ماموریت ژنرال آمریکایی برای کشتار مردم ایران
گروه سیاسی ؛ یکی از شکنندهترین ضربات بر پیکر رژیم ستمشاهی اقدام غیورانه و شجاعانه کارکنان نیروی هوایی ارتش در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ بود. در این روز، نظامیان انقلابی و متعهد نیروی هوایی، با حضور در اقامتگاه بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی در مدرسه علوی و بیعت با حضرت امام خمینی (ره)، نام خود را برای همیشه در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی جاودان کردند و نشانهای از مکتبی و مردمی بودن را به نمایش گذاشتند.
یک هفته از ورود امام (ره) به ایران گذشته بود و همچنان رژیم ستمشاهی و بختیار نخستوزیر این رژیم فاسد، در صدد مقابله با مردم و انقلابیون و ارعاب آنها بودند. در این میان تمام تلاش تهماندههای رژیم طاغوت و عناصر آمریکایی مستقر در ایران، به راه انداختن کودتا از جانب ارتش برای مقابله با مردم بود.
ماموریت ژنرال آمریکایی برای کشتار مردم ایران
«رابرت هایزر» ژنرال چهار ستاره آمریکایی با دستور مستقیم «جیمی کارتر» رئیس جمهور آمریکا، با همین هدفِ به راه انداختن کودتا توسط ارتش و تدارک زمینه کشتار مردم و انقلابیون ایرانی در تاریخ ۱۴ دی ۵۷ وارد کشور ما شده بود.
«برژینسکی» مشاور امنیت ملی کارتر در کتاب خاطرات خود صریحاً اذعان میکند که طرح یک کودتای نظامی در ایران از وظایف اصلی هایزر در تهران بود. کودتایی آمریکایی که قرار بود ارتش را در آستانه سقوط کامل رژیم طاغوت و کابینه بختیار، در مقابل مردم قرار دهد و زمینه ساز کشتار مردم ایران شود.
«هارولد براون» وزیر جنگ وقت آمریکا محتوای یکی از مکالمههایش با «هایزر» را دو هفته بعد از ورود او به ایران، اینچنین روایت میکند: «به هایزر متذکر شدم که ما فقط باید جلوی کودتای ارتش علیه دولت بختیار را بگیریم؛ اگر کابینه بختیار سقوط کرد، ارتشیها نباید بیتفاوت باشند».
معنای سخنان وزیر جنگ وقت آمریکا این بود که واشنگتن باید به هر طریق ممکن، زمینه مقابله ارتش ایران با مردم و انقلابیون این کشور را فراهم کند؛ این امر مفهوم دیگری جز تلاش آمریکا برای تدارک یک کشتار وسیع در ایران نداشت.
اقدام غیورانه کارکنان نیروی هوایی توطئه آمریکاییها را خنثی کرد
اما اقدام غیورانه و شجاعانه کارکنان نیروی هوایی ارتش و حضور آنها در اقامتگاه حضرت امام خمینی (ره) در مدرسه علوی در ساعت ۱۰ صبح روز ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ و بیعت آنها با رهبر الهی مردم ایران، همه توطئههای ضدایرانی آمریکاییها را خنثی کرد و موجب قوت قلب بیشتر انقلابیون شد. از سویی دیگر بختیار نخست وزیر فاسد رژیم نامشروع پهلوی نیز، پس از شنیدن این خبر، چمدانهای خود را برای فرار از ایران بست.
واکنش رسانههای بینالمللی به بیعت ارتشیها با امام(ره)
اما حضور ارتشیها با یونیفرم نظامی در محل اقامت حضرت امام خمینی (ره) و بیعت آنها با رهبر الهی مردم ایران، به سرعت تیتر اصلی تلکسها و رسانههای معتبر داخلی و جهانی شد.
خبرگزاری رویترز در خبری اعلام کرد: در ایران میلیونها تن از مردم برای ابراز حمایت از آیتالله خمینی به خیابانها آمدهاند و در میان این تظاهرکنندگان گروهی از همافران و خلبانان نیروی هوایی ارتش نیز حضور داشتند که ملبس به لباس نظامی بودند و قبل از پیوستن به تظاهر کنندگان به مقر آیتالله[امام خمینی] رفته و ادای احترام و ابراز وفاداری کردند.
روزی که با دم مسیحایی حضرت امام(ره) سربازان طاغوت در خدمت امام عصر سلامالله علیه درآمدند
حضرت امام خمینی (ره) در دیدار کارکنان نیروی هوایی ارتش فرمودند: «درود بر شما سربازان امام عصر سلامالله علیه، همانطور که فریاد زدید، تاکنون در خدمت طاغوت بودید، طاغوتی که همه هستی ما را ساقط کرد، طاغوتی که ما را برده خارجیها کرد و از امروز در خدمت امام عصر سلامالله علیه و در خدمت قرآن کریم هستید».
عکسهای مربوط به دیدار و بیعت کارکنان نیروی هوایی ارتش و ادای احترام آنها به حضرت امام خمینی (ره) رهبر الهی مردم ایران وقتی در رسانهها و روزنامهها منتشر شد، یأس و ناامیدی آمریکاییها و دژخیمان تهمانده رژیم ستمشاهی برای توطئه چینی علیه مردم ایران را دوچندان کرد و از سویی دیگر مردم و انقلابیون را برای تکمیل روند سقوط رژیم طاغوت و پیروزی رساندن انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) امیدوارتر ساخت. به گونهای که ۷۲ ساعت پس از بیعت همافران با حضرت امام (ره) انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
حادثهی نوزدهم بهمن، یک مضمون پرمغز و ماندگار است/ فراتر از یادآوریِ یک خاطرهی شیرین است
مقام معظم رهبری در رابطه با واقعه ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ میفرمایند:مسئلهی نوزدهم بهمن که شما هر سال این روز را گرامی میدارید، فراتر از یادآوریِ یک خاطرهی شیرین است؛ بله، خاطرهی مهمّی است، خاطرهی شیرینی است و جا دارد که اینگونه خاطرات را انسان نگه دارد لکن قضیه از این فراتر است. حادثهی نوزدهم بهمن، یک مضمون پرمغز و ماندگار است؛ یعنی این حادثهای که اتّفاق افتاد و جوانهای نیروی هواییِ نظام پادشاهی پا شدند، آمدند با امام بیعت کردند، با آن وضوح، با آن شجاعت - که من حاضر بودم در آن مراسم؛ برخی از اینها، کارتهای شناساییشان را بالای دست گرفته بودند و نشان میدادند - این یک معنایی دارد، یک مضمونی دارد، که آن مضمون را باید حفظ کرد؛ [ این]یک وظیفهی انقلابی است. آن مضمون چیست؟ آن این است که انقلاب، یک سخن حق و پرجاذبهای بود که توانست دلها را - دلهای بیغرض و مرض را، دلهای آگاه و روشن را - در هر نقطهای از کشور که بودند به سمت خود جذب کند؛ حتّی در جایی مثل نیروی هوایی ارتش پادشاهی که نورچشمی و سوگلیِ دستگاههای حاکم آن روز، بلکه سوگلیِ آمریکا بود. با نیروی هواییِ ارتش، آن روز مثل یک سوگلی رفتار میشد؛ هم آمریکاییها، هم عوامل آنها در کشورمان - که متأسّفانه در رأس امور قرار داشتند و حکومت دست آنها بود - اینجوری با نیروی هوایی رفتار میکردند و برخورد میکردند. آنوقت همین نیروی هوایی، تحت تأثیر جاذبهی حقیقت انقلاب، آنچنان به هیجان آمد که یک چنین کار بزرگی را انجام داد؛ یعنی در روز روشن، جلوی چشم این همه مأمور و در معرض تهدیدهای گوناگونی که آن روز وجود داشت، بلند شدند آمدند با امام در خیابان «ایران» بیعت کردند، سرود خواندند، ایستادند و کارتهای شناساییشان را سرِ دستشان گرفتند. آن مضمون مهمّ این حادثه این است؛ جاذبهی عجیب انقلاب، و آن حقیقتی که در درون انقلاب نهفته بود که دلها را به سمت خودش جذب میکرد؛ این را ما بایستی بشناسیم، بدانیم و حفظ کنیم.