آینده مبهم شاهزادگان خلیج فارس در پی قتل خاشقجی
تبعات قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول غیر از محمد بن سلمان ولیعهد عربستان، محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی را نیز تهدید میکند.
خبرگزاری میزان -
در حالی که کارشناسان و ناظران از تاثیر قتل روزنامه نگار عربستانی بر آینده محمد بن سلمان سخن میگویند، به نظر میرسد باید به سرنوشت یکی دیگر از شاهزادههای برجسته ۲۵ ساله پادشاهی نشینهای خلیج فارس نیز توجه شود محمد به زاید آل نهیان که در چند ماجراجویی منطقهای مانند جنگ یمن و محاصره قطر از اعضای شورای همکاری خلیج فارس، با محمد بن سلمان مشارکت کرده بود.
هر دو ماجراجویی به چالش خورده اند: جنگ یمن، که چهارسال از آغاز آن میگذرد، با عواقب وحشتناکی برای مردم یمن همراه بوده است و قطر، کشور رها شده از محاصره که قرار بود در عرض چند روز به زانو در بیاید. البته قطریها اکنون از زمانی که مورد محاصره قرار گرفتند، قویتر به نظر میرسند.
با این حال، این اقدامات میتواند برای ولیعهد اماراتی تا حدودی موفقیت آمیز ارزیابی شود. امارات در یمن توانست با جدایی طلبان در جنوب متحد شود و کنترل بندر استراتژیک عدن را در اختیار بگیرد.
این حرکتی جسورانه بود که در نشست شورای همکاری خلیج فارس در کویت اعلام شد. امیر کویت آخرین بنیانگذار در قید حیات شورای همکاری خلیج فارس (تاسیس شده در سال ۱۹۸۱) است که بهبود روابط با قطر، مشکلی موروثی برای وی است. استراتژی حل و فصل، مستقل از هرگونه اندیشهای است که شورای همکاری خلیج فارس میتواند ارائه دهد.
محمد بن زاید در حال حاضر به جای تعامل با دیدگاههای غالبا رقیب و متفاوت پنج عضو دیگر، در حال حاضر تنها با یک و بزرگترین آنها روبروست که میتواند همه را تحت تاثیر قرار دهد.
او در ماه ژوئن در ۴۴ پروژه استراتژیک عربستان سعودی به سرعت سرمایه گذاری کرد. اولین جلسه آنچه شورای هماهنگی مشترک نامیده شد، نه در ریاض بلکه در ابوظبی و به ریاست محمد بن زاید و با حضور حامیاش محمد بن سلمان برگزار شد.
جلسه افتتاحیه برنامهای کلان ارائه داد که علاوه بر یکپارچگی و همکاری نظامی، استراتژی یکپارچه در راستای امنیت غذایی، طرح مشترک سرمایه گذاری پزشکی، سیستم امنیتی مشترک و سرمایه گذاری مشترک در نفت، گاز و پتروشیمی را در ظرف ۵ سال اعلام میکرد.
این سعودیها هستند که به دلیل محاصره غذایی و دارویی یمن و جلوگیری از رسیدن مواد ضروری و ایجاد بدترین فاجعه انسانی جهان مورد انتقاد قرار میگیرد.
در حال حاضر و به دنبال قتل جمال خاشقجی، آمریکاییها فشار زیادی بر عربستان سعودی برای متوقف ساختن مبارزه با بمب گذاری اعمال میکنند. در ۳۱ اکتبر، جیمز ماتیس وزیر دفاع و مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا از طرفین جنگ داخلی یمن خواستند تا در ۳۰ روز آینده آتش بس را بپذیرند. این اظهارات تنها یک ماه پس از آن اعلام شد که مایک پمپئو سیگنالهایی مبنی بر ادامه حمایت از عربستان در جنگ یمن ارسال کرد.
به نظر میرسد پس از ماهها اعتراض جسته و گریخته در سنا و کنگره آمریکا، با قتل خاشقجی کاخ سفید این اعتراضات را شنیده است.
در واقع حتی زمان اعمال فشار بر شورای همکاری خلیج فارس از سوی ترامپ، محمد بن سلمان هدف قرار میگیرد نه محمد بن زاید. در واقع وقتی ترامپ به این شورا فکر میکند محمد بن سلمان را در نظر دارد نه همتای اماراتیاش را. این شانسی بزرگ برای ولیعهد امارات است. او این فرصت را دارد که زمانی که بن سلمان متکبر در عرصه جهانی تعهدات را میپذیرد و مصاحبههای گسترده انجام میدهد، در سایه اقداماتش را انجام دهد.
اما در حال حاضر با قتل جمال خاشقجی موقعیت وی به خطر افتاده است. ارتکاب قتلی خشن و تلاش ناموفق در پنهان کردن آن، بن سلمان را در موقعیتی خطرناک قرار داده است. واقعیت این است که صحنه بین المللی همگی شاهزاده سعودی را مسئول این اقدام وحشیانه میدانند؛ موضوعی که موقعیت بن سلمان را شدیدا تضعیف کرده است.
عموی محمد بن سلمان، احمد بن عبدالعزیز، برادر کوچکتر پادشاه، وارد ریاض شده است. فرضیاتی وجود دارد که اعلام میکند ممکن است وی جایگزین محمد بن سلمان شود. این سناریویی بعید است. او در میانه هفتادسالگی قرار دارد و از زمان روی کار آمدن محمد بن سلمان زمان بسیاری را در لندن به سر برده است. به نظر میرسد نقش وی در این ماجرا تنها صدایی هشدار دهنده است تا برادرزادهاش را از برخی اقدامات باز دارد.
بحثها همچنان ادامه دارد که آیا محمد بن سلمان از این مخمصه نجات خواهد یافت یا نه. هر چه که هست اما شهرت بین المللی کاهش یافته و پایههای قدرت داخلی او لرزان میشود. این امر برای محمد بن زاید نگران کننده خواهد بود. او در پروژههای زیادی از بن سلمان سرمایه گذاری کرده و به طور ناخواسته، جانشین وی در ماجراجوییهای یمن و خلیج فارس شده است.
در حال حاضر انزجار بین المللی از قتل روزنامه نگار منتقد سعودی حامیان بسیاری دارد. باید منتظر ماند و دید آیا محمد بن زاید در کوتاه مدت با کارتهایش چگونه بازی خواهد کرد. آیا او کلیه ارتباطاتش با بن سلمان را قطع خواهد کرد؟ در این صورت شاهزاده سعودی با مشکلات دشوارتری روبرو خواهد شد.
به گزارش گروه بین الملل ، پایگاه شبکه خبری الجزیره در گزارشی نوشته است که تبعات قتل جمال خاشقجی روزنامه نگار منتقد سعودی در کنسولگری عربستان در استانبول غیر از محمد بن سلمان ولیعهد عربستان، محمد بن زاید ولیعهد ابوظبی را نیز تهدید میکند.
در حالی که کارشناسان و ناظران از تاثیر قتل روزنامه نگار عربستانی بر آینده محمد بن سلمان سخن میگویند، به نظر میرسد باید به سرنوشت یکی دیگر از شاهزادههای برجسته ۲۵ ساله پادشاهی نشینهای خلیج فارس نیز توجه شود محمد به زاید آل نهیان که در چند ماجراجویی منطقهای مانند جنگ یمن و محاصره قطر از اعضای شورای همکاری خلیج فارس، با محمد بن سلمان مشارکت کرده بود.
هر دو ماجراجویی به چالش خورده اند: جنگ یمن، که چهارسال از آغاز آن میگذرد، با عواقب وحشتناکی برای مردم یمن همراه بوده است و قطر، کشور رها شده از محاصره که قرار بود در عرض چند روز به زانو در بیاید. البته قطریها اکنون از زمانی که مورد محاصره قرار گرفتند، قویتر به نظر میرسند.
با این حال، این اقدامات میتواند برای ولیعهد اماراتی تا حدودی موفقیت آمیز ارزیابی شود. امارات در یمن توانست با جدایی طلبان در جنوب متحد شود و کنترل بندر استراتژیک عدن را در اختیار بگیرد.
در این رابطه: عربستان در پی قتل خاشقجی وارد دوره خطرناکی شده است
علاوه بر این، محمد بن زاید برای افزایش روابط سیاسی و اقتصادی با عربستان سعودی از طریق یک طرح ابتکاری که دسامبر سال گذشته راه اندازی شده، توجه کمتری به خود جلب کرده است. "استراتژی حل و فصل" یک توافقنامه تجاری و دفاعی دوجانبه با عربستان است که شاهزاده ابوظبی آن را "یک فرصت تاریخی" نامید و افزود: "ما، دو اقتصاد بزرگ عرب هستیم که مدرنترین نیروهای نظامی را در اختیار داریم. "
این حرکتی جسورانه بود که در نشست شورای همکاری خلیج فارس در کویت اعلام شد. امیر کویت آخرین بنیانگذار در قید حیات شورای همکاری خلیج فارس (تاسیس شده در سال ۱۹۸۱) است که بهبود روابط با قطر، مشکلی موروثی برای وی است. استراتژی حل و فصل، مستقل از هرگونه اندیشهای است که شورای همکاری خلیج فارس میتواند ارائه دهد.
محمد بن زاید در حال حاضر به جای تعامل با دیدگاههای غالبا رقیب و متفاوت پنج عضو دیگر، در حال حاضر تنها با یک و بزرگترین آنها روبروست که میتواند همه را تحت تاثیر قرار دهد.
او در ماه ژوئن در ۴۴ پروژه استراتژیک عربستان سعودی به سرعت سرمایه گذاری کرد. اولین جلسه آنچه شورای هماهنگی مشترک نامیده شد، نه در ریاض بلکه در ابوظبی و به ریاست محمد بن زاید و با حضور حامیاش محمد بن سلمان برگزار شد.
در این رابطه: محمد بن سلمان طراح اصلی عملیات بازگرداندن خاشقجی است
بر عهده گرفتن نقش اصلی در امارات، با غیبت شیخ محمد بن راشد آل مکتوم، حاکم دبی و معاون رییس جمهور و نخست وزیر امارات در جلسات فوق آشکار شد. برادر بزرگتر محمد بن زاید نیز رئیس امارات متحده عربی، از سال ۲۰۱۴ تاکنون نقش عمدهای در صحنه نداشته و در واقع محمد بن زاید رئیس جمهور واقعی بوده است.
جلسه افتتاحیه برنامهای کلان ارائه داد که علاوه بر یکپارچگی و همکاری نظامی، استراتژی یکپارچه در راستای امنیت غذایی، طرح مشترک سرمایه گذاری پزشکی، سیستم امنیتی مشترک و سرمایه گذاری مشترک در نفت، گاز و پتروشیمی را در ظرف ۵ سال اعلام میکرد.
به نظر میرسد اکنون شرایط عوض شده است. محمد بن زاید از تقصیراتی که بر گردن محمد بن سلمان قرار گرفته، شانه خالی کرده است. به جنگ یمن نگاه کنید. اگرچه امارات و ارتش مزدورش متهم به نقض حقوق بشر در عملیاتهای خود در جنوب یمن هستند، اما این عربستان است که برای بمباران و حملات هوایی بی قاعده خود علیه اهداف و زیرساختهای غیرنظامی مقصر شناخته میشود.
این سعودیها هستند که به دلیل محاصره غذایی و دارویی یمن و جلوگیری از رسیدن مواد ضروری و ایجاد بدترین فاجعه انسانی جهان مورد انتقاد قرار میگیرد.
در حال حاضر و به دنبال قتل جمال خاشقجی، آمریکاییها فشار زیادی بر عربستان سعودی برای متوقف ساختن مبارزه با بمب گذاری اعمال میکنند. در ۳۱ اکتبر، جیمز ماتیس وزیر دفاع و مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا از طرفین جنگ داخلی یمن خواستند تا در ۳۰ روز آینده آتش بس را بپذیرند. این اظهارات تنها یک ماه پس از آن اعلام شد که مایک پمپئو سیگنالهایی مبنی بر ادامه حمایت از عربستان در جنگ یمن ارسال کرد.
به نظر میرسد پس از ماهها اعتراض جسته و گریخته در سنا و کنگره آمریکا، با قتل خاشقجی کاخ سفید این اعتراضات را شنیده است.
در این رابطه: رسوایی خاشقجی گِیت و بن بست یمن
در واقع حتی زمان اعمال فشار بر شورای همکاری خلیج فارس از سوی ترامپ، محمد بن سلمان هدف قرار میگیرد نه محمد بن زاید. در واقع وقتی ترامپ به این شورا فکر میکند محمد بن سلمان را در نظر دارد نه همتای اماراتیاش را. این شانسی بزرگ برای ولیعهد امارات است. او این فرصت را دارد که زمانی که بن سلمان متکبر در عرصه جهانی تعهدات را میپذیرد و مصاحبههای گسترده انجام میدهد، در سایه اقداماتش را انجام دهد.
اما در حال حاضر با قتل جمال خاشقجی موقعیت وی به خطر افتاده است. ارتکاب قتلی خشن و تلاش ناموفق در پنهان کردن آن، بن سلمان را در موقعیتی خطرناک قرار داده است. واقعیت این است که صحنه بین المللی همگی شاهزاده سعودی را مسئول این اقدام وحشیانه میدانند؛ موضوعی که موقعیت بن سلمان را شدیدا تضعیف کرده است.
عموی محمد بن سلمان، احمد بن عبدالعزیز، برادر کوچکتر پادشاه، وارد ریاض شده است. فرضیاتی وجود دارد که اعلام میکند ممکن است وی جایگزین محمد بن سلمان شود. این سناریویی بعید است. او در میانه هفتادسالگی قرار دارد و از زمان روی کار آمدن محمد بن سلمان زمان بسیاری را در لندن به سر برده است. به نظر میرسد نقش وی در این ماجرا تنها صدایی هشدار دهنده است تا برادرزادهاش را از برخی اقدامات باز دارد.
بحثها همچنان ادامه دارد که آیا محمد بن سلمان از این مخمصه نجات خواهد یافت یا نه. هر چه که هست اما شهرت بین المللی کاهش یافته و پایههای قدرت داخلی او لرزان میشود. این امر برای محمد بن زاید نگران کننده خواهد بود. او در پروژههای زیادی از بن سلمان سرمایه گذاری کرده و به طور ناخواسته، جانشین وی در ماجراجوییهای یمن و خلیج فارس شده است.
در حال حاضر انزجار بین المللی از قتل روزنامه نگار منتقد سعودی حامیان بسیاری دارد. باید منتظر ماند و دید آیا محمد بن زاید در کوتاه مدت با کارتهایش چگونه بازی خواهد کرد. آیا او کلیه ارتباطاتش با بن سلمان را قطع خواهد کرد؟ در این صورت شاهزاده سعودی با مشکلات دشوارتری روبرو خواهد شد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *