کرانچار: آرزو داشتم روزی پیراهن بارسا و رم را بپوشم/ فوتبال ایران آبرو و اعتبار ویژهای در جهان به دست آورده است
به گزارش گروه ورزشی و به نقل از سایت رسمی فدراسیون فوتبال، نیکو کرانچار این روزها به بهانه دیدار پدر راهی قطر شده و در کنار تیم ملی امید ایران حضور دارد، با گذشت یک دهه از روزهایی که در تیم ملی کشورش شاگرد پدر بود.
او هنوز فاصله زیادی از دوران بازیگری نگرفته و در حالی که رفته رفته برای آغاز عصر مربیگری آماده میشود معتقد است که آینده در پی یک تصمیم سرنوشت ساز رقم خواهد خورد.
ستاره سابق باشگاه تاتنهام در اردوی قطر کنار بازیکنان جوان تیم امید ایران حضور یافته، حضور روحیه بخشی که انگیزههای متفاوتی به اعضای تیم میدهد. با این وجود شاید مسیر آینده یکی از مربیان احتمالی فوتبال کرواسی در همین تجربه کوتاه رقم بخورد، جایی که قرار است کرانچار کوچک به مهمترین مسئله سرنوشت ساز زندگی ورزشی خودش پاسخ بدهد؛ مربی بودن یا نبودن، مسئله این است!
*می دانیم که بازیکن بزرگی بودی و در باشگاههای معتبر فوتبال اروپا حضور داشتی، نیکو کرانچار مسیر فوتبالی خودش را از چه نقطهای آغاز کرد؟
من کار خودم را به صورت حرفهای از دینامو زاگرب شروع کردم. بعد از آن به هایدوک رفتم و سپس از فوتبال کرواسی راهی لیگ جزیره شدم. ابتدا برای پورتموث بازی کردم که موفق شدیم قهرمان جام حذفی انگلستان شویم و این اتفاق بسیار مهمی بود. بعد از آن به تاتنهام پیوستم و ۳ فصل فوق العاده را در آنجا سپری کردم. سپس به دینامو کیف رفتم، بعد از آن هم در کوئینزپارک و گلاسکو بازی کردم.
*تو بازیکن تاثیرگذاری برای تیم ملی کرواسی بودی، شاید میتوانستی برای باشگاههای بزرگ تری هم بازی کنی، اینطور نیست؟
همه بازیکنانی که فوتبال را از کودکی آغاز میکنند رویاهای بزرگی دارند. حتما دوست داشتم در بهترین باشگاههای جهان بازی کنم، اما فکر میکنم در این سالها هم تجربه خوبی داشتم و در تیمهای مطرحی مثل تاتنهام بازی کردم. شاید همیشه میتوان افسوس خورد و گفت: از این بهتر هم ممکن بود، ولی من راضی هستم و باید بگویم تا همینجا مسیر خوبی را پشت سر گذاشتم.
*اگر بخواهیم به گذشته بازگردیم حسرت بازی در کدام تیم برایت وجود دارد؟
حسرتی برای من وجود ندارد، ولی چون بارسلونا را دوست دارم شاید بتوانم بگویم آرزو داشتم روزی پیراهن بارسا را بپوشم همینطور رم در ایتالیا که دیگر تیم محبوب من است. میتوانست اتفاق هیجان انگیزی باشد.
*و حسرت کدام افتخار یا کدام جام ملی یا باشگاهی؟
وقتی تازه فوتبال را شروع کرده اید همه جامها را میخواهید، دوست دارید به سقف تمامی رویاها برسید. طبیعتا برای من هم این شرایط وجود داشت. با این وجود قهرمانی جام حذفی انگلستان را در کارنامه دارم که اتفاق مهمی است. نمیشود مثل خیالات دوره نوجوانی همه جامهای معتبر را فتح کنید. من از همه سوابق خودم راضی و خوشحال هستم و امروز حسرت هیچ چیزی را ندارم.
*کرانچار پدر در پیشرفت فوتبالی نیکو تا چه حد تاثیر داشت؟
شاید بتوانم بگویم در ورود من به فوتبال هیچ تاثیری نداشت. کاملا آزاد بودم و خودم این مسیر را انتخاب کردم، هیچ وقت برای کاری ما را مجبور نمیکرد و البته خود من عاشق فوتبال بودم. با این وجود مشورتهای پدر و کمک هایش خیلی مهم بود. در کنار او چیزهای زیادی آموختم و فرصتهای فوق العادهای داشتم. در تمرینات حاضر میشدم و بازیکنان بزرگ را از نزدیک میدیدم. آنها الگوهای من بودند و طبیعتا همه اینها مهم بود.
*در چه تیمی برای اولین بار شاگرد پدر شدی؟
تیم ملی کرواسی نخستین تجربه کاری مشترک ما بود. در سال ۲۰۰۶ و جام جهانی او سرمربی تیم ما بود. البته قبل از انتخاب پدر در زمان باریچ هم دعوت شده بودم، اما به دلیل مصدومیت بازی نکردم. این اولین بار بود که در یک مسابقه رسمی پدرم سرمربی من بود.
*بین تو و سایر اعضای تیم تفاوتی قائل بود؟
حتما همینطور بود، همیشه بیشتر از همه سر من داد میزد و سختگیری میکرد.
*نخستین شناخت تو از فوتبال ایران به چه زمانی بازمی گردد؟
تقریبا در همان مقطع بود از طریق بازیکنان ایرانی شاغل در اروپا خصوصا بوندسلیگا با فوتبال ایران آشنا شدم. علی دایی، مهدوی کیا و علی کریمی. اینها بازیکنان بزرگی بودند که در کرواسی شناخته میشدند. بازی هایشان را به یاد دارم و اینکه در تیمهای بزرگی حضور داشتند. همچنین تیم ملی و باشگاههای ما بارها در بازیهای دوستانه مقابل ایران قرار گرفتند. خود من هم زمانی مقابل تیم امید ایران در یک بازی دوستانه بازی کردم. بلاژویچ سرمربی تیم ملی ایران بود، همچنین شاهد حضور ایران در جام جهانی بودیم. این تیم همیشه از نظر قدرت بدنی و همینطور حرکت در زمینه مسابقه قدرتمند بود. حالا باید بپذیریم که فوتبال ایران آبرو و اعتبار ویژهای در جهان به دست آورده و یکی از قدرتهای فوتبال آسیا محسوب میشود.
*با وجود این شناخت از توافق پدر برای حضور در فوتبال ایران خوشحال بودی؟
طبیعتا با توجه به شناختی که داشتم میدانستم ایران یکی از قدرتها و کشورهای تاثیرگذار در فوتبال آسیا است. مربیان کروات زیادی در این سالها به ایران آمدند. حضوری که با ایویچ آغاز شد. البته آنها اعتبار و اعتماد زیادی از جانب مردم و مسئولیت فوتبال ایران کسب کردند. پدر من در این سالها علاقه خاصی به ایران و مردمش پیدا کرده، باید بگویم او عاشق ایرانی هاست و البته همینطور عاشق فوتبال.
*کرانچار پدر را در جایگاه یک مربی چطور توصیف میکنی؟
یک مربی با دیسیپلین که تصورات و باورهای خاص خودش را دارد. عاشق فوتبال هجومی است و همیشه دوست دارد تیم هایش بازی رو به جلویی را ارائه بدهند. برای بازیکنانش اهمیت و احترام ویژهای برخوردار است و با تمام وجود از آنها دفاع میکند. کاریزمای بزرگی دارد همچنین همیشه از همکاران و اعضای تیمش احترام زیادی دریافت میکند چرا که میتواند آدمهای اطراف خودش را به خوبی جذب کند.
*گفته میشود که کم کم وارد عرصه مربیگری میشوی؟
در واقع هنوز قدم اول را هم بر نداشته ام. به تازگی یک کلاس را سپری کردم، اما باید به دنبال مدرک حرفهای مربیگری باشم. هرچند واقعیت این است که هنوز تصمیم قطعی نگرفته ام. نمیدانم چه میشود، اما در حال حاضر کمی خسته هستم و در واقع اشباع شدم. بیش از ۳۰ سال در فوتبال بودم و حالا به مقداری استراحت نیاز دارم. این کاملا طبیعی است. شاید به این شکل بتوانم تصمیم درستی بگیرم. بعد از آن باید به فکر مطالعه و گذراندن دورههای بعدی مربیگری باشم، اما مسئله مهم همین است که هنوز نتوانسته ام تصمیم بگیرم. به زمان بیشتری نیاز دارم تا در این خصوص فکر کنم.
*حضور در تمرینات تیم ملی امید ایران؟
خوب پدرم اینجاست و خیلی خوشحالم که کنار او هستم. طبیعتا موفقیت او برایم خیلی مهم است و امیدوارم به تمام اهداف خودشان برسند. برای من هم این چند روز تجربه مهم و جالبی است. تیم امید ایران هم واقعا تیم با استعدادی است که میتواند آینده درخشانی داشته باشد. البته طبیعتا هر تیمی نقاط ضعفی هم دارد. بهترین تیمهای جهان هم نقاط ضعفی دارند، اما این تیم بازیکنان خوبی در اختیار دارد که میتوانند آینده درخشانی در پیش داشته باشند. مهم این است که نقاط ضعف به موقع شناسایی و رفع شوند. مسئله مهم این است که در مسابقات رسمی سطح اشتباهات را به پایینترین میزان برسانید. امیدوارم پدر، همکاران و شاگردانش در تمامی مسابقات خصوصا مرحله مقدماتی المپیک موفق باشند.
*و حرف آخر در خصوص جام ملتهای آسیا همچنین حضور ایران در این رقابتها.
بازیهای زیادی را تماشا نکردم، اما ایران را تیم قدرتمندی دیدم که قطعا میتواند مدعی باشد. البته برای قضاوت درست لازم است بازیهای بیشتری را تماشا کنم، اما فکر میکتم ایران یکی از مدعیان اصلی است و میتواند کارهای بزرگی در این تورنمنت انجام دهد. برای تیم ملی ایران در این مسابقات آرزوی موفقیت دارم و امیدوارم بتواند مردم فوتبال دوست ایران را خوشحال و راضی کند.