آلمان روی ریل بحران سیاسی؛ از شوک فروپاشی کابینه تا پیامدهای پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا
پارلمان آلمان درپی فروپاشی دولت ائتلافی این کشور جلسه رای عدم اعتماد را در ماه دسامبر (آذرماه) برگزار خواهد کرد و انتخابات پیش از موعد نیز برای ماه فوریه ۲۰۲۵ (اسفند ماه) برنامهریزی شده است
ائتلاف حاکم در آلمان زمانی از هم پاشید که اولاف شولتز، صدراعظم این کشور، وزیر دارایی را به دنبال اختلاف نظر در مورد چگونگی احیای اقتصاد برکنار کرد.
فروپاشی ائتلاف به دنبال چند هفته اختلافهای داخلی درباره چگونگی تقویت اقتصادی که تا همین اواخر بهعنوان قدرت اقتصادی اروپا به حساب میآمد، رخ داد.
اقتصاد آلمان در دو سال گذشته درپی همهگیری ویروس کرونا، جنگ در اوکراین و برخی موضوعهای دیگر در حال کوچک شدن بوده است و ائتلاف متفرق شولتز نتوانست راهی به جلو در برخی از مسائل کلیدی پیدا کند.
انتظار میرود شولتز رای اعتماد پارلمان را از دست بدهد، که سپس مسیر را برای انتخابات پارلمانی پیش از موعد هموار میکند.
در صورت شکست شولتز، فرانک والتر اشتاین مایر، رئیسجمهور آلمان، ۲۱ روز فرصت دارد تا پارلمان را منحل کند. او پیش از این اعلام کرده است که این کار را انجام خواهد داد.
انحلال پارلمان یک امر رسمی در روندی است که در نهایت منجر به انتخابات جدید میشود.
در همین رابطه عابد اکبری، کارشناس مسائل اروپا، در گفتوگو با میزان به تشریح رویدادهای اخیر در آلمان و چالشهای پیش روی دولت این کشور پرداخت.
ریشه مشکلات در دولت آلمان
اکبری گفت: ریشه مشکلات اقتصادی که به فروپاشی دولت آلمان منجر شده مسائل اقتصادی است که از ابتدای سال ۲۰۲۴ در بوندستاگ (پارلمان آلمان) بین نمایندگان احزاب مختلف وجود داشت و شکل گرفته بود.
وی با اشاره به اینکه شولتز سیاست انضباط اقتصادی را دنبال میکرد، اظهار کرد: شولتز این سیاست را دنبال میکرد تا بتواند از محل صرفهجوییهایی که در هزینههای مختلف میتواند انجام دهد، برخی پروژهها از جمله حمایت مالی از اوکراین را تامین مالی کند.
کارشناس مسائل اروپا با تاکید بر اینکه موضوع انضباط مالی بر روی دیگر حوزههای اقتصاد آلمان اثر میگذاشت، بیان کرد: بهعنوان مثال احزاب دیگری که دولت ائتلافی شولتز را همراهی میکردند با انگیزههای عمدتا پوپولیستی و جلب رای، از سیاستهای وی انتقاد کردند و این شکافها تا حدی عمیق شد که در ماه سپتامبر گذشته (شهریور ماه) هفتهنامه اشپیگل در صفحه نخست خود طرحی را منتشر کرد که نشان میداد هریک از بخشهای دولت ائتلافی آلمان مسیر خود را میروند و حتی اشپیگل از این عنوان استفاده کرده بود که احزاب دولت ائتلافی آلمان تنها از واهمه تهدیدهای مشترک در کنار یکدیگر باقی ماندهاند.
وی یادآور شد: از ماه سپتامبر تاکنون نیز این دولت ائتلافی بهطور نسبی ادامه یافت تا اینکه احزاب نتوانستند به ائتلاف ادامه دهند و دولت آلمان فروپاشید.
دونالد ترامپ؛ عاملی برای قدرتگیری جریانهای راست افراطی در اروپا
اکبری با اشاره به سناریوهای پیش رو برای آلمان پس از فروپاشی دولت و احتمال قدرتگیری راست افراطی گفت: رشد جریانهای راست افراطی در اروپا را در یک روند ۱۰ ساله اگر بخواهیم بررسی کنیم یک روند صعودی بوده است، اما روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا کاتالیزود یا یک شتابدهندهای بود برای اینکه جریانهای راست افراطی بتوانند با قدرت بیشتری فعالیت کنند و کمی هم مقبولیت آنها و ارتباط با فعالیتهای آنها بیشتر شد.
کارشناس مسائل اروپا با بیان اینکه دولت ترامپ الهامبخشی برای جریانهای راست افراطی در اروپا بود، تصریح کرد: با توجه به پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، پیشبینی این است که شوکی به جریانهای راست افراطی بهویژه در آلمان وارد شود.
اکبری با اشاره به جریانهای راست افراطی در آلمان بیان کرد: جریان راست افراطی در آلمان یعنی حزب آلترناتیو برای آلمان بهشدت افراطی است، بهگونهای است که حتی راست افراطی در فرانسه به ریاست مارین لوپن، نیز در برخی موارد انتقادهایی را به رویکردهای بهشدت افراطگرایانه این حزب دارد و تا این حد راست افراطی آلمان با دیگر کشورهای اروپایی متفاوت است.
کارشناس مسائل اروپا با یادآوری این که دولت دوم ترامپ این شوک را به جریانهای راست افراطی در اروپا و بهویژه آلمان وارد خواهد کرد، تاکید کرد: نظرسنجیهایی که در روزهای اخیر در آلمان برگزار شده نشان میدهد که حزب آلترناتیو برای آلمان با کسب ۲۰ درصد از آرا دومین حزب با بیشترین رای بهشمار میرود و به طور طبیعی با این میزان مقبولیت میتواند تاثیر بسیار زیادی در امتخابات داشته باشد، هرچند پیش بینی نمیشود که دیگر احزاب ائتلافی بخواهند با این حزب وارد تعامل شوند، اما تاثیری که اینها میگذارند تاثیر جدی خواهد بود و احنمالا آلمان با چالش بسیاری مواجه خواهد شد و بی ثباتی در دولت جدید آلمان با هرگونه پیروزی و چینش آرا جدیتر خواهد بود.
جنگ اوکراین، دولت ترامپ و چالشهای پیش رو برای آلمان
اکبری درباره اختلافهای احتمالی میان دولت دوم دونالد ترامپ و آلمان، بیان کرد: مسئله اوکراین برای آلمان به یک جنگ حیثیتی تبدیل شد و بعد از آمریکا، آلمان بزرگترین تامینکننده مالی و نظامی اوکراین در این جنگ است و این حمایتها در یک سال گذشته به اوج خود رسید، اما بعد از پیروزی ترامپ و حتی در زمان کارزار انتخاباتی وی، براساس وعدههایی که داده و پیشبینیهایی که میتوان انجام داد، روند نزولی حمایت آمریکا از اوکراین ترس و واهمهای را در میان مقامهای آلمانی ایجاد کرده است، از این حیث که از این پس بهتنهایی باید بار مالی اوکراین را به دوش بکشند.
- بیشتر بخوانید:
- پیامدهای زلزله سیاسی در آلمان
- مواجهه شولتس با مخالفت درونحزبی برای نامزدی در انتخابات زودهنگام آلمان
وی با اشاره به اینکه حمایتهای آمریکا از اوکراین بهزودی متوقف نخواهد شد، بیان کرد: این امر طی روندی صورت خواهد گرفت که خیلی هم کوتاهمدت نخواهد بود، اما از نظر روانی این شوک به جامعه آلمان وارد شده که بار مسئولیت این حمایت را به دوش بکشند و یا با تهدید دائمی روسیه که بهصورت اغراقآمیزی درباره آن صحبت میکنند، ادامه دهند.
بحران اوکراین در آینده نزدیک پایان نمییابد
اکبری با اشاره به اینکه بحران اوکراین بهزودی و دستکم در یک سال آینده پایان نخواهد یافت، بیان کرد: مسئله اوکراین برای اروپاییها مانند یک دمل چرکینی است که هر چقدر هم بخواهند برای آن طرح درمان داشته باشند، به این زودیها از عوارض و آسیبهایی که وجود داشته، رهایی پیدا نمیکنند.
حمایت همهجانبه آلمان از رژیم صهیونیستی
کارشناس مسائل اروپا با اشاره به حمایتهای همهجانبه آلمان از رژیم صهیونیستی، بیان کرد: آلمانیها و یا غربیها روایتی را از جنگ جهانی دوم و حوادث بین دو جنگ دولت نازی در آلمان ساختند و تولید کردند که براساس این روایت وانمود شده که جنایتهای زیادی علیه یهودیها اعمال شده است و اکنون باید تا سالها این موضوع جبران شود.
اکبری با اشاره با اینکه اکنون نسل جدید آلمان این حمایت را به چالش کشیده است، گفت: امروز «نسل زِد» آلمان تعریف دیگری از تاریخ دارد و مفاهیم تاریخ بین دو جنگ آلمان را به شکل دیگری میبیند و این برای دولت آلمان یک چالش جدی بهشمار میرود.
انتهای پیام/