یک بازیگر تئاتر: نمایش ایرانی رابطه تنگاتنگی با مخاطب دارد
خبرگزاری میزان - آرام نیکبین بازیگر نمایش «هاگیرواگیر» نوشته سهیل ملکی و کارگردانی مریم باقری درباره تجربه حضورش در یک نمایش ایرانی گفت.
وی درباره نقش کوتاه خانوم، همسر موچول میرزا در گفتوگو با میزان گفت: خانوم، عروس کوچک خانوادهای فرودست است. خانوادهای که سعی دارند به دربار شاهی راهی یابند. او به صورت مادرزاد دچار انحنای ستون فقرات است که فیگور کمیکی به وی میبخشد.
نیکبین ادامه داد: خانوم سعی دارد متجدد به نظر برسد اما سادگی و بلاهتش از او یک شخصیت کمدی ساخته است، او با جاری و مادر شوهرش زندگی می کند و رفاقت و رقابتهایش با جاری لحظات شیرینی را رقم میزند.
این هنرمند بیان کرد: بعد از بیش از سی اجرای صحنهای، این اولین تجربه من در زمینه نمایش سنتی ایرانی است. بنابراین چالش.های پیش رو برای رسیدن به نقش بسیار بود. هرچند به لحاظ تئوریک ویژگیهای تئاتر ایرانی را میشناختم ولی مواجهه با نقش این نمایش، ضمن جذابیت.های فراوان دشوار بود. باید ذهنم را از همه نقشهای گذشته کاملا پاک میکردم و به لحاظ بیان و حرکات بدن، کاملا قوانین تئاتر ایرانی را در قالب نقش ارائه میکردم.
این بازیگر اظهار کرد: ما به ازای اینگونه کاراکترها در دنیای واقعی کمتر از کارهای رئالیستی است چون نوعی اغراق و شیرینی ناشی از بلاهت در رفتار آنها دیده میشود، در عین حال نباید به شخصیت صددرصد فانتزی تبدیل شود و در مرز بین رئال و فانتزی گذشتن کار دشواری بود.
وی ادامه داد: مهمترین چالش انتخاب لحن و بیان برای شخصیت بود که در دورخوانیها، هر بار اتود جدیدی میآوردم که درنهایت با کارگردان به یک تعامل مشترک رسیدیم. بعد ویژگی بدنی او که انحنای ستون فقرات بود را به کاراکتر اضافه کردم که این خودش چالشهایی داشت، نزدیک به سه ساعت در تمرینها باید به یک سمت کج بودم و ضمن اینکه فعالیت بدنی زیادی هم دارد و مانند یویو دائما به اینطرف و آنطرف میرود. بنابراین مجبور بودم هر روز قبل از تمرین با حرکات کششی بدنم را گرم کنم و بعد از تمرین درد ناشی از کج بودن را با حرکات اصلاحی کاهش دهم. بعد از جا افتادن بیان و اکت بدنی و تایید کارگردان، کم کم با راهنمایی ایشان و باقی بزرگواران همکار که از اساتید و پیشکسوتان تئاتر ایرانی بودند، ویژگیهای شخصیتی را به نقش اضافه کردم که در طول تمرینات به قوام رسید. هرچند، قضاوت نهایی با مخاطب است که نقش چگونه درآمده، ولی چالشهای سخت و شیرینی را از سر گذراندم. امید به آنکه در ایفای نقش موثر بوده باشد.
نیکبین گفت: تا پیش از این به عنوان یک فعال هنری تماشاگر آثار ایرانی بودم، همیشه شیفته هیجان و شور و شعفی بودم که از تماشای اینگونه آثار در من ایجاد میشد. لیکن ایفای یک نقش در این نمایش، دنیای شگفتانگیزی را در مقابل دیدگانم گشود، اینکه چقدر مخاطب به اینگونه کارهای شادی آور نیاز دارد با چه همذاتپنداری گاها کاراکترها را دنبال میکند و برخلاف آنکه در نظر بعضیها نمایش ایرانی ساده و به دور از محتوی عمیق است، اتفاقا بشدت لایههای پنهان آن را در مییابد و در میان شلیک خندههای گاه و بیگاه به فکر فرو میرود.
وی با بیان اینکه نمایش ایرانی بشدت وابسته به مخاطب است، توضیح داد: گروتفسکی مخاطب را یکی از ارکان اصلی اجرا میداند و من در نمایش ایرانی کاملا آن را درک کردم. در واقع ما در نمایش ایرانی برای مخاطب اجرا نمیکنیم، بلکه با او اجرا میکنیم و این روح سیال میان بازیگر و تماشاچی و بداههپردازیهایی که در لحظهگویی از جانب مخاطب و آمبیانس صحنه به بازیگر الهام میشود، خود نشان از رابطه عمیق مخاطب- اجراگر، در نمایش ایرانی دارد. بنابراین به گمان من با کمی همراه شدن در زمینه متن و نوع بداههپردازیها میتواند مخاطب همه نسلهای زمانه خودش را همراه کند.
این هنرمند افزود: نمایشهای سنتی در همه کشورهای پیشگام تئاتر از ارج و مرتبه بالایی برخوردارند و به عنوان یکی از مفاخر باستانی کشورشان همچنان پویا و در حال رشد است. در واقع نمایش سنتی، بخشی عمده ویژگیهای فرهنگی یک جامعه را داراست که در سادهترین شکل ممکن بیان میکند.
وی در پایان گفت: در ایران متاسفانه خوانش نادرستی گاها از سوی برخی نهادها و افراد حتی آکادمیک در زمینه نمایش ایرانی، به مهجور ماندن این نمایشها دامن زده است. لیکن نسل جدیدی با رویکردهای متفاوت و تلفیق انواع نمایش ایرانی در چندسال اخیر ظهور کرده، که امید این را میدهد این سرمایه ملی و هویت هنریمان رفته رفته جایگاه خود را در میان انواع اجراها به دست آورد.
لیکن حمایتهای دولت و نهادهای مدیریتی و البته هنرمندان عرصه تئاتر در نیل به این هدف بسیار حائز اهمیت است.
انتهای پیام/