خواهد بود. " فاتح " میتواند همچون ناوشکنهای کلاس موج در آبهای آزاد و بین المللی و همچون موشکها و جنگندههای ما در فضای کشور، در زیر سطح دریا نیز توان و تسلط ما را چند برابر و در کنار مجموعه زیردریاییهای کلاس سبک غدیر و کلاس سنگین طارق، تنوعی ایجاد کند که دست نیروی دریایی ارتش را در این بخش باز بگذارد. لازم میدانم به همکاران خود در مجموعه سازمان صنایع دریایی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح دست مریزاد بگویم که با کار جهادی و استفاده از داشتههای ارزشمند خود و توان داخلی متخصصان کشور چنین تجهیزات و امکانات موثری را برای استفاده در نیروهای مسلح و نیروی دریایی ارتش مهیا کردند.
• روزنامه رسالت در بخش سرمقاله بودجه معیوب و نامتوازن را منتشر کرده که به این شرح است:
در حقیقت بررسی بودجه باید به جداول و صحت و سقم اعداد و ارقام پیشبینی درآمدها و برآورد هزینهها اختصاص یابد. که این کار در مجلس یا صورت نمیگیرد یا تأمل و دقتی به آن مبذول نمیگردد. سرّ معیوب بودن بودجه در همین واقعیتی است که هر سال تکرار میشود و به دلیل اینکه بالاخره مملکت باید بودجهای داشته باشد نمایندگان و شورای نگهبان در یک وضعیت اضطراری مجبور میشوند آن را تصویب و تایید کنند. نتیجه تصویب غیر شفاف چنین بودجهای مجهول ماندن درآمدهای واقعی و هزینههای واقعی کشور است. وقتی درآمد و هزینه واقعی کشور مجهول ماند به طور طبیعی کسر بودجه هم غیر واقعی است. برای تأمین این کسری یا اوراق قرضه منتشر میکنند یا پول بدون پشتوانه چاپ میکنند یا قیمت ارز و طلا را بالا و پایین میبرند. خروجی چنین بودجههای معیوبی، تورم، گرانی، بیکاری، فقر درآمدی دهکهای پایین جامعه، کاهش ارزش پول ملی و ... است. به این دور باطل باید روزی پایان داد. راهحل آن در قوانین بالادستی و پاییندستی «برنامه» و «بودجه» آمده است. اگر به آنها دقیق عمل شود. بودجهای شفاف خواهیم داشت که ساختار آن با بودجههای سالهای اخیر کاملاً متفاوت است. آیا دولت و مجلس حاضرند، نه در بودجه ۹۸ که وقت آن گذشته است بلکه، از سال ۹۹ دست به اصلاح ساختار بودجه بزنند. اگر عزم آن را دارند باید از اول سال ۹۸ این کار را شروع کنند.
• روزنامه اطلاعات به انتشار یادداشتی با عنوان بهمن یادمان حماسه جاویدان تبریز پرداخته که به این شرح است:
تبریز و آذربایجان از کهن پیشینهترین کانونهاى تشیع در تبریز و جهان بوده و هستند. خواستگاه فرزانگانی، چون علامه امینى، علامه طباطبایى، علامه جعفرى و... هم از این روى عشق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت در این سامان نمودى صدچندان دارد. از تبریز و مراغه تا اردبیل و مغان و از خوى تا ارومیه بر جاى جاى آذربایجان مِهر اهل بیت پرتو افکنده است، و قیام ۲۹ بهمن تبریز در این پیشینه ریشه داشت. پس از طلوع فجر زرین پیروزى نیز، تبریز هرگز بیرق انقلاب اسلامى را از کف ننهاد، و هرچند برخى از پیغامگزاران نهضت همچون آیت الله قاضى طباطبایى و آیتالله مدنى سر در سجدة خون نهادند، اما بیرق عاشورا هیچگاه از پاى نیفتاد و در سالهاى دفاع مقدس به دست سترگ سردارانى، چون شهیدان باکرى، یاغچیان و آذرآبادى و دیگر عاشورائیان بر فراز چکادهاى فتح برافراشته شد. مردم این سامان را با ولایت و رهبرى میثاقى استوار و گسست ناپذیر است. اگر تبریز عشق به امام خمینى را در جریان انقلاب اسلامى و به ویژه در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ و سالهاى دفاع مقدس به اثبات رساند، اینک همه ساله در سالگرد آن حماسه باشکوه در روز ۲۹ بهمن به حضور مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله خامنه اى شرفیاب مى شوند و شیفتگى خویش را به مقام والاى ولایت مى نمایانند، با فریاد شورانگیز: «آذربایجان جانباز، خامنه اى دن آیریلماز»
• روزنامه صبح نو به انتشار سرمقالهای با عنوان برزخ FATF پرداخته که به این شرح است:
نوع نگاه مجمع تشخیص مصلحت به لوایح چهارگانه موسوم به پولشویی نشان از تردید جدی نظام سیاسی به ادامه پروژه برجام دارد. اگر برجام را حاصل نگاه مثبت دولت به غرب شامل دولت اوباما و دولتهای اروپایی بدانیم، خروج ترامپ از برجام این اعتماد را بهصورت کلی زیر سؤال برد. مکانیسم اروپایی در این میان میتوانست تنظیمکننده روابط ایران و کشورهای اروپایی باشد؛ اما خواسته ایران از اروپا در سطوح مختلف بیپاسخ ماند؛ از انفعال اروپا در مقابل خروج شرکتها از ایران -که قرار بود در بخش سرمایهگذاری و تولید فعال باشند- گرفته تا بیارادگی سه کشور اروپایی در مقابل سختگیریهای اقتصادی ترامپ از جمله بازگرداندن تحریمهای هستهای و ثانویه. با این حال تهران همچنان منتظر اقدام نهایی اروپا ماند. بیشتر از همه این دولت روحانی و وزیر خارجهاش بود که اقدام اساسی اروپا را طلب میکرد. اما پاسخ نهایی اروپا که ذیل اینستکس قابل توضیح است، ناچیزتر از آن بوده که برای تهران هیجانانگیز باشد. این واکنش تهران را میتوان در پاسخ سرد مجمع تشخیص به اصرار دولت روحانی مشاهده کرد. به نظر میرسد تنها برخی تضمینها از جانب اروپا بتواند تا حدودی پالرمو را از برزخ رها کند. داستان CFT، اما متفاوت خواهد بود.
• روزنامه ستاره صبح هم به انتشار تیتری با عنوان کنفرانس مونیخ بازوی دیپلماسی دنیا پرداخت که به این شرح است:
کنفرانس مونیخ از زمان تأسیس به عنوان یک کنفرانس با منشأ غیر دولتی شناخته میشود که از گروههای دولتی، اپوزیسیون و... تشکیل شده است. در این کنفرانس هر ساله مسائل جهانی و راهکارها مورد بررسی و بحث و نظر قرار میگیرند تا به صلح در جهان کمک شود. درواقع هدف شرکت کنندگان در کنفرانس مونیخ ایجاد بازوی کمکی در حوزه دیپلماسی است تا بتوان به موازات آن نیروهای دولتی و غیردولتی در راستای ایجاد و برقراری صلح در نقاط مختلف جهان کوشش کنند. با این حال این کنفرانس همواره دستمایه لابیهای مختلف قرار گرفته و میگیرد. یکی از نکات مهم و جالب این اجلاس، حضور وزیر امور خارجه کشورمان در آن بود که دلیل آن، نشست ورشو و تلاشی بود که آمریکاییها در آن علیه ایران به عمل آوردند. ظریف کوشید تا جایی که امکانپذیر باشد از این کنفرانس در جهت خنثی کردن تبلیغات آمریکاییها علیه ایران استفاده کند. اینکه اسرائیل میخواهد علیه ایران جنگ راه بیندازد، چندان غیرطبیعی نیست؛ چراکه چهار دهه است میان نظام جمهوری اسلامی و اسرائیل خصومت و کشمکش وجود دارد. در ایران بعضا گفته شده اسرائیل باید از بین برود. اخیراً در مراسمی در سفارت ایران در دمشق یکی از شرکت کنندگان ایرانی درباره اینکه اسرائیل یک غده سرطانی در منطقه است، صحبت کرد. خصومت میان ایران و اسرائیل یک موضوع دوطرفه است، بر همین اساس هر دو طرف در شعارها و برنامههایشان علیه یکدیگر اقدام میکنند. اسرائیل تلاش میکند جنگ را با هزینه دیگران انجام دهد؛ یعنی کشورهایی مانند عربستان که با ایران خصومت دارند و یا ترامپ که اساساً حرفه او همین است و میخواهد هزینهها را بر دوش دیگران بیندازد. امروز دعوا در جبهه مقابل ایران این است که چه کسی هزینه جنگ با ایران را متحمل شود. البته باید توجه داشتکه اعراب در کنار اسرائیل قرار گرفتهاند که این قابل تأمل است. اسرائیل مایل است این وضعیت حفظ شود. اعراب هم به نظر میرسد یا از خصومت با اسرائیل تحت تأثیر غرب خسته شدهاند و یا توان خصومت را در خود نمیبینند.
• روزنامه ایران هم به انتشار یادداشتی با تیتر جزیره تولید علم پرداخت که به این شرح است:
تولید اقتصادی و حتی تولید و ثبات قدرت تابعی از علمی که در دانشگاه تولید میشود نیست. این بدان معناست که قدرت سیاسی بهعنوان اصلیترین نیازمند به علم برای تولید قدرت و ثروت و همچنین بقیه بخشهای اقتصاد، به میزانی که در کشورهای سرآمد اقتصادی جهان به علم نیاز است، در اینجا به علم نیازی ندارند.
سازوکارهای تولید و بازتولید قدرت و ثروت، تابعی از کیفیت عملکرد علمی نظام تولید علم نیست. وابستگی به منابع ثروتی نظیر نفت – که قدرت سیاسی را بازتولید میکند – یا تأمین نیازهای فناورانه از خارج به کمک درآمدهای نفتی و حتی زاویه داشتن ایدئولوژی قدرت سیاسی با رویکردهای علمی، نیاز حکمرانان به علم را کاسته است. این امر در قبال بخش خصوصی و بخشهای مهمی از اقتصاد ایران نیز به این گونه مطرح میشود که سطح پیچیدگی اقتصاد به اندازهای پایین است که تولید و بازتولید را از نیازمندی به تولید علمی سطح بالا بازداشته است. اقتصاد و حتی سیاستگذاری عمومی درگیر مسائلی آنقدر ابتدایی است که نیازمندی به دانش و علم تولید شده در دانشگاه احساس نمیکند. هر دو فرضیه به درجاتی صحیح هستند و این امر وضعیت «جزیره تولید علم» را تقویت میکند. علم بالاخص در نظام دانشگاهی برای بازتولید سازمانی خود خیلی نیازمند پاسخگویی به نیازهای محیط اطراف نیست – که البته این وضعیت تحت تأثیر فشارهای اقتصادی تغییر میکند، اما الزاماً تغییرش به سمت بهتر شدن همنوایی دانشگاه با توسعه ملی پایدار نیست – و تقاضای مؤثری نیز برای تولید دانش وجود ندارد. هر دو حالت در نهایت انزوای علم از جامعه و تأثیرگذاری اثربخش و سازنده آن بر توسعه ملی را باعث میشوند. این بدان معناست که محتمل است سالیان دیگری نیز بگذرد و کماکان شاخصهای ناظر بر سنجش تعداد مقالات منتشرشده دانشگاهیان را شاهد باشیم و در عین حال، شاخصهای توسعه ملی – نظیر رشد اقتصادی، بیکاری و تورم – بهبود نیابند یا حتی بدتر شوند. این وضعیت، اما برای همیشه قابل دوام نیست. جزیره تولید علم بالاخره باید زمانی به سایر عرصههای حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی پیوند بخورد یا خطر اضمحلال را پذیرا باشد. نظام علمی برای برونرفت از این وضعیت نیازمند بازنگری جدی است.
• روزنامه دنیای اقتصاد به انتشار سرمقالهای با تیتر ملاحظاتی درباره نرخ ارز پرداخت که به این شرح است:
بدون تردید عرضه ارز در قیمت ثابت و شرایط حاضر به هدف طراحی شده نخواهد رسید، این را هم با تئوری اقتصادی و هم با شواهد آماری میتوان ثابت کرد. اصرار بر ادامه این سیاست سوزاندن منابع ارزشمند در شرایط دشوار کنونی است. بهترین راه، عرضه ارز در یک بازار منسجم و یکپارچه و با توجه به عرضه و تقاضا است. با این روش، درآمد ریالی دولت از ناحیه فروش ارز زیاد خواهد شد که در مقابل دولت میتواند با این درآمد ۱- به اقشار پایین درآمدی کمکهای جدی کند. ۲- تغییر محسوسی در نرخ تورم داده نخواهد شد، چراکه تورم اساسا با نرخ بازار خود را تنظیم میکند. ۳- قدرت بانک مرکزی برای تنظیم نرخ بسیار افزایش خواهد یافت. ۴- فساد تخصیص در این زمینه از بین خواهد رفت. ۵- احتمالا دادگاهها خلوتتر خواهند شد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.