حضور بی برنامه و فاقد استراتژی نیروهای آمریکایی در سوریه؛ نقش مهم ایران در موضوع سوریه
لوبلاگ در گزارشی به قلم گوردون آدامز ناظر بودجههای امنیتی در دولت بیل کلینتون در یادداشتی به موضوع خروج نیروهای آمریکایی از سوریه پرداخت.
خبرگزاری میزان -
آدامز با اشاره به تصمیمات باراک اوباما مبنی بر توقف حملات هوایی علیه سوریه در سال ۲۰۱۳ و دونالد ترامپ در خروج از این کشور در سال ۲۰۱۸، مینویسد: همانگونه که تصمیم اوباما سبب تضعیف اعتبار بین المللی آمریکا شد، حالا تصمیم ترامپ که از وجوه بارز او فردگرایی، غیرقابل پیش بینی و غیر استراتژیک بودن است، نه تنها سبب از بین رفتن اعتماد احزاب و گروههای مختلف داخلی به وی میشود، بلکه نقش آفرینی آمریکا را خدشه دار و اعتبار بین المللی این کشور را نابود کرده است.
وی در ادامه تصمیم خروج از سوریه را تصمیمی درست میداند و میافزاید: حضور آمریکا در سوریه از آغاز تصمیمی اشتباه بوده است؛ چراکه این کشور اهمیتی حیاتی برای واشنگتن نداشته و هیچ یک از منافع حیاتی آمریکا در این جنگ در معرض خطر نبوده است. این جنگ از این منظر برای ترکیه و عراق به عنوان همسایه سوریه که خواهان همسایهای باثباتتر و بدون خشونت هستند، مهم و حیاتی بوده است. حضور استراتژیک بلندمدت روسیه در سوریه سبب اهمیت این جنگ برای مسکو بوده است. از سوی دیگر جنگ در سوریه برای بشار اسد که درصدد حفظ دولت سوریه و نیز داعش که در تلاش برای برقراری خلافت در شرق این کشور بوده اند، حایز اهمیت بوده است.
آدامز با انتقاد از حضور بی برنامه و فاقد استراتژی نیروهای آمریکایی در سوریه بر این باور است که نیروهای آمریکایی از آغاز حضور خود هیچ فعالیت خاصی در سوریه نداشته و واکنشی به هیچ یک از طرفهای درگیر یا حاضر در جنگ نشان نداده است. آنها حتی نقشی در نتیجه جنگ داخلی سوریه که در حال حاضر به پیروزی دولت مستقر و قانونی سوریه با حمایتهای روسیه و ایران انجامیده است، نداشتهاند.
به اعتقاد آدامز، آمریکا در سوریه به دلیل عدم حضور در جنگ داخلی سوریه، هرگز از طرفهای عمده در این جنگ نبوده و به هیچ میز مذاکرهای دعوت نخواهد شد. ضمن این که ایران نیز از حضور نیروهای نظامی آمریکا در سوریه متاثر نشده است.
وی در ادامه از ناکامی سیاستهای آمریکا در منطقه نام میبرد: حملات بی حاصل موشکی به خاک سوریه در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، خروج از توافق هستهای ایران که سبب تزلزل در منطقه و ناراحتی متحدان و از دست رفتن تنها عامل مقابله با ایران شد، حمایت وی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل که احتمالا به دلیل توافق با ریاض انجام و سبب رها کردن شمار زیادی از فلسطینیان در گرسنگی و خشونت شد، حمایت و تسلیح عربستان سعودی و پشتیبانی از جنگ ویرانگر یمن که منجر به نابودی و گرسنگی شمار زیادی از مردم یمن شد.
به زعم آدامز ترامپ در مورد خروج از سوریه نیز استراتژی مشخصی ندارد. او حتی موفق به ایجاد هماهنگی لازم در دولت خود نشد و پنتاگون، وزارت خارجه و شورای امنیت ملی را در شوک فرو برد. برنامه ریزی و اجرا قطعا از نقاط قوت دولت آمریکا نیستند و در واقع تصمیم ناگهانی ترامپ تنها راه اجتناب از اعتراضات مشاورانش درباره تغییر سیاست در خاورمیانه بوده است.
حقیقت این است که نفوذ آمریکا در خاورمیانه مدتهااست که تحلیل رفته است. زیرا بازی قدرت در منطقه تغییر یافته و حضور آمریکا بیش از این غیر ضروری است. شاید عجیب باشد، اما ترکها در منطقه نقش مستقل تری ایفا میکنند، ایرانیها نقش منطقهای بیشتری ایفا کنند و روسها با توجه به اشتباهات آمریکا نقش مهمی ایفا خواهند کرد.
آدامز در پایان امیدوار است تصمیم خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه آغازی برای گفتمانی جدید در سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه باشد.
به گزارش گروه بین الملل ، پایگاه لوبلاگ در گزارشی به قلم گوردون آدامز ناظر بودجههای امنیتی در دولت بیل کلینتون در یادداشتی به موضوع خروج نیروهای آمریکایی از سوریه پرداخت.
آدامز با اشاره به تصمیمات باراک اوباما مبنی بر توقف حملات هوایی علیه سوریه در سال ۲۰۱۳ و دونالد ترامپ در خروج از این کشور در سال ۲۰۱۸، مینویسد: همانگونه که تصمیم اوباما سبب تضعیف اعتبار بین المللی آمریکا شد، حالا تصمیم ترامپ که از وجوه بارز او فردگرایی، غیرقابل پیش بینی و غیر استراتژیک بودن است، نه تنها سبب از بین رفتن اعتماد احزاب و گروههای مختلف داخلی به وی میشود، بلکه نقش آفرینی آمریکا را خدشه دار و اعتبار بین المللی این کشور را نابود کرده است.
وی در ادامه تصمیم خروج از سوریه را تصمیمی درست میداند و میافزاید: حضور آمریکا در سوریه از آغاز تصمیمی اشتباه بوده است؛ چراکه این کشور اهمیتی حیاتی برای واشنگتن نداشته و هیچ یک از منافع حیاتی آمریکا در این جنگ در معرض خطر نبوده است. این جنگ از این منظر برای ترکیه و عراق به عنوان همسایه سوریه که خواهان همسایهای باثباتتر و بدون خشونت هستند، مهم و حیاتی بوده است. حضور استراتژیک بلندمدت روسیه در سوریه سبب اهمیت این جنگ برای مسکو بوده است. از سوی دیگر جنگ در سوریه برای بشار اسد که درصدد حفظ دولت سوریه و نیز داعش که در تلاش برای برقراری خلافت در شرق این کشور بوده اند، حایز اهمیت بوده است.
آدامز با انتقاد از حضور بی برنامه و فاقد استراتژی نیروهای آمریکایی در سوریه بر این باور است که نیروهای آمریکایی از آغاز حضور خود هیچ فعالیت خاصی در سوریه نداشته و واکنشی به هیچ یک از طرفهای درگیر یا حاضر در جنگ نشان نداده است. آنها حتی نقشی در نتیجه جنگ داخلی سوریه که در حال حاضر به پیروزی دولت مستقر و قانونی سوریه با حمایتهای روسیه و ایران انجامیده است، نداشتهاند.
به اعتقاد آدامز، آمریکا در سوریه به دلیل عدم حضور در جنگ داخلی سوریه، هرگز از طرفهای عمده در این جنگ نبوده و به هیچ میز مذاکرهای دعوت نخواهد شد. ضمن این که ایران نیز از حضور نیروهای نظامی آمریکا در سوریه متاثر نشده است.
وی در ادامه از ناکامی سیاستهای آمریکا در منطقه نام میبرد: حملات بی حاصل موشکی به خاک سوریه در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، خروج از توافق هستهای ایران که سبب تزلزل در منطقه و ناراحتی متحدان و از دست رفتن تنها عامل مقابله با ایران شد، حمایت وی از بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل که احتمالا به دلیل توافق با ریاض انجام و سبب رها کردن شمار زیادی از فلسطینیان در گرسنگی و خشونت شد، حمایت و تسلیح عربستان سعودی و پشتیبانی از جنگ ویرانگر یمن که منجر به نابودی و گرسنگی شمار زیادی از مردم یمن شد.
به زعم آدامز ترامپ در مورد خروج از سوریه نیز استراتژی مشخصی ندارد. او حتی موفق به ایجاد هماهنگی لازم در دولت خود نشد و پنتاگون، وزارت خارجه و شورای امنیت ملی را در شوک فرو برد. برنامه ریزی و اجرا قطعا از نقاط قوت دولت آمریکا نیستند و در واقع تصمیم ناگهانی ترامپ تنها راه اجتناب از اعتراضات مشاورانش درباره تغییر سیاست در خاورمیانه بوده است.
حقیقت این است که نفوذ آمریکا در خاورمیانه مدتهااست که تحلیل رفته است. زیرا بازی قدرت در منطقه تغییر یافته و حضور آمریکا بیش از این غیر ضروری است. شاید عجیب باشد، اما ترکها در منطقه نقش مستقل تری ایفا میکنند، ایرانیها نقش منطقهای بیشتری ایفا کنند و روسها با توجه به اشتباهات آمریکا نقش مهمی ایفا خواهند کرد.
آدامز در پایان امیدوار است تصمیم خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه آغازی برای گفتمانی جدید در سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه باشد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *