پمپئو در منطقه چه میکند؟ /تحول در استاندارد گام نخست حمایت از کالای ایرانی
به گزارش گروه فضای مجازی ،پمپئو در منطقه چه میکند؟، تحول در استاندارد گام نخست حمایت از کالای ایرانی، ۳ وجه دیگر از ماجرای ادعای شکنجهگاو مرده مش حسن، بودجه به زبان آدمیزاد، افزایش ضریب دقت پایاننامههای دانشجویی با اجرای طرح «پایش»، پیششرط اف. ای. تی. اف و سرنوشت برجام، بازهم ناموفقبودن سازش، معماری ناتوی عربی در سفر بولتون و پمپئو، بلوغ خیرخواهی مردم، از جمله عناوین یادداشتها و سرمقالههای امروز روزنامههای کشور هستند.
یادداشت امروز روزنامه حمایت با عنوان «پمپئو در منطقه چه میکند؟» منتشر شده و در آن چنین آمده است: وزارت امور خارجه آمریکا اوایل هفته جاری در بیانیهای اعلام کرد که «مایک پمپئو» به غرب آسیا سفر خواهد کرد. مقاصد این سفر که از ۸ تا ۱۵ ژانویه (۱۸ تا ۲۴ دی) به طول خواهد انجامید، عربستان، مصر، اردن، قطر، امارات، کویت و بحرین اعلامشده است. هرچند در این بیانیه سخنی از ایران به میان نیامده و تنها به توسعه همکاریهای منطقهای در حوزه اقتصاد تأکید شده، اما با توجه به تقارن این سفر با دورهگردی «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی آمریکا با بنیامین نتانیاهو و گفتگو در خصوص آینده سوریه با مقامات ترکیه، میتوان گفت که محور عمده گپ و گفت: وزیر خارجه آمریکا به موضوع «تسریع در خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه»، «افزایش تحریمها»، «تکرار ادعاهای ضد ایرانی در حیطه حقوق بشر» و «ایران هراسی و افزایش تحریمها» منتهی شود.
پایگاه خبری - تحلیلی «واشنگتن فری بیکن» درباره سفر وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه در مقالهای تعداد کشورهایی که پمپئو به آنها سفر خواهد کرد را غیرمعمول دانسته و از لزوم توجه به متحدان منطقهای آمریکا بهخصوص در زمانی که آنها بعد از تصمیم «دونالد ترامپ» برای خروج از سوریه احساس نگرانی میکنند، سخن به میان آورد. فری بیکن در ادامه تصریح کرد: «هرچند هنوز برنامه زمانبندی خروج سربازان آمریکایی از سوریه اعلام نشده و این دستور در همان حد پیام ترامپ باقیمانده، ولی موج نگرانی در میان متحدان واشنگتن از تلآویو گرفته تا ریاض را در پی داشته است.»
عمق نگرانی از تصمیم ترامپ را میتوان از اظهارات «سوزان رایس»، مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در دوره ریاست جمهوری «باراک اوباما» دریافت که خروج پیشبینینشده ترامپ را «هدیه کریسمس» ترامپ به ایران و روسیه توصیف کرده بود. افزون بر این، نتانیاهو که همیشه سعی میکند خود را خونسرد و مسلط بر اوضاع نشان دهد هم نتوانست نگرانی خود را از سیاست منطقهای مستأجر کاخ سفید پنهان کند و در اظهاراتی شتابزده در خصوص گسترش عملیات نظامی اسرائیل در سوریه برای مقابله با حضور مستشاری ایران، فریاد زد که تا چه حد از خروج سربازان اشغالگر آمریکایی نگران است.
این در حالی است که واشنگتنپست هفته گذشته طی گزارشی تحلیلی، تصمیمات ترامپ را عاملی تهدیدکننده برای امنیت متحدان آمریکا توصیف کرد که در درازمدت موجب بیاعتمادی جهان به واشنگتن میشود. نیویورکتایمز نیز در سرمقالهای در ۹ دی سال جاری، کلیددار کاخ سفید را بزرگترین تهدید برای امنیت رژیم صهیونیستی معرفی کرد و افزود: «زمانی که اسرائیل به بیشترین حمایتها از سوی آمریکا نیازمند است، تصمیم ترامپ بزرگترین عامل تهدید برای این کشور است.»
بنابراین، اولین هدف پمپئو، رفع نگرانی و زدودن غبار دغدغهها از فکر و ذهن متحدان آمریکا پیرامون خروج نظامیان این کشور از سوریه و اطمینان بخشی به آنها درباره تداوم حمایت واشنگتن از آنهاست. بنا بر ادعای واهی فری بیکن، «پمپئو در این سفر قصد دارد به حکام عرب بقبولاند که آمریکا تصمیمی برای ترک خاورمیانه نداشته و نمیخواهد متحدانش را در مقابل ایران تنها بگذارد. آمریکا میخواهد بگوید که همچنان رهبر خاورمیانه محسوب میشود و نخواهد گذاشت که اقدامات ثباتزدای ایران ادامه یابد.»
از طرفی، پمپئو به سیاق همیشگی، نقبی به مسائل حقوق بشری کشورمان نیز خواهد زد و در آتش تحریمهایی که به این مناسبت بر کشورمان تحمیل شده، خواهد دمید. اما نکته خوشمزه ماجرا اینجاست که بر اساس گزارش نشریه «پولتیکو»، پمپئو در سخنرانی خود در قاهره خواهد گفت که ایران در مسائل مربوط به حقوق بشر و حاکمیت قانون، باید از عربستان سعودی درس بگیرد! از سوی دیگر، وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی خود در قاهره اقدامات عربستان سعودی در اجرای عدالت در پرونده قاتلان «جمال خاشقجی» را مورد تحسین قرار خواهد داد. خب، تکلیف حقوق بشر هم معلوم شد! وقتی قاتلان هزاران زن و کودک و غیرنظامی بیگناه در یمن و قصابان خبرنگاران و منتقدان سیاسی، تمثال و الگوی حقوق بشر باشند، روشن است که حامی آنها چه کارنامهای وحشتناکی در خصوص حقوق بشر دارد.
فراموش نکنیم که همین آقای پمپئو، زمستان سال گذشته از پیادهنظام اغتشاشگری که کشور را به آشوب کشاندند، تمامقد دفاع و ایران اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم کرد! بعد از خاموش شدن غائله و پایان مأموریت فتنه گران، کنگره و دولت آمریکا هم دستبهکار شدند و چند شخصیت حقیقی و حقوقی را به این بهانه تحریم کردند. اما در مورد حاکمیت قانون در عربستان نیز گفتنی بسیار است. سعودیها، نه مجلس منتخب و نه قانون اساسی مدون مبتنی بر مردمسالاری دارند و اینکه پمپئو در ژست مدرس دموکراسی میخواهد حکومت قرونوسطایی کودک کشان سعودی را الگوی حاکمیت قانون معرفی کند، از عمق خباثت آمریکاییها پرده برمیدارد. جمهوری اسلامی که این روزها در آستانه چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب خود قرار دارد، بهطور متوسط هر دو سال یکبار انتخابات برگزار کرده و از حیث میزان مشارکت و اقبال عمومی نیز از میانگین جهانی بالاتری برخوردار است. بنابراین، توصیه وزیر متوهم و قلدرمآب آمریکایی به نشستن پای درس حکومتداری پدرجد تروریستها را باید «جک سال» بنامیم؟!
هدف بعدی وزیر خارجه آمریکا، هماهنگی بیشتر با کشورهای منطقه برای افزایش فشارهای تحریمی و پروپاگاندای ضد ایرانی است. پمپئو شب گذشته در ایستگاه امان و در دیدار با وزیر خارجه اردن صراحتاً اعلام کرد که تلاشهای دیپلماتیک و تجاری خود را برای فشار بر ایران مضاعف خواهد کرد. متولی دستگاه بیدر و پیکر دیپلماسی آمریکا در خصوص افزایش نفوذ ایران در منطقه نیز هشدار داد و گفت: «خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه مجوزی برای ایران نیست که این کشور بتواند هر کاری خواست در منطقه انجام دهد.» پمپئو با تکرار توهینهای بیشرمانه کاخ سفید به غرور ایران پرافتخار، کشورمان و تروریستهای تکفیری داعش را در یک کفه ترازو قرار داد و عاملان اصلی ناامنی در منطقه عنوان کرد تا از طریق تکمیل پازل ایران هراسی، حربه تحریمهای نخنما شده را یکبار دیگر به بوته آزمون درآورد.
این اولین دور از ولگردی آمریکاییها در منطقه علیه ایران اسلامی نیست. پیش از این، رؤسای جمهور، وزرای خارجه، مشاوران امنیت ملی و دیگر مقامات اسبق نظام سلطه در آرزو و توهم شکل دادن ائتلافهای منطقهای و بینالمللی در برابر جمهوری اسلامی بارها چنین تورهایی را ترتیب داده بودند، اما این خیال باطل را به گور بردند و همه آنها اکنون خوراک حشرات زیر خاک شدهاند. از این رو تردیدی نیست که پمپئو، بولتون و سایر دشمنان نظام مقتدر جمهوری اسلامی نیز به زبالهدان تاریخ خواهند پیوست؛ درحالیکه ایران سرافراز همچنان پا برجا و مستحکم به حرکت توفنده خود ادامه میدهد.
یادداشت روزنامه کیهان نیز با عنوان «تحول در استاندارد گام نخست حمایت از کالای ایرانی» منتشر شده و در آن آمده است: دستیابی به رشد تولید ملی، مقاومت کیفی در برابر واردات کالاهای خارجی و حمایت حداکثری از توان تولید داخل که در حال حاضر در قالب طرح در مجلس شورای اسلامی در دست تصویب است، تنها از طریق تحولی بزرگ درحوزه استاندارد و ارتقای کیفیت کامل کالای ایرانی امکانپذیر است، این مهم بسیج هدفمند همه مؤلفههای تولید و استاندارد را درجهت نیل به اهداف اقتصاد مقاومتی میطلبد که در ذیل به ۴۰ راهبرد عملیاتی در این خصوص که با تکیه بر دانش و نگاه به درون تهیه و تدوین شده استاشاره میشود:
تفکیک امور حاکمیتی استانداردسازی از تصدیگری و تحکیم حاکمیت ملی در عرصه استاندارد کشور
برنامهریزی لازم در جهت ساماندهی و نظاممندی فرآیند ارتقای کیفیت و اعمال الزامات استانداردسازی در عرصه صنعتی کشور
برنامهریزی لازم در جهت کنترل کیفی مستمر، بهرهگیری از فناوریهای نوین، ایجاد هماهنگی، همافزایی و اعمال مدیریت و نظارت مداوم (ON-LINE) بر واحدهای صنعتی.
ایفای نقش استاندارد در تمام مراحل تأسیس واحدهای صنعتی با هدف نظارت مستمر بر مراحل مهندسی تولید و نیز ارائه خدمات فنی و مهندسی به منظور ارتقای کیفیت در سطح استانداردهای بینالمللی
روزنامه وطن امروز در یادداشت امروز خود با عنوان «گاو مرده مش حسن» آورده است: این روزها هرچه به وضعیت خودمان و نسبت آن با برجام، SPV، دلار، پوشک، رب گوجهفرنگی، جلیقهزردها، سازمان خصوصیسازی، استعفای وزیر بهداشت، ... و ... نگاه میکنم، بیشتر و بیشتر یاد فیلم گاو در ذهنم زنده میشود.
داستان فیلم از این قرار است که گاو مشحسن مرده و اهالی ده جنازه اش را در چاه انداخته اند، مشتی، اما نمیتواند واقعیت را بپذیرد و مدعی میشود من خودم گاو مشحسن هستم! نسبت ما با دنیای غرب هم طی سالهای گذشته مدام در چنین وضعیتی بوده است. در حالی که «فرانسیس فوکویاما» از پایان نئولیبرالیسم سخن میگوید، اینجا کسانی با ژست باسوادی و مفروض گرفتن نئولیبرالیسم به عنوان جامعه ایدهآل بشر، مکرر توصیههای سیگانه یک شهروند تراز آن دنیای موهوم و رو به فروپاشی را برای ما فهرست میکنند!
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «۳ وجه دیگر از ماجرای ادعای شکنجه» چنین آورده است: در روزهای اخیر یک کارگر بازداشتی در ماجرای هفت تپه مدعی شده در دوران بازداشت اش شکنجه شده که بازتاب گستردهای در فضای مجازی پیدا کرده است و افراد به مثابه «هر کس از ظن خود» درباره این ادعا اظهارنظر کرده اند. اما فارغ از صحت و سقم این ادعا - که البته در جلسه عصر روزگذشته از سوی وزیر اطلاعات به قوت رد شد-به نظر میرسد طرح آن و بازخورد ش. در رسانهها دستاوردها و عبرتهایی برای ما دارد که متأسفانه در جنجال رسانهای کمتر به آن توجه شده است.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را به حق باید مترقیترین قانون تاریخ ایران و یکی از کاملترین قوانین اساسی در جهان قلمداد کرد. قانونی که هم مبانی ایدئولوژیک مدنظر جمهوری اسلامی را تأمین و هم از حقوق شهروندی اتباع خود (که آن هم بخشی از مبانی عقیدتی جمهوری اسلامی است) حراست میکند. ۴۰ سال پیش قانون اساسی در اصل ۳۸ خود تصریح کرد که هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع است. این اصل حتی میگوید اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند، مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. این اصل پا را از این هم فراتر میگذارد و برای محکم کاری تأکید میکند هر گونه هتک حرمت و حیثیت فرد بازداشت شده هم ممنوع و موجب مجازات است. در روزهای گذشته، رئیس قوه قضاییه دستور پیگیری ادعاهای اسماعیل بخشی را داده است. مشاور رئیس جمهور و یک عضو هیئت رئیسه مجلس هم از دستور رؤسای قوای مجریه و مقننه دراین باره خبر داده اند. بنا بر این برخلاف آن چه جریانهای خارجی تبلیغ و ادعا میکنند قانون اساسی امروز متروک شده، در عمل میبینیم که در پی ادعای یک متهم آزاد شده، رؤسای سه قوه دستورهای ویژه برای پیگیری میدهند و این نشان میدهد که قانون اساسی به عنوان یک میراث گران بها همچنان در حال اجراست و بی شک اتکا به این قاموس ملی و استفاده از سازوکارهای قانونی کلید حل بسیاری از مشکلات موجود کشور است.
روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود با عنوان «بودجه به زبان آدمیزاد» آورده است: سند بودجه سالیانه کشور یکی از مهمترین اسنادی است که سرنوشت زندگی روزمره مردم نیز به آن گره خورده و سرنوشت توسعه نیز در گرو آن است. چندین دهه است که بودجه بدون توجه عمومی کافی از سوی بوروکراتها طرح شده و در راهروها و کمیسیونهای مجلس درباره آن تصمیمگیری شده است. بودجه در همه این سالها سندی دستنیافتنی و غیرقابل فهم برای مردم بوده است. اکثریت قاطعی از مردم چیزی درباره کسر بودجه (و اثراتش)، تملک داراییهای سرمایهای، بودجه عمومی، بودجه شرکتهای دولتی و دهها مفهوم موجود در بودجه و کاربرد آنها در مملکتداری نمیدانند. بودجه اساساً به زبانی غیرقابل فهم برای اکثریت مردم نوشته میشده است. دو سه سالی است که مطالبهای در حال فراگیر شدن برای شفافیت و قابل فهم شدن بودجه آغاز شده است. شبکههای اجتماعی نیز کمک کردهاند تا انواع اینفوگرافیها درباره بودجه و ابعاد مختلف آن مخاطبان بسیار بیابند، اما کماکان جای خالی گزارشی تفصیلی که بودجه را به زبان قابل فهم تبدیل کند، چیزی شبیه «بودجه به زبان آدمیزاد» خالی بود.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۵ دیماه ۱۳۹۷ گزارشی با عنوان «بررسی لایحه بودجه سال ۱۳۹۸ کشور: بودجه به زبان ساده» منتشر کرده است. من تا آنجا که اطلاع دارم این اولین باری است که گزارشی با این کیفیت درباره تشریح بودجه منتشر میشود و به نوعی میتوان آن را حاصل مطالبهگری در حال عمومیشدن برای شفافیت و آگاهی عمومی درباره بودجه تلقی کرد. این گزارش با یک مثال ساده از کشور اوگاندا نشان میدهد که آنچه به سادگی در بودجه میآید و ظاهرش موجه است و حدود ۲۵ میلیون دلار درآمد برای عمران کشور اوگاندا فراهم میکند، در واقع ۷۵۰ میلیون دلار به اقتصاد این کشور ضربه میزند. خواننده عادی و غیراقتصادخوان نیز به سادگی آن را درمییابد. شاید برای اولین بار است که یک گزارش رسمی دولتی در تیتر خود خیلی خودمانی مینویسد «بودجه خوب چه جور بودجهای است؟» و پس از آن درباره «بودجه سرِ کاری»، «بودجه بیبرنامه» و «بودجه روزمره» و وجوه بودجه خوب از جمله عدالت توضیح میدهد. جدولی که در صفحه ۵ این گزارش ارائه شده شاخصهای خوبی برای قضاوت درباره بودجه در اختیار خواننده قرار میدهد.
این گزارش شرحی مناسب از مراحل بررسی و تصویب بودجه ارائه میکند. شاید خیلی ساده به نظر میرسد، اما گزارش به خواننده میگوید به دلیل صفرهای زیاد اعداد در بودجه، راحتتر آن است که ۴ صفر را از جلوی هر عدد بردارید و آنرا به «میلیارد تومان» بخوانید یا ۷ صفر را حذف کنید و واحد عدد «هزار میلیارد تومان» میشود. همین توصیه ساده، سرگیجه افراد در خواندن بودجه و رسیدن به درکی از اعداد و به دنبال آن مقایسهها را سادهتر میکند.
روزنامه فرهیختگان در سرمقاله امروز خود با عنوان «افزایش ضریب دقت پایاننامههای دانشجویی با اجرای طرح «پایش»» آورده است: «پایش» طرح ارزندهای است و ضرورتی اجتنابناپذیر در سیستم آموزش عالی کشور ازجمله دانشگاه آزاد اسلامی است که البته همراهی همه اجزای دانشگاه را میطلبد. چه معاونان پژوهشی در سراسر کشور و چه مدیران گروههای آموزشی که عهدهدار مدیریت فعالیتهای علمی در دورههای تحصیلات تکمیلی در دانشگاه هستند و البته اعضای هیاتهای علمی تماموقت که عهدهدار راهنمایی و مشاوره پایاننامههای دانشجویان هستند، جملگی باید در این طرح مهم و پیشبرد هرچه بهتر آن مشارکت داشته باشند. همه باید دستبهدست هم دهند که این طرح به موفقیتهای بیشتری دست پیدا کند. به اعتقاد من، ارائهدهندگان این طرح دغدغه حل مسائل کشور را دارند و دانشگاه، شایستهترین مرجع برای ارائه راهحل در حوزههای مختلف کشور است.
طرح «پایش» میتواند راهنمای خوبی برای رویکرد جدید دانشگاه و دانشجویان در مقاطع تحصیلات تکمیلی باشد. در راستای این طرح هم در دانشگاه آزاد اسلامی استان مرکزی، معاونت پژوهش و فناوری واحد را مکلف کردیم جلسات و نشستهایی را برگزار کنند و در نتیجه این جلسات به چند موضوع مهم پرداختهاند که ازجمله آنها بحث محیطزیست است؛ امیدواریم مشارکت ما در این طرح در راستای حل مشکلات و مسائل محیطزیست برای آینده راهگشا باشد و با فعالیتهایی که در این عرصه انجام میدهیم، بتوانیم گرهی از گرههای این حوزه مهم و تاثیرگذار بگشاییم.
روزنامه سیاست روز در یادداشت امروز با عنوان «پیششرط اف. ای. تی. اف و سرنوشت برجام» آورده است: اف. ای. تی. اف به برجام اروپایی گره زده شد، آن را به موضوعی که ارتباطی با هم ندارد، گره زدند و شرط اروپا شد پیوستن ایران به اف. ای. تی. اف و اجرای کنوانسیونهای آن تا توافق هستهای بدون آمریکا و با اروپا ادامه یابد.
هشت ماه از خروج آمریکا از برجام میگذرد و علیرغم وعدههای اروپا به ایجاد یک کانال مالی با ایران، هنوز چنین اتفاقی نیفتاده است.
اروپا همچنان لفاظی میکند و تنها با زبان ادعا میکند که مدافع برجام و خواهان ادامه آن با جمهوری اسلامی ایران است، اما هیچ نشانهای از یک رویکرد عملگرا از سوی اروپاییها دیده نمیشود، حتی انگلیس که یکی از کشورهای طرف مذاکره با ایران است سعی دارد مسائل حاشیهای که ربطی به موضوع و دولت بریتانیا ندارد، وارد بحث کند تا بتواند فشار سیاسی را بر ایران افزایش دهد، موضوع نازنین زاغری جاسوسی که بازداشت شده و دوران محکومیت خود را سپری میکند، از سوی انگلیس به عنوان یک اهرم فشار سیاسی استفاده میشود.
روزنامه صبح نو در یادداشت امروز با عنوان «بازهم ناموفقبودن سازش» آورده است: سودان کشور بزرگی است در شمال آفریقا که در بسامد انقلاب اسلامی، خود را در سپهر ایران اسلامی بازتعریف کرد. روابط راهبردی دو کشور از طرفی و آتشافروزیهای رژیم اسرائیل از سوی دیگر که حتی به حمله هوایی به تأسیسات این کشور منجر شد، پیوندهای ایران و سودان را تقویت میکرد. تا آنکه ارتجاع عربی بهدلیل فقر مالی شدید خارطوم از این حربه سود جست و در فواصل گوناگونی روابط میان ایران و سودان را تخریب کرد تا جایی که این روابط قطع شد. سودان در این میانه بخش جنوبی کشورش را که ذخایر زیرزمینی داشت، از دست داد و درگیر مناقشات داخلی شد. با این همه از همراهی با سعودی نکاست و حتی پیگیری مقدماتی برای ارتباط با رژیم اسرائیل را هم در دستور کار داشت.
بهتازگی موج تازهای از نابسامانیهای اقتصادی و اعتراضات خیابانی نسبتاً وسیع در سودان به راه افتاده، رییسجمهورش در سخنانی اشاره کرده است که به ما وعده دادند تا با رژیم اسرائیل رابطه برقرار کنیم تا مشکلاتمان حل شود؛ نهتنها مشکلاتمان حل نشده؛ بلکه بر دامنه آنها نیز اضافه شده است. تجربه سودان را پس از مصر و عراق و لیبی و کرهشمالی و یوگسلاوی و دهها کشور دیگر در شرق و غرب عالم، میتوان تازهترین نمونه شکست سناریوی تزلزل در برابر غرب و رهاکردن «مقاومت» دانست؛ این را باید هزاران بار تکرار کرد تا بلکه آنها که در ایران به خواب رفتهاند، از آن بیدار شوند.
روزنامه جوان هم در یادداشت امروز خود با موضوع «معماری ناتوی عربی در سفر بولتون و پمپئو» آورده است: سفر وزیر خارجه و مشاور امنیت ملی امریکا در شرایطی صورت گرفته که کشورهای عربی و همچنین اسرائیل با چند اتفاق مهم مواجه هستند. در درجه اول اعلام خروج نظامیان امریکایی از سوریه، شوک بزرگی به متحدان امریکا وارد کرده و علاوه بر این اسرائیل در شرایط بیثبات داخلی بهسر میبرد و امنیت منطقهای این رژیم بهشدت تحتالشعاع قرار گرفته است. بنسلمان، ولیعهد سعودی نیز همچنان درگیر پیامدهای قتل خاشقجی است. نکته آخر نیز مسئله کردهای شمال سوریه و احتمال حمله ترکیه به آنها است. در واقع سفر مقامات امریکایی در این شرایط پیچیده صورت گرفته و اهدافی نیز برای سفر در نظر گرفته شده است.
مهمترین هدف سفر مقامات امریکایی به منطقه تشدید و تقویت جبهه ضد ایرانی در منطقه است. این مسئله از آنجا مهم است که در چند هفته اخیر، اندیشکدههای امریکایی به صورت مرتب ایران را برنده تصمیم ترامپ در مورد خارج کردن نظامیان امریکایی از سوریه معرفی میکنند؛ بنابراین واشنگتن قصد دارد با رایزنی با کشورهای عربی و همچنین اسرائیل موج ایرانهراسی و همچنین اقدامات ضد ایرانی را در منطقه تقویت کند. تایم مهمترین دلیل سفر پمپئو به هشت کشور منطقه را زمینهسازی برای افزایش فشارها بر ایران میداند. پمپئو پیش از انجام این سفر در گفت: وگو با شبکه تلویزیونی سی. ان. بی. سی، ضمن تکرار اتهام زنیهای همیشگی مقامات واشنگتن علیه ایران اعلام کرد، خروج نظامیان امریکایی از سوریه به منزله توقف مأموریت مقابله با گسترش نفوذ ایران در خاورمیانه نیست، این فعالیتها باقی میمانند و هیچ تغییری در آنها ایجاد نمیشود.
روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود با عنوان «بلوغ خیرخواهی مردم» چنین آورده است: یک دسته انسانهای اهل خیر کمک به خلق و توجه به مردم را برای آرامش درونشان میخواهند. با خیرات روحشان تسکین و آرامش مییابد. همین احساس خوب است که آنها را سمت کار خیر میکشد. اما این افراد، چون خودشان ملاک و معیارند خیلی برای شان مهم نیست که این کمکی که میکند کجا میرود و چه میشود. مهم اینست که از درون به آرامش برسند. رفتار ایندست آدمهای محترم، گرچه قابل تقدیرست، اما عملشان باعث شکلگیری گروههای تکدیگرایانه غیرواقعی میشود. چون آنقدر که به اصل کار اهمیت میدهند به نتیجه کار توجه لازم را ندارند. اما گروه دوم که در نمونههای شیخ رجبعلیها و مرحوم فیروزآبادیها آمد، نه تنها به فعل دستگیری توجه دارند بلکه به اثر کار هم توجه میکنند.
برایشان مهم است که این پولی که خرج میشود کجا میرود. از اینجهت هم به مقصد کمک فکر میکنند و هم به سبک کمک کردن. لذاست که دسته دوم برای دستگیری از دیگران آداب دارند؛ مثل اینکه آنچه خودشان نخواهند را خیرات نمیکنند بلکه از داشتهها و نیازخودشان انفاق میکنند. بهترینهایشان را میبخشند. دسته دوم نه تنها سبک خیرخواهی شان بلوغ یافته است بلکه کمک میکند نیازمند واقعی نیز شناسایی شود و با رعایت ادب و آداب نیازش مرتفع شود.