مردم درست فهمیده اند/پیام به آشنایان/ چارچوب سازی «گام دوم» و درهم تنیدگی آرمان و واقعیت/بارش حکمت/ فرصتهای صندوقهای سرمایهگذاری مشترک/ صدای رهبر- عمل سیاستگذار
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، مردم درست فهمیده اند، پیام به آشنایان، چارچوب سازی «گام دوم» و درهم تنیدگی آرمان و واقعیت، بارش حکمت، فرصتهای صندوقهای سرمایهگذاری مشترک، صدای رهبر- عمل سیاستگذار، افول گفتمان «رشدی» گری و ... گزیدهای از یادداشتها و سرمقالههای منتشر شده امروز در روزنامههای کشور است که در ادامه میخوانید:
• روزنامه حمایت در بخش سرمقاله خود مطلبی با تیتر مردم درست فهمیده اند رامنتشر کرد که به این شرح است:
در فتنههای گوناگون هم که کشور دچار چالشهای کلان میشده، باز این ولایت فقیه بوده که برای مهار آن ایفای نقش کرده است. به عنوان نمونه، جریانی میخواست با "تغلب "و غلبه بر رای مردم، دست به "تقلب" بزند و علیه قانون و جمهوریت شورش کند، ولی با بودن، ولی فقیه ناکام ماندند. همچنانکه میبینیم امروز حتی در کشوری مثل آمریکا وقتی منازعات قدرت، بالا میگیرد، سیستم و ساختار با بن بست مواجه میشود که نمونه اخیر آن تعطیلی دولت آمریکا درپی نزاع ترامپ و کنگره است که هنوز پس از گذشت بیش از یکماه هنوز به راه حلی نرسیده اند. راهبرد اصلی دشمن در مواجهه با جمهوری اسلامی، انقلاب زدایی بوده تا با غلبه بر آرمان ها، خواستههای خود را در پوشش به اصطلاح واقعیتهای نظم جهانی به ما تحمیل نماید و البته باز هم ولایت فقیه، نقشه او را نقش بر آب کرده است. امنیت مثال زدنی کشور مرهون الگوی "مقاومت" بوده که ولایت فقیه آن را سرِ دست گرفته و آن را با همت مردم انقلابی، اجرایی و عملیاتی کرده است و الاّ امروز وضعیت به گونه دیگری بود. خاورمیانه آمریکایی، آرزوی شوم شیطان بزرگ بوده است و به قول ترامپ، آمریکا هفت هزار میلیارد دلار در خاورمیانه هدر داده است! چرا؟ چون نتوانسته منطقهای با مختصات آمریکایی ایجاد نماید. خب، سوال این است که مهمترین مانع این خاورمیانه آمریکایی چه عاملی بوده است؟ پاسخ روشن است و الگوی الهام بخش انقلاب اسلامی نگذاشته به اغراض شوم شان ولو با خلق داعش برسند؛ و این توانایی شگرف انقلاب اسلامی در اثر مدل ولایت فقیه بروز و ظهور داشته که خارچشم دشمنان بوده است؛ بنابراین چلّهی پرافتخار انقلاب با مدل ولایت فقیه بدست آمده که همواره مردم آن را قدر دانسته و بر صدر نشانده و پای کار نظام و انقلاب مانده اند، چون بدرستی میان مشکلات اقتصادی و کوتاهیها با اصل وفاداری به انقلاب و ساختار ولایت فقیه تفکیک کرده اند.
• روزنامه کیهان در بخش یادداشت امروز خود مطلبی با تیتر پیام به آشنایان را منتشرکرده است که در ادامه میخوانید:
خود و یا انتقال القایی که به آنان سپرده شده را به حساب کشور و نظام میگذارند و کلید حل مشکلات را در خارج نشان میدهند. این برای آن است تا تصمیم کشور که حفظ استقلال و حفظ روحیه مقاومت و عدالتطلبی و آزادیخواهی است، تغییر کند و آب ایران باز به آسیاب آمریکا سرازیر شود. این خط متأسفانه هر روز پررنگتر شده است و از این رو رهبر معظم انقلاب در پیامی که برای شرایط ۴۰ سال آتی کرده و به فعالان صحنههای آینده کشور مربوط است، از این موضوع حساس خبر دادهاند. این خط در چند سال اخیر پر رنگتر از همه سالهای پیش از آن شده و بیم آن میرود که در آینده پررنگتر هم بشود. اما واقعیت این است که کشوری که انقلاب میکند و میخواهد ساختار جدید و روند جدیدی براساس باورها و ایدهها و اصول خود بنا کند، نمیتواند به بیرون از مرزهای خود چشم بدوزد چرا که از یک سو فرض اولیه انقلاب این بود که میخواهدچیزی را بنا کند که وجود ندارد و از سوی دیگر باید آنچه دارد را به دیگران نیز صادر کند، تا محیط خویش را امنیت بیشتری ببخشد با این وصف چگونه میتواند چشم به دست محیط بیرونی و به خصوص محیط دشمن بدوزد.
• روزنامه خراسان مطلبی با تیتر چارچوب سازی «گام دوم» و درهم تنیدگی آرمان و واقعیت را منتشر کرده که به این شرح است:
نشان دادن راهحل هم به تنهایی کفایت نمیکند برای آن که یک چارچوب عملاً پیروی شود و پیامدهای مثبت خود را نشان دهد. به این ترتیب، متن چارچوبساز نیاز به میزانی از انگیزش به کنش دارد. این جاست که رهبر انقلاب همگان و بهخصوص قشری خاص را که در ادامه از آن سخن میگوییم به کنار گذاشتن یأس و ترس ترغیب میکنند. دعوت به خیزش یا انقلاب یا جهاد یا حماسه در عرصههای علمی و مدیریتی عنصر محوری این انگیزش است که در «ما میتوانیم» چکیده شده است. کنشگر: هر چارچوب طیفی از کنشگران را به میدان عمل فرا میخواند، اما با تصویری که در مراحل پیش ارائه میکند، میدان داری کنش را بر دوش قشر یا گروهی خاص میگذارد. در متن پیام رهبر انقلاب به وضوح و با تصریح و تأکید، جوانان هستند که به عنوان پایگاه رشد انقلاب در گام دوم معرفی میشوند. نسخه بدل: وجه سلبی این چارچوبسازی در واقع هشدار و جلوگیری از القای راهحلهای بدلی و انحرافی به مردم و تصمیمسازان/تصمیمگیران داخلی است. به این ترتیب، مسئله «پایبندی به ارزشهای دینی و انقلابی» نیست؛ برای مقصرسازی از دیگران ـ. چه طاغوت پهلوی و چه نظام سلطه ـ. فرافکنی نمیکنیم، اما منفعل نمیشویم و موقعیت خودمان را نیز فراموش نمیکنیم. راهحل کوتاه آمدن از ارزشهای دینی و انقلابی که اقتدارآفرین و پیشرفتساز بودهاند، نیست. انگیزهها را نباید با ترس و یأس از دشمن فرسود. میداندار این حرکت عظیم هم نه پیرـژنرالها بلکه جوانان مومن، انقلابی، پرانگیزه، دانا و کاردان هستند.
• روزنامه رسالت در بخش سرمقاله مطلبی با تیتر بارش حکمت را منتشر کرده که در ادامه میخوانید:
جوانان باید پیشگام در شکستن محاصره تبلیغاتی باشند. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهند. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانند. این «نخستین و ریشهایترین جهاد» است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست و دلهای امین و خدمتگزار، به مراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسهدوختگان است. باید به قلّههای علمی دست یابیم. باید از مرزهای کنونی دانش در مهمترین رشتهها عبور کنیم. اجازه ندهید جهنّمیها مردم را با زور و فریب، جهنّمی کنند. اقتصاد یک نقطه کلیدیِ تعیینکننده است. اقتصاد البتّه هدف جامعه اسلامی نیست، امّا وسیلهای است که بدون آن نمیتوان به هدفها رسید. همه راهحلها هم در داخل کشور است. جمهوری اسلامی که نیازمند مشروعیّتی فراتر از مشروعیّتهای مرسوم و مبناییتر از مقبولیّت اجتماعی است فلذا باید با فساد بیشتر از همه مبارزه کند و به عدالت برسد. برای اجرای شایسته عدالت، چشم امید به شما جوانها است؛ و اگر زمام اداره کشور به جوانان مؤمن و انقلابی و دانا و کاردان سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد. «استقلال» نباید به معنی زندانی کردن سیاست و اقتصاد کشور در میان مرزهای خود، و «آزادی» نباید در تقابل با اخلاق و قانون و ارزشهای الهی و حقوق عمومی تعریف شود. در مورد آمریکا حلّ هیچ مشکلی متصوّر نیست و مذاکره با آن جز زیان مادّی و معنوی محصولی نخواهد داشت. مقابله با سبک زندگی غربی، جهادی همهجانبه و هوشمندانه میطلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانها است.
• روزنامه قانون هم در بخش یادداشت خود مطلبی با تیتر فرصتهای صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را منتشر کرده که به این شرح است:
این مفهموم از طریق مطالعات دانشگاهی نیز تایید شدهاست. این مطالعات تایید میکنند که خرید ارازنترین سهمها بر اساس اصول ساده، نتایج بهتری به دست میدهد. از سال ۱۹۸۶ تا حال حاضر پرتفویهای ارزشی بازدهی بیشتری داشتهاند. در بسیاری موارد، میزان این بازدهی بالاتر از چندین درصد بوده است. تنها چند درصد بازدهی بالاتر میتواند تاثیر شگرفی بر ثروت یک سرمایه گذار داشته باشد؛ به عنوان مثال، فرض کنید که ۱۰ هزار دلار در حساب بازنشستگی خود سرمایه گذاری کرده اید و این مبلغ طی ۳۰ سال، سالانه با نرخ سود هشت درصد مرکب شود. تا زمانی که آماده بازنشستگی باشید، سرمایهگذاریتان به بیش از ۱۰ هزار دلار خواهد رسید که مبلغ قابل ملاحظهای است! اما اگر میتوانستید سرمایه ۱۰ هزار دلاریتان را طی همین ۳۰ سال با نرخ ۱۱ درصد مرکب سرمایهگذاری کنید، اندوخته بازنشستگی تان تقریبا به مقدار ۲۲۹۰۰۰ دلار بالغ میشد. این تفاوت میتواند تاثیر بسزایی در شیوه گذران دوران بازنشستگی شما داشته باشد. همان طور که خرید خودرو و لباس هنگام حراج عاقلانه است، خرید سهام نیز کاری معقول است. خرید سهام به قیمت حراج، ارزش بیشتری را در قبال دلارهایی که میپردازید، نصیب تان میکند.
• روزنامه دنیای اقتصاد هم در بخش سرمقاله مطلبی با تیتر صدای رهبر- عمل سیاستگذار را منتشر کرد که به این شرح است:
اهرمهایی که دولت در اختیار دارد و با ماموریت اصلی آن هم سازگارتر است، چنان زیاد و موثرند که نیازی به حضور مستقیم دولت در بازار برای حمایت از مردم وجود ندارد. شاهرگ التهاباتی که در خیابانها و مراکز خرید دیده میشود در همان اتاقهایی است که سیاستگذاران در آنها تصمیم میگیرند. کافی است سیاستگذاران زمانهای تغییر چند نرخ کلیدی مانند نرخ ارز و نرخ بهره را بدانند و به آن پایبند بمانند و کافی است تقاضاهای اجتماعی برای بهبود معیشت را از تقاضاهای بدخواهانه رانتخوران که در پی بهرهبرداری از تفاضل قیمتهای واقعی و قیمتهای دستوریاند، تشخیص دهند. همین چند اقدام، نیرویی به اقتصاد خواهد دمید که تاثیرش بسیار بیش از اقدامهای مداخلهجویانه و تامین کالا و خدمات و غمخواری برای بنگاههای ناکارآمد خواهد بود. طبعا قوه مجریه بهتنهایی از پس چنین کار جسورانهای بر نمیآید. فضای کسبوکاری که همه این اقدامها باید در چارچوب آن انجام شود، موکول به امنیت قانونی است که سررشته آن در نهادهای تقنینی و قضایی است و نیازمند اقناع اجتماعی است که سررشته آن در دستگاههای تبلیغاتی و تریبونهای رسمی کشور بهویژه صدا و سیماست. صدای رهبر شنیده شد و حالا نوبت عمل سیاستگذاران است.
• روزنامه اطلاعات در بخش یادداشت افول گفتمان «رشدی» گری را منتشر کرده که در ادامه میخوانید:
آن حکم به موقع و زمانشناسانه، البته این فایده را نیز داشت، که اهل معنی و بصیرت و صاحبان درایت و حکمت، بر این اصل عقلایی، از دل باورآورند، که: علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد، و همیشه نمیتوان نشست تا سدی بشکند و آنگاه کیسههای شن را اینسو و آنسو بُرد، بلکه باید با مستحکمکردن سدها و شناژبندی، از زحمت شنریزی جلوگیری کرد. گرچه در تاریخ فقه شیعه و رفتار فقیهان بزرگ، احکامی از این دست بسیار نادر وکمیاب بوده است، لیک هرکدام در زمان خود بسیار کارساز افتاده است. بارزترین آنها سه حکم تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی، ارتداد سلمان رشدی از سوی امامخمینی و حکم دفاع و بلکه جهاد علیه داعش در مرزبانی از عراق از سوی آیةالله سیستانی بوده است. شاید بتوان گفت که اثربخشی عملی این حکمها، در همان ندرت و کمیابی آنها در تاریخ بوده است. در عینحال، با پذیرش ضرورت هر حکمی در زمان مناسب خود و از سوی فقیهان زمانهشناس و بینا، باید اقتضائات پیچیده و تودرتوی هر زمانهای را نیز به دقت و صرافت رصد کرد و به مصداق «لا ینتشرالهدی الّا من حیث انتشر الضّلال» *. «هدایت جز از همان معابر گمراهی منتشر نمیشود»، مقابله فرهنگی را جز با مواجهههای فرهنگی، نمیتوان در درازمدت پاسخی سزاوار آورد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.