مسئولیت مدنی اشخاص مشهور در تأیید کالاها و خدمات
خبرگزاری میزان - مقالهای تحت عنوان «مسئولیت مدنی اشخاص مشهور در تایید کالاها و خدمات» در شماره دوم از سال بیست وسوم پژوهشنامه حقوق اسلامی در تابستان ۱۴۰۱ منتشر شده است.
در همین راستا، به صورت مصداقی میتوان به پرونده «کوروش کمپانی» اشاره کرد. با توجه به اینکه اشخاص مشهوری در پرونده «کوروش کمپانی»، کالاهای این شرکت را تأیید کردند، قوه قضاییه مسئولیت مدنی این افراد را مورد توجه قرار داده و موضوع بازگرداندن مبالغی که این افراد برای تبلیغات این شرکت دریافت کردند به صندوق دولت را، پیگیری کرده است.
این پژوهش، به بررسی موضوع مسئولیت مدنی اشخاص مشهور در تأیید کالاها و خدمات در حقوق ایران، پرداخته است. در ادامه چکیده و مهمترین نتایج این مقاله ارائه میشود.
چکیده مقاله «مسئولیت مدنی اشخاص مشهور در تأیید کالاها و خدمات»
امروزه تبلیغ کالاها و خدمات در رسانهها توسط اشخاص مشهور به یکی از تاثیرگذارترین روشهای تبلیغاتی تبدیل شده که بهویژه عرضهکنندگان بزرگ از آن برای ترغیب مخاطبین به خرید استفاده میکنند و از این طریق فروش وعرضه خود را افزایش میدهند. شخص مشهور نیز، در برابر استفاده عرضهکننده از شهرت و فعالیت تبلیغاتیاش، مابهازای مالی دریافت میکند.
همچنین او میتواند مانع استفاده بدون اجازه دیگران از نشانههای هویتی خود مانند: تصویر، نام و ... شود. از این دو اختیار شخص مشهور، میتوان با عنوان حق جَلوَت یاد کرد. حال اگر در اثر استفاده مصرفکننده از آنچه شخص مشهور با بهکارگیری حق جلوت در تبلیغ آن شرکت کرده، خسارتی به وی وارد شود، آیا فرد مشهور نیز علاوه بر تولیدکننده به دلیل حضور در تبلیغ و ترغیب مخاطبین به خرید مسئولیت دارد؟
این پژوهش در پی اثبات این فرضیه است که در حقوق ایران با پذیرش کلیِ امکان مسئولیت شخص مشهور بر اساس قواعد مسئولیت مدنی، بهویژه قاعده غرور، در مواردی که شخص مشهور در جهت تایید کالا یا خدمتی فعالیت تبلیغاتی انجام میدهد، باید او را در برابر مصرف کننده مسئول دانست، مشروط بر اینکه در نگاه عرف، اعتماد مصرفکننده به اظهار شخص مشهور، قابل قبول باشد.
در این مقاله بعد از تعریف موضوعات مربوطه از جمله حق جلوت، به بررسی امکان سنجی مسئولیت اشخاص مشهور در تایید کالاها و خدمات موضوع تبلیغ و دو دیدگاه: عدم مسئولیت شخص مشهور و مسئولیت شخص مشهور و نحوه تقسیم مسئولیت میان عرضه کننده و شخص مشهور و روابط آنها با یکدیگر، به نتایج حاصل از بررسی این موارد پرداخته شده است.
نتیجهگیری
مهمترین نتایج حاصل از این پژوهش به نحو ذیل است:
اگر شخص مشهور با استفاده از حق جلوت (ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﺷﺨﺺ ﺣﻖ دارد از نشانهﻫﺎی ﻫﻮﯾﺘﯽ ﺧﻮد مانند: ﺻﺪا، ﺗﺼﻮﯾﺮ، اﻣﻀﺎ، ﻧﺎم و ﻏﯿﺮه، آنﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻬﺮهﺑﺮداری ﺗﺠﺎری ﮐﻨﺪ؛ ﺑﻪ ﻧﺤﻮی ﮐﻪ ﻫﻢ ﺑﺘﻮاﻧﺪ از ارزش اﻗﺘﺼﺎدی آن اﺳﺘﻔﺎده ﮐﻨﺪ و هم در ﺑﺮاﺑﺮ درﯾﺎﻓﺖ ﻋﻮض ﻣﻨﺎﺳﺐ، اﯾﻦ ﺣﻖ را ﺑﻪ دﯾﮕﺮی ﻣﻨﺘﻘﻞ ﮐﻨﺪ) در تبلیغات محصول یا خدمتی، شرکت کند و با این کار، موجب ترغیب مخاطبان به خرید شود، در صورت ورود خسارت به، مصرفکننده امکان مسئولیت شخص مشهور قابل بحث است.
دلایل عدم مسئولیت شخص مشهور در تأیید کالاها و خدمات
از یکسو دلایل زیر مانع برقراری این مسئولیت میشوند:
۱- انتساب مسئولیت به تولیدکننده؛
۲- اقدام مصرفکننده به تهیه محصول به ضرر خودش بر اساس تبلیغاتهایی که غالبا فریبنده و غیرواقعیاند
۳- حق شخص مشهور برای تبلیغ به موجب حق جلوت و عدم امکان بازخواست شخص به دلیل بهکار گرفتن حقی که برای او ثابت شده، مانع مسئول شناخته شدن شخص مشهور میشوند.
دلایل مسئولیت شخص مشهور در تأیید کالاها و خدمات
در مقابل میتوان با استفاده از برخی قواعد مسئولیت مدنی، دلایل فوق را نقد و امکان مسئولیت شخص مشهور در فعالیتهای تبلیغی را فیالجمله اثبات کرد؛
۱- علاوه بر تولیدکننده شخص مشهور از تبلیغ سود میبرد و او هم باید بر اساس تلازم سود و زیان (من له الغنم فله الغرم) در برابر خسارات مسئولیت داشته باشد.
انتساب ضمان به تولیدکننده نیز مانع انتساب ضمان به شخصی دیگر نیست و قواعد مربوط به اشتراک مسئولیت قابل اعمال خواهد بود.
۲- اثبات حق جلوت برای شخص مشهور به این معنا نیست که او میتواند مخاطبان خود را با فعالیت تبلیغاتی خود فریب دهد. هر حقی مقید به عدم سوءاستفاده از آن است و شخص مشهور به تلازم حق خود تکلیف به عدم فریب دیگران دارد.
۳- حمایت از حقوق مصرفکنندگان مقتضی برقراری مسـئولیت برای اشخاص مشهور است و فعالیت تبلیغاتیِ فریبآمیزِ شخص مشهور یکی از مصادیق تبلیغات خلاف واقع است که ماده ۷ قانون حمایت از حقوق مصرفکنندگان آن را ممنوع کرده است.
۴- شخص مشهور با تأیید خود مصرفکننده را به خرید آن کالا یا خدمت ترغیب کرده و به نحو تسبیب موجب ورود خسارت به مصرفکننده شده است.
۵- بر اساس قاعده غرور، شخص مشهور برای مصرفکننده ظاهر قابل اعتماد برای خرید محصول ایجاد کرده و بنابراین مسئولیت دارد.
پرسش اینجاست که از میان قواعد فوق باید از کدام یک برای برقراری مسئولیت مدنی شخص مشهور استفاده کرد؟ در حقوق مسئولیت مدنی ایران، به تَبع فقه، صرفاً با یک یا دو قاعده کلی برای برقراری مسئولیت مدنی مواجه نیستیم بلکه با قواعدی متکثر مواجهیم که لازم است برای اثبات مسئولیت مدنی و توجیه ابعاد مختلف آن در موضوعاتی مانند مسئولیت مدنی شخص مشهور هریک را مورد ارزیابی قرار دهیم و از میان آنها دست به انتخاب بزنیم.
بر این اساس «قاعده غرور»، هم به دلیل سابقه فقهی روشنی که دارد در رویه قضایی شناخته شده است و هم بهتر از سایر قواعد میتوان بر اساس آن ابعاد و شرایط مختلف مسئولیت اشخاص مشهور را بررسی کرد. با در نظر گرفتن این قاعده میتوان شرایط زیر را برای مسئولیت اشخاص مشهور در نظر گرفت:
-ایجاد ظاهر قابل اعتماد: هرگونه فعالیت تبلیغی اشخاص مشهور را نمیتوان موجب مسئولیت آنها دانست. ملاک اصلی برای برقراری مسئولیت ایجاد «ظاهر ﻗﺎﺑﻞ اﻋﺘﻤﺎد» برای مصرفکننده است که عرف آن را تعیین میکند. در حقوق آمریکا نیز تنها تأییدی موجب مسئولیت شخص مشهور میشود که معیار «اعتماد معقول» بر آن قابل اعمال باشد.
اگر عرف اعتماد به تأیید شخص مشهور را معقول نداند، ظاهر قابل اعتمادی ایجاد نشده، در نتیجه قاعده غرور محقق نشده و نهایتا شخص مشهور مسئولیتی ندارد.
-عدم تاثیر آگاهی یا ناآگاهی شخص مشهور: مطابق دیدگاه درستتر در قاعده غرور، علم یا جهل فریبدهنده تأثیری بر ضمان ناشی از غرور نمیگذارد. در حقوق آمریکا نیز رویه قضایی در این مسیر حرکت کرده که مفهوم تدلیس را در این مسئله عام در نظر بگیرد و چنین فرض کند که یا شخص مشهورِ تأییدکننده میدانسته که محصول خسارت ایجاد میکند یا دستکم باید میدانسته که محصول خسارت ایجاد میکند.
-خسارت وارد شده بر مصرفکننده باید به تأیید شخص مشهور مرتبط باشد و ناشی از نوع متعارف کالا باشد: خساراتی که در نتیجه ایرادات تصادفی که در فرایند تولید محصولات ایجاد میشود به تأیید شخص مشهور ارتباطی ندارد. در حقیقت او نوع کالا را تایید میکند و تک تک محصولات را بررسی نمیکند. در نتیجه اگر تمام اقدامات احتیاطی را برای بررسی دقیق محصول بهکار گرفته باشد و اثبات کند ایراد ناشی از نوع معمول کالا نبوده از مسئولیت معاف میشود. در حقوق آمریکا نیز اگر شخص مشهور اثبات کند تمام اقدامات لازم برای بررسی کالا را انجام داده از مسئولیت معاف خواهد شد. به هرحال بار اثبات بر دوش خود اوست.
-تأیید باید توسط خودشخص مشهور انجام شده باشد: اگر کسی بدون اجازه شخص مشهور از ویژگیهای هویتی او برای تأیید محصولی استفاده کرده باشد و آن محصول به دیگری خسارتی وارد کند فریبی از جانب شخص مشهور محقق نشده و او مسئولیتی ندارد.
پس از آنکه تأییدکننده با توجه به شرایط فوق مسئول شناخته شد، باید نحوه تقسیم مسئولیت میان او و عرضهکننده را بررسی کنیم. در این موارد اگر جمع آنها از نوع جمع سبب و مباشر باشد با توجه به ماده ۵۲۶ قانون مجازات هریک به میزان تأثیر مسئولاند و اگر جمع آنها از نوع جمع اسباب باشد با توجه به ماده ۵۳۳ به تساوی در مقابل مصرفکننده مسئولیت دارند.
-ماده ۷ قانون حمایت از حقوق مصرفکننده: تبلیغات خلاف واقع و ارائه اطلاعات نادرست که موجب فریب یا اشتباه مصرفکننده از جمله از طریق وسایل ارتباط جمعی، رسانههای گروهی و برگههای تبلیغاتی شود ممنوع است. آییننامه اجرایی ماده ۷ قانون حمایت از حقوق مصرفکننده: موارد زیر تبلیغ خلاف واقع و اطلاعات نادرست محسوب میشود: ط- استفاده از اسامی، عناوین و نشان افراد و موسساتی که دارای شهرت هستند به نحوی که مصرفکننده را فریب دهد.
-در حقوق آمریکا برای بیان اینگونه فعالیتها از واژه (endorsement) به معنای تأیید، صحهگذاری یا در اصطلاح حقوقی، ظهرنویسی استفاده میشود که در بحث اسناد تجاری کاربرد دارد و در ارتباط با مسئولیت اشخاص مشهور، این واژه بار معنایی قابل توجهی دارد. در اسناد تجاری وقتی کسی سند تجاری را ظهرنویسی میکند، با اینکه مدیون اصلی سند نیست، در برابر دارنده مسئولیت پیدا میکند و در حقیقت همین «ظاهر» کفایت میکند تا شخص مسئول تلقی شود.
اصطلاح (misrepresentation) به معنای اظهار خلاف واقع است و مسامحتا در این مقاله به عنوان تدلیس از آن یاد شده و مقصود نه معنای اصطلاحی تدلیس در بحث خیارات، بلکه معنای لغوی آن است. در حقوق کامنلا، اظهار خلاف واقع شامل سه قسم: عمدی، غیرعمدی و تقصیری میشود و منحصر به رابطه قراردادی نیست؛ در حالیکه در فقه و حقوق، تدلیس به معنای اصطلاحی آن اولاً: در حقوق قراردادها و در بحث خیارات مطرح شده و ثانیاً: مطابق نظر مشهور فقهی علم مدلَّس در تحقق تدلیس شرط است. در حقوق ایران میتوان از قاعده غرور برای مقابله با اظهار خلاف واقعِ شخص مشهور استفاده کرد.
بنابراین اگر شخص مشهور اظهاراتی که منجر به فریب شود بیان نکرده باشد، اظهار خلاف واقع صورت نگرفته و در نتیجه اعتماد معقولی نیز ایجاد نمیشود و در نهایت، شخص مشهور مسئولیتی نخواهد داشت.
برای مثال در پرونده (v Unitas Kramer)، جانی یونیتاس، بازیکن معروف آمریکایی در تبلیغ یک بانک صرفاً آن را معرفی کرده بود و مخاطبان را دعوت کرده بود که برای آگاهی از فعالیتهای بانک، با خود بانک تماس بگیرند.
دادگاه در این مورد رأی به عدم مسئولیت یونیتاس داد؛ با این استدلال که او هیچ گزارهای که مخاطب از آن برداشت توصیف یا اظهار (representation) کند، بیان نکرده است.
-به نظر میرسد برای تحقق غرور لزومی به وجود گفتار یا عمل خاصی از سوی فریبدهنده نیست و ایجاد ظاهر قابل اعتماد از سوی او میتواند به صورت گفتار یا فعل (مثلاً تقدیم غذای غصبی به ثالث) انجام شود. حتی ترک فعل نیز میتواند غرور تلقی شود.
انتهای پیام/