اوکراین بر سر دوراهی دشوار در برابر روسیه
خبرگزاری میزان - اوکراین یک روزنه بسیار باریک برای تبدیل شتاب جنگ به نفع خود دارد و تنها با گذشت چند ماه از آغاز جنگ مشخص شد که این کشور دستاوردی نداشته و ابتکار عمل را در دست ندارد.
اکنون جنگ اوکراین به مرز ۲.۵ سال نزدیک میشود و کییف در همه جبههها عقب رانده میشود.
به گزارش نشنال اینترست، از ابتدا مشخص بود هیچ راهی، هرچند دارای منابع خوب، وجود ندارد که از طریق آن اوکراین بتواند شکست نظامی آشکاری را به روسیه در آینده قابل پیشبینی وارد کند.
قابلیتهای روسیه در برابر اوکراین
روسیه دارای منابع کافی و نیروهای بسیار خوبی است که اوکراین نمیتواند آن را شکست دهد.
روسیه غول بزرگی است که دارای نقاط قوت زیادی است؛ مقادیر عظیم منابع طبیعی، چندین متحد حیاتی، یک پایگاه صنعتی-نظامی بزرگ و در حال گسترش، و بیش از سه برابر افراد در سن نظامی در مقایسه با اوکراین.
در اصطلاح نظامی، «مرکز ثقل» اصطلاحی است که نشان دهنده «ویژگی، قابلیت یا مکانی است که نیروهای دشمن و دوست آزادی عمل، قدرت بدنی یا اراده خود را برای مبارزه، از آن به دست میآورند»؛ مرکز ثقل روسیه بر دو ستون استوار است: توانایی این کشور برای جنگ فیزیکی (نیروی انسانی، تسلیحات، مهمات و ظرفیت صنعتی) برای مدت طولانی و حمایت سیاسی جمعیت آن.
هدف روسیه از ادامه عملیات نظامی علیه اوکراین
هدف راهبردی مهم روسیه کاهش تهدید متعارف در مرزهای غربی خود به سطح قابل مدیریت است؛ به نظر میرسد آنها متقاعد شدهاند که ناتو در مرز خود در اوکراین یک تهدید وجودی است و مایل به پرداخت هر هزینه مالی یا سیاسی برای دستیابی به آن هستند.
در حال حاضر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، به وضوح معتقد است که این کشور در صندلی راننده قرار دارد و میتواند با منابع نظامی و مالی که در اختیار دارد به اهداف سیاسی خود دست یابد.
روسیه دارای منابع طبیعی فراوانی در سراسر کشور خود و ظرفیت صنعتی داخلی برای حفظ تقریبا نامحدود خود در یک جنگ است.
نقاط ضعف اوکراین در برابر روسیه
اوکراین محدودیتهای شدیدی در تامین منابع طبیعی و کسری از ظرفیت تولید داخلی روسیه دارد.
بدون حمایت گسترده و مستمر مادی و دیپلماتیک از سایر نقاط جهان، اوکراین نمیتواند یک نبرد فرسایشی طولانیمدت به راه بیندازد، حتی با این حمایت خارجی، کییف ممکن است نتواند به دلیل مهمترین آسیبپذیری خود یعنی نیروی انسانی پیروز شود.
نیروی انسانی نظامی صرفا به این معنا نیست که یک کشور چند نفر را میتواند در یونیفورم بپوشاند، بلکه به این معناست که چه تعداد متخصص آموزش دیده میتواند در واحدهای رزمی سازمانیافته و مؤثر بسیج شود.
اوکراین کمبود شدید نیروهای جدید دارد و افرادی که به دست میآورند بهطرز تاسفباری تحت آموزش قرار ندارند؛ مرحله دوم نیز در حال فروپاشی است و حمایت زلنسکی هم در داخل و هم در میان حامیان غربی به شدت کاهش مییابد.
کمکهای بینالمللی، علیرغم تزریقهای اخیر، در برابر راهبرد فرسایشی روسیه است؛ پنجره فرصت برای کییف برای معکوس کردن این وضعیت به سرعت در حال بسته شدن است.
پوتین دستکم الزامات خود را در ماه ژوئن مطرح کرد و گفت که برای پایان دادن به جنگ، اوکراین باید ۴ استانی را که بهطور غیرقانونی در سال ۲۰۲۲ ضمیمه کرد، تسلیم کند، تمام نیروهای اوکراینی را از آن مناطق خارج کند و «وضعیت بیطرف، غیرمتعهد و غیرهستهای» را اتخاذ کند.
زلنسکی این فهرست خواستهها را به عنوان «اولتیماتوم» برای تسلیم در نظر گرفت؛ پس چگونه اوکراین میتواند از این نتیجه نامطلوب جلوگیری کند و زلنسکی با عدم تعادل نیروها چه چیزی میتواند ایجاد کند؟
بدون تغییر عمده در اهداف جنگی غرب و اوکراین، «اولتیماتوم» روسیه بهطرز نگرانکنندهای برای اوکراین امکان تحقق دارد؛ واقعبینانهترین امید اوکراین این است که به دنبال حفظ تمام سرزمینهایی باشد که در حال حاضر در اختیار دارد، زمین دیگری را تسلیم نکند و برای پایان دادن به خصومتها مذاکره کند، اما باید پذیرفت که ممکن است برای انتظار حتی آن نتیجه محدود خیلی دیر باشد.
انتهای پیام/