َکودکان روز نمیخواهند، حمایت میخواهند
خبرگزاری میزان - به کودکانی نگاه کنید که در غزه و لبنان و در گذشته نه چندان دور در عراق و سوریه بدون هیچ گناهی مبتلا به جنگی بودند که صهیون و داعش بازیگر اصلی آن بوده و به غیر از نسلکشی نام دیگری نمیتوان برای این کشتار در نظر گرفت.
این کودکان بدون هیچ گناهی و فقط به دلیل زیاده خواهی گروهی افراط گرای صهیونیستی و غرب، گرفتار حضور در جنگ و عواقب آن شده اند. قطعا روایت کشتار و قتل عام این کودکان که شمار آنها طی یکسال در غزه به بیش از ۱۷ هزار نفر میرسد، یک عزم جدی میخواهد. عزمی فرهنگی، هنری و سینمایی که بتواند به درستی و بدون اشاره مستقیم و در متن به این جنایات اشاره کند تا مردم به درستی با چهره کریه صهیونیستها و حامیان آنها در جهان آشنا شوند.
اگر مدیران فرهنگی و سینمایی ما به این حرف استناد میکنند که مثلا با توانایی و ابزار سینمایی امروز ایران نمیتوان با کمپانی مثل دیزنی رقابت کرد، کاملا در اشتباه هستند، چون اگر طهرانی مقدمها با این تفکر پیش میرفتند، امروز این اقتدار در عرصه صنعت موشکی و هوا و فضا نصیب ایران نمیشد.
جشنواره کودک و نوجوانی که میتوانست الگو باشد
در کشور ما و به مناسبت روز و هفته کودک جشنوارهای در حال برگزاری است که سالها قدمت و اعتبار دارد، اما چند سالی است که این جشنواره به دلیلعدم برگزاری درست و نبود فیلمهایی با معنا و خوب برای کودکان (نه درباره کودکان) به گِل نشسته و نمیتواند خود را از این مردابی که حاصل تفکر مدیران و دبیران گذشته این جشنواره است، نجات دهد.
جشنوارهای که روزگاری جزو برندهای جشنوارههای کودک و نوجوان در جهان بود، امروز به دورهمی تبدیل شده که نهایت فعالیتش در حوزه برون مرزی ثبت قرارداد با سینماگران عمانی و کشورهای از حاشیه خلیج فارس است که تاکنون حتی یک فیلم سینمایی هم تولید نکرده اند. البته این قراردادها هم به صورت فرمالیته و صوری است. در سینمای داخلی هم بهترین فیلم امروز حوزه کودک و نوجوان و حاضر ئر جشنواره بین المللی کودک و نوجوان اصفهان فیلم سینمایی «ببعی قهرمان» است که آن هم زحمتش به گردن نهادهایی بوده که اصولا برای تولید فیلم در حوزه دیگر و با استراتژی دیگری تشکیل شدهاند.
حال و روز امروز کودکان و فرزندان ایران در حوزه سینما و تلویزیون و دیگر مدیومها، کودکانی است رها شده در فضای شبکه نمایش خانگی که در کنار سریالهای خارجی «سگهای قهرمان» و «دختر کفشدوزکی«؛ سریالهایی چون «زخم کاری» و «داریوش» و «جوکر» و… را هم میبینند و با واژگان و رفتارهایی آشنا و روبهرو میشوند که شاید پدر و مادر این کودکان هم استفاده از این نوع رفتارها، واژهها و شوخیهای جنسی غریبه است.
حوزه فرهنگ در سالهای اخیر در یک خلسهای گیر افتاده است که باید با طرح و برنامه ریزی آن را از این خلسه، چاله، مرداب و یا هر چیز دیگری نجات پیدا کند.
رهبر انقلاب بارها و بارها بر تربیت و فرهنگسازی برای این کودکان تاکید کردهاند اما مسئولان فرهنگی کشور عملا نه طرحی دارند و نه ایدهای که براساس آن طرح و پروژهای راهبردی تعیین شود تا کودکان با فرهنگ ایران اسلامی بزرگ شوند نه با فرهنگی که هیچ قرابتی به فرهنگ، سنت، قدمت و دین ما ندارد.
همانطور که در فضای مجازی دچار «ولنگاری» هستیم، در موضوع آموزش و تربیت کودکان نیز اوضاع به همین منوال است و تنها باید معجزهای رخ دهد تا نسل کودک امروز ایرانی که هیچ شناختی از کشور و فرهنگ خود ندارد، وارد جامعه شود و با تضادهایی روبهرو شود که در دوران کودکی هیچ آگاهی نسبت به آن نداشته است. قطعا این تضادها تبعات بسیاری را در پی خواهد داشت، همانطور که در سالهای اخیر شاهد آن بودهایم.
کودکان حمایت میخواهند؛ حمایت فرهنگی، حمایت اقتصادی و حمایت عاطفی؛ که اگر حمایت و راهنمای فرهنگی وجود نداشته باشد عملا دو حمایت دیگر مانند مالی و عاطفی به بیراهه خواهد رفت. تا دیر نشده برای فرهنگسازی برای کودکان باید چارهای اندیشید و کاری کرد. مسئولان و فعالان حوزه فرهنگ بدانید که همین امروز هم دیر است.
انتهای پیام/