روسیه چگونه ارتش اوکراین را متوقف کرد؟
خبرگزاری میزان - بسیاری از کشورهای غربی و خود اوکراینیها امید زیادی به ضدحمله تابستانی کییف در سال ۲۰۲۳ داشتند. موفقیتهای قبلی اوکراین در کییف، خارکف و خرسون این انتظارات را تشویق میکرد که تلاشهای جدید، تقویتشده با تجهیزات و آموزشهای جدید غربی ممکن است دفاع روسیه را در مقیاس بزرگتری شکسته و پل زمینی روسیه به کریمه را قطع کند.
به گفته کارشناسان، اگر این حمله موفقیتآمیز میبود تهدید ناشی از کریمه ممکن بود مسکو را متقاعد کند که به جنگ پایان دهد.
فارن افرز در مقالهای تحلیلی، نوشت: نتایج کسب شده (ضدحمله) بسیار کمتر از چنین امیدهایی بود. اگرچه تابستان موفقیتهایی برای اوکراینیها را بههمراه داشت (به ویژه در برابر کشتیهای جنگی روسیه در دریای سیاه)، اما هیچ پیشرفتی در خشکی حاصل نشد.
پیشرفتهای محدودی با هزینههای گزاف بهدست آمد و اکنون بهطور قابل توجهی با پیشرفت روسیه در سایر نقاط میدان جنگ جبران شده است.
فارن افرز، تاکید کرد: اکنون واضح است که ضدحمله اوکراین شکست خورد.
این برای آینده جنگ اوکراین و آینده جنگ بهطور گستردهتر چه معنایی دارد؟ بهترین پاسخ در حال حاضر در نحوه استفاده دو طرف و بهویژه روسیه از نیروهای موجود است.
در اواخر بهار، روسها نوعی دفاع عمیق و آماده را اتخاذ کردند که برای اوکراینیها چالشهای بزرگی ایجاد کرد.
بدون پیشرفت تهاجمی، موفقیت در جنگ زمینی به یک مبارزه فرسایشی تبدیل میشود. یک نتیجه مطلوب برای اوکراین در یک جنگ فرسایشی غیرممکن نیست، اما این امر مستلزم آن است که نیروهای کییف در جنگی بسیار طولانی در مقابل یک نیروی برتر از نظر عددی دوام بیاورند.
نظر کارشناسان درباره دلایل توقف پیشروی اوکراین
در همین حال برخی کارشناسان معتقدند که آمریکا مسئول شکست ضدحمله اوکراین است. همه درخواستهای کییف برای کمک اجابت نشد.
به عنوان مثال، این افراد معتقدند که اگر آمریکا جنگندههای اف-۱۶، موشکهای دوربرد معروف به ATACMS یا تانکهای آبرامز را زودتر و در حجم بیشتری ارائه میکرد، اوکراین میتوانست به خطوط دفاعی روسیه نفوذ کند.
برخی دیگر مشکل را در یک انقلاب نظامی گستردهتر دنبال میکنند که در آن فناوری جدید میدان جنگ را برای مانورهای تهاجمی موفق بسیار کشنده میکند. هواپیماهای بدون سرنشین، نظارت ماهوارهای و سلاحهای دقیق فناوریهایی هستند که اکنون اکثر نظریهپردازان انقلاب نظامی بر آن تاکید دارند.
برخی دیگر هم بر آموزش و تصمیمگیری استراتژیک تاکید دارند. تیپهای نظامی که در ضدحمله اوکراین مورد استفاده قرار گرفتند، عمدتا گروههای بیتجربه بودند که قبل از آغاز عملیات تنها پنج هفته از سوی غربیها آموزش دیده بودند.
این در حالی است که بهعنوان مثال، نیروهای پیاده نظام انگلیس برای مشارکت در جنگ جهانی دوم ۲۲ هفته آموزش دیده بودند.
پنج هفته زمان برای تسلط بر پیچیدگیهای جنگ مدرن کافی نیست.
برخی از افسران آمریکایی همچنین بر این باورند که ستاد کل ارتش اوکراین با تقسیم تلاشها در سه محور به جای یک محور واحد، قدرت رزمی اوکراین را کمرنگ و نیروها را در هر محور آنقدر ضعیف کرد که نتوانستند پیشروی کنند.
کیفیت در برابر کمیت
انعطافپذیری خطوط دفاعی عمیق و آماده در جنگهای مدرن، دستیابی سریع به یک پیشرفت قاطع را بسیار دشوار میکند.
والری زالوژنی، فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین جنگ را بنبست توصیف کرده، اما معتقد است که فناوری جدید میتواند به پیشرفت اوکراین کمک کند.
فارن افرز، مینویسد: او در مورد اول درست میگوید، اما احتمالا در مورد دوم اینطور نیست. دشواری مانور تهاجمی در سال ۲۰۲۳ محصول هیچ فناوری جدید نبود و بعید است که هیچ فناوری جدیدی آن را تغییر دهد. انطباق روسیه و فراگیر بودن پوشش و پنهان شدن آن در خشکی، توانایی سلاحهای جدید را برای ضربه زدن به دفاع مستحکم این کشور محدود میکند و خطوط دفاعی روسیه اکنون کاملا قویتر است.
پیشبینی سرنوشت اوکراین تا حد زیادی به آینده کمکهای غرب بستگی دارد، اما حتی با تداوم کمکها، این درگیری احتمالا برای مدت طولانی بهعنوان یک جنگ فرسایشی موضعی باقی خواهد ماند.
انتهای پیام/