بیداری در قلب اروپا/ پیشبینیهایی که درست از آب در میآید
گروه سیاسی ؛ اروپا آبستن تحولات بزرگی است، انقلاب نه اما تغییر و تحول بسیار محتمل و شاید قطعی است. هیچ معادله ای این حق مطلق را برای خود قائل نیست که تنها تأثیر گذار باشد و با این تأثیر خود بخواهد کشورهای دیگر را تحت سلطه خود بگیرد و از اعتراض، تغییر و تحول نیز مصون باشد.
آمریکا و اروپا سال هاست که تلاش کرده اند با سیاست های مداخله گرانه، سیطره خود را بر جهان گسترده کنند. مردم کشورهایی که در اروپا و آمریکا زندگی می کنند، اسیر سیاست های تفکر لیبرال سرمایه داری است که تنها برای آن پول مهم است.
مسخ اخلاق و فرهنگ در کشورهای غربی موضوعی نیست که بتوان آن را پنهان و کتمان کرد.
زمانی که همه چیز برای سردمداران کشورهای غربی به جای اولویت انسان، پول و سرمایه شد، باید هم غرب در شرایط بحران فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی قرار بگیرد و به همین خاطر آن روز که مردم کشورهای غربی اروپایی از خواب بیدار شوند و علیه آنچه که تاکنون حکام این جوامع بر سرشان آورده اند، اعتراض کنند، دور نیست.
بیش از ۷ سال پیش بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنانی یک پیش بینی از آینده جوامع غربی ارائه دادند، شاید در همان زمان برخی در داخل و خارج نسبت به آن پیش بینی، خوشبین نبودند و یا آن را یک اشتباه می پنداشتند اما اکنون شرایط به گونه ای پیش رفته است که آینده جوامع غربی بسیار تیره و تاریک جلوه می کند اما باز هم آنها در حال بزک کردن خود هستند.
امروز مردم جوامع اروپایی به این درک رسیده اند كه حكومت های به ظاهر دموکراتیک اما در باطن مستبد، مانند موم در دست لابی قدرت و ثروتی است که صهيونيست ها آن را مدیرت می کنند.
امروز سياست های كشورهای مهم در اروپا همچون انگليس ، آلمان ، فرانسه و ... در راستای اهداف صهيونيسم بين الملل است و این گرایش زیاد باعث خواهد شد موج بيداری كه در منطقه و جهان آغاز شده است به غرب هم سرایت کند و باعث تغییر و تحولات بزرگی در کشورهای اروپایی شود که میتوان گفت این تحولات می تواند بر اساس ارزش های الهی و انسانی باشد چرا که این ارزش ها در ارواپا و آمریکا مسخ شده است.
اکنون با رصد برخی اعتراضات و راهپیمایی هایی که در کشورهای اروپایی میشود می توان به خواسته آنها پی برد.
مردم اروپا تنها مطالبه اقتصادی ندارند بلکه خواسته اقتصادی آنها در چارچوب عدالت اقتصادی است، آنها نسبت به تبعیض های گسترده که از سوی حاکمیت در جامعه اعمال می شود اعتراض دارند.
این مردم در کنار مطالبه عدالت اقتصادی، خواهان بازگشت ارزش های انسانی و اخلاقی در جوامع خود هستند، همچنین دیگر نمی خواهند دولتهای آنها در کشتارهایی که به واسطه دخالتهای آن در دنیا صورت میگیرد نقش داشته باشند.
اکنون دست آمریکا و اروپا در کشتار مردم مظلوم یمن، شدیدا به خون آغشته شده و مردم جوامع غربی پی بردهاند که بسیاری از آلام و دردهای دنیا به خاطر سیاست هایی است که حکام آنها در دنیا پیاده می کنند.
مطالبههای مردم اروپا در حقیقت همان گمشده جوامع غربی است. بازگشت ارزش های انسانی و اخلاقی، عدالت اقتصادی، پایان دادن به دخالت در امور دیگر کشورهای دنیا و پایان دادن به جنگ افروزی، خواسته هایی است که مردم اروپا از سردمداران خود می خواهند.
بیداری به اروپا نیز رسیده است، جرقه آن را فرانسویها زدند. این پایان کار نیست حتی اگر رئیس جمهور فرانسه تن به خواسته مردم بدهد.