«نه» آمل به یک گروهک تروریستی - کمونیستی/ ماجرای «هزار سنگر» چیست؟
گروه سیاسی ؛ اتفاقات ۶ بهمن ۱۳۶۰ که منجر به واقعهی آمل شد و این شهر را به شهر هزار سنگر مشهور ساخت، یکی از مهمترین رخدادها در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی است.
روز ۶ بهمن در تقویم انقلاب اسلامی به نام مردم شهر آمل مزین شده است؛ مردم غیور و دلیر و متدینی که آمل را در مقابله با عناصر کمونیستی ضدانقلاب و اعضای گروهک تروریستی منافقین به شهر هزارسنگر تبدیل کردند و اجازه ندادند کیان کشور و انقلاب مورد دستدرازی تروریستهای کوردل قرار گیرد.
توطئه دشمنان در ماههای نخست پیروزی انقلاب اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنان مردم ایران و در رأس آنها آمریکا بر آن شدند تا با ترتیب شورشهای تجزیه طلبانه و تقویت گروهکهای پیکارجو حتی با گرایش کمونیستی، انقلاب اسلامی مردم ایران را زمینگیر کنند.
گروهک تروریستی و ضدانقلاب «اتحادیه کمونیستها»
یکی از گروهکهای تروریستی و ضدانقلاب که اعضا و سرکردگان آن علیرغم گرایشات منحط چپ گرایانه، در آمریکا حضور داشتند، «اتحادیه کمونیستها» بود. اعضای این گروهک تروریستی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به نحوی وارد کشور شدند و تلاش کردند تا با ارتباط گیری شبکهای در برخی نقاط کشور دست به اقدامات تروریستی و ایجاد بلوا و آشوب بزنند تا هم در کوران جنگ تحمیلی، توان رزمی نیروهای انقلابی را کاهش دهند و هم به پیشبرد اغراض شوم استکبار در تجزیه کشور و زمینگیر کردن انقلاب نوپای اسلامی بپردازند.
آمل؛ نخستین هدف تروریستهای ضدانقلاب
آمل شهری بود که عناصر گروهک اتحادیه کمونیستی برای شروع اقدام تروریستی خود علیه مردم انقلابی ایران انتخاب کردند. این عناصر تروریستی و ضدانقلاب قصد داشتند تا با تصرف این شهر، با همراهی عناصر گروهک تروریستی منافقین و سایر گروهکهای ضدانقلاب، اقدامات تروریستی و اشغالگرایانه خود را به سایر شهرهای شمالی و مرکزی کشور نیز تسری دهند.
اما حماسه دلاورانهای که مردم آمل در ۶ بهمن ۱۳۶۰ در مقابل این تحرک ضدانقلابی و تروریستی خلق کردند، چنان ضربهی کوبندهای بر پیکر اتحادیهی کمونیستها وارد آورد که آن را متلاشی ساخت و آمل را به عنوان شهر هزار سنگر در تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه ساخت.
توهم ضدانقلاب و مبادرت آنها به اقدامات ضدامنیتی و براندازانه پس از اتفاقات خرداد ۱۳۶۰
پس از آشکار شدن چهره منافقانه و ضدانقلابی بنیصدر که به عزل او از مقام ریاست جمهوری انجامید و اتفاقات روزهای پایانی خرداد ۱۳۶۰، گروهک اتحادیه کمونیستها همچون سایر گروههای ضد انقلابی به جبههی طرفداران بنیصدر پیوست و با توهم اینکه جریان انقلابی دچار ضعف شده است، در صدد برآمد تا با غائلهآفرینی علیه امنیت و تمامیت ارضی کشور و آرمانهای اسلامی انقلاب، به اقدامات ضدامنیتی و براندازانه مبادرت کند.
اقدام ضدانقلاب در تخلیه خانههای تیمی در پایتخت و گسیل به شمال کشور برای ایجاد ناامنی و تحرکات ضدمردمی
موفقیت آمیز بودن ایده «مالک و مستأجر» دادستانی و کمیتههای انقلاب در تهران که به موجب آن مالکین خانهها موظف شدند هویت مستأجرین خود را اعلام کنند، گروهک ضدانقلابی و تروریستی اتحادیه کمونیستها را بر آن داشت تا خانههای تیمی تهران را تخلیه کنند و روانه شمال کشور شوند تا با استقرار در جنگلهای آمل، در فرصتی مناسب، این شهر را اشغال کنند.
شروع عملیات تروریستهای کمونیست در شب پنجم بهمن ۱۳۶۰ با شلیک آر پی جی
در حوالی شب پنجم بهمن ۱۳۶۰، عناصر گروهک تروریستی اتحادیه کمونیستی که تعدادشان به حدود ۴۰۰ نفر میرسید، از حومه شهر آمل اقدام به شلیک آر پی جی به سمت شهر کردند. اقدامات این عناصر آشوبطلب و ضدمردمی تا ساعت ۶ صبح روز ۶ بهمن ادامه داشت.
عناصر کمونیستی ضدانقلاب که با عنوان «سربداران جنگل» در قالب ۲۰ تیم ۲۰ نفره از شب ۵ بهمن به شهر آمل حمله کرده بودند، در ابتدا، با استفاده از اصل غافلگیری، ساختمان فرمانداری و اطراف آن را محاصره کردند و به سایر نهادهای انقلابی از جمله دادگاه انقلاب، حمله کردند.
«نه» بزرگ مردم آمل به تروریستهای کمونیست
سرکردگان این گروهک تروریستی و ضدانقلاب، به قدری از پیوستن مردم به خود مطمئن بودند که در میان سازماندهیهایشان در حمله به شهر، یک اکیپ را مامور کرده بودند تا با مردم آمل صحبت کنند و آنها را در این شورش دخالت دهند. ولی مردم آمل با تمام توانشان با کمونیستها به مبارزه پرداختند و طرحهای آنها را خنثی کردند.
«غلامرضا سپرغمی» یکی از اعضای کمونیستها که خود اهل آمل بود و افراد را میشناخت و میتوانست با آنها به خوبی صحبت کند، اعتراف میکند که: «از اول درگیری تا ظهر روز بعد (۶ بهمن) نتوانستم حتی یک نفر را جذب کنم.»
روایت دادستان آمل از غیرت انقلابی مردم شهر
حجتالاسلام اصغری، دادستان وقت دادگاه انقلاب آمل که در شب درگیری، مشغول کار در دادسرا بود میگوید: «حدود یک ربع به ۱۲ شب بود که کارم تمام شده بود، مشغول مطالعه کتابی بودم که صدای تک تیر به دنبال آن رگباری کوتاه به گوشم رسید... چند دقیقه بعد تمام آمل یکپارچه آتش شد. از هر طرف صدای رگبار به گوش میرسید... در همین اثنا دادگاه انقلاب نیز مورد حمله شدیدی قرار گرفت... مردم از روستاها در اولین فرصت خود را به آمل رساندند. مردمی که عاشق اسلام و انقلاب اسلامی بودند... در طول کمتر از ۲ ساعت، تمام شهر سنگربندی شد. از بچه ۸ ساله به بالا تا پیرمرد و پیرزن، سوار بر وانت میشدند تا کیسههای ماسه را به شهر حمل کنند و سنگر بسازند و من نمیدانم آن همه وانت بار کجا بود که در تمام خیابانهای شهر، وانتبارهای پر از ماسه به چشم میخورد.»
غیورمردان و شیر زنان «هزار سنگر»
به هر ترتیب اگرچه عناصر گروهک تروریستی و ضدانقلاب اتحادیه کمونیستی از شب ۵ بهمن تا صبح ۶ بهمن ۱۳۶۰، با استفاده از اصل غافلگیری، توفیقاتی در حرکت اشغالگرایانه و ضدمردمی خود در آمل داشت، اما با طلوع فجر و روشنایی صبح، صدها نیروی داوطلب از مردم غیور آمل با عزیمت به مقر سپاه و گرفتن اسلحه، به مقابله با عناصر تروریستی ضدانقلاب شتافتند و از زن و مرد و پیر و جوان همگی با آوردن و حمل شن و گونی اقدام به سنگرسازی و نبرد سنگر به سنگر کردند تا آنجا که آمل ملقب به «هزار سنگر» شد.
مردم انقلابی و غیور آمل، تحت فرماندهی قرارگاه حضرت ابوالفضل (ع)، بسیج شدند تا از شهر خود در برابر عناصر تروریستی ضدانقلاب دفاع کنند. غیرت اسلامی و انقلابی و مقاومت و قدرت بسیج این مردم، کمونیستها را در کمتر از چند ساعت زمینگیر کرد و این جرثومههای فساد و تباهی در حسرت اشغال حتی چند ساعته شهر آمل ماندند.
از هم پاشیدن تروریستهای کمونیست
سرانجام در ساعت ۱۰ صبح روز ۶ بهمن ۱۳۶۰، بواسطه همکاری مردم غیور و انقلابی آمل با نیروهای بسیج و سپاه، تروریستهای کمونیست از همه مواضع اشغالی خود در این شهر عقب نشینی کردند و ظاهرا بر اساس نقشه از پیش طراحی شده در منطقه «اسپه کلا» تجمع کردند، اما انتشار خبر به هلاکت رسیدن سرکرده اصلی گروهک ضدانقلابی اتحادیه کمونیستی، تشکیلات این گروهک از هم پاشید و این عناصر تروریستی و ضد انقلاب تسلیم نیروهای مردمی آمل شدند.
تجلیل امام راحل از حماسه آفرینی مردم آمل
حماسه مردم آمل در ۶ بهمن سال ۱۳۶۰ به قدری باشکوه و سرنوشتساز بود که حضرت امام خمینی (ره) در وصیتنامه سیاسی ـ الهی خود از آن به نیکی یاد کردند. رهبر کبیر انقلاب اسلامی در مورد این حماسه تاریخی فرمودند: «من از شهرستان آمل و مردم فداکار آن تشکر میکنم. دیدید مردم دلیر و مسلمان آمل چه به روزتان آوردند».
قضیه ششم بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامه تاریخى خود هم مندرج کردند
مقام معظم رهبری پیرامون حماسه ششم بهمن مردم آمل میفرمایند: نباید اجازه داد که این خاطرههاى پرشکوه، این حوادث بىنظیر و تعیین کننده تاریخ انقلاب، در ذهنها کمرنگ شود. نسل جوان ما باید این خاطرهها را درست بشناسد، بتواند آنها را تحلیل کند و آنها را چراغ راه آینده پرماجراى خود و هدف بلند خود قرار بدهد. «شهر هزار سنگر» این تعبیر کمى است؟ حرف کوچکى است؟ قضیه ششم بهمن آنقدر اهمیت داشت که امام بزرگوار ما آن را در وصیتنامه تاریخى خود هم مندرج کردند، آن را یادگار گذاشتند؛ یعنى فراموش نشود. حالا چرا فراموش نشود؟ براى اینکه حوادث تاریخى، هم درس است، هم عبرت است. قضایاى جارى بر یک ملت، قضایائى است که در برهههاى مختلف غالباً تکرار میشود.
دخترک چهارده پانزده ساله در همین داستان آمل، میرود میجنگد و به شهادت میرسد
مقام معظم رهبری در تاریخ ۲۵ آذر ۹۲ در دیدار دست اندرکاران کنگره بزرگداشت ده هزار شهید استان مازندران، فرمودند: در همین داستان آمل که یک حرکت مردمی عجیبی مردم آمل نشان دادند، اینکه امام (رضوان الله تعالی علیه) در وصیتنامه از مردم آمل اسم آوردند، نشاندهندهی عظمت کار اینها - قشرهای مختلف، حتی زنها - است. دخترک چهارده پانزده ساله در همین داستان آمل، میرود میجنگد و به شهادت میرسد.