جنایات آمریکا به روایت تاریخ/ بیانیه استقلال زیر لگد یانکیها/ خانم وزیر خارجه چه گفت؟
گروه سیاسی ؛ «همه انسانها برابر آفریده شدهاند و آفریننده جهان به آنها حقوقی انتقالناپذیر بخشوده که از آن جمله: زندگی٬ آزادی و جستجوی خوشبختی است». این یک شعار حزبی و سیاسی یا بخشی از مرام کمونیستی و نظام سوسیالیستی نیست بلکه نص صریح بیانیه استقلال آمریکا (۴ ژوئیه ۱۷۷۶ میلادی برابر با ۱۱۶۸ شمسی) است که عبدالهادی حائری ۳۲ سال قبل در ص ۴۰ کتاب «نخستین رویاروییهای اندیشهگران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب» نیز صراحتا به آن اشاره کرده است.
روز دوشنبه هفته جاری یعنی ۱۹ آذر برابر با ۱۰ دسامبر روز جهانی حقوق بشر بود. طنز تلخ آنجایی است که رژیم آمریکا نه تنها مردم سایر کشورها حتی مردم کشور خودشان را هم «برابر» نمیدانند چه آنکه وحشیگری پلیس این کشور در قبال جامعه سیاهپوستان و مسلمانان دلیل این ادعاست و تلاش برای «برابری» حتی داخل آمریکا، سرنوشت «مالکوم ایکس»ها و «مارتین لوتر کینگ» ها را تداعی میکند.
سردمداران رژیم آمریکا نه تنها بزرگترین ناقضان حقوق بشر که در صدر فهرست جنایتکاران علیه بشریت قرار دارند. این گزارهای است مقرون به واقعیات و مستندات تاریخی بیشمار. در ادامه بخوانید:
کشتار ۳۰۰ هزار نفر فقط در سه روز توسط آمریکاییها
با آمدن نام دو شهر «هیروشیما» و «ناکازاکی» اذهان جهانیان ناخودآگاه به سمت جنایتپیشگی آمریکاییها معطوف میشود.
از ۶ تا ۹ آگوست ۱۹۴۵، بمبافکنهای آمریکایی با دستور «هری ترومن» رئیسجمهور وقت این کشور، بر فراز دو شهر «هیروشیما» و «ناکازاکی» ژاپن به پرواز درآمدند و دو بمب اتمی را بر روی ساکنان این دو شهر انداختند و آنها را با خاک یکسان کردند.
در همان لحظه وقوع این جنایت، صد هزار انسان غیرنظامی، درجا کشته شدند. ۲۰۰ هزار نفر دیگر نیز از ساکنان دو شهر «هیروشیما» و «ناکازاکی» تا پایان سال ۱۹۴۵ به سبب اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو ناشی از بمبهای اتمی آمریکا جان خود را از دست دادند.
به بیان دیگر، آمریکاییها فقط در سه روز (۷۲ ساعت)، ۳۰۰ هزار انسان بیگناه را کشتند. تاریخ بشر چنین جنایتی را حتی در تاریکترین اعصار توحش غربیها در قرون وسطی هم سراغ ندارد. نکته قابل تامل آنکه، «وسلی کروز» فرمانده این عملیات جنایتکارانه از سوی «هری ترومن» رئیس جمهور آمریکا، مدال افتخار دریافت کرد.
سردمداران رژیمی که ظرف فقط سه روز، ۳۰۰ هزار انسان بیگناه را کشتهاند، آیا در زمره جنایتکاران علیه بشریت قلمداد نمیشوند؟ آیا سیاستمداران چنین رژیمی، وجاهتی برای اتهام زنی به سایر کشورها در امر حقوق بشر دارند؟
افتخار مقامات آمریکایی به کشتن ۵۰۰ هزار کودک عراقی
در میانههای دهه ۹۰ میلادی، آمریکا اقدام به تحریم عراق کرد. در جریان این تحریم بنا به اعتراف منابع آمریکایی، ۵۰۰ هزار کودک عراقی کشته شدند.
در سال ۱۹۹۶ میلادی خبرنگار شبکه سیبیاس آمریکا از «مادلین آلبرایت» وزیر خارجه وقت آمریکا پرسید که آیا ارزش داشت که برای تنبیه عراق، نیم میلیون کودک عراقی را به کام مرگ بفرستید؟
جواب وزیر خارجه آمریکا به این سوال، عمق ددمنشی و جنایتکاری سردمداران رژیم آمریکا را نشان داد؛ آلبرایت گفت: بله؛ ارزش داشت که نیم میلیون کودک عراقی کشته شوند!
فروش تسلیحات شیمیایی به صدام توسط آمریکا برای کشتار مردم ایران و عراق
یکی از وجوه اقدامات جنایتکارانه آمریکا علیه مردم ایران به ماجرای تجاوز رژیم بعثی صدام به کشورمان و حمایتهای همهجانبه سیاسی و لجستیکی سردمداران واشنگتن از صدام متجاوز مربوط میشود. رژیم متجاوز صدام در دوران جنگ تحمیلی، از سوی ٣٥ دولت جهان به لحاظ مالی و تسلیحاتی، پشتیبانی میشد که در راس این دوّل آمریکا قرار داشت.
در آگوست سال ۲۰۱۳ (مرداد ۹۲) اسناد جدیدی از حملات شیمیایی رژیم صدام ضد مردم ایران و همکاری رژیم آمریکا با دیکتاتور بعثی عراق در انجام این حملات هولناک فاش شد.
افشاء اسناد مزبور همزمان شده بود با تلاش رژیم آمریکا برای حمله به سوریه با بهانه دروغین استفاده دمشق از سلاح شیمیایی. در همین رابطه نشریه فارین پالیسی، نوشت: آمریکا در حالی در فکر حمله نظامی به سوریه در واکنش به وقوع حمله شیمیایی در این کشور است که چندین سال پیش در برابر حملات صدام با گاز اعصاب علیه ایران سکوت کرده و هیچ اقدامی برای جلوگیری از آن انجام نداده بود.
اشاره نشریه آمریکایی به اسناد سازمان سیا بود که در سال ۲۰۱۳ از طبقه بندی محرمانه خارج شد و نشان میداد واشنگتن از آغاز سال ۱۹۸۳ (سال ۱۳۶۱) نسبت به استفاده رژیم صدام از تسلیحات شیمیایی اطمینان کامل یافته بود، اما نه تنها برای متوقف کردن این رژیم کاری نکرد بلکه دست شرکتهای آمریکایی را هم برای صادرات مواد شیمیایی بیشتر به عراق بازگذاشت و همچنین در جلسه مارس ۱۹۸۶ (فروردین ۱۳۶۴) شورای امنیت سازمان ملل نیز به قطعنامه ناظر بر محکومیت رژیم صدام در استفاده پیاپی از تسلیحات شیمیایی علیه مردم ایران، رای منفی داد. بیشتر
حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایرانی و کشتن ۲۹۰ مسافر
در دوازدهم تیرماه ۱۳۶۷ شمسی برابر با سوم ژوئیه ۱۹۸۸ میلادی، هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دُبی بود، بر فراز آبهای خلیج فارس و در نزدیکی جزیره «هنگام» مورد هجوم یگانهای دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آبهای خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد.
این هواپیما در زمانی که ایران در نبرد با متجاوزین بعثی قرار داشت با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت. هواپیما حامل ۲۹۰ مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با این جنایت فجیع به شهادت رسیدند.
در میان سرنشینان این هواپیمای مسافربری، ۶۶ کودک زیر ۱۳ سال، ۵۳ زن و ۴۶ تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند. ساقط کردن هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با ملت بزرگ ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهههای جنگ بود. بیشتر
نگهداری ۲۵۰۰ کودک در قفس به دستور کاخ سفید!
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در ادامه سیاستهای مهاجرستیزانهاش به ماموران مرزی آمریکا دستور داد تا کودکان پناهجویان و مهاجرین را از والدینشان جدا کنند. والدین روانه زندان شوند و کودکان در قفس نگهداری شوند!
بر همین اساس از ۵ مِی (۱۵ اردیبهشت) تا ۹ ژوئن (۱۹ خرداد) حدود ۲۵۰۰ کودک عمدتا اهل آمریکای مرکزی و جنوبی که به همراه خانوادههایشان از مرز مکزیک قصد ورود به آمریکا را داشتند توسط ماموران مرزی آمریکایی از والدینشان جدا شده و برای نگهداری به قفسهای تعبیه شده منتقل شدند. از این تعداد بیش از ۱۰۰ کودک، کمتر از ۴ سال سن داشتند.
کاخ سفید پیش از اجرای این سیاست که از آن با عنوان «مدارای حداقلی» نام برده میشود، اعلام کرده بود که حتی در قبال مهاجرین و پناهجویانی که خطر مرگ هم آنها را تهدید میکند از سیاستهای سختگیرانهاش کوتاه نخواهد آمد. بیشتر
زنده زنده سوزاندن ۸۲ انسان توسط نیروهای دولتی آمریکا
دامنه جنایتکاری و آدمکشی رژیم آمریکا به داخل مرزهای این کشور و علیه مردم خود آمریکا هم کشیده شده است. اگر جنایت علیه سرخپوستان در بدو تاسیس کشور آمریکا و جنایتهای هر روزه سردمداران و تشکیلات رژیم آمریکا علیه سیاه پوستان و مهاجران و پناهندهها را فاکتور بگیریم، قطعا نمیتوان جنایت روز ۱۹ آوریل سال ۱۹۹۳ (۳۰ فروردین ۱۳۷۲) ماموران رژیم آمریکا در شهر «ویکو» ایالت تگزاس علیه اعضای یک شاخه مذهبی به نام «داودیه» را نادیده گرفت. جنایتی که در قالب سوزاندن عمدی ۸۲ نفر از جمله تعدادی از زنان و نوزادان بود.
داودیان اعضای یک فرقه از مذهب پروتستان دین مسیح هستند که باوری عمیق به ظهور منجی دارند. آنها برای همین منظور و برای آماده شدن جهت استقبال از منجی در منطقهای جدا زیست داشتند؛ منطقهای تپهای و مزرعهای به نام «مونت کارمل» واقع در ۱۴ کیلومتری شهر ویکو ایالت تگزاس آمریکا.
در روز ۱۹ آوریل سال ۱۹۹۳ (۳۰ فروردین ۱۳۷۲)، نیروهای دولتی آمریکا، منطقه سکونت داودیان را محاصره کردند و حمله شدیدی را به خانه و کاشانه اعضای شاخه داودیه در منطقه مونت کارمل انجام دادند؛ حملهای که با تانک و مواد آتشزا انجام گرفت و به موجب آن ۸۲ نفر از اعضاء و وابستگان شاخه داودیه از جمله تعدادی از زنان و نوزادان زنده زنده سوزانده شدند. دیوید کورش شخص نخست شاخه داودیه نیز در بین کشتهشدگان حادثه مونت کارمل بود؛ همچنین ۲۰ کودک و دو زن باردار نیز در بین کشتهشدگان (سوخته شدگان) این جنایت نیروهای دولتی آمریکا بودند. بیشتر
گوانتانامو؛ سند توحش و جنایت آمریکا/ غیرانسانیترین شکنجهها به دست ماموران سیا
زندان گوانتانامو پس از حمله آمریکا به افغانستان و اشغال این کشور در سال ۲۰۰۱ ایجاد شد و به مکانی برای بازداشت و شکنجه افرادی تبدیل شد که در نقاط مختلف جهان به ظن ارتباط با اقدامات تروریستی و تروریستها دستگیر میشوند. البته از آنجایی که خود آمریکا بزرگترین تروریست و تروریستپرور است، طبیعی است که اکثر بازداشتیهای گوانتانامو را افرادی تشکیل دهند که یا در اقدام تروریستی با آمریکا همراهی نکردهاند و یا خودسرانه و بدون مجوز سردسته تروریستها یعنی رژیم آمریکا اقدام به عمل تروریستی کردهاند.
شهرت گوانتانامو فقط یک دلیل دارد و آن هم عبارت است از انجام غیرانسانیترین نوع شکنجهها در این بازداشتگاه مخوف؛ از «آزارهای بدنی» و «خشونت جنسی» تا «غرق مصنوعی» و «اعدامهای ساختگی» و «ممنوعیت از خواب» و «شوکهای الکتریکی» و ...
در ژوئن ۲۰۱۵ روزنامه آمریکایی «نیویورکتایمز» گزارشی از وضعیت یکی از زندانیان آزادشده از شکنجهگاه گوانتانامو منتشر کرد؛ فردی به نام «مجید خان» که بازجویان گوانتانامو دو مرتبه او را در معرض غرق مصنوعی قرار داده بودند. در این روش روی صورت فرد زندانی که ثابت نگاه داشته شده، آب ریخته میشود تا در وی احساس غرقشدگی ایجاد شود.
البته غرق مصنوعی تنها شکنجه انجام شده بر روی «مجیدخان» نبوده است بلکه یکبار نیز او را در حالت عریان به مدت سه روز از یک میله چوبی آویزان نگه داشته و پس از آن فورا به حمام یخ منتقل کرده بودند.
«ای کاش بجای شکنجه مرا میکشتند»؛ این جملهای است که نیویورک تایمز به نقل از «مجید خان» با فونت بزرگ منتشر کرده بود و اشارهای داشت به شدت شکنجههای ماموران و بازجویان آمریکایی گوانتانامو که موجب میشود زندانی آرزوی مرگ کند.
در کتاب «خاطرات در گوانتانامو» نوشته «محمد صلاحی» موریتانیایی که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ در شکنجهگاه مخوف گوانتانامو به سر میبرد، آمده است «در گوانتانامو خواب وجود نداشت و زندانی باید همیشه بیدار میماند؛ باید محل ادرار خود را با لباسمان کاملا خشک میکردیم؛ یک زندانی در گوانتانامو فقط ۳۰ ثانیه وقت غذا خوردن دارد؛ در گوانتانامو زندانیان اهل مناطق گرمسیر دنیا در اتاقهای یخ قرار میگیرند تا بدنشان بیحس شود». بیشتر
جنایات شنیع آمریکاییها در «ابوغریب»
نام زندان «ابوغریب» تداعیگر «مرگ» است. زندانی واقع در غرب بغداد پایتخت عراق که توسط آمریکاییها اداره میشد و در آن با مرگبارترین شکنجهها از زندانیان عمدتا بیگناه پذیرایی میشد. شدت شکنجه زندانیان ابوغریب به حدی بود که هرازچندگاهی که اسنادی از آن در رسانههای غربی انتشار مییافت، به مثابه زلزلهای جوامع غربی را تکان میداد و خود غربیها را از اوج بیرحمی و شقاوت افسران آمریکایی انگشت به دهان میکرد.
جنایات صورت گرفته توسط آمریکاییها در زندان ابوغریب به قدری شنیع و فجیع است که شاید پرداختن به همه آن جنایات و مواردیکه زندانیان جان سالم به در برده از این زندان روایت کردهاند، به لحاظ اصول اخلاقی قابلیت پرداخت و انتشار نداشته باشد.
«لیندی اینگلند» سرجوخه آمریکایی که جزء ماموران و شکنجهگران ابوغریب بود و در یکی از تصاویر منتشره از فاجعه ابوغریب، در حال کشیدن یک زندانی بر روی زمین با طناب است، بعدها طی مصاحبهای اعلام کرد که «به ما گفته شده بود وضعیت را برای زندانیان ابوغریب به صورت جهنم درآوریم تا آنها هنگام بازجویی اعتراف کنند». بیشتر
حمایت دولت آمریکا از «کشتارهای کور با سلاحهای گرم»
آمار کشتارهای کور با سلاحهای گرمِ شخصی در آمریکا چیزی بیش از فاجعه است؛ مراجع ذیربط آمریکایی از ثبت و ارائه آمار دقیق جان باختگان حوادث تیراندازی در این کشور طفره میروند، اما یک جستجوی ساده اینترنتی، جستجوگر را به انبوهی از آمارهای حیرتآور میرساند. از جمله آنکه «سالانه حدود ۳۰ هزار نفر در آمریکا با شلیک یک سلاح کشته میشوند.
براساس یک پروژه بینالمللی تحقیقاتی با عنوان «بررسی سلاحهای سبک»، بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ به طور متوسط در هر سال ۸ هزار و ۵۹۲ قتل با سلاح گرم در آمریکا رخ داده است؛ یعنی به طور تقریبی به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر در آمریکا، ۸ نفر به ضرب گلوله کشته شدهاند.
سال ۲۰۱۶ نیز سالی وحشتناک برای آمریکاییها به لحاظ وقوع قتل با سلاحهای گرم شخصی بود. در این سال بیش از ۱۵ هزار تن در آمریکا در نتیجه بیش از ۵۸ هزار حادثه تیراندازی به کام مرگ کشانده شدند.
روزنامه آمریکایی «یو اسای تودی» سال ۲۰۱۷ را مرگبارترین سال برای آمریکا از نظر قتل افراد با سلاحهای گرمِ شخصی در یک دهه اخیر نامیده است. فقط در ۴ ماه نخست این سال، بیش از ۴ هزار نفر در آمریکا در نتیجه بیش از ۱۷ هزار تیراندازی با سلاحهای گرم شخصی که قاتلان به صورت کاملا آزادانه از فروشگاههای این کشور خریداری کردهاند، به قتل رسیدهاند. بیشتر
سیاهپوستانی که قربانی نژادپرستی پلیس آمریکا میشوند
«ماموران پلیس آمریکا یک مرد سیاهپوست غیر مسلح را پس از آنکه به اشتباه فکر کردند سلاحی به همراه دارد، به ضرب گلوله کشتند»؛ این عنوان خبری متداولی است که هرازچندگاهی بر روی خروجی رسانههای آمریکا و سایر نقاط دنیا قرار میگیرد؛ این اتفاق ناگوار و این جنایت ارتکابی توسط ماموران رژیم آمریکا به قدری رایج شده که از ضریب حساسیت آن کاسته شده است و اذهان عمومی در داخل آمریکا و افکار عمومی جهانیان گویی با این جنایتکاری ماموران آمریکایی کنار آمدهاند!
نهم آگوست ۲۰۱۴ (۱۸ مرداد ۱۳۹۳)، یک جوان سیاهپوست ۱۸ ساله به نام «مایکل براون» در شهر «فرگوسن» ایالت «میزوری» به ضرب گلوله پلیس آمریکا کشته شد. این اتفاق جنایتبار تبعات گستردهای برای رژیم آمریکا داشت و موجب شعله ورشدن آتش خشم سیاهپوستان و رنگین پوستان آمریکایی شد که دهههاست به رفتار نژادپرستانه و آپارتاید رژیم آمریکا اعتراض دارند.
سه هفته پیش از جنایت فرگوسن، پلیس آمریکا جنایت مشابهی را اینبار در نیویورک علیه یک شهروند سیاهپوست این کشور مرتکب شده بود.
در روز ۱۷ جولای ۲۰۱۴ (۲۶ تیر ۱۳۹۳) ۴ مامورعظیمالجثه پلیس شهر نیویورک به «اریک گارنر» سیاهپوست به جرم فروش سیگار! حمله کردند و او را کشتند. البته بعدها مشخص شد که «اریک گارنر» اصلا سیگار فروش نبود بلکه مامور محافظت از فضاهای تفریحی و پدر ۶ کودک بود. بیشتر
ایجاد داعش توسط آمریکا و مشارکت واشنگتن در کشتار هزاران انسان سوری و عراقی
«لانه زنبور»؛ نام پروژه سری و مشترک دستگاههای جاسوسی آمریکا و انگلیس و رژیم صهیونیستی برای ایجاد داعش بود. اسناد این موضوع توسط «ادوارد اسنودن» پیمانکار سابق «آژانس امنیت ملی آمریکا» فاش شده است. آنطور که در اسناد افشاء شده توسط اسنودن آمده است، دو هدف اصلی این پروژه عبارت بودند از ۱- تجزیه کشورهای منطقه غرب آسیا. ۲- حفظ موجودیت رژیم صهیونیستی. ابزار کار پروژه «لانه زنبور» نیز شناسایی و جذب تروریستها و سلفیها از تمام نقاط دنیا و اعزام آنها به سوریه بود.
این آمریکاییها بودند که در راستای اجرای پروژه «لانه زنبور»، فردی به نام «ابراهیم البدری» را با سابقه عضویت در «القاعده عراق» در اکتبر ۲۰۰۴ از زندان «بوکا» واقع در مرز عراق و کویت آزاد کردند و پس از ارائه آموزشهای مخفیانه به او با کمک سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی، وی را «ابوبکر البغدادی» سرکرده داعش نامیدند.
از ۸ آوریل ۲۰۱۳ (۱۹ فروردین ۱۳۹۲) که گروه تروریستی تکفیری داعش رسما در سوریه اعلام موجودیت کرد تا ۲۱ نوامبر ۲۰۱۷ (۳۰ آبان ۱۳۹۶) که با اعلام سرلشکر قاسم سلیمانی، قلمرو ادعایی این گروه تروریستی تکفیری، مضمحل و منهدم شد، انواع و اقسام جنایتهای سبعانه توسط اعضای آن با چراغ سبز آمریکا رخ داد. از سربریدن کودکان و پوست کندن زندهزندهی مردان در مقابل خانوادههای خود تا اسیر کردن دختران و زنان بیگناه و تجاوز به آنان و حتی سوزاندن زندهزندهی افراد و ذبح دستهجمعی صدها جوان.
یکی از نشانههای آشکار همپوشانی آمریکا و داعش، ماجرای سقوط شهر «رمادی» عراق است. بهار سال ۹۵، نیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه «عین الاسد» در ۸۰ کیلومتری «رمادی»، کاروان بزرگی از نیروها و تجهیزات داعش را تا دروازههای شهر مشایعت کردند تا آنها بدون هیچگونه مقاومتی از سوی نیروهای دولتی عراق، وارد شهر رمادی شوند و به جنایت و کشتار مردم این شهر بپردازند.
فروش مستقیم و غیرمستقیم سلاح به داعش توسط آمریکا، یکی از مظاهر حمایت یانکیها از تروریستهای داعشی محسوب میشد؛ «محمد السلام» مسئول امنیتی سابق بخش سوری پایگاه «التنف» وابسته به آمریکاییها در جنوب سوریه، شهریور ۹۶ درمصاحبه با اسپوتنیک اعلام کرد که افراد مسلح گروه معارض «مغاویرالثوره» به فرماندهی فردی به نام «مهند الطلاع» با هماهنگی واشنگتن، سلاحهای آمریکایی را به داعش میفروشند. بیشتر
حمایت همهجانبه آمریکا از آلسعود در کشتار مردم یمن
از فروردین سال ۹۴ تا امروز، رژیم متجاوز سعودی با حمایت همه جانبه آمریکا، مشغول کشتار ملت یمن و تخریب زیرساختهای این کشور با بمبهای حاوی اورانیوم غنی شده و بمبهای خوشهای ممنوعه آمریکایی و انگلیسی و فرانسوی است. همچنین محاصره زمینی، دریایی و هوایی یمن با هدف گرسنه نگه داشتن یمنیها و به تسلیم واداشتن آنها نیز از دیگر حربههای سعودیها و آمریکاییها در تجاوز به یمن است.
دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل، در میانه های سال جاری میلادی گزارش داد که از زمان ورود ائتلاف متجاوز سعودی به یمن، حدود ۱۴ هزار نفر از مردم این کشور جان خود را از دست دادهاند و این در حالی است که برآوردهای دیگر آمار بالاتری در این باره را نشان میدهند.
اوایل سال جاری میلادی نیز صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) گزارش داد که از آغاز عملیات متجاوزانه ائتلاف سعودی علیه مردم یمن طی سه سال گذشته بیش از ۵ هزار کودک یمنی یا جان خود را از دست دادهاند یا مجروح شدهاند، یعنی هر روز به صورت میانگین ۵ کودک کشته یا زخمی شدهاند. بیشتر
موارد مطرح شده در بالا، تنها بخشی از جنایات بیشمار آمریکایی ها علیه مردم سراسر جهان است؛ بدون تردید سردمداران رژیمی که ظرف فقط سه روز، ۳۰۰ هزار انسان بیگناه را در ژاپن کشتند؛ موجبات جان دادن نیم میلیون کودک عراقی را فراهم کردند؛ به صدام سلاح شیمیایی برای تجاوز به سردشت و حلبچه دادند؛ به هواپیمای ایرانی حامل ۲۹۰ مسافر شلیک کردند؛ ۲۵۰۰ کودک پناهجو را در قفس حبس کردند؛ ۸۲ انسان را زنده زنده در آتش سوزاندند؛ در گوانتانامو و ابوغریب هزاران انسان بیگناه را تا حد مرگ شکنجه کردند؛ روزانه سیاهپوستان آمریکایی را به رگبار میبندند؛ گروههای تروریستی و تکفیری را تسلیح و تجهیز میکنند؛ هزاران یمنی را با مشارکت سعودیها کشتهاند و صدها جنایت دیگر را در اقصی نقاط دنیا مرتکب شدهاند و همچنان به خوی درندگی و جنایتکاری خود ادامه میدهند نه تنها صلاحیت سخن گفتن از حقوق بشر را ندارند بلکه باید در دادگاههای بینالمللی به سبب ارتکاب جنایت علیه بشریت، محاکمه و مجازات شوند.
انتهای پیام/