فرهنگ خشونت؛ فصل مشترک پلیس در کشورهای غربی
خبرگزاری میزان – موضوع حقوق بشر و نقض آن در سالهای اخیر به واسطه اعمال استانداردهای دوگانه از سوی کشورهای غربی به ابزاری جهت اتهامزنی و مداخلهجویی تبدیل شدهاند و دیگر نمیتوانند مانند گذشته نماینده مفاهیم و اصول انسانی باشند.
استانداردهای دوگانه و رویکردهای مغرضانه کشورهای غربی سبب شده تا اصول و اهداف اولیه حقوق بشر مدنظر زمان تاسیس سازمانها و سازوکارهای حقوق بشری دچار تغییرهای ماهوی شده و اساسا در چهرهای ضد حقوق بشری تعریف شوند.
این تغییرهای ماهوی حقوق بشر اگرچه مورد انتقاد و اعتراض کشورهای مستقل قرار دارد، اما ابزار خوبی برای کشورهای غربی مدعی حقوق بشر برای مداخلهجویی و بهانهجویی علیه کشورهایی است که با حسن نیت در مسیر تعامل با دیگر کشورها جهت تقویت اصول انساندوستانه و حقوق بشری تلاش میکنند.
البته سویه تیز رویه یاد شده بیش از هر کسی در جهان، شهروندان کشورهای غربی را آزار داده است و آنها را بهصورت سیستماتیک در معرض نقض حقوق بشریشان قرار داده است.
یکی از جلوههای پیامدهای منفی ابزارنگاری حقوق بشر از سوی کشورهای غربی مدعی حقوق بشر، تشدید بحرانهای درهم تنیده نقض حقوق بشر در پلیس این کشورها است؛ تا جایی که فرهنگ خشونت به فصل مشترک پلیس در کشورهای غربی تبدیل شده است.
این چالشها که شهروندان کشورهای یاد شده را قربانی میکند، به نبردهای حقوقی طولانی مدتی علیه پلیس منجر میشود که در نهایت در سایه حمایت بیمنطق کشورهای غربی از نهادهای پلیس در این کشور به محرومیت شاکیان از دسترسی به عدالت منجر میشود؛ نمونههای متعددی از این چالشهای حقوقی در کشورهای غربی وجود دارند که معروفترین آنها پرونده تئو در فرانسه است.
پرونده تئو یا L'Affaire Théo بدنامترین و طولانیترین چالش حقوقی علیه خشونت پلیس فرانسه از سوی یک شهروند سیاهپوست است که پس از گذشت هفت سال همچنان در مارپیچ سیستم حقوقی این کشور در گردش است.
خشونت پلیس فرانسه موضوع جدید و نوظهوری نیست، بلکه گاه به گاه با یک نمونه جدید خشونت به کانون بحث تبدیل میشود و خشم عمومی را برمیانگیزد.
چرخه اعتراض به خشونت پلیس فرانسه بهویژه خشونت این نهاد علیه اقلیتهای قومی و نژادی از دهه ۱۹۶۰ سرعت بیشتری یافت.
پلیس فرانسه با هر بار اعتراض عمومی و سراسری به خشونت افسران پلیس در مواجهه با معترضان به خشونت گستردهتری دست زده و شماری را کشته یا زخمی کرد.
اعتراضهای عمومی در پی ناآرامیهای فزاینده به دلیل تیراندازی مرگبار تابستان گذشته پلیس نانتر در حومه پاریس، پایتخت فرانسه به یک نوجوان آفریقاییالاصل دور جدیدی از خشونتهای کنترل نشده علیه معترضان را در پی داشت و پلیس به سمت تظاهرکنندگان گاز اشکآور شلیک و صدها نفر را دستگیر کرد.
جامعه فرانسه به حدی از خشونت و بیکیفرمانی پلیس این کشور به ستوه آمده که با شرایط مشابه در دیگر نقاط جهان همذاتپنداری میکند؛ نمونه این امر را میتوان در اعتراضهای صورت گرفته در فرانسه در پی قتل جورج فلوید، شهروند سیاهپوست آمریکایی به دست پلیس ایالت مینه سوتای این کشور، اشاره کرد.
دیگر موارد برجسته برخورد خشونت بار پلیس را میتوان در حوادثی مانند اعتراض به قتل آدام ترائوره، شهروند سیاهپوست به دست پلیس، اعتراض مهاجران در سال ۱۹۶۱ (حادثهای که به کشتار پاریس معروف شد) و قتل دو پسر نوجوان مسلمان مشاهده کرد.
در حادثه معروف به کشتار پاریس تقریبا ۲۰۰ مهاجر معترض به دست پلیس فرانسه کشته شدند؛ شدت خشونت بهکار رفته از سوی پلیس در برخورد با معترضان در پی قتل دو نوجوان مسلمان در سال ۲۰۰۵ به حدی بود که دولت این کشور ناچار به اعلام وضعیت اضطراری شده و به رئیسجمهور اختیارات ویژه اعطا شد؛ براساس گزارش لوموند در آن حوادث، بیش از ۴ هزار نفر دستگیر شدند.
نکته قابل توجه در این موارد تلاش چند دههای فرانسه برای مخفی نگه داشتن جنایتهای پلیس بهویژه در موضوع کشتار پاریس است.
خشونت پلیس آمریکا نیز موضوعی است که در سالهای گذشته به موضوع جدی در مباحث حقوق بشری تبدیل شده است؛ چراکه این معضل به شدت مرگبار است و عمده قربانیانش آسیبپذیرترین افراد هستند.
پلیس آمریکا مانند پلیس فرانسه تحت حمایت دولت و گروههای بانفوذ در حالی بهطور متوسط در هر سال حدود هزار نفر را به قتل میرساند که بیکیفرمانی این قتلها اعتراضهای جدی را در پی داشته است.
گذشته از آفریقاییتبارها، اقلیتهای قومی، طبقه فقیر و کارگر کم درآمد اصلیترین قربانی تیراندازیهای مرگبار پلیس آمریکا هستند، برخوردهای خشونت بار این نهاد با معترضان به موضوعهای مختلف مانند مسائل زیست محیطی نیز قابل توجه است.
خشونت گسترده و عمدتا بیدلیل پلیس آمریکا علیه سیاهپوستان تا حدی فراگیر شده که در سال ۲۰۱۳ جنبشی به نام «جان سیاهان مهم است» به راه افتاد؛ در عین حال، تاکنون کارزارهای متعددی علیه خشونتهای کنترلناپذیر پلیس آمریکا از سوی فعالان، مردم و گروههای حقوق بشری به راه افتادهاند.
بهطور قطع میتوان از اعتراضهای سراسری یک ساله در آمریکا در پی قتل جورج فلوید بهعنوان یکی از بدترین و خشونتبارترین مواجهههای پلیس آمریکا با معترضان یاد کرد.
در اعتراضهای یاد شده که از ۲۶ مه ۲۰۲۰ (۶ خرداد ۱۳۹۹) آغاز شده و تا ۲۶ مه ۲۰۲۱ (۶ خرداد ۱۴۰۰) ادامه داشت، بیش از ۱۴ هزار نفر دستگیر شدند؛ آمار دقیقی از شمار کشتهشدگان اعتراضها وجود ندارد، اما فوربس در نوزدهمین روز اعتراضها از مرگ ۱۹ نفر از معترضان خبر داد؛ خبری که زیر تیغ برنده سانسور آمریکایی گم شد.
نکته مهم در جریان این اعتراضها برخورد خشونتبار پلیس آمریکا با خبرنگاران و اهالی رسانهای بود که قصد پوشش اخبار اعتراضها داشتند.
موارد یاد شده نهتنها همه موارد خشونت مرگبار پلیس آمریکا و فرانسه نبوده، بلکه خشونت پلیس در کشورهای غربی محدود به این دو کشور نیست.
انتهای پیام/