سیاست رسانهای آمریکا درباره ایران/فعالیتهای امنیتی در رسانههای سهقلو لندنی/لزوم کنشگری فعال رسانههای داخلی/قوانین کشورهای غربی درباره سلبریتیها/منبع مالی منوتو و اینترنشنال کجاست؟
اغتشاشهای سال گذشته را میتوان نقطه اوج فعالیت رسانههای غربی و معاند علیه کشورمان در دهههای اخیر خواند؛ هجمهای که از نخستین سالهای پیروزی انقلاب آغاز شد و با رشد فناوریهای ارتباطی ابعاد گستردهتری یافته است.
رسانههای غربی به شکل سنتی در جریان موضوعهای مربوط به ایران، به بازوهای کشورهای غربی جهت تشدید فشار بر کشورمان تبدیل میشوند؛ آنها در این روند، برای رسیدن به اهداف خود، از همه ظرفیتشان استفاده میکنند.
خبرگزاری میزان در نشستی با حضور فواد ایزدی، استاد دانشگاه تهران و اکبر نصراللهی، رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی به بررسی فعالیت رسانههای غربی و شبهرسانههای معاند درباره ایران و همچنین راههای مقابله با دروغپراکنی آنها پرداخته است.
رویکرد کشورهای غربی درباره ایران
فواد ایزدی در ابتدا با اشاره به اینکه هجمه و جنگ رسانهای بخشی از یک جنگ بزرگتر و فضای گستردهتر است، گفت: این هجمه، سیاست رژیم آمریکا و برخی از همپیمانان این کشور علیه ایران است؛ این سیاست بخشهای مختلفی مانند بخش رسانهای، سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و ... دارد.
وی با تاکید بر اهمیت فهم این سیاست علیه ایران، اظهار کرد: با تمرکز روی بُعد رسانهای، فهم این سیاست گستردهتر علیه ایران اهمیت بیشتری پیدا میکند؛ در کشور هم اشتباههایی در این حوزهها داشتیم، به این معنا که افرادی در کشور احساس میکردند اگر توافقی با طرف آمریکایی داشته باشند، دیگر به سمت عادیسازی روابط ایران و آمریکا خواهیم رفت و این جزئی از اشتباههای راهبردی برخی افراد در کشور بود.
به گفته این کارشناس مسائل آمریکا، بروز اغتشاش در کشور در سال گذشته، به همین واقعیت باز میگردد که کارهایی که در حوزه تبیین باید انجام میشد و سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران به مخاطب القا میشد، روی نداد.
آمریکاییها در استفاده از رسانه علیه ایرانی تردید و اختلافنظر ندارند
این استاد دانشگاه تهران در ادامه اظهار کرد: حوزهای که در دولتهای دموکرات و جمهوریخواه آمریکا در آن اختلافنظری وجود ندارد، حوزه استفاده از ابزارهای رسانهای است؛ بهعنوان مثال اگر دولتهای مختلف آمریکا در حوزه سیاسی یا اقتصادی و ... اختلاف روشهایی داشتهاند، در حوزه استفاده از قدرت نرم، استفاده از رسانه، بحثهای مرتبط با اقناع و بحثهای ارتباطی، هیچ تناقض و اختلافنظری وجود نداشته است.
وی با اشاره به اینکه هم دولتهای جمهوریخواه و هم دولتهای دموکرات آمریکا احساس میکنند که باید از ابزارهای رسانهای برای پیشبرد اهداف خود در حوزه سیاسی استفاده کنند و بهره ببرند، عنوان کرد: اگر ما این نکته را متوجه میشدیم و میفهمیدیم که طراحی طرف مقابل به چه شکلی است و مردم و مخاطبان خود را با این طراحی آشنا میکردیم، آن تجربه تلخ گذشته را نداشتیم و اگر جامعه با واقعیتهای روابط ایران و آمریکا آشنا بود، آن بخش کوچکی از جامعه که متاثر از این تبلیغات شده است، قاعدتا بهتر میتوانست از خود دفاع و فکر و ذهن خود را نسبت به اتفاقاتی که افتاده، ایمن کند.
تولید ادبیات مناسب در موضوعات مختلف
ایزدی، بیان کرد: اگر ما درباره نوع ادبیاتی که تولید میکنیم، متوجه باشیم و این فرصت را در اختیار طرف مقابل قرار ندهیم این امر میتواند کمک کند تا طرف مقابل به اهدافش در آن حدی که میخواهد، نرسد.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در تفکر لیبرال - دموکراسی اصولی وجود دارد؛ اصل نخست در این رابطه، فردمحوری است و اگر اصل اول فردمحوری باشد، اصل اخلاق تناقض پیدا میکند، اضافه کرد: طرف مقابل هیچ محدودیت اخلاقی ندارد و از هر فرصتی استفاده میکند؛ وظیفه ما این است که از اشتباههای این چنینی جلوگیری کنیم.
نباید از پیشوند رسانه برای اینترنشنال، منوتو و بیبیسی استفاده کرد
نصراللهی در بخشی دیگر از این نشست، گفت: نکته ابتدایی این است که ما با اغماض درباره اینترنشنال، منوتو، بیبیسی و دیگر رسانههای معاند، پیشوند رسانه را استفاده میکنیم، اما در حقیقت اینها رسانه نیستند، چرا که رسانه کارکردهای خاصی دارد و این کارکرد اطلاعرسانی، آموزش، سرگرم کردن و انبساط خاطر مخاطب، راهنمایی و نظارت و موارد این چنینی است.
این کارشناس رسانه با اشاره به اینکه کارکردهایی که برای رسانه تعریف شدهاند، از این جنس هستند؛ ما باید بپرسیم که آیا رسانههایی که از آنها نام برده شد، در اغتشاشهای سال گذشته ایران و حوادث و رویدادهای مهم خبررسانی کردند؟، افزود: آیا آنها آموزش از نوع مفید دادند؟ نظارت و راهنمایی در جهت خیر و صلاح کردند؟ یا در شرایطی که مردم ایران از تحریمهای ظالمانه و بیسابقه در رنج هستند، آیا این رسانهها به مردم انرژی مثبت القا کردند؟ آنها را سرگرم کردند؟ باعث انبساط خاطر مردم شدند؟ یا برعکس نمک بر زخم مردم گذاشتند؟
وی با تاکید بر اینکه اینها رسانه نیستند، بلکه کارهای امنیتی انجام میدهند، بیان کرد: کارهای آنها علیه امنیت، روح و روان مردم و امنیت ملی ایرانیان است؛ کار آنها اطلاعرسانی نیست و در پوشش رسانه ایجاد ناامنی میکنند و هدف آنها ناامنی و ایجاد بحران در کشور و جلوگیری از پیشرفت است.
نصراللهی، اضافه کرد: در این زمینه حتی اجماع وجود دارد که اینترنشنال رسانه نیست؛ اگر بخواهیم موضوع را بسط دهیم و عملکرد بقیه آنها را هم نقد کنیم، باید این سوال را مطرح کنیم که اگر اینترنشنال رسانه است و نهادهای امنیتی در پشت آن نیستند، چه کسانی و کدام کشورها هزینههای آن را میدهند؟ آنچه قراین و شواهد نشان میدهد، این است که در واقع موساد و آمریکا بودجه اینترنشنال را تامین میکنند.
عملکرد مغرضانه رسانههای معاند ایران محدود به بازه زمانی خاصی نیست
به گفته این کارشناس رسانه، نکته دوم در رابطه با رسانههای مذکور این است که عملکرد دوگانه و مغرضانه این رسانهها تنها مربوط به اغتشاشهای سال گذشته نیست؛ تحقیقات نشان میدهد که اینها از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و بهویژه در پی ناامیدی از تحریمهایی که علیه ایران اعمال شد و نتوانستند ایران را متوقف کنند، عملکرد مغرضانه، دوگانه و ضدامنیتی خود را افزایش داده و تشدید کردند؛ بنابراین عملکرد ضد امنیتی و ضدمردم و عملکرد مغرضانه این رسانهها مربوط به اغتشاشهای سال ۱۴۰۱ نیست، بلکه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی این عملکرد را داشتند و در سالهای اخیر فقط این عملکرد تشدید شده است.
نصراللهی با اشاره به اینکه آنها زمانی که ناامید شدند و به اهدافشان نرسیدند و نتوانستند جلوی رشد و پیشرفت ایران را بگیرند، به انتحار رسانهای و قمار رسانهای روی آوردند، عنوان کرد: بنابراین دیگر این موضوع که رسانهای بپرسد اعتبارش چه میشود و یا رسالت آن مبنی بر جریان آزاد اطلاعات چه میشود، اعتماد مخاطب چه میشود، اینها در مواقع رویدادهای بحرانی مانند اغتشاشهای سال گذشته در ایران، معنا و مفهومی پیدا نمیکند و میبینیم که آنها بسیار راحت دروغپردازی کرده و دروغهای آشکاری را مطرح میکردند.
وی اظهار کرد: این امر محدود به یک یا دو رسانه مانند بیبیسی یا اینترنشنال نمیشود و بسیاری از رسانههای غرب مانند «نیویورک تایمز» را در بر میگیرد؛ تفاوتی ندارد که بیبیسی باشد یا اینترنشنال باشد یا بسیاری از رسانههایی که پیشتر تلاش بسیاری کردند تا خود را بیطرف نشان دهند.
نیازمند رسانههای دارای روایت اول با کنشگری فعال هستیم
نصراللهی در بخشی دیگر، گفت: نکته دیگر این است که وقتی ما از رسانههایی مانند اینترنشنال و بیبیسی و دیگر رسانههایی که ذیل لشکر رسانهای غرب هستند، حرف میزنیم، هدفمان این نیست که عملکرد رسانههای داخلی را منطبق با استانداردها میدانیم.
این کارشناس رسانه با بیان اینکه آنها اشکالاتی دارند به این دلیل که رسانههای داخلی در قبال تعرضها، تهاجمها و شبیخون رسانهای و فرهنگی غرب بازدارنده نیستند، بیان کرد: این رسانهها همچنان با همان قواعد و اصول رسانهای قبل کار خود را انجام میدهند و متوجه تغییرات جدید که در حوزه مخاطب و مصرف رسانهای اتفاق افتاده، نیستند.
وی با تاکید بر اینکه ما اکنون بیش از هر زمان دیگری به رسانههای مسئول، حرفهای، دارای روایت اول و با کنشگری فعال نیاز داریم، ادامه داد: ما همچنان غلبه جریان تحریف را داریم و این جریان همچنان فعال است.
روایت اول رسانههای داخلی و دروغپردازی رسانههای معاند
رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی درباره روایت اول رسانههای داخلی و دروغپردازی رسانههای غربی، گفت: زمانی که ما از رسانههای داخلی انتقاد میکنیم به این معنا نیست که زحمات و تلاش همکاران رسانههای داخلی را نادیده میگیریم، اما باید از سویی دیگر بپذیریم که فعالیت ما بازدارنده نیست؛ جاهایی از کار ما اشکال دارد.
این کارشناس رسانه، اظهار کرد: در تمامی بحرانها و موضوعهای مهم کشور، همیشه رسانههای داخلی واکنشی اقدام کردهاند و تاخیر در روایت داشتهاند؛ تاخیر در شروع و تعجیل در پایان؛ به همین دلیل است که بخشی از افراد رسانههای داخلی را باور ندارند و این عملکرد موجب میشود که دروغهای رسانههای معاند و غربی را بپذیرند، اما سخن درست رسانههای داخلی را نپذیرند.
تاکید رهبر انقلاب بر مقابله با جنگ تبلیغاتی دشمن
ایزدی، در بخشی دیگر گفت: رهبر معظم انقلاب درباره جنگ تبلیغاتی طرف مقابل از ۳۰ سال پیش با عبارتهای مختلف فرمایشهایی داشتهاند؛ زمانی بحث جنگ نرم و زمانی بحث تهاجم فرهنگی بود؛ بحثهای متعددی در این باره در این سالها بوده، اما مشکل در این زمینه حل نشده است؛ توجه به دشمنیهای آمریکا و بحث مرتبط با رسانه همواره یکی از بخشهای صحبت ایشان است.
احصای دروغپردازی رسانههای غربی
ایزدی در بخشی دیگر با بیان اینکه موردی که مشاهده کردم، مربوط به نیویورک تایمز است؛ اینها به گونهای تبلیغ میکردند که گویی بخش زیادی از مردم در خیابانها هستند، گفت: این اقدام یک مشکل رسانهای ایجاد میکرد، چرا که ویدئوهایی که به دست اینها میرسید، جمعیتی محدود را نشان میداد؛ آنها ادعای تظاهرات میلیونی میکردند و تصاویر چند نفری در اختیار داشتند بنابراین از تصاویر و ویدئوهای راهپیماییهای گستردهتر بهعنوان مثال مربوط به ۲۲ بهمن را استفاده میکردند؛ احصای دروغپردازی رسانههای غربی کار ارزشمندی است؛ برخلاف مخاطب داخلی که درکی از میزان جمعیت حاضر در اغتشاشها دارد، مخاطب خارجی هیچ درکی در این زمینه و اشرافی به این موضوع ندارد.
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به اینکه اقدامی که باید در این زمینه صورت گیرد استفاده از «فکتشیت» است؛ ما باید اطلاعات اصلی را که وجود دارد و مخاطب میداند که از سوی ما است، جمعبندی و ارائه کنیم، اظهار کرد: ما یک «فکت شیت یا حقیقتنامه» درباره اغتشاشها ندیدیم؛ اعتراض ما به وزارت امور خارجه مطرح شد؛ وقتی به سایت وزارت امور خارجه مراجعه میشد، در بخش موضوعهای روز آنها قسمتی درباره اغتشاشها نبود؛ زمانی که تمام رسانهها موضوع روزشان پرداختن به اغتشاشها در ایران است، سکوت وزارت امور خارجه دستکم در وبسایت خودش درست نیست.
وی اضافه کرد: کسی که میخواهد بداند طرف ایرانی درباره این اغتشاشها چه میگوید، باید به کجا مراجعه کند؛ این یکی از مشکلات ما است؛ اینها تجربیاتی است که اغتشاشهای سال گذشته باید به ما آموخته باشد و این مشکل به همان محافظهکاری و بعضا کمکاری مدیران بازمیگردد؛ فردی که در خارج از ایران است، قطعا برای کسب اطلاع به سفارتخانه ما در یک کشور مراجعه میکند و زمانی که سوالی پرسیده میشود، آن سفارت باید محتوایی از واقعیتها برای ارائه داشته باشد.
ایزدی همچنین درباره لزوم واکنش به موقع به اتهامها، تاکید کرد: برخی از خبرنگاران آنها میدانند که ایران هدف یک هجمه تبلیغاتی قرار دارد و اگر سفارت ما در این کشورها حرفی برای گفتن داشته باشد، خبرنگاران این کشورها همزمان با طرح ادعاهای رسانههای غربی، پیگیر موضع سفارتهای ایران را هم در کنار آن میشوند؛ اگر سکوت از این طرف حاکم باشد، آنها نیز میگویند که تلاش ما برای برقراری ارتباط و اعلام موضع از سمت ایران ناکام ماند؛ سکوت در چنین مواقعی نشانه پذیرش اتهام است و اینکه شما حرفی برای گفتن ندارید.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه رسانههای غربی بخشهایی از تظاهرات ۲۲ بهمن را بهعنوان اغتشاش در ایران نمایش میدادند، گفت: آنها با بریدن تصاویر زنان حاضر در این تظاهرات که ادعاهایشان را خدشهدار میکرد، تلاش میکردند به ببینده القا کنند که این تصاویر مربوط به اغتشاشهاست و بیننده خارجی نیز متوجه این فریب نمیشد.
تاکتیک مقابله در برابر رسانههای معاند
نصراللهی در بخشی دیگر به فعالیت رسانههای معاند و معارض در اغتشاشهای سال گذشته اشاره کرد و گفت: هنگام حرف زدن درباره راهبردها باید از اهداف رسانههای مذکور صحبت کنیم؛ اساسا هدف این رسانهها از اقدامهایشان در جریان اغتشاشهای سال گذشته چه بود؟ با آگاهی از اهداف آنها میتوان از راهبردها و در ذیل آنها از تاکتیک مقابله سخن گفت.
این کارشناس رسانه با اشاره به اینکه دشمن هم به تجربه دریافته و هم نتیجه مطالعات، تحقیقات و جمعبندی نهایی آن این است که نمیتواند جلوی پیشرفت ایران را بگیرد و جمهوری اسلامی ایران با وجود انواع و اقسام روشهای آنها از جمله تحریمها همچنان سرپا ایستاده و ایران رو به پیشرفت است و کسی نمیتواند منکر عدم تاثیرگذاری تحریمها شود، افزود: آنها برنامه خود را درست طراحی کرده بودند، اما در این سمت اتفاقی افتاده که سبب خنثی شدن تحریمها شده است؛ رهبری هوشمندانه و کمک خداوند، همکاری و حضور مردم در صحنه، برنامههای آنها را ناکام گذاشت؛ حکایت جمهوری اسلامی ایران ایستادگی چندین دههای در برابر حملات مداوم، مستمر و برنامهریزی شده است؛ کشورهای غربی در پی شکست برنامههای خود در قبال ایران و ایستادگی این کشور در برابر حملات، دچار تنش شده و دست به انتحار زدند؛ پس اهداف کلان کشورهای غربی و رسانههایشان علیه ایران ایجاد ناامنی، جلوگیری از پیشرفت ایران، حفظ وضع موجود و جلوگیری از تغییر هژمونی است.
هدفگذاری رسانههای غربی و معاند
وی در ادامه با بیان اینکه جهان از حالت تک هژمونی آمریکا به سمت بیهژمونی میرود و موقعیت ایران در این تغییر و تحولات مثبت است و به همین دلیل آنها هدفگذاری کردند که جلوی ایران را بگیرند و وضع موجود یعنی تک هژمونی آمریکا را حفظ کنند، عنوان کرد: آنها برای رسیدن به اهداف کلان راهبردهای کلان بیثباتسازی، بحرانسازی و مشغولسازی را اتخاذ کردند؛ آنها این راهبردهای کلان را برای رسیدن به اهداف خود اتخاذ کردند.
نصراللهی در تشریح دیگر راهبردهای رسانههای غربی برای تحقق اهداف ضد ایرانی کشورهای غربی، توضیح داد: راهبردهای دیگر آنان عبارتند از بحرانزایی و بحرانافزایی، بزرگنمایی خشونت، استفاده از همه ظرفیتها، انکار زندگی عادی مردم و آرامش که در بیشتر ساعات در بیشتر مناطق کشور حاکم بود، اما آنگونه که رسانههای غربی از ایران منتشر میکردند و قصد داشتند تا سراسر ایران را مملو از درگیری، ناامنی و اغتشاش نشان دهند؛ رسانههای غربی بسیاری از رویدادها را خودشان میساختند تا بتوانند از آن بهرهبرداری رسانهای کنند مانند آموزش خشونت و قانونشکنی؛ اینها راهبردهای رسانههای غربی بود.
این کارشناس رسانه، اضافه کرد: اینترنشنال از روز دوم پخش عادی خود را متوقف کرد و تا سه ماه چیزی جز اغتشاشها نگفت؛ حتی یک برنامه ورزشی خود را در حساسترین شرایط که اتفاقهای ورزشی مهمی روی میداد، تعطیل کرد؛ این نکته مهمی است؛ نمایش لوگو و هشتگ مربوط به اغتشاشها و آموزش خشونت همچنان در این رسانه ادامه دارد؛ نه فقط در شبکه سیاسی و امنیتی اینترنشنال بلکه در شبکهای مانند منوتو نیز همین روند اتخاذ شد.
نصراللهی درباره راهبردهای جدید رسانههای غربی درباره ایران، اظهار کرد: راهبردهای جدید آنها عبارتند از استفاده حداکثری از مناسبتها و رویدادها، یعنی دشمن و لشکر رسانهای آن میخواهند از تمام مناسبها استفاده کند تا خشونتها را احیا کرده و چرخه خشونت را فعال نگه دارد؛ راهبرد جدید بعدی روایت و تاریخسازی است؛ جایی که روایت داشتند با تکرار، سعی در جا انداختن آن دارند و در جاهایی که روایت نداشتند، روایتسازی میکنند.
رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به اینکه دشمن برای محقق کردن این راهبردها از تاکتیکهای مختلفی استفاده کرد که عبارتند از بمباران اطلاعات، شروع قبل از دیگران، روایتهای جعلی، مظلومنمایی، گفتمانسازی، قرینه و سابقه، دروغ، شایعه، ترس، تحریف، واکنش زنجیرهای، عنوان کرد: از جمله تاکتیکهای دیگر، نمادسازی، شایعهسازی، کشتهسازی، دوقطبیسازی، سوژهسازی، بمباران اطلاعات، تجربهگوییهای جعلی، مدیریت تصاویر، مدیریت موضوعها و واژهها، روایت معکوس و تقدم و تاخر بود.
وی در بخشی دیگر با بیان اینکه رسانههای دشمن مانند اینترنشنال کوچکترین حوادث را خبر فوری میرفتند، توضیح داد: این همان بمباران اطلاعات است؛ یعنی وارد شدن به جزئیات تا حدی که مردم نتوانند حقیقت، واقعیت، مسئله و موضوع اصلی را دریابند؛ از آن جایی که این تصاویر مونتاژی است همچنین مظلومنمایی و استفاده از عواطف در این موضوع قابل مشاهده است؛ اگر مرکزی برای رصد این موارد وجود داشته باشد، دروغهای زیادی را کشف میکند.
رسانههای غربی از عدم روایتگری استقبال میکنند
به گفته نصراللهی، ما باید خودمان روایت داشته باشیم و روایت صحیح را به مردم بگوییم؛ وقتی ما کار خودمان را انجام ندهیم دیگران این کار را میکنند؛ در کارهای رسانهای تعارفی وجود ندارد؛ رسانههای دشمن استقبال میکنند از اینکه ما روایت و مستندی نداشته باشیم یا روایت درستی نداشته باشیم؛ آنها از فرصت برای روایتسازی استفاده میکنند؛ بازسازی در رسانهها باید رخ بدهد؛ ما باید روایت برتر و روایت اول داشته باشیم؛ حتما باید کنشگری فعال و نه راهبرد واکنشی و انفعالی داشته باشیم و حتما باید مستند به نیاز مردم پاسخ دهیم.
وی ادامه داد: ما باید دشمن را با راهبرد بازدارندگی متوقف کنیم؛ یعنی روایت اول، برتر و واقعبینانه را ارائه بدهیم، در این صورت دشمن هزینه فایده میکند و احتمالا وارد عمل نمیشود.
لزوم تبیین برخورد پلیس آمریکا با متمردان
ایزدی در بخشی دیگر با بیان اینکه کار دیگری که باید انجام شود این است که بگوییم نوع برخورد پلیس در آمریکا بهعنوان مدعی اصلی ما، با فردی که به پلیس تمکین نمیکند، چیست؟، اضافه کرد: ماجرای قتل جورج فلوید به دست پلیس آمریکا را مشاهده کردید؛ پلیسی که فلوید را کشت، میدید که از او تصویربرداری میشود، اما کار خود را کرد؛ این پلیس در نهایت به دلیل پررنگ شدن موضوع و به راه افتادن تظاهرات دادگاهی شد؛ اگر این تظاهرات رخ نمیداد، اصلا محاکمه نمیشد؛ مهم است که به مخاطب داخلی این محتوا را بدهیم، رسانهها باید بهصورت گسترده به مخاطب داخلی این محتوا را بدهند تا آنها در صورت مواجهه با پلیس بدانند که در آمریکا بهعنوان مدعی حقوق بشر ما، با فرد تمردکننده از پلیس یا فردی که به پلیس فحاشی میکند، چه برخوردی خواهد شد؛ در آمریکا حتی تمکین به پلیس هم میتواند به شلیک افسران پلیس منجر شود؛ هنوز ما در این زمینه جای کار داریم، با وجود این، گروه حقوق بشر خبرگزاری میزان در یک سال گذشته که کار خود را آغاز کرده، در این زمینه خوب کار کرده است.
توجه به رویکرد تهاجمی در کار رسانهای
ایزدی با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه اقدامهای رسانهای، گفت: این فرمایشات باید مورد توجه قرار بگیرند؛ ایشان گفتند که ما باید رویکرد تهاجمی داشته باشیم؛ مشکل دیگر رسانهها ما این است که منابعشان، رسانههای مشهور غربی هستند؛ این رسانهها اخبار مورد نظر ما را پوشش نمیدهند، ما اکنون رسانههایی در آمریکا داریم مانند شبکه حقوق بشر؛ ما متخصصین حقوق بشر را در آمریکا داریم؛ رسانهها باید یک بانک اطلاعاتی از این رسانهها و خبرنگاران تهیه کنند؛ باید توجه داشت که موانعی در این مسیر وجود دارد و جریان آزاد اطلاعات وجود خارجی ندارد.
کشورهای غربی برای مدیریت و کنترل سلبریتیها قانون دارند
ایزدی در ادامه درباره ورود سلبریتیها به موضوعهای مختلف، اظهار کرد: سیستم کشورهای غربی از جمله آمریکا سرمایهداری است؛ افرادی که در این سیستم رشد کرده و سلبریتی میشوند، این اتفاق ذیل یک قراردادی برایشان میافتد؛ یعنی یک هنرپیشه، یک بسکتبالیست، یک نویسنده، ... با یک طرف در حوزه خود، قراردادی بسته است؛ این قراردادها بهصورت جزئی بسته میشوند و در صورتی که حرف یا موضعگیری سلبریتی مذکور کوچکترین و جزئیترین اختلالی در روند فروش کالای مورد قرار داد، از هنر گرفته تا فعالیت بدنی و ... ایجاد کند، باید پاسخگو باشد؛ در این قراردادها هزینه هنگفت چند میلیونی برای تخلف سلبریتیها در نظر گرفته شده است؛ مثلا مایکل جردن، بسکتبالیست مشهور آمریکایی سیاهپوست است؛ در تظاهرات مربوط به جورج فلوید سکوت کرده بود و در برابر پرسش خبرنگار در این رابطه، گفت: جمهوریخواهان کفش ورزشی میخرند.
این کارشناس مسائل آمریکا، افزود: اشاره جردن به این بود که من تبلیغ کفش آدیداس را انجام میدهم و موضعگیریام در این رابطه میتواند برای شرکت طرف قرارداد و در نهایت برایم مشکل ایجاد کند؛ در آمریکا اینگونه و ذیل فضای سرمایهداری، سلبریتیها را کنترل و مدیریت میکنند؛ اگر آنها حرفی بزنند که سبب خدشه به فروش بشود، یعنی عمر حرفهای سلبریتی مورد نظر پایان یافته است؛ زندگی وی ساقط میشود و وی باید هزینه گزافی پرداخت کند؛ به همین دلیل سلبریتی آمریکایی درباره حقوق بشر ایران صحبت میکند نه نقض حقوق بشر در آمریکا؛ موارد متعددی در این زمینه داشتیم؛ در جریان اغتشاشهای سال گذشته شبکهسازی میان سلبریتیها انجام شد.
ایزدی، ادامه داد: سلبریتیهای آمریکایی هم وجود دارند که بندهای این چنینی در قراردادهای خود ندارند، مانند رابرت دنیرو؛ دنیرو درباره مراسم تجلیل سردار سلیمانی در جنوب کشور موضعگیری کرده بود؛ وی تصویر جمعیت حاضر در مراسم در اهواز را در شبکه اجتماعی خود منتشر کرده بود؛ برخی از این سلبریتیها دل خوشی از دولت آمریکا نداشته و متوجه سیاهنمایی از سوی آمریکا علیه ایران هستند؛ شاید آنها دغدغه خاصی درباره ایران نداشته باشند، اما میدانند که روند سیاهنمایی ایران خطر دارد.
موضوع سلبریتیها باید ساماندهی شود
رئیس دانشکدگان هنر و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی در بخشی دیگر گفت: باید حتما یک بازنگری اساسی و قانونگذاری برای استفاده از ظرفیت سلبریتیها انجام شود؛ این موضوع باید سازماندهی شود و از این ظرفیت استفاده شود تا آنها بپذیرند که فقط در حوزههای تخصصی خود حرف بزنند و باید خط قرمزها، منافع ملی و امنیت کشور را به آنها گوشزد کرد تا در شرایط عادی و نه بحرانی اظهارنظر و موضعگیری کنند.
نصراللهی در بخشی دیگر با اشاره به اینکه رسانهها در تولید و انتشار اخبار منفی باهم رقابت میکنند و چیزهایی را میگویند که یا نادرست هستند یا در کوتاه مدت راهحلی برای آن وجود ندارد، اضافه کرد: این باعث تشدید ناامیدی میشود؛ رسانهها باید مسئولانه هم اشکالات را بگویند و هم راهکارها را از مسئولان و کارشناسان پیگیری کرده و منتشر کنند؛ این باعث امیدواری میشود؛ طرح اشکالها بدون ارائه راهحل باعث نامیدی میشود؛ دشمن کل ایران را هدف قرار داده پس همه ایران از اصناف گرفته تا همه دستگاههای دولتی و سلبریتیها باید با هم کار کنند؛ وارونگی افکار عمومی هم یک چالش است؛ سیاستهای عملیاتی باید برای رفع این چالشها انجام شوند.
تبیین مکمل و همافزا
این کارشناس رسانه در پایان با اشاره به اینکه عدم همراهی هوشمندانه مردم با اغتشاشها باید تبیین شود، گفت: تبیین مکمل و همافزا و اعتبارزدایی از منابع رسانهای بحرانزا مانند بیبیسی و اینترنشنال، افشای دروغهای فعالان رسانهای و منابع خارجی و تعارضها و تناقضهای آنها ضروری است.
انتهای پیام/