محمد سمیعپور: این شریعتی با روتوش است نه شریعتی بدون روتوش!/ نگران پخش قسمتهای دیگر هستم
به گزارش خبرنگار میزان، بیست و نهم خرداد ماه سالروز درگذشت دکتر علی شریعتی یکی از افراد تاثیرگذار در زمره افراد روشنفکر و دانشگاهی است. او را میتوان یکی از روشنفکران دینی دانست که کتابها و سخنرانیهایش در زمان طاغوت باعث ایجاد آگاهی در بین اقشار مردم شد. او که از خانوادهای مذهبی و معتقد و معمم پای به عرصه دانشگاه گذاشته بود، توانست با صحبتها و نوع بیانش مردم را نسبت به حق و حقوقشان که در دوران پهلوی غصب شده بود، آگاه کرده و ذهن آنها را با آزادی بیان و رفتار آشنا کند. به همین مناسب رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران شروع به پخش مستندی با عنوان «شریعتی بدون روتوش» کرده است. مستند «شریعتی بدون روتوش» جزو آثار هنری است که در خانه مستند انقلاب اسلامی تهیه شده است و تلاش دارد به زوایای پنهان و کمتر گفته شده از زندگی دکتر علی شریعتی بپردازد. با محمد سمیعپور کارگردان این مجموعه مستند، گفتوگویی داشتیم که میخوانید.
مجموعه مستند «شریعتی بدون روتوش» تولید چه سالی است و در چند قسمت تهیه شده است؟
پس از تجربه خوبی که با مستند «هشت بهانه کوچک برای یادآوری» که در مورد امام موسی صدر بود با مهدی مطهر داشتیم، قرار شد کاری را در مورد دکتر شریعتی بسازیم. ابتدا قرار بود کار فقط در مورد مرگ دکتر باشد و با همین موضوع هم پژوهش و فیلمنامه انجام شد اما بعد مهدی مطهر پیشنهاد کرد کار تبدیل به یک مجموعه مستند شود که کل زندگی دکتر را در بر بگیرد؛ به همین دلیل مجموعه مستند «شریعتی بدون روتوش» در پنج قسمت آماده شد و البته چالشها و مسائل بسیاری داشت که انصافا باید از صبوری مهدی مطهر در این مورد قدردانی کرد که پای این کار ایستاد و همچنین تلاشهای مصطفی شوقی که باعث شد کار به پخش رسید.
مجموعه مستند «شریعتی بدون روتوش» چه حرف مگویی درباره دکتر شریعتی میخواهد بگوید؟ چقدر در این مجموعه به خود شریعتی یعنی شخصیت واقعی او نزدیک شدید؟
من شخصا از علاقهمندان به دکتر شریعتی هستم. شریعتی در زندگی من که در دبیرستان با آثارش آشنا شدم یک شخصیت استثنایی است، منتها وقتی خواستم در مورد شریعتی فیلم بسازم متوجه شدم که چقدر این شخصیت پیچیده است و با اینکه با آثارش آشنا بودم، مجبور شدم مجدد بسیاری از اسناد را نگاه کنم، با آدمهای مطلع صحبت کنم و باز هم فکر میکنم تا شناخت شریعتی خیلی راه داریم! به جرئت میتوانم بگویم شریعتی از پیچیدهترین شخصیتهای تاریخ معاصر است؛ اگر نگویم پیچیدهترین!
برای همین نزدیک شدن به چنین کاراکتری بسیار سخت است، زیرا آنچه به عنوان سخنرانیهای شریعتی در دسترس است، نوک یک کوه یخی است که عمده آن زیر آب است، شاید ۱۰درصد از شریعتی سخنرانیهایش است! برای همین بارها و در ادوار مختلف از سوی حامیان و مخالفین دچار کجفهمی شده است، چون راه رسیدن مخاطبین به شریعتی آثارش بوده که آنها همه شریعتی نیست.
شاید اگر کتاب «شریعتی گفتوگوهای تنهایی» را مردم میخواندند، قضاوتشان در مور شریعتی در دهه ۵۰ متفاوت میشد.
حرف عمده فیلم این است که شریعتی، شریعتی است. او پیچیده و پر رمز و راز است و برای همین هم خیلیها میپرسند جمعبندی فیلم در مورد فلان موضوع در فیلم واضح نیست، چون در واقعیت هم واضح نیست و پررمز و راز است و از قضا برای همین اسم فیلم «شریعتی بدون روتوش» است!
شما در فیلم میبینید که شریعتی با هیچ کدام از عناوینی که به آن معروف بود، تعریف نمیشود، بلکه یک انسان قائم به خود است؛ مستقل و استوار! شریعتی همین است، ذیل هیچ گروه و عنوان و جریانی قرار نمیگیرد.
آیا خانواده شریعتی در این فیلم با شما همکاری داشتند؟ فکر میکنید ممکن است بعد از پخش این مجموعه به نوع بیان زندگی دکتر شریعتی توسط این مجموعه اعتراض کنند؟
متاسفانه خانواده دکتر شریعتی در فیلم حضور ندارند به جز یک صوت از آقای دکتر احسان شریعتی که به مصاحبهای در روزهای اول انقلاب مربوط میشود. از فرزندان دکتر، خانم دکتر سوسن و خانم دکتر سارا شریعتی صریحا گفتند که مصاحبه تصویری برای هیچ فیلمی انجام نمیدهند، اما دکتر احسان شریعتی پذیرفت که مصاحبه کند و ما در مراحلی بودیم که با او گفتوگو میکردیم. در همین دوران بود که فیلمی در مورد مهندس بازرگان پخش شد که از اعتماد نزدیکان و دوستان خانواده دکتر شریعتی سوءاستفاده کرده بود.
آنطور که دکتر احسان شریعتی به من گفت، کارگردان این فیلم ابتدا در جایگاه یک حامی مهندس بازرگان جلو آمده اما خروجی فیلم، ضد مهندس بازرگان شده است. این موضوع باعث شد دکتر احسان شریعتی قرار مصاحبه را کنسل کرد و کلا بیاعتماد شد، البته من به خانواده دکتر شریعتی حق میدهم و آن کارگردان را مقصر میدانم، اما در مجموع علیرغم میل باطنی من، خانواده شریعتی در فیلم حضور ندارند. البته درست است که خانم دکتر سوسن شریعتی جلوی دوربین ما نیامد، اما ما چندین جلسه با هم داشتیم و او بسیاری از سوالات و ابهامات ما را پاسخ داد که حقیقتا برای ما راهگشا بود.
چنانچه پخش فیلم به این صورت باشد، آنها حتما اعتراض خواهند کرد و حتما هم حق دارند. چرا باید تصاویر مادرشان حذف شود؟! چرا باید ارادت دکتر شریعتی به مصدق را نشان ندهیم؟! قطعا این تصویر واقعی دکتر شریعتی نیست! من اعتراض دارم، خانواده اعتراض نکند؟! البته که خانواده دکتر شریعتی به این بیمهریها عادت دارند! همین کارهاست که باعث میشود، افراد به تلویزیون بیاعتماد شوند و من اینجا میگویم که خانواده حق داشتند با ما مصاحبه نکنند.
در مجموعه مستند «شریعتی بدون روتوش» به کدام مقطع از زندگی دکتر شریعتی بیشتر پرداختید و منابع شما برای معرفی شخصیت او چه بوده است؟ صرفا کتابها و تاریخ شفاهی یا از دوستان و آشنایان او هم کمک گرفتید؟
حواشی و قصههای زندگی دکتر شریعتی بسیار زیاد است، شاید بهترین سوژه برای یک سریال چند فصلی باشد، البته نه با تلویزیون بلکه با رسانهای که در آن آزادی عمل وجود داشته باشد. هر بخش از زندگی دکتر شریعنی را که نگاه کنید، همراه با ابهام و چالش و رازآلود است و این نه فقط به دوران حسینیه ارشاد بلکه در مورد کل زندگی دکتر و حتی فوت اوست.
تاکید بیشتر فیلم به سالهای حسینیه ارشاد است. تقریبا دو قسمت از فیلم، یعنی قسمت سه و چهار که در مورد شریعتی و روحانیت و شریعتی و سازمان مجاهدین خلق است. قسمت دوم مربوط به تدریس در دانشگاه فردوسی است و قسمت پنجم در مورد بازداشت و ماجراهای پس از آن تا مرگ یا شهادت دکتر شریعتی است.
اسناد تاریخی و کتابهایی که در مورد دکتر نوشته شده است، مورد استفاده ما بود، اما من باید از دو کتاب یاد کنم؛ کتاب «مسلمانی در جستوجوی ناکجاآباد» نوشته آقای رهنما و کتاب «طرحی از یک زندگی» نوشته خانم پوران شریعت رضوی که بیشترین استفاده را کردیم و همچنین عرض کردم صحبت با خانواده و نزدیکان دکتر مثل آقای محمدعلی نجفی و آقای پرویز خرسند و آقای مهندس توسلی که حضورشان واقعا موثر بود.
وقتی مخاطب بدیهیاتی مانند اینکه همسر دکتر حجاب نداشته، نمیبیند، دیگر ادعاهای ما را چطور باور کند؟! دقیقا مثل این است که ما با فتوشاپ کراوات دکتر را حذف کنیم یا برایش ریش بگذاریم و بعد توقع داشته باشیم مردم حرفی را که پیرامون اندیشه شریعتی میزنیم، باور کنند.
آیا به اختلافات دکتر شریعتی با آیتالله مطهری هم در این مستند اشاره شده بود؟ چقدر دوربین در وسط قرار گرفته و روایت بدون ذهنیت شده است؟
بله، در قسمت سه به این موضوع پرداختهایم، اما من با دیدن قسمت یک به شدت نگران پخش قسمتهای دیگر هستم و گفتم اگر میخواهید اینطور پخش کنید، اصلا پخش نکنید، چون الان من هرچه به شما یا مخاطبان بگویم، وقتی کار چیز دیگری پخش میشود و تدوین مجدد میشود دیگر حرف من نقض شده است!
من واقعا نمیدانم چه در انتظار این کار است. ادعا نمیکنم دوربینم بیطرف است، من طرفدار شریعتی هستم، اما واقعا تلاش کردم روایت منصفانه داشته باشم، حال اینکه چه چیزی پخش میشود الله اعلم! و این شریعتی با روتوش است نه شریعتی بدون روتوش!
و نکته پایانی؟
در مورد شریعتی حرف بسیار است که ناگفته مانده و درگیر حاشیه شدیم.
الان تنها مسئلهای که برای من دغدغه است، همین روال پخش بیضابطه و سلیقهای تلویزیون است. اینکه من از آقایان برمهانی، غفوری و یزدی نام میبرم و از آنها میخواهم که به این روند غلط پایان دهند، به این دلیل است که این بزرگواران حرف مرا با گوشت و پوست و استخوان درک میکنند.
سازمان صداوسیما باید از درون اصلاح شود، باید یاد بگیرد به هنرمندان و مخاطبانش احترام بگذاردو هیچکس مستحقتر از امثال من برای گفتن این حرفها نیست، چون من عضو کوچکی از سینمای مستندی هستم که دوست دارد کارهایش در صداوسیما پخش شود. فیلم مستند اگر در پلتفرم باشد، شاید در دسترس اقشار محروم و کم درآمد جامعه قرار نگیرد، اما حق این مردم این است که مستندهای تاریخی جذاب تماشا کنند، نه اینکه فیلم توسط یک ناظر پخش تدوین مجدد شود و یک نسخه آشفته و شلخته را به مخاطب نشان دهد و بسیاری از تصاویر آرشیوی را حذف کند!
این روند باید اصلاح شود؛ من خواهش میکنم رسانهها نسبت به این موضوع حساس باشند، چون این تنها مسئله شخصی من و مجموعه «شریعتی بدون روتوش» نیست، همه مستندسازان با چنین مسئلهای برخورد داشتهاند.
انتهای پیام/