استقلال مدل ۱۴۰۳؛ آماری که نوید فصلی ترسناک را میدهد/ سایه ناکامی از روی آبیپوشان کنار نمیرود
خبرگزاری میزان - تیم فوتبال استقلال جمعه گذشته یکی دیگر از روزهای سخت خود را پشت سر گذاشت و با شکست ۲ بر صفر مقابل تراکتور در خانه، متحمل پنجمین باخت فصل خود شد تا پس از پایان هفته دهم استقلالیها با این شکست پایینتر از سیزده تیم دیگر در رده چهاردهم جدول قرار بگیرند.
آبیپوشان فصول پر فراز و نشیبی را طی سالهای گذشته تجربه کردهاند، اما این یکی با همه فرق میکند. استقلالیها در شرایط بحرانی قرار گرفتهاند به طوری که طی ۵ بازی گذشته ۴ باخت پی در پی را متحمل شدهاند؛ آماری که در ۲۰ سال گذشته سابقه نداشته است! استقلال هیچگاه در تاریخش در ۴ دیدار رسمی متحمل شکست پیاپی نشده بود. این برای نخستین بار است که آبیپوشان در ۳ بازی متوالی با اختلاف بیش از یک گل تن به شکست میدهند که در نوع خود برای یک تیم پرافتخار قابل تأمل است.
آماری که هر ۲۰ سال یکبار رخ میدهد!
آبیها پیش از این تنها یک بار چنین آماری را تجربه کرده بودند؛ فصل ۸۲-۱۳۸۱ یکی از بدترین فصول تاریخ استقلال بود که این تیم در چند مقطع چنین آماری را از خود به جای گذاشته بود. استقلالیها در آن دوره پس از آنکه از سایپا شکست خوردند، در جام حذفی برابر سپاهان بازنده شدند. بعد از آن مسابقه، استقلال با نتیجه ۳ بر صفر بر ذوب آهن غلبه کرد، اما در هفته بعد در دربی بازنده شد و هفته بعد هم از همنام اهوازی خود شکست خورد تا آمار ۴ شکست در ۵ بازی برای این تیم ثبت شود. آبیپوشان در هفته پایانی لیگ مغلوب فجرسپاسی شدند تا آمار ۴ شکست در ۵ بازی برای این تیم ثبت شود.
در فصل ۹۸-۹۹ آبیپوشان در ۴ بازی از ۱۲ امتیاز تنها ۲ امتیاز کسب کردند و طی ۴ مسابقه از کسب پیروزی محروم ماندند. فصل ۹۳-۹۴ هم همین اتفاق افتاد؛ جایی که امیر قلعهنویی به عنوان سرمربی استقلال روی نیمکت حضور داشت و طی ۵ بازی از ۱۵ امتیاز ممکن تنها ۳ امتیاز کسب کردند. آنها در این مقطع از ۵ بازی ۳ مساوی و ۲ باخت کسب کردند که آمار غیرقابل قبولی بود. یک دهه گذشته در آغاز فصل ۹۳ استقلالیها در ۳ بازی پی در پی مقابل نفت تهران، فولادخوزستان و ذوب آهن تن به شکست دادند، اما هیچکدام به فضاحت عملکرد این دوره استقلال نبوده است.
اتفاقاتی که در اولین دوره خصوصی شدن باشگاه رخ میدهد!
آنچه مشخص است این است که استقلال تحت هدایت نکونام به یک ویرانه تبدیل شد و عملکرد مدیران این تیم تیر خلاصی بر پیکره آبیپوشان بود. این اتفاقات در یک دهه گذشته برای آبیپوشان به کرات رخ داده و هر دفعه استقلال با خوش شانسی و حمایت هواداران از لبه پرتگاه گذشته است. جایگاهی که اکنون برای استقلال ثبت شده نتیجه سوء مدیریت و دخالت افرادی است که هیچ اطلاعات فنی ندارند و تنها برای جیب خودشان دست روی اسپانسرهایی میگذارد که جلوه پیراهن استقلال را از بین ببرد و این نشان میدهد که احساسات هواداران برای مالک این باشگاه پشیزی ارزش ندارد؛ این موضوع را میتوان در مصاحبههای شهریاری علیالخصوص پس از دیدار با پرسپولیس به وضوح مشاهده کرد.
در اینکه بازیکنان مقصر این وضعیت اسفبار در تیم هستند و سهم کمی هم ندارند، شکی نیست، اما ریشه این مشکلات قطعاً عدم ثبات مدیریتی در این باشگاه است. اگر بحث مربوط به حواشی بوسنیاییها و یا حتی نیاوردن دستیار و بدنساز معتبر برای باشگاه در حساسترین مقطع را کنار بگذاریم؛ ۲ عامل، مدیریت باشگاه را در این مسئله دخیل میکند.
سردرگمی؛ بیاحترامی به کادرفنی و قهر و درگیری
زمانی که جواد نکونام جایگاهش را در تیم استقلال از دست داد هواداران جبهه برگشت ناپذیری مقابل او گرفتند. زمانی که تیم استقلال در هفته سوم مقابل استقلال خوزستان تن به شکست داد؛ هیئت مدیره استقلال ۲ راه حل داشتند و آن هم این بود که یا تیم را به آرامش دعوت کنند و مقابل حواشی پشت کادرفنی بایستند و یا سریعاً حکم به برکناری نکونام بدهند، اما مدیران باشگاه راه سوم را انتخاب کردند که در نوع خود عجیب و غریب بود.
آنها نهتنها به تیم آرامش ندادند، بلکه زمانی که همه به جان یکدیگر افتاده بودند سکوت کردند و در خفاء به دنبال مربی بودند و دقیقاً زمانی که نتوانستند مربی با شرایط مناسب را پیدا کنند سکوتشان را شکستند و در تمرین حاضر شدند و حمایتشان را از نکونام اعلام کردند. این خود دلیلی بر غیرحرفهای بودن مدیران استقلال است.
اشتباه دوم دقیقاً جایی بود که جواد نکونام استعفای خود را اعلام کرد. مشخصاً مثل تمام تیمهای حرفهای باید با این درخواست موافقت شود و هدایت تیم به صورت موقت و کوتاه به دست یکی از دستیاران سپرده شود (کاری که منچستریونایتد زمان برکناری تنهاخ انجام داد و سریعاً آموریم را به عنوان سرمربی جدید انتخاب کرد). مدیران استقلال سهراب بختیاریزاده را انتخاب کردند و پس از نتیجه گرفتن مقابل هوادار سعی داشتند او را در دل هواداران جای کنند، اما این یک تخریب بزرگ برای پیشکسوت آبیپوشان بود، چرا که پس از آن نهتنها نتایج استقلال به دلیل حواشی بیرون از گود سینوسی شد؛ بلکه زمان زیادی از دست رفت و با این بهانه که «وقت نداریم و بازی تا السد را هم بمان» زمان زیادی از دست رفت، تا اینکه بعد از شکست با ذوبآهن مربی را آوردند که از ابتدا آزاد بوده و میتوانستند خیلی زودتر از او رونمایی کنند، اما به دلیل تصمیمات اشتباه بیش از ۲۰ روز زمان از دست رفت و چند بازی فدای سوء مدیریت این افراد شد.
در استقلال هرکس برای خودش مدیر است
و اما نکته بزرگ ماجرا که ذره ذره به چشم میآید حضور یک متخصص والیبال در هیئت مدیره باشگاه استقلال است که جایگاه خوبی (باتوجه به مصاحبههای وی مبنی بر پرسپولیسی بودن) بین هواداران استقلال ندارد و حضور او در استقلال مشخص نیست دقیقاً به چه منظور بوده است. انتخابهای غلطی که همه دست به دست هم دادند تا چنین شرایطی به وجود بیاید.
در آخر با این تفاسیر موسیمانه تغییراتی را در تیم استقلال ایجاد کرده که در شکل بازی بازیکنان میشود فهمید، اما مشخص است که بازیکنان انگیزه و روحیه لازم برای بازی کردن را ندارند و هرچقدر هم بازیکنان فعال باشند، نبود یک مهاجم از آنها یک جنگجو بدون اسلحه میسازد که باید به مصاف حریفان بروند.
به دلیل نداشتن قدرت گلزنی مهاجمان، بازیکنان میانی و حتی مدافعان مجبور میشوند کمی جلوتر بروند و این موضوع را در اکثر بازیها دیدهایم که دفاع استقلال با مشکل مواجه بوده. این موضوع که تغییرات مدیریتی و برکناری برخی اشخاص در هیئت مدیره میتواند استقلال را نجات دهد به یک سوال حل نشدنی تبدیل شده که دقیقا چه کسانی میتوانند ناجی استقلال زخمی باشند.
انتهای پیام/