یک روز در مدرسه ناشنوایان؛ از آرزوهای دانشآموزان تا دغدغههای والدین و معلمان
خبرگزاری میزان - «دوست دارم دکتر شوم و حال بچهها را خوب کنم»؛ این جمله را حسین دانشآموز ناشنوای پایه پنجم شمرده شمرده و با صدایی خاص گفت و در حالی از آرزوهایش میگفت که تمام وجودش پر از شوق رسیدن بود. عکاس، مهندس، پلیس، خلبان، معلم، صاحب گیمنت و فضانورد شغلهایی هستند که این دانشآموزان هم آرزوی رسیدن به آنها را دارند و هم تواناییش را.
یکی از دانشآموزان ناشنوا که در فیلم سینمایی «بی صدا حلزون» بازی کرده است، میگوید بازیگری کار بسیار سختی است، اما آن را بسیار دوست دارم و آرزو دارم همه مرا بشاسند، هماکنون در حال بازی در سریالی هستم که یک سال دیگر پخش میشود.
حدود ۱۰۰ صد سال قبل دانشآموزانی که مشکل شنوایی داشتند با وجود استعدادهای فراوان امکان تحصیل، پیدا کردن شغل مناسب و رسیدن به بسیاری از آروزهایشان را نداشتند اما با تلاشهای فراوان جبار باغچهبان، این کودکان امکان تحصیل، صحبت کردن و رسیدن به آروزهایشان را پیدا کردند و توانستند مشاغل بسیار خوبی به دست بیاوند و در جامعه تاثیرگذار باشند البته با همه این توفیقات این کودکان، والدین و معلمهایشان با مشکلاتی مواجه هستند و دغدغههای بسیاری دارند.
یک گفتاردرمان برای ۷۰ دانشآموز ناشنوا
برای پیگیری این دغدغهها پای صحبت مدیر مدرسه باغچهبان نشستیم و وی در توصیف مشکلات موجود، گفت: دانشآموزانی که عمل کاشت حلزون را انجام دادهاند، در صورت آسیب به یک بخش از حلزون باید چند ماه در انتظار وارد شدن آن قطعه گران قیمت منتظر بمانند تا بتواند مجددا از دستگاه استفاده کنند.
وی ادامه داد: کودکان ناشنوا تنها تا ۶ سالگی میتوانند به صورت رایگان جراحی کاشت حلزون را انجام دهند و همچنین هزینه سمعک هم بسیار بالاست و در این شرایط تعداد زیادی از خانواده توان پرداخت هزینههای خرید سمعک و تعمیر قطعات دستگاه کاشت حلزون را ندارند، هرچند سمعک این کودکان اغلب توسط خیران تامین میشود.
وی در مورد کمبود نیرو در مدارس استثنایی، بیان کرد: ما ۷۰ دانشآموز با تنها یک گفتاردرمان داریم که برای این تعداد دانشآموز کافی نیست و لازم است در این مدرسه ۳ مربی تربیت شنوایی داشته باشیم تا همه کودکان بتوانند از آنها بهرهمند شوند چرا که سن زیر ۱۰ سال دوره طلایی برای یادگیری زبان و حل مشکلات گفتاری است، همچنین به نیروی توانبخشی نیز در مدرسه احتیاج داریم.
مدیر مدرسه، افزود: خدا را شکر آموزگار به تعداد کافی داریم، اما مشاور و مربی پرورشی در اختیار نداریم.
مدیر مدرسه باغچهبان با بیان اینکه مدرسه ما هوشمند است و هزینههای دستگاههای هوشمند بسیار بالاست، اظهار کرد: امسال توسط یک خیر ۸ دستگاه ویدئو پرژکتورمان را تعمیر کردیم اما برای هزینههای نگهداری تجهیزات متولی نداریم.
مدیر مدرسه مذکور همچنین درباره تعداد مدارس ناشنوایان، توضیح داد: تعدادی از مدارس ناشنوایان طی سالهای اخیر جمع شداند و مدارس اندکی باقی مانده البته این رویکرد آموزش و پرورش است که بسیاری از دانشآموزان ناشنوا در مدارس عادی تلفیق شوند که رویکرد مثبتی است چراکه بودن این دانشآموزان در کنار دانشآموزان عادی برایشان مفید است.
فرهنگ برخورد با افراد ناشنوا باید تغییر کند
وی در مورد فرهنگ برخورد با افراد ناشنوا، گفت: فرهنگ برخورد با افراد ناشنوا در حال حاضر بسیار بهبود پیدا کرده است. زمانی که جبار باغچهبان کار با کودکان ناشنوا را آغاز کرد کودکان معلول در کنج خانه بودند و نگاه جامعه به آنها خوب نبود و خانوادهها فرزندان معلولشان را پنهان میکردند.
این معلم با بیان اینکه همچنان با برخی برخوردهای نامناسب با معلولان مواجه هستیم، افزود: دانشآموزی داریم که هنگامی که محلهشان میرسد سمعک را از گوشش در میآورد چراکه نگاه خیره دیگران را دوست ندارد.
وی درباره وضعیت اتاق موزه باغچهبان که در این مدرسه قرار دارد، بیان کرد: جبار باغچهبان اولین معلم ناشنوایان و بنیانگذار آموزش ناشنوایان در ایران بود و مدرسه باغچهبان به عنوان اولین مدرسه رسمی ناشنوایان توسط او تاسیس شده است. اتاق موزه باغچهبان از ۴ آذر سال که ۱۳۴۵ که وی از دنیا رفت به صورت موزه درآمده، اما متاسفانه تا کنون هیچ فرد یا نهادی برای این موزه اقدامی انجام نداده تا وسایل ارزشمند این اتاق از بین نرود. یک مرتبه در سال ۹۹ این اتاق زیر نظر وازرت میراث فرهنگی قرار گرفت، اما موقتی بوده و میراث فرهنگی هم کاری برای این موزه انجام نداد.
وی ضمن اشاره به اینکه با وجود پیگیریهای مختلف از سازمانها و نهادهای مختلف از جمله شهرداری و شورای شهر هنوز به نتیجهای در مورد این اتاق موزه نرسیدیم، ادامه داد: تمام وسایل جبار باغچهبان اعم از وسایل شخصی، کتابها و سایل کمک آموزشی که توسط وی برای دانشآموزان ناشنوا ساخته شده در این اتاق قرار دارد
خانوادهها به حمایت نیاز دارند
در ادامه به سراغ والدین دانشاموزان ناشنوا رفتیم، در همین رابطه مادر دو دانشآموز پیش دبستانی که یکی از آنها دچار مشکل شنوایی است، گفت: از ما حمایت خاصی نمیشود برای دریافت هر هزینهای برای فرزندانمان انجام میدهیم باید نامهنگاری فراوانی کنیم.
وی افزود: مشکل دیگر ما این است که در هر محله مرکز آموزشی مناسب برای معلولان وجود ندارد و برای آموزش فرزندانمان مجبوریم مسافت زیادی را طی کنیم فرزند من که همزمان دچار دو معلولیت است را در تعدادی از مدارس پذیرش نکردند و با پیگیریهای بسیار برای ثبتنام این مدرسه را پیدا کردم.
این مادر گفت: اصلیترین دغدغهام این است آیا فرزندم میتواند در آینده مستقل شود و به کسی احتیاج نداشته باشد؟ روزی که من در این دنیا نیستم چگونه زندگی میکند؟
هزینه سمعک ۷۰ میلیون تومان است
مادر یک کودک ناشنوای دیگر نیز با اشاره به اینکه بیشتر وقتم را برای فرزند ناشنوایم اختصاص میدهم، بیان کرد: همه هزینههای فرزندم را خودمان پرداخت میکنم، هر سمعک ۳۵ میلیون و یک جفت سمعک ۷۰ میلیون تومان است و بیمه تنها یک میلیون و ۲۰۰ تومان هزار تومان به ما میدهد.
وی بیان کرد: این کودکان کمتر توان برقراری ارتباط با همسالانشان را دارند و بیشتر طول روز را در کنار مادرشان سپری میکنند.
انتهای پیام/
گزارش از معصومه قاسمی