تنش‌های واشنگتن و پکن؛ نبرد ژئوپلیتیک در قرن ۲۱

7:45 - 13 شهريور 1403
کد خبر: ۴۷۹۱۱۷۰
تنش‌های واشنگتن و پکن؛  نبرد ژئوپلیتیک در قرن ۲۱
مروری بر رویکرد‌های آمریکا و چین در سال‌های اخیر در قبال موضوع‌های مختلف نشان می‌دهد که واشنگتن عامل اصلی برهم زدن نظم جهانی است.

خبرگزاری میزان – تنش میان پکن و واشنگتن در سال‌های اخیر درباره موضوع‌های مختلف افزایش یافته و دو طرف از ابزار‌های مختلف برای بازدارندگی در برابر طرف مقابل استفاده کرده‌اند.

به گزازش الجزیره، کارشناسان بر این عقیده هستند که مهم‌ترین نبرد ژئوپلیتیک قرن ۲۱ بین آمریکا و چین است.

نظم جهانی؛ مبتنی بر تفسیر آمریکا

در زمینه نظم جهانی، روایت جریان اصلی غربی، آمریکا را متعهد به حفاظت و اجرای نظم جهانی به‌اصطلاح مبتنی بر قوانین، که از زمان پیروزی در جنگ جهانی دوم بر آن اداره می‌شود، نشان می‌دهد.

این نظم مبتنی بر قواعد باید با حقوق بین‌الملل منطبق باشد که در بسیاری از میثاق‌ها از زمان تاسیس سازمان ملل حدود ۸۰ سال پیش تدوین شده است، اما اینگونه نیست.

در بهترین حالت، این نظم مبتنی بر قواعد منعکس‌کننده تفسیر آمریکایی/غربی از جنبه‌های منتخب حقوق بین‌الملل است و در بدترین حالت، قوانین بین‌الملل مطابق با منافع خاص غرب تغییر داده شده است.

در هر دو مورد هدف، خدمت به منافع ژئوپلیتیکی غرب و توجیه هژمونی آن است؛ البته قدرت‌های غربی که از غرور نابینا شده‌اند، بر این باورند که، چون این «قوانین» ظاهرا با منافع آن‌ها مطابقت دارد، در خدمت منافع همه نوع بشر نیز است، اما آن‌ها اشتباه می‌کنند.

همان روایت جریان اصلی غربی، چین را به عنوان تهدید اصلی برای این نظم به اصطلاح مبتنی بر قوانین به تصویر می‌کشد و به این کشور آسیایی هم اراده و هم توانایی برای به چالش کشیدن و اصلاح این نظم را نسبت می‌دهد.

اینکه آمریکا و متحدانش به چنین نتایجی رسیده‌اند، ناهماهنگی فاجعه‌بار شناختی را نشان می‌دهد که مشخصه تحلیل و تصمیم‌گیری سران غربی است.

چین برخلاف آمریکا، تنها یک پایگاه نظامی در خارج از کشور (در جیبوتی) دارد و نیروی دریایی آن -باز هم برخلاف آمریکا- عمدتا در دریای چین جنوبی که مهمترین خط تدارکاتی این کشور را تشکیل می‌دهد، گشت‌زنی می‌کند.

ادعای ارضی اصلی چین مربوط به جزیره‌ای در اقیانوس آرام در نزدیکی سواحل آن (تایوان) است، که از سال ۱۹۷۲، از طریق ۳ بیانیه مشترک آمریکا و چین، واشنگتن آن را به صراحت به‌عنوان بخشی از سرزمین اصلی چین به رسمیت شناخته شده است.

برای از بین بردن هرگونه ابهام، آمریکا با تسهیل اخراج تایوان از سازمان ملل و واگذاری کرسی خود به چین، کار خود را دو چندان کرد.

مواضع مداخله‌جویانه آمریکا در قبال خاورمیانه

یکی دیگر از معیار‌ها برای ارزیابی اینکه آیا آمریکا یا چین بزرگ‌ترین تهدید را برای نظم جهانی مبتنی بر قوانین ایجاد می‌کنند، رفتار مربوطه آن‌ها در خاورمیانه است.

از زمان پایان جنگ جهانی دوم، آمریکا ادعای نقش انحصاری در ترویج صلح و ثبات را در منطقه داشته است، اگرچه در زمان‌های اخیر اقدام‌های آمریکا هر چیزی جز ایجاد صلح بوده است.

در طول ۳ دهه گذشته، «حضور جادویی» آمریکا در منطقه تقریبا به‌طور نظام‌مندی شکست خورده است.

این شکست‌ها همه چیز را شامل می‌شود؛ از فروپاشی توافق رژیم صهیونیستی و فلسطین در سال ۲۰۰۰ و «جنگ علیه تروریسم» در سراسر خاورمیانه (از جمله افغانستان در سال ۲۰۰۱ و تهاجم مجدد به عراق در سال ۲۰۰۳) تا عقب‌نشینی شرم‌آور از کابل ۲ دهه بعد از جنگ و وضعیت عراق.

علاوه بر این، ناکامی‌های آمریکا شامل توافق مغرضانه ابراهیم است که تنها در خدمت منافع رژیم صهیونیستی بود؛ حمایت کورکورانه و آهنین از رژیم صهیونیستی در حمله جنایت‌کارانه به غزه که منجر به اتهاماتی در دیوان بین‌المللی دادگستری  و دیوان کیفری بین‌المللی شده است.

موضوعات مورد اختلاف میان پکن و واشنگتن

طی سال‌های اخیر دامنه اختلاف میان پکن و واشنگتن گسترده‌تر شده است.

از جمله موارد اختلاف میان دو کشور موضوع تایوان است؛ چین ادامه حمایت آمریکا از استقلال تایوان و فروش سلاح به آن را مورد انتقاد قرار داده است.

دریای چین جنوبی و گشت‌زنی دریایی در آن از دیگر موارد اختلافی میان چین و آمریکا به شمار می‌رود و دو طرف اتهام‌هایی را علیه یکدیگر مطرح می‌کنند.

موضوع رسانه‌های اجتماعی و مسدود کردن پیام‌رسان چینی تیک‌تاک از سوی آمریکا بر دامنه اختلاف میان پکن و واشنگتن افزوده است.

جنگ اوکراین از دیگر عوامل تشدید تنش‌‎ها میان چین و آمریکاست؛ واشنگتن اتهام حمایت از روسیه را در این جنگ علیه چین مطرح می‌کند و در مقابل پکن مداخله ناتو را عامل ادامه جنگ می‌داند.

 

انتهای پیام/



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *