جنگ تجاری چیست و درباره تاریخ جنگهای تجاری جهان چه میدانیم

دستیابی به توافق جهانی امری بسیار دشوار است، اما موضوعی که کارشناسان عموما روی آن اتفاق نظر دارند این است که تجارت بینالمللی، زمانی که ساختار مناسبی داشته باشد، به نفع همه طرفها است و هر مانعی بر سر راه تجارت آزاد باعث کاهش رشد کل اقتصاد میشود.
با این حال، موانع تجاری از جمله تعرفهها، یارانهها، سهمیههای وارداتی، کاهش ارزش پول و سایر سیاستهای حمایتگرایانه حتی در میان آزادترین کشورها نیز رایج است.
گاهی اوقات یک سیاست حمایتگرایانه منجر به واکنشی میشود که به یک جنگ تجاری همهجانبه تبدیل میشود.
نکات کلیدی موانع تجاری میتواند از صنایع داخلی محافظت کند، اما اغلب منجر به تلافی و هزینههای بالاتر میشود و جنگهای تجاری تنشها را تشدید میکند، اقتصاد را مختل میکند و میتواند عواقب گستردهای از جمله رکود اقتصادی و اختلالهای زنجیره تامین داشته باشد.
جنگ تجاری چیست؟
جنگ تجاری یک مناقشه اقتصادی بین دو کشور است و میتواند زمانی اتفاق بیفتد که یک کشور با اعمال محدودیتهایی مانند تعرفه بر واردات، اقدام تلافیجویانه در برابر شیوههای تجاری دیگر انجام دهد.
اتحادیههای کارگری داخلی یا لابیگران صنعتی میتوانند سیاستمداران را تحت فشار قرار دهند تا کالاهای وارداتی را برای مصرفکنندگان جذاب کنند و سیاست بینالمللی را به سمت جنگ تجاری سوق دهند.
همچنین، جنگهای تجاری اغلب ناشی از درک نادرست از مزایای گسترده تجارت آزاد است.
جنگهای تجاری معمولا یکی از عوارض جانبی حمایتگرایی در نظر گرفته میشود؛ حمایتگرایی به اقدامها و سیاستهای دولتی اشاره دارد که تجارت بینالمللی را محدود میکند.
یک کشور بهطور کلی اقدامهای حمایتی را برای محافظت از مشاغل داخلی در برابر رقابت خارجی انجام میدهد؛ حمایتگرایی نیز روشی است که برای تعادل کسری تجاری استفاده میشود.
کسری تجاری زمانی رخ میدهد که واردات یک کشور از مقدار صادرات آن بیشتر شود؛ تعرفه، مالیات یا عوارضی است که بر کالاهای وارد شده به یک کشور تحمیل میشود.
در عصر تجارت جهانی، جنگ تجاری میتواند برای مصرفکنندگان و کسبوکارهای هر دو کشور بسیار مضر باشد و این سرایت میتواند بر بسیاری از جنبههای هر دو اقتصاد تأثیر بگذارد.
یک جنگ تجاری که در یک بخش شروع میشود میتواند بر سایر بخشها تأثیر بگذارد و به همین ترتیب، جنگ تجاری که بین دو کشور آغاز میشود، میتواند کشورهایی را که در ابتدا درگیر جنگ تجاری نیستند، تحت تاثیر قرار دهد.
جنگ تجاری در مقابل سایر اقدامهای حمایتی
جنگ تجاری با سایر اقدامهای انجام شده برای کنترل واردات و صادرات، مانند تحریمها، متمایز است؛ جنگ تجاری اثرات مخربی بر روابط تجاری دو کشور دارد، زیرا اهداف آن بهطور خاص به تجارت مربوط میشود؛ تحریمها ممکن است اهداف بشردوستانه داشته باشد.
تاریخچه جنگهای تجاری در جهان
جنگهای تجاری اختراع جامعه مدرن نیستند؛ این نبردها تا زمانی که کشورها با یکدیگر تجارت دارند ادامه دارد.
برای مثال، قدرتهای استعماری در قرن هفدهم درباره حق تجارت منحصرا با مستعمرات خارج از کشور با یکدیگر جنگیدند.
امپراتوری انگلیس سابقه طولانی در چنین نبردهای تجاری دارد و یکی از نمونهها جنگهای قرن نوزدهم با چین است.
در سال ۱۹۳۰، آمریکا قانون تعرفه اسموتهاولی را به تصویب رساند و تعرفهها را برای محافظت از کشاورزان آمریکایی در برابر محصولات کشاورزی اروپایی افزایش داد.
- بیشتر بخوانید:
- جنگ تعرفهای؛ ابزار دیرینه آمریکا برای اعمال فشار به کشورها
- جنگ تجاری ترامپ با کشورها؛ سلاحی برای دستیابی به اهداف ژئوپلیتیکی نامرتبط
این اقدام عوارض واردات سنگین را به حدود ۴۰ درصد افزایش داد و در پاسخ، چندین کشور با اعمال تعرفههای بالاتر علیه آمریکا تلافی کردند و تجارت جهانی در سراسر جهان کاهش یافت.
با ورود آمریکا به رکود بزرگ، که سیاستهای تجاری فاجعهبار کمک زیادی به آن کرد، تئودور روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا شروع به تصویب چندین قانون برای کاهش موانع تجاری کرد، از جمله قانون موافقتنامههای تجاری متقابل.
جنگ تجاری آمریکا با چین و چند کشور دیگر
از ژانویه ۲۰۱۸، دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا مجموعهای از تعرفهها را بر همه کالاها از فولاد و آلومینیوم گرفته تا پنلهای خورشیدی و ماشین لباسشویی اعمال کرد.
برخی از این تاثیرها بر کالاهای اتحادیه اروپا و کانادا و همچنین چین و مکزیک تأثیر گذاشت؛ کانادا با اعمال یک سری عوارض موقت بر فولاد آمریکایی و سایر محصولات اقدام تلافیجویانه کرد.
اتحادیه اروپا همچنین بر واردات محصولات کشاورزی آمریکا و سایر محصولات از جمله موتورسیکلت تعرفه وضع کرد.
تا ماه می ۲۰۱۹، تعرفهها بر واردات چینی نزدیک به ۲۰۰ میلیارد دلار بر واردات تأثیر گذاشت.
مطالعه صندوق بینالمللی پول (IMF) نشان داد که واردکنندگان کالاهای آمریکایی در درجه اول هزینه تعرفههای کالاهای چینی را به عهده میگیرند؛ این هزینهها در نهایت به شکل قیمتهای بالاتر به مصرفکننده آمریکایی منتقل شد، چیزی که هدف جنگ تجاری نبود.
مزایا و معایب جنگ تجاری
مزایا و معایب جنگهای تجاری بهطور خاص و حمایتگرایی بهطور کلی، موضوع بحثهای شدید و مداوم است.
طرفداران حمایتگرایی استدلال میکنند که سیاستهای خوب طراحیشده مزیتهای رقابتی را فراهم میکند؛ با مسدود کردن یا ممانعت از واردات، سیاستهای حمایتی تجارت بیشتری را به سمت تولیدکنندگان داخلی سوق میدهد که در نهایت باعث ایجاد اشتغال بیشتر در آمریکا میشود.
این سیاستها همچنین میتوانند برای غلبه بر کسری تجاری مفید باشند؛ علاوه بر این، طرفداران بر این باورند که تعرفههای دردناک و جنگهای تجاری ممکن است تنها راه موثر برای مقابله با کشوری باشد که به سیاستهای تجاری ناعادلانه ادامه میدهد.
منتقدان استدلال میکنند که حمایتگرایی اغلب با خفه کردن بازارها و کند کردن رشد اقتصادی و تبادل فرهنگی به افرادی آسیب میزند که قرار است از آنها محافظت کند.
واکنش چین به سیاستهای خصمانه آمریکا چگونه بوده است؟
نخست، چین تمایل دارد یک واکنش رسمی تلافیجویانه داشته باشد و سپس بیان میکند که موضع سیاست آمریکا برای هیچ کشور یا اقتصاد جهانی مفید نیست.
دوم، چین اقدامهایی را در داخل انجام میدهد تا منافع صنایع کلیدی و آسیب دیده را اولویتبندی کند و سوم، این کشور گاهی اوقات تحریمهای تلافیجویانه اعمال میکند.
بهعنوان مثال، در سال ۲۰۱۸، چین تعرفه ۲۵ درصدی بر سویا آمریکا، یک منبع حیاتی خوراک دام، اعمال کرد و وزارت کشاورزی آمریکا باید به کشاورزان سویا در این کشور برای درآمد از دست رفته آنها غرامت میداد.
بهتازگی چین با اعلام تعرفههای گمرکی بر ۸۰ محصول آمریکایی، جنگ تجاری آمریکا را تلافی کرد؛ چین قرار است برای صادرات انرژی از جمله زغال سنگ، گاز طبیعی و نفت ۱۵ درصد تعرفه اعمال کند، ۱۰ درصد تعرفه اضافی برای ۷۲ محصول تولیدی از جمله کامیون، ماشینآلات و ماشینآلات کشاورزی اعمال میشود.
انتهای پیام/