ترجمه‌ای از صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب آن را تحسین کردند

14:02 - 26 بهمن 1402
کد خبر: ۴۷۶۰۰۲۶
ترجمه‌ای از صحیفه سجادیه که رهبر انقلاب آن را تحسین کردند
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار شاعران مذهبی‌سرا که در اسفندماه سال گذشته برگزار شد، شاعران را به استفاده از مضامین دعا‌های نقل‌شده از ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام برای شعرسرایی توصیه کردند.

خبرگزاری میزان _ رهبر انقلاب اسلامی در دیدار شاعران مذهبی‌سرا که در اسفندماه سال گذشته برگزار شد، شاعران را به استفاده از مضامین دعا‌های نقل‌شده از ائمه‌ی معصومین علیهم‌السلام برای شعرسرایی توصیه کردند.

ایشان به‌طور خاص از صحیفه‌ی سجادیه نام بردند و فرمودند: «دعا‌هایی که در صحیفه‌ی سجّادیّه است معارف است. این معارف را بخوانید، این‌ها را یاد بگیرید تا بتوانید ان‌شاءالله وظیفه را انجام بدهید.» رهبر انقلاب در این دیدار به ترجمه‌ای جدید از صحیفه‌ی سجادیه اشاره کرده و از آن تمجید کردند. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز ولادت با سعادت حضرت امام سجاد علیه‌السلام یادداشت زیر از حجت‌الاسلام جواد محمدزمانی را درباره‌ی ویژگی‌های ترجمه‌ی صحیفه‌ی سجادیه که مورد تمجید رهبر انقلاب قرار گرفت، منتشر می‌کند.

بیانات و توصیه‌های حضرت آقا درباره‌ صحیفه‌ سجادیه و لزوم بهره‌مندی جوانان از آن فراوان است، اما این توصیه‌ها در دیدار شاعران آیینی در پنجم اسفندماه سال گذشته، عطر و بوی دیگری داشت. دعای مکارم‌الاخلاق، دعای اول صحیفه و دعای پنجم و دیگر ادعیه از سفارش‌های مهم حضرت آقا به شاعران جوان بود.

سپس فرمودند: «به‌تازگی ترجمه‌ی زیبایی از صحیفه‌ی سجادیه که ظاهراً محصول تلاش یکی از جوانان خوش‌ذوق قمی است به دستم رسید.» اسم مترجم را در خاطر نداشتند. این بیانات، جمع حاضر را به تأمل فرو برد که ترجمه‌ای که تحسین آقا را برانگیخته از آن کیست؟ دیروز در دیدار کارگران به مناسبت ولادت امام حسین (علیه‌السلام) و در آستانه‌ی روز کارگر، توفیق حضور و استماع بیانات آقا نصیبم شد. در پایان دیدار، پس از شرفیابی به محضرشان، مشمول محبت پدرانه‌شان شدم. فرصت را غنیمت شمردم و نام مترجم صحیفه‌ی سجادیه را پرسیدم. آقا یکی از اطرافیانشان را مخاطب قرار دادند و فرمودند: «مشخصات آن ترجمه‌ی صحیفه‌ی سجادیه۱ را که در اتاق من است به آقای زمانی برسانید.»

با شنیدن این سخنان، نخستین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که معمولاً کتابی که در اتاق است بیشتر از کتاب‌های داخل قفسه‌های کتابخانه مورد استفاده قرار می‌گیرد و این نشان از آن دارد که آقا انس فراوانی با دعا‌های صحیفه‌ی سجادیه دارند که صد البته قراین متعدد دیگر در گفتار و رفتار ایشان این را تائید می‌کند.

نیم ساعت پس از آن، با تلفن همراهم تماس گرفتند و مشخصات کتاب را برایم گفتند: صحیفه‌ی سجادیه، ترجمه‌ی آقای محمد مهدی رضایی، انتشارات جمال. من هم که عازم قم بودم به سرعت کتاب را در اینترنت جستجو کردم؛ شماره‌ی تلفن ناشر را یافتم و از آن طریق به شماره‌ی تلفن همراه مترجم دست یافتم. با مترجم تماس گرفتم؛ نشانی منزل او را خواستم؛ اجمالی از ماجرا را نیز گفتم. حدود ساعت هفت بعدازظهر به سمت منزل او رفتم. منزل او در شهرک پردیسان قم بود. با دو تن از دوستان طلبه‌ام همراه بودم. جلوی در آپارتمان به استقبالمان آمد؛ طلبه‌ی معمم لاغر اندام جوان. ابتدا از او خواستم که مزاحم نشویم و همین بیرون منزل با او سخن بگوییم، اما اصرار کرد که حتماً به داخل خانه‌اش برویم. داخل خانه رفتیم. منزل محقر و ساده در طبقه‌ی دوم آپارتمان با مقداری کتاب و یک کامپیوتر؛ می‌گفت هنوز باورم نمی‌شود که آقا ترجمه‌ی مرا این‌قدر مورد محبت قرار داده باشند. از ترجمه پرسیدم؛ گفت حدود شش ماه برایش زحمت کشیدم؛ سعی‌ام این بود که علاوه بر رساندن مفهوم، وجوه ادبی و آهنگ کلام و ظرافت‌های معنایی حفظ شود؛ سعی کردم پیش از آن، تمام ترجمه‌ها را ببینم؛ الان می‌بینم الحمدلله ترجمه‌ام در خیلی جا‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و خدا را شاکرم؛ کسی به من می‌گفت در عمره‌های دانشجویی، برخی جوانان خیلی به ترجمه علاقه‌مند شده‌اند و آن را با خود به مسجدالحرام یا مسجدالنّبی می‌برند.

حاج آقای رضایی می‌گفت: پیش از این، یکی دو کتاب مثل کتاب محاسن و مصابیح‌الجنان (نوشته‌ی مرحوم آیت‌الله سید عباس کاشانی) را ترجمه کرده‌ام. آنچه برایم از سخنان حاج آقای رضایی مبرهن شد این بود که او خیلی متواضعانه از ترجمه‌هایش سخن می‌گفت.

در پایان، مطلبی را ذکر کرد که اندوه و غم، سراسر وجودم را فراگرفت؛ دختر کوچکش را صدا کرد. حنانه دختر هفت ساله‌ی حاج آقای رضایی است که خدا پس از ۱۰ سال به این زوج جوان اعطا کرده است. پای دختر شکسته  و در گچ بود. حنانه به بیماری نادری دچار بود که بر اثر آن، استخوان‌های بدنش با کوچک‌ترین ضربه‌ای می‌شکست. ازاین‌رو از دو سالگی تا حالا بار‌ها و بار‌ها اعضای بدنش شکسته و گاه نیمی از بدنش در گچ بود. دختر به آقا نامه‌ای نوشته بود که برایمان خواند. تنها آرزوی حاج آقای رضایی دیدار حضرت آقا به همراه دخترش است. می‌گفت: آقا نائب امام زمان است و دعای او برای دخترم می‌تواند دعای امام زمان را شامل ما کند و دخترم شفا بگیرد.

انتهای پیام/


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *