چالشهای بنگاه های کوچک در فضای اقتصاد/ چرا صنایع کوچک موفق نمی شوند؟
سعید فیلسوفیان در گفتوگو با خبرنگار گروه اقتصاد درباره وضعیت صنایع کوچک در کشور با بیان اینکه طی دهههای گذشته تعداد بسیار زیادی واحد صنعتی در شهرکهای صنعتی شکل گرفته که به چند دسته تقسیم میشوند، اظهار کرد: دسته اول از این واحدها کسب و کارهای فامیلی هستند و یک ساختار خانوادگی دارند دسته دوم تجاری هستند که یک محصول را میفروختند و یا بعبارتی تاجر بودند و پس از رونق تولید، به سمت تولید امدند دسته سوم شرکتهای پیمانکاری هستند که تعداد آنها در زمان سازندگی زیاد شد ودسته دیگر شرکتهای دانش بنیان هستند که در سالهای اخیر شکل گرفتند. هر چند هر کدام از این دسته از شرکتها را میتوان شکل گرفته دورهای مشخص از اقتصاد ایران در نظر گرفت و این دورهها با هم از لحاظ خصوصیت متفاوت هستند لیکن درد این شرکت تقریبا یکی است.
این کارشناس صنعت ادامه داد:بطور مثال در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد با افزایش قیمت نفت حرکت بسمت تولید در بخش خصوصی زیاد شد لیکن بعلت نبود یک سیاست مشخص از سوی دولت اولا تعداد زیادی کارخانه مشابه در کشور زده شد که میشود به تولید کنندگان ظروف یکبار مصرف و یا لولههای چند لایه و.. اشاره کرد، ثانیا برای فروش سریع محصول و پرداخت دیون تمرکز روی زنجیره نهایی تولید رفت و این صنایع به شدت به مواد اولیه محتاج بودند.
فیلسوفیان خاطرنشان کرد:مشکل دیگر این صنایع خطوط تولیدی بود که خریداری شده بود که عمدتا دسته دوم و تکنولوژیهای از رده خارج بودند. این مسئله باعث شد هزینه تولید بالارفته و قدرت رقابت را با محصولات خارجی پایین بیاورد.
وی تصریح کرد:مشکل دیگر این بود صنایع کوچک را قبل از راه اندازی صنایع بزرگ توسعه داده بودیم در صورتی که میبایست صنایع کوچک در حوزه تامین در کنار صنایع بزرگ شکل بگیرد، تا صنایع بزرگ و مادر با توان اقتصادی بالا مشترین این صنایع باشند. البته لازم به توضیح است که در بخشهای مختلف صنعت این مدل متفاوت است مانند صنایعی که به کشاورزی مربوط میشوند.
این کارشناس بخش صنعت تاکید کرد: صاحبان این صنایع در زمان رونق بازار مشکلی نداشتند لیکن هنگامی که رقابت در بازار شدید شد دانش لازم برای حرکت در این بازارا نداشته و نتوانستند رقابت کنند و برای جبران بسمت گرفتن تسهیلات رفتن و عملا بدهی خود را زیاد کردند.
فیلسوفیان با بیان اینکه بسیاری از این واحدها بی مهابا به دنبال دریافت تسهیلات رفتند و دولتها شرایطی فراهم کردند که بانکها با توجه به بدهی این شرکتها باز هم به آنها تسهیلات بدهند و این کار به مانند زخمیای بود که در حال خونریزی است و به آن اب دهند و این امر باعث مرگ این زخمی خواهد شد که متاسفانه این اتفاق افتاد.
این کارشناس صنعت با اشاره به استفاده این واحدها از مشاور اظهار کرد: مشکلی که به وجود آمد این بود که شرکتها نمیدانستند از مشاورین چه چیزی میخواهند و از طرف دیگر مشاورها به دلیل اینکه بیشتر در فضای آکادمیک بودند و فضای کسب و کار را نمیشناختند نتوانستند کمکی به این صنایع بکنند. یک مشاوره کسب و کار یکپارچه میتوانست در خیلی از مواقع مشکل گشای این شرکتها باشد.
فیلسوفیان با اشاره به شرکتهای دانش بنیان گفت:این شرکتها، مجموعههای چابکی هستند و از افراد نخبه تشکیل شده ان لیکن ریسک بزرگ جلوی پای این دسته از سازمانها عدم توجه به سرمایه انسانی و نداشتن ساختار سازمانی مناسب است که در اینده میتواند سازمان را دچار مشکل کند.
این کارشناس صنعت تصریح کرد:از دیگر مشکلات صنایع کوچک عدم آگاهی موسسان از قوانین دولتی مانند مالیات، بیمه گمرک و... بود و انهایی که وارد صادرات شدند عدم دانش کافی در تجارت بین الملل و نحوه بستن قراردادهای بین المللی بود.