معرفت دینی در دام نص گرایی
به گزارش گروه فرهنگی ، حجت الاسلام والمسلمین مهدی عبداللهی، عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در یادداشتی نوشت: هر کس اندک آشنایی با فلسفه اسلامی داشته باشد، بهروشنی دو ویژگی را در آن مییابد: یکی «خدامحوری» و دیگری قرابت با «معارف وحیانی» است.
نگاهی تاریخی به سیر فلسفه اسلامی نشان دهنده آن است که تلاش فکری فیلسوفان الهی در طول عمر درازمدت فلسفه آن بوده است که در عین پایبندی به فلسفهورزی به آموزههای وحیانی قرآن و روایات معصومان نزدیکتر شوند.
در واقع، برخلاف نگاه فلسفه ستیزان، آموزههای فلسفی فیلسوفان اسلامی که با تمسک به روش تفکر منطقی فراچنگ آمده اند، نهتنها به آموزههای وحیانی نزدیک شدهاند، بلکه حتی به فهم متون دینی نیز کمک رسانده اند.
افزون بر این که تفاوت معرفت فلسفی به معارف دینی با معرفت غیرفلسفی دقیقاً مثل تفاوت فهم عوام از فقه با فهم یک مجتهد از احکام فقهی است؛ یعنی همان تمایز میان معرفت اجتهادی با تقلید.
بهرغم کامیابی فیلسوفان شیعه، دانش فلسفه به ویژه خداشناسی فلسفی، همواره از درون فرهنگ و سنت اسلامی و بیرون آن در معرض بدگمانی بوده است. اندیشمندان فلسفهستیز شریعت محور، آموزههای فلسفی را به مخالفت با متون دینی متهم کرده، یا دست کم آنها را با وجود متون دینی غیرلازم دانسته اند، عرفان مشربانی که دل در گرو شهود حضرت دوست داشته اند، پای استدلال ایشان را چوبین و بی تمکین خوانده اند، تجربی مسلکان حس اندیش، به کلی تفکر فلسفی را زیر سؤال برده اند.
در نهایت، متفلسفانی که دل در گرو مکاتب فلسفی غرب داشته، با ذهنیت غرب گرای خویش فلسفه اسلامی را به جهت عنایت به الهیات به معنای خاص و تبیین آموزههای الهیاتی اسلام متهم به جزم اندیشی و کلامگرایی نموده اند.