دوئل ترامپ با دموکراتها/ بوی توطئه بازیگران احمق/کنگره جدید، دنیای جدید!
به گزارش گروه فضای مجازی ، دوئل ترامپ با دموکراتها، بوی توطئه بازیگران احمق، کنگره جدید، دنیای جدید!، رویکرد تعاملی در بررسی لایحه بودجه، دولت تسخیرشده؟!، راهکار پایانی، آتش به خرمن اصحاب فتنه ۸۸، درسهاي عاشورايي!، وهابیون تشنه به خون نفت، از جمله عناوین یادداشتها و سرمقالههای امروز روزنامههای کشور هستند.
یادداشت امروز روزنامه حمایت با عنوان «دوئل ترامپ با دموکراتها» منتشر شده و در آن چنین آمده است: انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا که در ششم نوامبر سال گذشته میلادی (۱۵ آبان ۹۷) برگزار شد و برخی از آن بهعنوان انتخابات زودرس ریاست جمهوری یاد میکنند، فرصتها و تهدیدات جدیدی در شطرنج سیاست داخلی این کشور به وجود آورد. نتایج بهدستآمده موجب شد که دموکراتها اکثریت مجلس نمایندگان را به دست آورند و کنترل آن را از انحصار همحزبیهای ترامپ خارج کنند. مهمتر اینکه «نانسی پلوسی» که بین سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱ ریاست مجلس نمایندگان را بر عهده داشت، بار دیگر با کسب اکثریت آراء توانست رئیس این نهاد قانونگذاری شود؛ تحولی که حداقل در دو سطح بر سیاستهای ترامپ سایه خواهد انداخت.
۱. «نانسی پلوسی» که پیش از ریاست، رهبر فراکسیون دموکراتها در مجلس نمایندگان بود، در سخنرانی خود پس از پیروزی همحزبیهایش در انتخابات میاندورهای کنگره گفت: «فردا روز جدیدی در تاریخ آمریکا خواهد بود. ترامپ به کنگرهای جمهوریخواه عادت کرده بود، مجلس نمایندگان و سنایی که در دست او بود. این کنگره اینگونه نخواهد بود. نظارت بر فعالیتهای دولت، یکی از مسئولیتهای ماست.» بااینکه غالب شدن نمایندگان دموکرات در مجلس نمایندگان، پیام واضحی برای رئیسجمهور آمریکا و آینده سیاسی وی داشت، اما ترامپ برای اینکه قافیه را نبازد، پیروزی حزب مخالف خود را تبریک گفت! اکنون بعد از آنکه پلوسی بر مسند ریاست مجلس نمایندگان تکیه زده، بحث استیضاح ترامپ بیش از هر زمان دیگری قوت گرفته است. وی در گفتگویی با شبکه خبری «ان بی سی» اعلام کرد که «نباید به دلایل سیاسی مانع استیضاح رئیسجمهور شویم.» بهبیاندیگر، انتخاب پلوسی تیغ دموکراتها علیه ترامپ را تیزتر کرد.
به گفته وی، نمایندگان دموکرات پیش از تصمیمگیری درباره استیضاح ترامپ، منتظر انتشار نتیجه تحقیقات «رابرت مولر»، دادستان ویژه پرونده دخالت ادعایی روسیه در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶ میمانند. پروندهای که مولر به دنبال کشف حقایق آن است، البته به موضوع روسیه منحصر نیست و ابعاد دیگری همچون رسوایی اخلاقی ترامپ را نیز روشن کرده است. این در حالی است که همه دموکراتها مانند خانم پلوسی صبور نیستند و بر اساس گزارشها، طرح استیضاح ترامپ، پنجشنبه هفته آینده به مجلس نمایندگان آمریکا خواهد رفت! «برد شرمن»، نماینده دموکرات ایالت کالیفرنیا مصمم است نخستین گام را برای استیضاح ترامپ بردارد و در طرح خود وی را به کارشکنی در اجرای عدالت در جریان برکناری «جیمز کومی» رئیس سابق «اف بی آی» متهم کرده است. شرمن در گفت: وگو با روزنامه لسآنجلس تایمز درباره طرح استیضاح ترامپ تأکید کرد: «دلیلی ندارد که این طرح در کنگره مطرح نشود. هر روزی که سپری میشود دونالد ترامپ نشان میدهد که رفتن وی از کاخ سفید به نفع کشور خواهد بود.» این نمایند دموکرات، دو سال پیش هم طرح استیضاح کلیددار کاخ سفید را با امضای ۶۰ نماینده به هیئترئیسه تقدیم کرده بود که به دلیل اکثریت جمهوری خواهان، اقدام آنها راه بهجایی نبرد، اما اکنون که مجلس نمایندگان در اختیار آنهاست، اوضاع متفاوت است.
گفتنی است که برخی از مخالفان رئیسجمهور آمریکا، تنها یک احتمال برای کج دار و مریز رفتار کردن با ترامپ را مطرح میکنند و آن اینکه بر اساس قانون اساسی این کشور، درصورتیکه مستأجر کاخ سفید برکنار شود، معاون وی یعنی «مایک پنس» جایگزین او خواهد شد. پنس شخصیتی مرموز و غیرمتعارف دارد که گفته میشود حتی از ترامپ هم تندتر و غیرمعقولتر است! وی وابسته به فرقه اوانجلیستهاست که از نگاهی بهشدت حمایتگرانهای از رژیم صهیونیستی برخوردار و چنانچه جانشین ترامپ شود - با توجه به جانبداری سرسختانه لابی صهیونیستی آیپک از وی - کار دموکراتها در انتخابات بعدی دشوار خواهد شد.
۲. انتخاب پلوسی باعث شده است که ساخت دیوار رؤیایی ترامپ با مشکل مواجه شود. حدود دو هفته پیش، بودجه مدنظر کاخ سفید راهی کنگره شد، اما در گام اول، با در بسته اکثریت دموکراتها در مخالفت با تصویب هزینه ساخت دیوار کذایی رئیسجمهور (۵ میلیارد دلار) برخورد کرد و به دلیل اینکه در مدتزمان معینشده، حائز آراء کنگره نشد، تعطیلی بخشهایی از دولت آمریکا را در پی داشت؛ اتفاقی که پیشبینی میشود تا چند ماه نیز ادامه داشته باشد. ترامپ هفته گذشته در گفتگو با شبکه «فاکس نیوز» اعلام کرد: «من در خصوص درخواست مطرحشده برای اختصاص بودجه لازم برای ساخت دیوار مکزیک، تسلیم نمیشوم. هیچ انتخاب و گزینه دیگری برای ادامه تعطیلی دولت بر سر دیوار مرزی مکزیک وجود ندارد و ما تسلیم نمیشویم. ما مجبور به تقویت امنیت مرزی هستیم و دیوار بخش مهم و بزرگی از امنیت مرزی است؛ بزرگترین بخش.»
اتفاقی که نشاندهنده وخامت اوضاع است اینکه روز گذشته، مجلس نمایندگان، لایحه خروج دولت از تعطیلی را منهای بودجه مدنظر ترامپ برای ساخت دیوار مرزی به تصویب رساند؛ این در حالی است که رئیسجمهور آمریکا تهدید کرده بود هر مصوبهای که ملاحظات وی در آن رعایت نشده باشد را وتو خواهد کرد. بنابراین، ترامپ با تصمیم مجلس نمایندگان موافقت نخواهد کرد و بحران سیاسی همچنان ادامه پیدا خواهد داشت.
علاوه بر این، به نظر میرسد که دوئل رئیسجمهور آمریکا با دموکراتها بر سر سیاستهای مهاجرتی مقارن با ریاست نانسی پلوسی بر مجلس نمایندگان، عمیقتر نیز خواهد شد چراکه وی اساساً مخالفت رویکرد ضدمهاجرتی ترامپ است. دو سال پیش که رئیس اتاق بیضیشکل کاخ سفید تازه انتخابشده بود، پلوسی در یک سخنرانی آتشین که به مدت ۷ ساعت! به طول انجامید، سیاستهای ترامپ در این حوزه را بهشدت به چالش کشید. نکته جالب اینکه آن سخنرانی هم در خصوص مخالفت با بودجه و عدم رعایت سیاستهای مرسوم مهاجرتی آمریکا بود.
از سوی دیگر، تعطیلی چندین وزارت خانه و سازمان دولتی و مرخصی اجباری کارکنان آنها، مشکلات اقتصادی آمریکا را تشدید و عرصه را بر طبقه متوسط این کشور تنگ کرده است؛ بهگونهای که اخیراً پیشنهادی به کارمندان مطرحشده تا بهجای پرداخت اجاره خانه، با صاحبخانه خود به توافقی تهاتری دست یابند! مثلاً در ازای اجارهبها، خدمات ساختمانی مثل رنگ کردن یا نظافت را تقبل کنند؟! افزون بر این، خاموش شدن چراغ چندین وزارتخانه و سازمان دولتی، شاخصهای اقتصادی آمریکا نیز را تحتالشعاع خود قرار داده است. بهعنوان نمونه، سقوط آزاد ارزش شاخصهای بازارهای بورس و اوراق بهادار آمریکا پیش از تعطیلات کریسمس در یک دهه گذشته بیسابقه بود و واکنش تند ترامپ را در پی داشت.
موارد پیشگفته را میتوان اینگونه خلاصه کرد که کاهش میزان محبوبیت ترامپ در دو سال سپریشده از ریاستجمهوریاش با قدرت گرفتن دموکراتها در مجلس نمایندگان و ریاست پلوسی بر آن، عوامل کلیدی و مهمی هستند که ازیکطرف، سیاستهای کلان ترامپ را به چالش کشیدهاند و ثانیاً چشمانداز سیاسی وی را در سایهای از ابهام قرار داده است. بهعبارتدیگر، رئیسجمهور آمریکا در انتخابات ۲۰۲۰ که پیشزمینه آن با انتخابات درونحزبی از سال جاری آغاز میشود، رقابتی بسیار جدی و نفسگیر را در پیش خواهد داشت.
یادداشت روزنامه کیهان نیز با عنوان «بوی توطئه بازیگران احمق» منتشر شده و در آن آمده است: با مرور خبرهای یکی- دو هفته اخیر درمییابیم که توطئهای با محوریت آمریکا در منطقه عراق و سوریه در حال شکلگیری است. آمریکا علیرغم قبول شکست نظامی و سیاسی در عراق در صدد به آشوب کشیدن عراق و سوریه است به این امید که از این نمد کلاهی برای او فراهم شود. واشنگتن با تألیف خواستههای ترکیه، کردهای عراق و داعش در صدد اجرای طرحی است که بدون آنکه هزینه چندانی متوجه آمریکا شود، طرح قبلی منطقه که به طرح آستانه موسوم بود و ایران و روسیه در کانون آن قرار داشتند را به بنبست بکشاند. در این خصوص خبرها و شواهد و تجزیه و تحلیلهایی وجود دارد:
حدود دو هفته پس از اعلام خروج آمریکا از سوریه، حدود ۱۰۰ کامیون حامل خودروهای زرهی، اسلحه، ابزارهای مهندسی و خودروهای «همفر» از پایگاه نظامی آمریکا واقع در مناطق شمالی دیرالزور به سمت استان حسکه سوریه حرکت کردهاند یک منبع وابسته به کردهای سوریه فاش کرد که این کامیونها از طریق گذرگاه «سیمالکا» به کردستان عراق میروند. پس از آن بود که «یحیی رسول» سخنگوی فرماندهی عملیات مشترک ارتش عراق دو روز پیش بطور ضمنی اعتراف کرد که این نقل و انتقالات با هماهنگی و حتی خبر مقامات عراقی صورت نگرفته است، او در عین حال برای توجیه برخورد انفعالی ارتش عراق گفت: «نیروهای آمریکایی پس از خروج از سوریه، ابتدا عازم اربیل و سپس به کشور خود و یا مکانهای دیگر میروند و از اربیل صرفاً بعنوان «نقطه گذار» استفاده مینمایند»! یحیی رسول همزمان از ورود قریبالوقوع نیروهای دیگر نظامی آمریکا به پایگاهی در جنوب استان الانبار خبر داد، ولی در عین حال افزود آنان در این منطقه باقی نخواهند ماند. همزمان با این مسئله دفتر بازرس کل وزارت کشور عراق در الانبار اعلام کرد در ۳۵ کیلومتری «الرمادی» مرکز استان الانبار، کامیون حامل مواد منفجره و لوازم یدکی نفربرها و تانکها را که آماده قاچاق به شمال عراق بودند، کشف و ضبط کرده است. جمع این خبرها بیانگر آن است که طی روزهای اخیر مقادیر زیادی سلاحها که در جنگ نزدیک کارآیی دارند به دو منطقه در شمال و جنوب عراق منتقل شدهاند.
روزنامه وطن امروز در یادداشت امروز خود با عنوان «بودجه پنهان دولت کجا هزینه میشود؟» آورده است: بر اساس آنچه قانون محاسبات عمومی مشخص کرده است، شرکتی که بیش از ۵۰ درصد سهام آن برای دولت باشد، اصطلاحاً شرکت دولتی نامیده میشود. شرکتهای دولتی بخش بزرگی از اقتصاد کشور را شامل میشوند بهنحوی که در لایحه بودجه سال ۱۳۹۸ تقریبا سهچهارم بودجه کل کشور به شرکتهای دولتی اختصاص یافته است.
گذشته از مجموعه ایراداتی که به نحوه بودجهریزی در کشور درباره شرکتهای دولتی وجود دارد و این امر باعث شده است تا بخش عمده اقتصاد کشور در قالب شرکتهای دولتی قرار گیرد، بدون آنکه بودجه آنها به تفصیل در لایحه بودجه ذکر شود و در مجلس به تصویب برسد و قابلیت نظارت موثر بر آن وجود داشته باشد، اما وجهه همت این یادداشت، بخش دیگری از داراییهای دولت است. دولت در کنار داشتن سهام بیش از ۵۰ درصدی شرکتها که باعث میشود آن شرکتها دولتی تلقی شوند، در بسیاری از شرکتها نیز از یک تا ۴۹ درصد سهام را در اختیار دارد. به این معنا، اگرچه در بعضی شرکتها دولت سهامدار عمده نیست که شرکت مزبور را به یک شرکت دولتی تبدیل کند، اما به هر حال سهام دولت در آن شرکتها نیز جزو داراییهای دولت محسوب شده و بابت در اختیار گرفتن آن سهام از سوی دولت هزینه شده است و در مقابل دولت در سود و زیان آن شرکتها نیز به میزان سهام خود شریک خواهد بود.
بر این اساس اگر بودجه را آنگونه که قانون محاسبات عمومی تعریف کرده است، برنامه مالی دولت برای مدت یک سال و حاوی پیشبینی درآمدها و برآورد هزینهها بدانیم، قطعاً سود و زیان دولت از سهامداری در بعضی شرکتها به میزان زیر ۵۰ درصد نیز، باید در بودجه متبلور شود. از همین رو است که بر مبنای همین منطق حقوقی، ردیف ۱۳۰۱۰۸ بودجه کل کشور به «سود سهام شرکتهای با سهم دولتی کمتر از ۵۰ درصد» اختصاص یافته است و این میزان در لایحه بودجه سال ۱۳۹۸ کل کشور به میزان ۵۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شده است.
روزنامه خراسان در قسمتی از روزنامه خود با عنوان «کنگره جدید، دنیای جدید!» چنین آورده است: کنگره صد و شانزدهم ایالات متحده آمریکا آغاز به کار کرد. پیش بینی میشود دوره دو ساله کنگره جدید یکی از جنجالیترین دورههای قانون گذاری سالهای اخیر در آمریکا باشد. جنجالهایی که بهانه اش فقط به موضوع تنظیم بودجه دستگاههای فدرال یا احداث دیوار مرزی با مکزیک محدود نیست. پیش بینی میشود دموکراتها با اتکا به اکثریت در مجلس نمایندگان و اقلیت پرشمار در سنا، تمامی طرحها و برنامههای دولت ترامپ را زمین گیر کنند تا شانس خود را برای پیروزی در انتخابات سال آینده افزایش دهند.
با این که چنین رویکردی همواره از سوی احزاب اپوزیسیون در آمریکا به کار گرفته شده است، اما این بار پروندههای متعدد سیاسی، مالی و اخلاقی ترامپ موجب شده است جدال میان کاخ سفید و کنگره بیش از پیش شدت یابد. برخی گمانه زنیها حکایت از آن دارد که در نهایت کلید استیضاح دونالد ترامپ در کنگره صد و شانزدهم زده شود. دیروز نیزمجلس نمایندگان آمریکا بی اعتنا به تهدید ترامپ به وتو، لایحه پایان تعطیلی دولت را با تامین بودجه چند نهاد دولتی تا ۳۰ سپتامبر تصویب کرد. مصوبهای که دو پیام و نتیجه را در بطن خود دارد: ۱- دموکراتها با قدرت و قاطعیتی آشکار به صحنه سیاست داخلی آمریکا بازگشته اند. ۲- این ترامپ نیست که همیشه در سورپرایز کردن دیگران حرف اول را میزند، حالا فرصتی شده تا ترامپ هم سورپرایز شود. بی دلیل نیست که نانسی پلوسی به ترامپ هشدار داد:"کنگره با ترکیب جدید، دنیای جدیدی برای وی به وجود خواهد آورد".
روزنامه ایران در سرمقاله امروز خود با عنوان «رویکرد تعاملی در بررسی لایحه بودجه» آورده است: آقای روحانی در سخنانی خطاب به مجلس از نمایندگان خواستهاند تا در بررسی لایحه بودجه آن را دستخوش تغییرات اساسی نکنند که دیگر به تعبیر برخی لایحه دولت قلب ماهیت شود. ایشان در اظهارات خود به درستی به این موضوع اشاره داشته که پاسخگویی نهایی درباره عملکرد بودجه در کشور برعهده دولت است و همچنین اصول ۵۲ و ۱۲۶ به نحوی مسئولیت دولت در تدوین و ارائه برنامه بودجه سالانه کشور را یادآور شده است.
این گزاره که لوایح دولت و از جمله موارد مهمتر و اساسیتر آنها یعنی لایحه بودجه سالانه باید به نحوی باشد که کاملاً مورد قبول دولت قرار گرفته و منطبق با برنامهها و اهداف آن تهیه گردد، گزارهای کاملاً درست است. به عبارتی دولت باید بتواند لوایحی را اجرا کند که منطبق با شعارها و اهدافش باشد و تغییر ریل این قوانین در مجلس در واقع اخلال در فعالیت دولت است. اما از منظری دیگر هم باید توجه داشت که اصول دیگری از قانون اساسی و همین طور مواد مختلف قوانین عادی کشور نیز نقشی تعیین کننده و حقی مسلم را برای مجلس در تصویب لوایح قایل است.
نظام سیاسی و حقوقی کشور ما یک نظام نیمه پارلمانی و نیمه ریاستی است که در آن شاید دولت مانند نظامهای ریاستی معمول دنیا دارای قدرت مطلق و دست بالا نباشد. به طور مثال کمتر نظام ریاستی سراغ داریم که مانند کشور ما سرنوشت وزرا تا این اندازه در اختیار مجلس باشد. همچنین از سوی دیگر هم هر چند به لحاظ حقوقی ما دارای مجلسی قدرتمند هستیم، اما قدرت آن به اندازه نظامهای پارلمانی معمول دنیا نیست که مجالس در آنها اولین و آخرین قدرت تعیین کننده سرنوشت کل دولت باشد.
روزنامه آرمان امروز در یادداشت امروز با عنوان «دولت تسخیرشده؟!» آورده است: واقعیت این است که باید در چارچوب یک اقتصاد سیاسی به این پرسش، پاسخ داد که «چرا بهرغم پایین آمدن قیمت ارز که اصلیترین عامل افزایش قیمت کالا و خدمات در کشور بود، به کاهش دیگر کالاها منجر نشد» و آن را در نظم اقتصاد سیاسی کشور جستوجو کرد. وقتی هنوز بسیاری از کالاهای دولتی - غیر از کالاهایی که ظاهرا توسط بخش خصوصی ارائه میشوند- و کالاهایی که توسط خود بخش دولتی ارائه میشود با افزایشهای غیرقابل توجیه روبهرو هستند.
ازجمله درحوزه هواپیمایی و پروازهای خارجی که عملا با قیمتهای ارز ۲۰ هزار تومانی افزایش پیدا کردهاند. یعنی ناکارآمدی یک دستگاه دولتی را از جیب مردم و مصرف کنندگان تامین میکنند یا قیمت کالاهای بخش قابل توجهی از شرکتهای خودروسازی، پتروشیمیها، فولادیها و معادن که اغلب کالاها و نهادههایشان باید با قیمتهای دولتی تعیین شود و اغلب هیات مدیرههایشان دولتی هستند، ولی قیمت خدمتشان بهطور بیسابقهای افزایش پیدا کرده و کالاهایشان بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصد افزایش داشته است. درحالی که اگر دولت عزم جدی برای کاهش قیمتها داشته باشد، علیالاصول باید از کالاها و خدماتی که خودش بر آنها نظارت و کنترل کافی دارد، آغاز کند.
روزنامه سیاست روز در یادداشت امروز با عنوان «راهکار پایانی» آورده است: افغانستان سرزمینی است که میتوان گفت: از زمان جدایی از ایران دیگر روی آرامش ندیده است. زمانی اشغالگری انگلیسیها، زمانی جنگ داخلی و سپس حمله ارتش سرخ شوروی و سپس جنگ داخلی و طالبان و در ۱۷ سال اخیر نیز حضور نیروهای آمریکایی شرایطی بحرانی را بر این کشور رقم زده است.
برخی گزینه افزایش نیروهای غربی در این کشور را مطرح میسازند و بر این ادعایند که افزایش نیروهای ناتو و آمریکا میتواند زمینهساز برقراری امنیت شود. این ادعا در حالی مطرح شده که کارنامه ۱۷ سال حضور این نیروها در افغانستان نشان میدهد که آنها نه تنها کارکردی برای برقراری امنیت ندارند بلکه خود عامل بحرانهای بیشتر هستند.
عدهای نیز بر لزوم رویکرد به روند داخلی سیاسی تاکید دارند. آنها بر این عقیدهاند که مشکل اصلی افغانستان عدم انسجام سیاسی است که محور آن را نیز تقابل گروههای قومی و طایفهای با دولت مرکزی تشکیل میدهد. بررسی روند تحولات افغانستان نشان میدهد که این راهکار در کنار برخی مولفههای منطقهای و جهانی میتواند تحقق بخش این مهم باشد. بر این اساس بسیاری بر لزوم مذاکره میان طالبان و دولت مرکزی تاکید دارند. مذاکره که میتواند در قالب برخی تقسیم قدرتها و نیز مقابله واحد با داعش و البته اشغالگران باشد.
روزنامه صبح نو در یادداشت امروز با عنوان «آتش به خرمن اصحاب فتنه ۸۸» آورده است: یک بار دیگر معلوم شد، فتنه ۸۸، یکی از جدیترین و عمیقترین فتنههای چهل سال اخیر بوده است.
فتنهای که همچنان ناگفتههای بسیاری دارد و روشنگری و تبیین درباره آن ضروری و لازم است.
روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود با عنوان «درسهای عاشورایی!» چنین آورده است: خروج مفتضحانه آمریکا از کشور مسلمان سوریه، بیتردید، پیروزی بزرگی برای ملت این کشور و درمجموع کلیت جبهه مقاومت اسلامی در سطح منطقه بهشمار میآید.
یادمان نمیرود که هفت سال پیش همزمان با بروز اغتشاشات در سوریه، دول مرتجع عربی سادهانگارانه و شتابزده، در صف اول دولتهایی قرار گرفتند که در تخاصمی آشکار، دیپلماتهای خود را از خاک سوریه بیرون کشیدند، زیرا تصور میکردند کار دولت قانونی سوریه، بهدست جریان تکفیر بهزودی یکسره میشود. دیری نپائید که دوسوم سوریه به تصرف تروریستهای تکفیری که از ناحیه اروپائیان و مرتجعین منطقهای پیکارجو نامیده میشدند، درآمد. نفس دمشق به شماره افتاده بود. عناصر تکفیری به چند ده متری کاخ ریاست جمهوری سوریه رسیده بودند و اگر نبود خلاقیت و درایت سپاه مقتدر و افتخارآفرین پاسداران انقلاب اسلامی و فداکاری وفاداران به دولت سوریه، دمشق سقوط میکرد.
بهیقین با سقوط دمشق و تسلط تکفیریان هدف حمایت رژیم صهیونیستی و آمریکا، مرزهای لبنان و عراق با تهدیدی بسیار جدی مواجه میشد و خیلی زود سراسر این دو کشور نیز به تصرف تکفیریها درمیآمد و این بهمنزله سقوط جبهه مقاومت، تضمین امنیت مرزهای فلسطین اشغالی، محاصره گروههای جهادی فلسطین و لبنان، انزوای تفکر جهادی و تهدید مستقیم مرزهای ایران اسلامی معنا میشد! اما هرگز به لطف خدای مهربان چنین نشد.
روزنامه جوان هم در یادداشت امروز خود با موضوع «وهابیون تشنه به خون نفت» آورده است:آرامکو در میان مردم نماد یک تبعیض بزرگ در عربستان است که ورود به آن به معنای خلاصی از محدودیتهای آزاردهنده و سرکوب احساساتی است که جوانان عربستان را آزار میدهد. کمتر شهروند سعودی را میتوان یافت که آرزوی اشتغال در شرکت نفتی آرامکو را نداشته باشد، شرکتی که خارج از قواعد مذهبی و دینی وهابیون است و حاکمان آل سعود، این شرکت و کارکنانش را از اغلب محدودیتهای رایج در جامعه سعودی مستثنی کردهاست تا خیالشان از ثبات انباشت ثروت آسوده باشد.
چرا آرامکو برای جوانان یک مدینه فاضله است؟
در میان همه شهرهای عربستان، ظهران شهری شیطانی شناخته میشود، البته از نگاه روحانیون عربستان. مقر اصلی آرامکو شهری است با معماری امریکایی، سینماهای جذاب و کلاسهای درسی که به فرزندان کارکنان انگلیسی میآموزد. حاکمان سعودی حساب آرامکو را از کشور جدا کردهاند. تا سال ۲۰۰۲ اداره مدارس دخترانه بر عهده وهابیون و پلیس مذهبی بود. در سال ۲۰۰۴ یکی از مدارس دخترانه آتش گرفت و ۱۴ دختر مقطع راهنمایی، بدون حجاب از آتش گریختند، ولی پلیس مذهبی به دلیل آنکه حجاب نداشتند، آنها را به مدرسه برگرداند تا خبر آتش گرفتن ۱۴ دانشآموز، جامعه عربستان را خشمگین کند. از آن روز به بعد پادشاه عربستان دستور داد اداره مدارس دخترانه از وهابیون گرفته و به وزارت آموزش این کشور تحویل شود.
در چنین فضایی، آرامکو یک بهشت برین است؛ زنان سعودی در ظهران از امکاناتی استفاده میکنند که آرزوی دیگر جوانان سعودی است. در سال ۲۰۰۸ که ملک عبدالله دستور ساخت دانشگاه علم و صنعت را داد، ۳/۵ میلیارد دلار برای ساخت آن هزینه شد و وقتی گفته شد این دانشگاه، نخستین دانشگاه مختلط عربستان است و سینما در آن احداث خواهد شد، وهابیون دست به اعتراضات گستردهای زدند، اما پادشاه برای آنکه بتواند فضای سنتی – مذهبی عربستان را از این دانشگاه دور نگه دارد، در دستور دیگری اداره این دانشگاه را به آرامکو سپرد. در واقع با ورود آرامکو به این غائله، دیگر هیچ اعتراضی شنیده نشد.