داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر به خانه ابدی تشییع شدند/ علی نصیریان: مهرت را بر دل دارم

خبرگزاری میزان - پیکر زندهیاد داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر صبح امروز چهارشنبه ۲۶ مهر با حضور جمع زیادی از هنرمندان در پهنه رودکی تشییع و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
این مراسم راس ساعت ۱۰ صبح به صورت رسمی با قرائت آیاتی چند از کلامالله مجید آغاز شد.
پس از قرائت قرآن بهرام رادان که اجرای این برنامه را به عهده داشت روی صحنه آمد و از حضار خواست تا به احترام ورود پیکر زندهیاد مهرجویی و همسرش بایستند.
سپس فرهاد آییش روی صحنه آمد و گفت: استاد علی نصیریان خارج از کشور هستنند و نتوانستند در این مراسم حضور داشته باشند، اما پیامی صوتی ارسال کردند.
نصیریان در این پیام گفته بود: «در غرب این خبر تکاندهنده بود، در بیماری با فکر و خیالات به سر میبرم، مهرت بر دلم است. از اولین کار خلاقانه تو در کنارت بودم، افسوس که امروز در کنارت نیستم تا در آخرین سفر بدرقه در کنارت باشم و تابوتت را به دوش کشم. ای مهر فرزانه این چه روزگاری است که اشک و خون از آسمان میبارد.»
در ادامه مراسم مسعود کیمیایی روی صحنه آمد و در سخنانی کوتاه گفت: نمیتوانم هیچ چیزی بگویم درباره او و رفتنش از این جهان، نمیتوانم چیزی بگویم.
در ادامه علی مصفا برای خواندن پیام فریار جواهریان همسر سابق مهرجویی و صفا مهرجویی پسر زندهیاد داریوش مهرجویی که در خارج از کشور هستند، روی صحنه آمد و پیام آنها را خواند.
در متن پیام فریار جواهریان آمده بود: «چطور میتوانم از همه دوستان و شیفتگان داریوش تشکر کنم؟ چگونه چنین مرگ هولناکی برای این مرد بزرگ رقم خورد؟ دلم به این خوش است که نسل جدید فیلمهایت را کشف میکنند و معنای خاصی از آن پیدا میکنند. داریوش هنرمند واقعی بود و در همه آثارش لایههای مختلفی را به نمایش میگذاشت. چند سال است مشغول نوشتن خاطرات هستم اما افسوس که این هفت ماه اخیر با داریوش قهر بودم، نمیشود اینگونه بدون خداحافظی بروی، دلم پیش موناست که چگونه یک شبه تنها شد. پیش صفا و مریم که چطور پدرشان را از دست دادند.»
در پیام صفا مهرجویی نیز چنین آمده بود: «دنیا نه تنها یک هنرمند بزرگ که یک پدر خوب را از دست داد، امیدوار بودم بار دیگر او را در آغوش بگیرم و از رمان آخری که خواندم، برایش بگویم اما دنیا جور دیگری رقم خورد. یاد پدرم در خاطر بیشمار ایرانی و غیر ایرانی در سراسر دنیا زنده خواهد ماند؛ هم از طریق آثارش هم از زندگی شریفش. از صمیم دل قدردان هممیهنان هستم که در این لحظات اندوهناک به ما قوت بخشیدند به ویژه از هنرمندان که این گردهمایی را در غیاب من برای پدرم تدارک دیدند.»
در ادامه پیام کیانوش عیاری نیز خوانده شد.
در این پیام آمده بود: «او متبحرترین ترسیم کننده زندگی بود. او در فیلمهای پیچیده خود هم چنین ویژگی داشت. او با بینش و دانش خود میتوانست روایت مطلوبی از زندگی داشته باشد بدون اینکه آن را زندگی کرده باشد و اما این جنایت هولناک معمایی است که به زودی ابعاد آن روشن میشود.»
برومند: هیچ کلماتی نمیتوانست این درد بزرگ و این فقدان فجیع را توصیف کند
سپس مرضیه برومند مدیرعامل خانه سینما پشت تریبون آمد و عنوان کرد: نمیدانم چه بگویم. قرار بود متنی نوشته شود و دوستان ما دیروز در خانه سینما جمع بودند تا من به عنوان مدیرعامل بدبخت خانه سینما بخوانم، اما هیچ کلماتی نمیتوانست این درد بزرگ و این فقدان فجیع را توصیف کند. من مجبور شدم بیایم و صحبت کنم، نمیدانم چه بگویم. قاصرم از گفتن عظمت دردی که خانه سینما به دوش میکشد. خانه سینما الان عزادار است، اما باید به هم تسلیت بگوییم، ما کارگردان درخشان و تاثیرگذاری را از دست دادیم، او با «دایره مینا» باعث شد سازمان انتقال خون احداث شود، این تاثیر هنرمند است.
سپس پیام صوتی مریم مهرجویی که در این مراسم حضور نداشت پخش شد. در این پیام آمده بود:
«از طرف خودم و برادرم از همه تشکر میکنم. از همه هنرمندانی که با پدرم همکاری داشتند تشکر میکنم. از همه دوستدارانش هم سپاسگزارم. عشق و محبت همه را حس میکنم، از تمام مردم ایران که در این مدت به ما پیام دادهاند و درگیر این ماجرا شدهاند، سپاسگزارم. همه ما در یک شوک بزرگ هستیم. همه ما شیفته داریوش مهرجویی بودیم، از طرف خودم میتوانم بگویم که پدرم به قول حمید هامون تخته شلنگ میانداخت ولی با همه این کارها و ژستها و ادا و اطوارها قلبش ساده و بیشیله پیله بود. به خاطر همین قلب و آن قدرتی که داشت، بیان آن لحظات معجزه آفرین زندگی سخت است. در همه بالا پایینها فقط نور آن قلبش را میدیدم که ما را به جلو میبرد.»
در پایان مونا مهرجویی دختر کوچک داریوش مهرجویی هم گفت: نمیدانم چه بگویم. از همه تشکر میکنم که حضور پیدا کردهاند. من تنها احساسی که دارم این است که پدر و مادرم کنارم ایستادهاند، شانههای مرا گرفتهاند و از من میخواهند بایستم. میدانم کنارم هستند.
پس از آن پیکر این هنرمند و همسرش در میان اندوه هنرمندان و دوستدارانش به سمت خانه ابدی بدرقه شد.
انتهای پیام/