حضور پورمحمدی در میزگرد اقتصادی شبکه یک سیما/ پورمحمدی: نباید با سادهانگاری با مسئله تحریم برخورد کرد
خبرگزاری میزان -«حجت الاسلام والمسلمین مصطفی پور محمدی» نامزد چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، به همراه مشاورانش آقای وحید شقاقی و منیره پورمحمدی، امشب ۳۰ خرداد، میهمان برنامه میزگرد اقتصادی شبکه یک سیما بودند.
کارشناسان این میزگرد اقتصادی انتخابات، محمدحسین حسین زاده بحرینی عضو کمیسیون اقتصادی ادوار مختلف مجلس، داود دانش جعفری وزیر اسبق امور اقتصادی و دارایی و یحیی آل اسحاق وزیر اسبق بازرگانی بودند.
مصطفی پورمحمدی: خوشحالیم در مهمترین مسأله امروز جامعه و دغدغه امروز کشورمان یعنی اقتصاد و دغدغه معاش گفتگو خواهیم داشت به سؤالات و پرسشها پاسخ خواهیم داد. انشاءالله این گفتگوها کمک کند به آگاهی بیشتر، تحریک حس مشارکت و انشاءالله برگزاری انتخاباتی بسیار پرشکوه و آیندهساز. مسأله اقتصاد، مسأله مهم امروز کشور ماست و همان طور که عرض کردم دغدغه جدی مردممان، کارشناسان، متخصصین و مدیران با اعداد و ارقام آشنا هستند، کم و کاستیها، گرفتاریها و مشکلات را میدانند و میدانیم، اما مردممان با گوشت و پوست خود مشکلات اقتصادی را لمس میکنند و نگرانیهاست که متأسفانه زندگی بسیاری را تلخ کرده و آزردگی خاطری برای بسیاری از خانودادههای ما ایجاد کرده است.
فکر میکنم این مرحله از انتخابات ریاست جمهوری، ما باید مشخصاً روشن کنیم که روند آینده مدیریت کشور چه رویکردی در حوزه اقتصادی میخواهد داشته باشد و چه تحولاتی را در اقتصاد میخواهد به وجود بیاورد. وقتی با کارشناسان صحبت میکنیم، من دغدغه داشتم از گذشتهها، آقای دکتر وحید شقاقی از دوستان خوب من هستند، فکر میکنم شاید نزدیک ۱۴ تا ۱۵ سال است که به نحوی یا مشاور بنده بودند، همکاری داشتیم، یکسره باهم بحثهای اقتصادی هم با ایشان و دوستان ایشان پیگیری مباحث اقتصادی داشتیم، چون سرکار خانم پورمحمدی فرزند بنده در دانشگاه فوق لیسانس اقتصادش را گرفته، الان هم در دفاع از پایاننامه اقتصاد در دانشگاه تهران است و هم تحصیلات خوب و دانشگاه خوب داشته و یکسره باهم گفتگو داریم، جدال، جرح و تعدیل مباحث و گرفتار انتقادهای تند و تیز نسل جوان، دانشمند و متخصص اقتصادی در کشور هم هستیم، با مباحث اقتصادی طبعاً دمخور هستم.
وقتی که با کارشناسان صحبت میکنیم، به خصوص این ایام اخیر که من ثبت نام کردم، بحثهای جدی تری را آغاز کردم، هم با فعالان بخش خصوصی، اتاق بازرگانی و هم با اساتید دانشگاه، طیفهای مختلفی صحبت با آنها کردم، تقریباً بالاتفاق به من میگویند حل مشکلات اقتصادی، صرفاً اقتصادی و راهکار اقتصادی ندارد.
درست است فرمولهای اقتصادی حتماً نگاه و رویکرد و اولویت بندیها باید دقیق انتخاب شود. مسألهها و سؤالها خوب تحلیل شود تا به راهکار برسیم، اما حل مشکلات اقتصادی در گروی دو شریک جدی است. یک شریک بینالمللی و یک شریک داخلی تا ما مسائل بینالمللی را خوب نفهمیم، خوب تحلیل نکنیم، پیگیری نکنیم، به خصوص ما درگیر یک تحریم سخت و فلج کننده و آزاردهنده شدید هستیم. در طول دو دهه گذشته، اگر به آن توجهمان در حد مناسب و شایسته معطوف نشود و در رفع این موانع بسیار سخت؛ همت نکنیم و از طرفی در حوزه داخلی مباحث مختلفی که به ایجاد یک وفاق و یک اعتماد برای حل مشکلات نینجامد، مسائل سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، حقوقی، امنیتی؛ همه اینها تأثیر دارد، در این که ایدهها و رویکردهای اقتصادی بتواند موفق باشد، اگر به این مسائل خوب فکر نکنیم و خوب نیندیشیم، راهحلهای اقتصادی ما عقیم خواهد ماند، به آن نتیجهای که باید برسیم نمیرسیم.
به هر حال بحث تحریم با سادهانگاری و ساده سازی نمیشود از کنارش عبور کرد. سالیان است که ما گرفتار بودیم و کمتر توجه میشد و طبعاً دغدغه جدی برای حل آن، آنچنان نداشتیم. یواش یواش، وقتی با مشکلات بیشتری درگیر شدیم، این احساس در همه ما تقویت شد. ما در اوایل دهه ۹۰ تقریباً با اقتصادهای موفق منطقه همپا بودیم؛ ولی در این ۱۰ تا ۱۲ سال گذشته دچار یک افت جدی شدیم. قرار بود ۱۴۰۴، ما اقتصاد اول منطقه باشیم و الان متأسفانه این توفیق نصیب ما نشده است. در حوزه داخلی هم، به جای این که در رفع تحریم چاره اندیشی خوب کنیم، من تلقیام این است که ما دچار یک خودتحریمی و تشدید تحریم بیرونی شدیم و آسیبها و بسترهای معیوب را تقویت کردیم.
متأسفانه ما دچار رانتهای بسیار مخرب و تشدید رانتها شدیم؛ یکی رانت وام و اعطای تسهیلات، اعطای تسهیلات معمولاً در جهت رشد اقتصادی، رشد تولید و چرخه اقتصادی فعال کردن، است؛ ولی وام و اعطای تسهیلات منجر به ایجاد رانت و فسادها و موقعیت برتر گروههای دریافت کننده یا افراد دریافت کننده یا بنگاههای دریافت کننده یا خود تسهیل دهندگان یعنی بانکها در جهت تقویت بنگاههای خودشان شد و این خود یک رانت نگرانکنندهای را ایجاد کرد. نکته دیگر؛ رانت انرژی است.
ما الان در این سالها از گذشتهها بوده، ولی در این سالهای اخیر با ازدیاد مصرف، سالانه ۱۲۰ تا ۱۳۰ میلیارد دلار، ما رانت در انرژی میدهیم که بخش زیادی از آن پرت است و اقتصاد ما را با چالش جدی روبرو کرده است. مزایای این رانت هم باز نصیب بخشهای خاص و افراد خاص شده است. موضوع دیگر؛ رانت ارز ترجیحی است. ما در ۱۰ سال گذشته بیش از ۴۰ تا ۴۱ میلیارد دلار از ارز ترجیحی استفاده کردیم. تفاضل این ارز ترجیحی و بازار که در جهت تسهیل هزینه زندگی شهروندان بود، کاهش قیمتها بود، متأسفانه آن چنان کارامد؛ خیلی وقتها عمل نکرد و باز موجب افزایش تمتع و بهرهوری گروههای خاص و افراد خاصی شد.
جالب است که بدانیم ارز ترجیحی در همین موقعیت؛ من یک محاسبهای کردم؛ در چین از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۲۰ در خصوص این توسعه مواصلاتی که این بزرگراههایی است که در اشکال مختلف، چین دارد ایجاد میکند و یک همآوردی اقتصادی بزرگ جهانی را رقم زده است؛ ۲۴۰ میلیارد ارز ارز ترجیحی استفاده کرده؛ برای بزرگترین طرح توسعهای خودش و عددها به ما شهادت میدهد و آگاهی میدهد که ما چگونه دچار مشکلات شدیم در کمبودهای ویژهای که داشتیم و رانت دیگر، رانت مجوزها و قیمت گذاریها. این عوامل متأسفانه منجر به تشدید تحریم و تشویق تحریم کنندگان شد و فشارش بر مردم ما انباشته شد و متأسفانه دهکهای فقیر ما؛ فقیرتر و به کمیت آنها افزوده شد همچنین دهکهای متوسط ما کمتر شد.
فاصله دهکهای برخوردار و نیازمند متأسفانه باز بیشتر شد ضریب جینی و آمار و ارقامی که اعلام شده است. این چرخه قابل ادامه نیست و به شدت شرایط اقتصادی کشور را مختل و ویران خواهد کرد. بله تحریم کنندگان میخواستند اقتصاد ایران را ویران کنند. به فروپاشی اقتصاد ایران میاندیشند و این قوت مردم ما، نظام ما، اقتصاد ما بود که از خودش این همه تاباوری نشان داد. ما در تاباوری شک نداریم و قدرت اقتصادی علیرغم مشکلات، باور داریم. ولیکن فشار هم خیلی زیاد است، آسیبها هم خیلی جدی است و به خصوص با این بیتدبیریها؛ این آسیبها تشدید شد. از این جهت فکر میکنم امروز همان طور که در تعبیرات خود در گذشته هم گفتم؛ چند شب پیش هم در مناظره اعلام کردم، به یک اعجاز زمینی نیاز داریم؛ آن اعتماد است.
باید مردم به ما اعتماد کنند. از ما صداقت ببینند، وعدههای درست ببینند، اگر اعتماد مردم جلب شود، انرژی فشرده، متراکم، متنوع، مبتکر و خلاق ملی در طیفهای مختلف به کمک حل مشکلات اقتصادی خواهد آمد و شتاب اقتصادی ما را در جای مناسب خود قرار خواهد داد. ولی این در گروی اعتماد است. این اعتماد تا حد زیادی از دست رفته است؛ بین هم طیفهای فعال، کنشگران و فعالان اقتصادی، صاحبنظران اقتصادی و توده مردم که در حوزه اقتصادی فعال هستند و در عرصه بینالمللی هم به یک وفاق نیاز داریم. ما نمیتوانیم مشکلاتمان را با اختلافاتی که هست حل کنیم، خیلی وقتها این حرفها را میزدیم؛ ولی متأسفانه در گیر و دار کشمکشهای جناحی، از بین رفت و ما نتوانستیم به یک رویکرد و دیدگاه روشن در مقابله با تحریم و فعالیت بینالمللی برای مقابله با تحریم و شکستن تحریمها برسیم و حتماً هم در عرصه بینالمللی ما نیازمند ایجاد یک وفاق و اجماع و در عرصه داخلی هم نیازمند یک اعجاز اعتماد هستیم.
در دولت چهاردهم و دولت قرار؛ مصمم هستیم این دو حوزه را به خدمت تحولات و تغییر رفتار اقتصادی کشور دعوت و جلب کنیم. من از برادرمان آقای شقاقی میخواهم که ایشان لطف کنند و اصول آن گفتمان و منظومه فکری اقتصادی ما را توضیح دهند، بعد اگر نیاز شد توضیحات بیشتری خواهم داد.
وحید شقاقی؛ مشاور پورمحمدی: همانطوری که در مناظره اول آقای پورمحمدی بیان فرمودند، دولت قرار یک منظومه فکری اقتصادی دارد. تمام صاحبنظران، اندیشمندان، گفتگو با آنها شده، خالص بحث این بوده؛ حکمرانی مطلوب اقتصادی نیازمند یک منظومه فکری اقتصادی منسجم و به هم پیوسته است. با آشفتگی فکری، نظم اقتصاد کشور مختل میشود. دولتهای گذشته یا این اصول را باور نداشتند یا این اصول را اجرا نکردند. هشت اصلی که دولت قرار بر پایه این اصول اداره خواهد شد؛ اولین اصل؛ اصل رقابت است. باید بپذیریم بدون رقابت، بهرهوری ارتقاء پیدا نمیکند، کیفیت تولیدات نازل خواهد بود، نارضایتی مردم تشدید خواهد شد، رانت توزیع خواهد شد. پس اصل اول اقتصادی دولت قرار؛ نه به انحصار است، البته برای همه اصول هم برنامه داریم که من اگر فرصت شد به بخشی اشاره میکنم. اصل دوم؛ اقتصاد بازار است. این اقتصاد؛ نه اقتصاد دستوری است.
ما در این اقتصاد ایران، نه تنها اقتصاد بازار را ایجاد نکردیم، بلکه اقتصاد بازار را سرکوب کردیم. یک اصل بسیار مترقی است؛ این علم اقتصاد، تجربه موفق تاریخ بشریت است؛ اقتصاد بازار. حتی آقای بحرینی، میتوانند شهادت دهند از آموزههای اقتصاد اسلامی است، اقتصاد بازار. اقتصاد بازار؛ اقتصاد آزاد نیست، یک اصل مترقی در اقتصاد کشور است که ما پایبند آن نبودیم. اصل سوم؛ مشارکت مردم در اقتصاد است. سیاستهای هم اقتصاد مقاومتی، هم سیاستهای مترقی اصل ۴۴ بر این اصل اعتقاد و تأکید دارند، مشارکت آحاد جامعه در اقتصاد، البته با محوریت توسعه بخش خصوصی و تعاونی و در ادامه قرار نبود ما سهم بزرگی از اقتصاد را به شبه دولتیها، بدهیم، آفتی در اقتصاد شدن؛ باز برای آن برنامه دیده شده است.
این سه اصلی که اشاره کردم؛ جزو آن هندسه فکری اقتصاد دولت قرار است، ولی این سه اصل نیازمند یک دولت چابک، ناظر و ضامن اقتصاد بازار و رقابت است. دولت میباید اقتصاد بازار و ساز و کارش را ساماندهی و برنامهریزی کند. فضای رقابت را ایجاد کند، برای این که بخش خصوصی و بخش تعاونی بتوانند توسعه پیدا کنند. موضوع بعدی، در آن اصولی که آقای پورمحمدی مدنظرشان است برای این که یک حکمرانی مطلوب اقتصادی را اداره کنند؛ تقویت حقوق مالکیت است. من ۵۰۰ سال اقتصاد ایران را مطالعه کردم. در حوزه نهادگرایی؛ رشد سرمایهگذاری و اقتصادی اتفاق نیفتاده است.
بنگاههای تولیدی با مشکل مواجه شدند. یکی از ریشهها؛ تضعیف حقوق مالکیت بود آقای دانش جعفری بالأخص مالکیت فکری برای این که ما بتوانیم سیاست دوم اقتصاد مقاومتی را پیش ببریم. اگر دنبال این هستیم پیشتازی اقتصاد دانشبنیان اتفاق بیفتد؛ اساس آن بر مالکیت فکری است. آقای پورمحمدی در وزارت دادگستری، همین موضوع مالکیت فکری را با قدرت در دولت یازدهم دنبال کردند و این جزو اصول دولت قرار است. موضوع بعدی؛ بحث انضباط و ثبات مالی است. مردم عزیز عامل توازن مالی، مهار کسریهای بودجه و یکی از مهمترین ریشههای تورم در اقتصاد؛ همین بیانضباطیهای مالی است این جزو اصول دولت قرار است، جزو وعدههای دولت قرار با مردم است. اصل بعدی؛ قرار گرفتن اقتصاد ایران در زنجیره ارزش و تولید جهانی است. با یک اقتصاد بسته، امکان پیشرفت اقتصادی وجود ندارد.
دولت قرار، دنبال یک نقش فعال، هوشمند و بازیگردانی موفق در هندسه نوین اقتصاد و تجارت جهانی است. تغییرات بسیار شگرفی و تحولات عمیقی در جهان در حال رخ دادن است؛ لذا یک دیپلماسی فعال میخواهد اقتصاد ایران برای این که بتواند از این مسیر به سلامت عبور کند. اصل بعدی؛ تخصص خود آقای پورمحمدی؛ مبارزه با فساد است. شفافسازی و سالم سازی اقتصاد است که در بند ۱۹ اقتصاد مقاومتی به آن تأکید شده است. آخرین جمله من این است؛ این هشت اصلی که قرار است در دولت قرار پیگیری شود، گفتمان آن بر پایه اقتصاد مقاومتی است. من دو تا سه برنامه هم، یعنی این اصول تبدیل به برنامه خواهد شد.
مصطفی پورمحمدی: آقای دکتر نمیدانم ما میخواستیم یک بخشی هم خانم دکتر یک توضیحی بدهند. به تحریم و ... اشاره کردم، من میخواهم اصلاً نگاه شما دانشگاهیان را در آثار تحریم و پیامدهای تحریم بشنویم، چون یکی از مسائل مهم همه ماست، ببینم شما چطور فکر میکنید، به خصوص جوانها، خانمهای ما، چطور فکر میکنند؟ بفرمایید.
منیره پورمحمدی: درک ما از تحریم؛ طبق آن چیزی که در دانشگاهها شنیدیم، طبق آن چیزی که در تکسبوک خواندیم، خیلی متفاوت است با آن چیزی که سیاستمداران ما میگویند. بعضاً حتی متضاد است. در همین مناظره اخیر میگفتند که تحریمها اثر آن چنانی ندارد، لازم نیست این قدر برای آنها فکر کنیم، دنبال راهکاری باشیم برای برونرفت از آنها و کاملاً آثار آن قابل تحمل و حل است به صورت داخلی و این در حالی است که کمر مردم دارد میشکند زیر بار تورم. من نمیدانم تا کجا، تا کی باید تحریمها ادامه پیدا کند، چقدر باید زندگی ما را فلج کند تا بپذیریم که تحریمها اثر دارد، تا بپذیریم تحریمها اثر فلج کننده و ویرانکننده روی زندگی مردم ایران دارد. داستانش را خیلی شنیدیم، ولی به نظر میآید که باید برای بار چندم هم گفته شود. ما یک کشور نفتی هستیم، همیشه با تورم روبرو بودیم و در این سالها، تورمی که مشاهده میکردیم؛ یک تورم حدود ۲۰ و بالای آن بوده، ولی تحریمها باعث شده که ساختار تورم تغییر کند. میتوانیم بگوییم که به طور خیلی خیلی ساده و دمدستی، دولت دارد نفتش را میفروشد؛ دلار میگیرد، دلار را طبق قانون میدهد به بانک مرکزی، بانک مرکزی این دلار را مابهازای آن را، به ریال میکند و به دست دولت میدهد. دولت خرج مخارج عمومی خود میکند.
انتهای پیام/