فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس: جنگ ایران و عراق اجتنابناپذیر بود
خبرگزاری میزان _ محسن رضایی فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس در قسمت سوم از سلسه برنامه حماسه خوان که به مناسبت ایام هفته دفاع مقدس از شبکه یک سیما پخش میشود در تشریح نقطه آغاز خصومت ایران و عراق اظهار داشت: مرحله اول فرآیند جنگ عراق علیه ایران در مرداد ۵۷ با اخراج امام (ره) از عراق انجام شد.
وی ادامه داد: اینجا یک سوالی پیش میآید که آیا این اقدام صدام حسین که یک اقدام راهبردی و بسیار پرریسک بوده یعنی به هم زدن رابطه دوستی و مسالمت آمیز با یک انقلابی که در آستانه پیروزی است و رفتن به سمت شاه و آمریکا که ادعا میشد دولت عراق با آنها مخالف است، به سادگی صورت گرفته است؟ آیا شورویها پشت سر حادثه بودند و یا دولت آمریکا پشت سر حادثه بوده است؟
رضایی افزود: دو مساله این جا وجود دارد اول اینکه حتما خود صدام حسین میبایست یک انگیزهای داشته باشد، انگیزه صدام حسین از ایجاد این خصومت چه بوده است؟ دوم اینکه او با چه پشتوانهای بیرون از عراق دست به چنین کاری زده است؟
فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس با اشاره به سیر تاریخی به قدرت رسیدن صدام حسین گفت: صدام حسین عنصری مشکوک در حزب بعث عراق بوده است؛ بعد از جنگ جهانی اول و فروپاشی عثمانی که انگلیسیها و فرانسویها وارد منطقه غرب آسیا شدند، انگلیسیها حکومت هاشمیان را در عراق مستقر کرد که ۲۰ سالی حکومت میکردند، ولی بعداً طرفداران شوروی، عبدالکریم قاسم کودتایی کرد و جمهوریت را در عراق درست کرد، اما چند سال بیشتر نگذشت که یکی از دوستان خودشان به نام عارف با کمک سازمان سیا و انگلیسیها و مشارکت فعال حزب بعث علیه عبدالکریم قاسم کودتا کردند و جالب است که در این کودتا، صدام حسین به عبدالکریم قاسم تیراندازی کرده و خودش هم آنقدر نزدیک بوده که از ناحیه پا زخمی میشود، بنابراین حزب بعث در کودتای سازمان سیا علیه عبدالکریم قاسم که طرفدار شوروی بوده با عارف همکاری کرده، البته بعد از چند سال حزب بعث علیه عارف کودتا مب کند و حَسن البکر و صدام حسین در عراق حاکم میشوند.
وی با ذکر خاطرهای یادآور شد: در سال ۱۳۶۱ که اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده بود به اتفاق شهید صیاد شیرازی و سردار رشید به سوریه رفتیم و با آقای حافظ اسد و فرماندهان ارتش سوریه جلسه گذاشتیم، از جمله با مصطفی طلاس وزیر دفاع و نفر دوم ارتش سوریه جلسهای داشتیم او با بیان اینکه صدام حسین یک مهره آمریکایی است گفت؛ حتی جمال عبدالناصر نیز نسبت به او مشکوک بود و هیچگاه با وی ملاقات نکرد.
رضایی افزود: وقتی این سوابق را در کنار انگیزههای شخصی صدام حسین که فردی جاه طلب و داعیه دار رهبری اعراب را داشت قرار میدهیم نتیجه میگیریم او وقتی که میبیند انقلاب اسلامی در حال تضعیف شاه است بهترین موقع را این دیده که با آمریکاییها همراه شود تا جلوی انقلاب اسلامی را بگیرند و یک سهمی از آمریکاییها در شمال خلیج فارس داشته باشد.
فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس ادامه داد: نقل میکنند که آمریکایی ها، قول اروند رود و استان خوزستان را به صدام داده بودند.
وی افزود: در گزارش پلیس تهران به مرکز و شاه در مرداد ۱۳۵۷ آمده است که در تهران هر شب در ۵۰۰ مسجد بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ نفر جلساتی را بر علیه رژیم برگزار میکنند و هشدار میدهند که اوضاع کشور بحرانی است، همین زمان است که صدام تصمیم میگیرد امام را از عراق اخراج کند و از این جا است که صدام به آمریکاییها و شاه نزدیک میشود و نطفه یک ائتلاف و اقدام مشترک بین صدام حسین، شاه و آمریکا به وجود میآید؛ لذا اولین ائتلاف از مردادماه ۱۳۵۷ علیه انقلاب اسلامی و برای جلوگیری از پیروزی انقلاب اسلامی شکل میگیرد.
رضایی با بیان اینکه آمریکاییها این ائتلاف را کافی نمیدانستند، یادآور شد: در خلال کنفرانس کوادولوپه، در جلسهای بین مقامات آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان چند تصمیم گرفته میشود؛ اول اینکه در صورت سقوط شاه که تقریبا برایشان مسجل شده بود، شورای سلطنتی شکل بگیرد و با انقلابیون وارد مذاکره شود. دوم اینکه در صورت شکست این شورا، ژنرال هایزر وارد ایران شده و از طریق ارتش کودتا کند، هایزر وارد ایران شد و فرماندهان ارتش را هم تشویق به این کار کرد، اما آنها به دلیل عدم حضور شاه که فرمانده کل نیروهای مسلح بود موافقت نکردند و طرح کودتا شکست خورد. نتیجتاً انقلاب پیروز میشود و اولین ائتلاف آمریکا با صدام به نتیجهای نمیرسد و اینها شکست میخورند.
پیروزی انقلاب اسلامی فرصت مناسبی برای آمریکا و صدام برای پایان خصومت با ملت ایران پدید آورد
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بیان داشت: با پیروزی انقلاب، فرصت سیاسی مناسبی برای آمریکا و صدام برای اصلاح رابطه و پایان خصومت با ملت ایران پدید آمد، خصوصا در زمان دولت موقت که بازرگان و یزدی متمایل به آمریکا بودند آمریکاییها فرصت داشتند که خصومت ائتلافی را که با صدام شکل داده بودند پایان دهند، اما آنها از اسفند ماه ۱۳۵۷، درست دو هفته پس از پیروزی انقلاب از آشوبهای تجزیه طلبانه کردستان حمایت کردند و استخبارات عراق هم در سال ۵۸ وارد حمایت از آشوبها در ایران شد.
وی با بیان اینکه پایان نظام شاهنشاهی و استقرار دولت انقلابی برای آمریکا از نظر منافعی که در ایران داشتند بسیار گران میآمد، گفت: نقطه مهم این است که آذر و دی ماه شورویها به افغانستان حمله میکنند، آمریکاییها یک امتیاز به شوروی میدهند و یک امتیاز میگیرند؛ امتیاز آمریکاییها به شوروی این بود که در مقابل موضوع اشغال افغانستان سکوت میکنند، بعدها معلوم شد که چرا آمریکاییها سکوت کردند، زمانی که امام (ره) فرمود دست آمریکا از آستین شوروی بیرون آمد. آستین شوروی یعنی ارتش شرقی صدام حسین در اختیار آمریکا قرار گرفت و لذا ما در بهمن ماه سال ۱۳۵۸ با یک ملاقات مهم مواجه هستیم که آن ملاقات آقای برژینسکی مشاور امنیت ملی آقای کارتر با صدام حسین بود.
برژینسکی برای اولین بار واژه مجعول خلیج عربی را مطرح کرد
رضایی تصریح کرد: مجله تایمز لندن در خصوص ملاقات صدام حسین با برژینسکی مینویسد؛ برژینسکی پس از سفر محرمانه خود به بغداد در اوایل سال جاری ۱۹۸۰ (بهمن ماه ۱۳۵۸) در یک مصاحبه تلویزیونی گفت ما تضاد قابل ملاحظهای بین ایالت متحده و عراق نمیبینیم، ما معتقدیم عراق که تصمیم به استقلال دارد در آرزوی امنیت خلیج عربی است و تصور نمیکنیم که روابط آمریکا و عراق سُست گردد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در تحلیل سخنان برژینسکی گفت: منظور از اینکه عراق به دنبال استقلال است یعنی صدام به دنبال استقلال از شوروی است، منظور از اینکه تضاد جدی با آمریکا نخواهد داشت یعنی اینکه از شوروی به بغل ما میآید و منظور از اینکه صدام در آرزوی امنیت خلیج عربی است یعنی اینکه به دنبال رهبری اعراب است. نکته جالب سخنان برژینسکی استفاده از واژه مجعول خلیج عربی است که از نیات پشت صحنه خبر میدهد.
وی ادامه داد: بعد از همیم ملاقات است که با فاصله بسیار کمی، حدود یک ماه بعد درگیریهای مرزی بسیاری را حزب بعث علیه پاسگاههای مرزی ما شروع میکند. ۶ ماه تا ۳۱ شهریور تمام مرزهای غربی ما درگیر آتش و بمباران بود. عملا فرودین ۱۳۵۹ ما از مرحله اول جنگ که مخاصمه بوده وارد مرحله دوم جنگ یعنی منازعه میشویم.
فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس با اشاره به اقدامات متخاصمانه عراق علیه ایران در شش ماهه اول سال ۵۹ بیان داشت: در این بازه زمانی ۳ استان خوزستان، ایلام و کرمانشاه بیشترین درگیری را با ارتش بعث عراق داشتند؛ ۲۵۴ مورد بمب گذاری در این ۳ استان اتفاق افتاد، ۷۲۵ حمله به پاسگاههای مرزی صورت گرفته و ۶۱۶ مورد اقدامات ایضایی انجام شده است و در این شش ماه ایران متحمل ۶۹۳ شهید، ۱۴۶۰ مجروح و ۲۸۸ اسیر قبل از ۳۱ شهریور شده است.
آیا جنگ با عراق اجتناب ناپذیر بود؟
سردار رضایی با بیان اینکه ارتش بعثی عراق در ۳۱ شهریور حمله سراسری خود را شروع میکند ادامه داد: در اینجا سوالی پیش میآید که آیا تا قبل از این تاریخ ایران تلاشهایی انجام داده و آیا اصولا این درگیری صدام با ایران اجتناب ناپذیر بوده است؟ پاسخ این است که هرچند ایران در حد مطلوب و ایده آل برای جلوگیری از این مراحل جنگ تلاش نکرده، اما به صورت جدی تلاشهایی برای جلوگیری از وقوع جنگ انجام داده است؛ از جمله اینکه آقای دعایی سفیر ایران در عراق از افراد بسیار دوست و صمیمی با دولت عراق بوده و رادیو آزاد آنجا را اداره میکرده و مرتب با دولت عراق ارتباط داشته و سوالات و ابهامات آنها را پاسخگو بوده است همچنین در کنفرانس غیرمتعهدها آقای دکتر یزدی وزیر خارجه ایران با آقای صدام حسین جلسه میگذارد و صحبت میکند، اما اینها بی تاثیر بوده؛ در این مورد نقل قولی است که نماینده عراق در سازمان ملل است که میگوید من در جلسه دکتر یزدی با صدام حضور داشتم، وقتی دکتر یزدی از جلسه بیرون رفت صدام به من گفت این مذاکرات را جدی نگیرید و خود را برای جنگ با ایران آماده کنید.
وی افزود: در تاریخ ۱۲ آبان ۱۳۵۸ نیز سفیر عراق در لبنان در مصاحبه با روزنامه النهار بیروت میگوید بهبود شرایط با ایران منوط به تحقق سه شرط اصلی است؛ اول اینکه باید در پیمان نامه ۱۹۵۷ الجزایر درباره اروند رود تجدیدنظر شود، دوم اعطای خودمختاری به عشایر کرد، بلوچ و عرب و سوم خروج نیروهای نظامی ایران از جزایر سه گانه.
فرمانده سپاه در دوران دفاع مقدس گفت: بنابراین با این وضع آیا واقعا دیپلماسی ایران موثر بوده است؟ تجربه دوران جنگ به ما میگوید که دولت موقت آقای بنی صدر میبایست تلاش بیشتری در حوزه دیپلماسی انجام میدادند، اما صحنه جنگ کاملا نشان میدهد آن ارادهای که پشت سر صدام بوده و انگیزههای خود صدام این جنگ را اجتناب ناپذیر میکرده و صدام حتما وارد کشور ما میشد.
اینکه گفته میشود انقلاب و تسخیر لانه جاسوسی آغازگر جنگ بوده خلاف است
سردار رضایی با بیان اینکه میگویند انقلاب و تسخیر لانه جاسوسی آغازگر جنگ بوده خلاف است، بیان داشت: تسخیر لانه جاسوسی موضوع جنگ را تشدید کرده، اما بحث آغاز جنگ مربوط به قبل از این اتفاق است.
هرگاه ضعیف بودیم مورد حمله و تجاوز واقع شدیم
وی در بخش پایانی اظهاراتش خاطر نشان کرد: هر گاه ضعیف بودیم مورد حمله و تجاوز واقع شدیم. نام ایران را پل پیروزی و یا به تعبیر دیگر بلندترین قله ژئوپلیتیک منطقه گذاشتند بنابراین تنها با اقتدار میشود در اینجا امنیت را حفظ کرد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: به همین دلیل تقویت نیروهای مسلح مهم است. نکته دوم، دیپلماسی در کنار این میدان است؛ دیپلماسی قوی، جدی گرفتن اختلافات، اعمال دیپلماسی فعال، ائتلاف سازی برای شکل گیری امنیت چند جانبه بسیار حائز اهمیت است.
باید از اختلافات داخلی پرهیز و اقتدار درونی را تقویت کرد
سردار رضایی اضافه کرد: موضوع دیگر اقتدار درونی هر کشور است؛ اتفاقا این حمله سراسری زمانی شروع شده که دو سه هفته قبل از آن آقای بنی صدر تندترین حملات را به قوه قضائیه، شهید بهشتی و نهادهای انقلاب انجام داده بود و تصور دشمن این بود که با این درگیریهای داخلی که بین بنی صدر و دیگران است بهترین زمان است تا وارد ایران شود بنابراین باید از اختلاف پرهیز کرد.
وی تاکید کرد: موضوع دیگر مشارکت مردم است، مردم نباید در اداره کشور در حاشیه باشند. زمانی که مردم وارد جنگ شدند جنگ متحول شد. ارتباط دولتمردان و سیاسیون با مردم بسیار مهم است. خاضعانه عرض میکنم که این مباحث حمل بر این نشود که بنده در جنگ کارهای بوده ام بلکه این دفاع مقدس و باشکوه به برکت وجود رزمندگان و خون شهدا و فرماندهی حضرت امام (ره) بود و سعادتی نیز نصیب بنده شد تا در کنار آنان خدمتی کرده باشم.
انتهای پیام/