به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «نعل وارونه مدیران غربگرا !» منتشر شده و در آن چنین آمده است:کسانی که امروز شعارهای غربی را سردست گرفتهاند و رعایت حقوق بشر و شفافیت، توجه به آراء مردم و ... را مایه سبقت گرفتن آمریکا و اروپا از دیگر تمدنها و کشورهای دنیا تلقی میکنند، افزون بر اینکه نمیدانند یا نمیخواهند بدانند که هر آنچه امروز، غرب به آنها رسیده، بیش از ۱۴۰۰ سال پیش در حکومت نبوی، علوی و ائمه معصومین (ع) در سطح جامعه ساری و جاری بوده است، از این حقیقت نیز رویگردان هستند که نتیجه تمدن غربی باآنهمه ادعا آیا چیزی جز به انحطاط کشیدن اخلاق و انسانیت بوده؟
امروز بیشترین نقض حقوق بشر از سوی کشورهایی سر میزند که کمتر از ۱۰۰ سال است منشور حقوق بشر کذایی را تدوین کردهاند؛ حقوق بشری که آمریکای مهد بهاصطلاح تمدن در رقابتی نفسگیر با اروپاییهای کراوات زده و اتوکشیده میکوشد سلاحهای مرگبارتری به رژیم کودک کش سعودی بفروشد تا به این واسطه، زنان، کودکان و بیگناهان بیشتری در یمن و سایر کشورهای منطقه به خاک و خون کشیده شوند. اگر بنا به مراجعه به آراء مردم باشد، اروپا و آمریکا رسواترین نوع دموکراسی را به نمایش گذاشتهاند. درحالیکه در آموزههای اسلامی به حقوق حیوانات و بچههای آنها هم توجه و توصیهشده است، غرب وحشی، به ازدواج با حیوانات و تجاوز به آنها منحرف شده و افتخار هم میکند که بله! چون گروهی از منحرفان جنسی به این خواسته متمایلند، باید برایشان حق توحش به هر قیمتی قائل بود!نکته پایانی و تأسفبار این است که برخی مدیران و مسئولین کشور بدون توجه به مضامین عالیهای که بهوفور در آموزههای اسلامی موج میزند، نعل را وارونه زده و مقصود واقعی و نامیمون خود از شفافیت و توجه به آراء مردم را در پس آن پنهان میکنند. اگر عینک خوشبینی بزنیم، بازهم باید گفت که وای به حال مدیران غربگرا! چراکه آنچه خود داشتند، ز. بیگانه تمنا کردند و انحراف آنها، به قیمت آسیب زدن و غفلت از آرمانهایی تمام میشود که خون هزاران نفر از پاکترین جوانان کشور بهپای آن ریخته شده است.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «محاسبات دشمن را به هم بریزید نه برعکس!» منتشر شده و در آن آمده است: کنار ۴ وزارتخانه بدون وزیرِ «اقتصاد و دارایی»، «تعاون، کار و رفاه اجتماعی»، «صنعت، معدن و تجارت»، «وزارت راه و شهرسازی» و همینطور کنار انفعال دولتی که ۳ ماه است سخنگو ندارد! آن هم در آستانه ۱۳ آبان؟! این اوضاع چه مفهومی دارد؟ برای دشمن چه پیامی را مخابره میکند الا، «جریتر شود؟!» پاسخ این سؤال مهم را دولت به مردم بدهد. دولتی که گفته بود ۱۰۰ روز اول کارش، به مردم از آثار تحول اقتصادی گزارش خواهد داد الان کجاست؟ گزارش ۱۰۰ روزه نخواستیم، پاسخ دشمن را هم نمیخواهد بدهید، از لاک انفعال هم خارج نشوید. اظهار ضعف که میتوانید نکنید.
دولت فعلا سکوت کرده. دلیل این سکوت را درست نمیدانیم. هر از چندگاهی موضعی گرفته شده و وعدههایی داده میشود. وعدههایی که تکراریاند. خوش بینانهترین فرضیه درباره چرایی بیتحرکی دولت این است که، با «هوا» شدن برجام، دولت همه برنامههای خود را «هوا شده» میبیند. بدعهدی دشمن محاسباتش را به هم ریخته و به احتمال زیاد، هیچ برنامه جایگزینی هم برای شرایط امروز پیشبینی نکرده. چون احتمالا تصورش را هم نمیکرد، از دشمن رکب بخورد. دولت برای یک بار هم که شده به حرف منتقدان توجه کند و انتقاد را با عینک بدبینی و تخریب نبیند. کارشناسان راهحلهای زیادی ارائه کردهاند که به قول رهبر معظم انقلاب، بسیاری از آنها عملیاتی است. از این ظرفیت استفاده کرده و امید را در مردم دوباره زنده کند. ۱۳ آبان امسال قرار است اتفاقات مهمی بیفتد. اما نه آن اتفاقی که دشمن تصور میکند. مردم، همیشه موثرترین اهرم هر کشوری برای مهار توطئههای دشمن بوده و کاستیها و کوتاهیهای مسئولین را جبران کردهاند. سیزدهم آبان یک تهدید نیست یک فرصت ویژه برای لگدمال کردن تمام آرزوهای آمریکا و متحدانش است. دانشآموز و دانشجو در کنار سایر اقشار مردم میتوانند با راه انداختن یک راهپیمایی عظیم و بیسابقه و ایجاد حماسهای بزرگ، بینی دشمن را به خاک بمالند. انشاءالله.
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:دیشب فوتبال ایران شاهکاری را با چشمانش دید که پیش از این کمتر کسی تصورش را میکرد. از ۹ صبح دیروز درهای استادیوم آزادی باز شد و هوادارانی که شب قبل جلوی در استادیوم خوابیده بودند وارد ورزشگاه شدند. سرعت پر شدن استادیوم آنقدر تند بود که در ورزشگاه آزادی ۴ ساعت مانده به آغاز بازی دیگر جایی برای نشستن روی سکوها نبود. همه آمده بودند تا تاریخ سازی کنند. شاگردان برانکو به لطف گل علی علیپور، دوحه را با برد ترک کرده بودند و با یک مساوی هم راهی فینال میشدند. رأس ساعت ۱۸:۳۰ داور ازبکستانی سوت را زد تا جدال نفسگیر پرسپولیس و السد شروع شود. السد که چیزی برای از دست دادن نداشت از همان اول شجاعانه بازی کرد و در دقیقه ۱۷ بغداد بونجاح موفق شد دروازه بیرانوند را باز کند.
پس از آن پرسپولیسیها جلو کشیدند و در تلاش برای رسیدن به دروازه السد بودند، اما دفاع چندلایه السد مانع گلزنی پرسپولیس شد. جو عجیبی در استادیوم حاکم بود. هواداران سرخ آمده بودند تا فینالیست شدن تیمشان در لیگ قهرمانان آسیا را ببینند و جشن بگیرند. نیمه اول با هم تکگل السد به پایان رسید، اما نیمه دوم داستان جور دیگری رقم خورد. پرسپولیس که از حمایت هوادارانش بهره میبرد در همان ابتدای نیمه دوم توسط سیامک نعمتی به گل رسید تا شادی به سکوها و اردوی سرخها بازگردد. هواداران پرسپولیس یکپارچه تیم محبوبشان را تشویق کردند. پرسپولیس در نیمه دوم ۲ بار دیگر تا آستانه گلزنی پیش رفت، اما «مشعل برشام» مانع شد. دقیقهها به کندی برای پرسپولیسیها طی میشد. السد که چیزی برای از دست دادن نداشت جلو کشید و چند موقعیت خطرناک روی دروازه پرسپولیس ایجاد کرد که یکی از آنها با واکنش استثنایی بیرانوند روبهرو شد. شاید بشود این سیو بیرانوند را بهترین واکنش او در تاریخ فوتبالش دانست. السدیها ۵ دقیقه آخر بازی را یکپارچه حمله کردند، اما دفاع چندلایه پرسپولیس تسلیم حملات آنها نشد تا سرخپوشان نخستین فینال آسیایی را تجربه کنند؛ فینالی که کمتر از ۲ هفته دیگر برگزار میشود.
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «پرسپولیس راوی داستان زندگی» چنین نوشته است: در روزهایی که کی روش سرمربی گران قیمت تیم ملی در مصاحبه با رسانهای خارجی بابت این که امکان استفاده بازیکنان تیم ملی از برند خاصی از کفش فراهم نیست فوتبال، فدراسیون و جامعه ما را تحقیر کرد برانکو به رغم آن که پنج ماه است خودش حقوقی نگرفته، حاضر شد همان مقدار کم ارز را که به تیم تزریق شده بود به بازیکنان اختصاص دهد تا انگیزه آنها برای این بازی حساس بیشتر شود؛ برانکو بابت کمبودهای فراوان تیمش حرفی نزد؛ بدون آن که پاسخی به برخی رفتارهای مغرضانه بدهد تمرکز خودش و تیمش را حفظ کرد. به یاد داشته باشید سید جلال حسینی چند هفته قبل در برنامه ۹۰ فرصت داشت درباره کی روش و حذفش از تیم ملی صحبت کند، اما به عذرخواهی از همسرش بابت خط خوردن از تیم اکتفا کرد و وارد حاشیهها نشد و این میراث رفتار برانکو برای فوتبال ایران است.
یعنی «حرفهای فکر کن حرفهای رفتار کن» بشار رسن در گفت: وگو با تلویزیون عراق وقتی در برابر این سوال قرار میگیرد که چرا به رغم نگرفتن دستمزدش همچنان در کنار تیم است میگوید سرمربی تیم هم پولی نگرفته، اما همچنان با انگیزه به کارش ادامه میدهد و... و همه این هاست که فوتبال را با ارزش میکند و این ورزش میشود درس آموز زندگی و چالش هایش. رفتار حرفهای برانکو این روزها امید را بعد از سالها ناکامی فوتبال ملی و باشگاهی در مسیر قهرمان شدن به زندگی فوتبال دوستان هدیه کرد تا سالها بعد برای فرزندانشان از تیمی بگویند که با دستهای خالی برابر بهترینها بهترین بود، از نظم و رفتار حرفهای برانکو، غیرت سید جلال، شجاعت شجاع و معجزه دستان بیرانوند. بازیکنانی که رنگ پیراهنشان قرمز بود، اما قهرمان یک کشور هستند؛ قهرمان ایران که امید گمشده این روزهای بسیاری از مردمانش بود، اما این تیم به هواداران فوتبال ثابت کرد برای خوشحالی و خوشبختی لازم نیست همه چی داشته باشی، کافی است رویاهای بزرگت را باور داشته باشی و اجازه ندهی مشکلات یک قدم تو را از آنها دور کند.
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «توسعه عدالتگرایانه، اصلاح بوروکراسی» منتشر و در آن چنین آمده است:حوزه سیاسی در زمینه داخلی بویژه مباحثی، چون امنیت، ساماندهی، خدمترسانی، یا فعالسازی نظام بوروکراتیک برای رفع مشکلات، دچار مشکل شده است. همچنین خود نظام سیاسی از بالا دچار شکافهای متعددی و تضادهای بسیاری شده که باعث شده است این حوزه درگیر خود باشد، به جای اینکه کاری برای جامعه بکند. حاصل این ماجرای نابسامان، در سطح ساختاری، فرسایش سرمایه اجتماعی و در سطح میانی، ناکارآمدی نظام بوروکراتیک است. در سطح خرد نیز، شاهد وضعیت مدرن خودخواه احساسی عاطفی هستیم. در این زمینه، گفتم که در این وضعیت مدرن خودخواه، جامعه ایرانی پر از آدمهای جداجدا شده که هرکدام دنبال آرزوها و آرمانهای مهم و زندگی مدرن خود هستند، اما با رویکردی بسیار خودخواهانه، احساسی و عاطفی. عقلانیت و دگرخواهی در آن دیده نمیشود، ضمن اینکه معطوف به امکانات و واقعیت جامعه نیست. این مسألهای است که بیش از همه در قصه ارز و دلار خود را نشان داد.
اما برای اینکه چه باید کرد که سؤال رئیس جمهوری هم بود، پاسخ من این بود که رئیس جمهوری به عنوان انتخاب جمهور کشور و نمایندگی نیروهایی که در زمینه دموکراتیک فعال هستند، باید بازی تاریخی خود را انجام دهد و تا سرحد امکان به میدان بیاید. به میدان آمدن به معنای سخنرانی هر روزه رئیس جمهوری نیست، بلکه باید با ایده و مفهوم بتواند فضا را عوض کند. من مفهوم «توسعه عدالتگرایانه» را پیشنهاد کردم و گفتم این مفهوم میتواند الهام بخش بوده و انسجام اجتماعی ایجاد کند و این، تنها کار رئیس جمهوری است.دوم اینکه کابینه و افراد حاضر در دولت، هر کدام میتوانند از طریق کاری که در وزارتخانهها یا سازمانها انجام میدهند، کنش معطوف به جامعه داشته باشند. اما اکنون آنان بیشتر آدمهای بوروکراتیکی هستند که درگیر خودشان هستند تا درگیر جامعه. پیشنهاد سوم برای رفع نارضایتی واقعی در جامعه، مورد توجه قرار گرفتن نظام کارشناسی و اصلاح بوروکراسی است که با بازگشت به نظام کارشناسی و ارجاع به کارشناسان میسر خواهد بود و اینکه در نهایت کارشناسان برای مدیریت جامعه تصمیم بگیرند. در سطح ذهنی نیز ضرورت پناه بردن و اعتماد کردن به طبقه متوسط یا دانشمندان را مطرح کردم تا آنان مدیریت را بازتعریف کنند و معنای جدیدی از ایران، آینده و موقعیتها را مطرح کنند. معتقدم اینها راهکارهایی است که در نهایت زمینهساز بازگشت امید به زندگی شده و کنشگری فعال اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
روزنامه سیاست روز در یادداشت امروز خود چینن نوشته:این روزها، رویدادی مهم در حال جریان است و آن برگزاری مراسم اربعین حسین (ع) در کربلاست. امسال نیز مانند سالهای گذشته میلیونها دلداده حسینی از سراسر جهان راهی کربلا شده اند تا اجتماعی میلیونی که به اذعان جهانیان بزرگترین اجتماع جهانی است را رقم زنند.اجتماعی که نه نژادی، نه دینی و نه قومی و نه قبیلهای بوده بلکه پیروانی از تمام ادیان الهی است که با یک شعار گردهم آمده اند و آن آزادی خواهی و آزاداندیشی است. حضوری که آزادی خواهی و جهان شمول بودن فرهنگ عاشورایی را به رخ جهانیان میکشد. حضوری که به جهان نشان میدهد راه آزادی بشریت از کربلا میگذرد و ملتها با چنگ زدن به ریسمان سیدالشهدا و درسهای واقعه کربلا میتوانند راه سعادت و نجات را بیابند.
این حضور ترس گسترده را در دل ظالمان و ستمگران عالم افروخته است چنانکه برای مقابله با آن به هر ترفندی چنگ میزنند.از القاء فضای منفی علیه اسلام گرفه تا انحصار دادن اربعین به شیعیان، از بر هم زدن روابط عراق با همسایگانش به ویژه روابط ایران و عراق، تا ایجاد تبلیغات منفی علیه اربعین با بهرهگیری از آخوندهای انگلیس و آمریکایی و ... را در این چارچوب میتوان مشاهده کرد.آنچه در حربه جدید دشمنان آزادی خواهی و آزاداندیش میتوان مشاهده کرد زنجیره فضاسازی رسانهای برای انحراف افکار عمومی از حماسه اربعین است که نمونه آن فضاسازیها در باب رفتارهای ترامپ، موضوعات مربوط به ایران و از همه مهمتر مساله مشکوک خاشقجی است. پروندهای که در کنار به نمایش گذاشته چهرهای منفی از اسلام آن هم در آستانه اربعین، طرحی برای اهمیت زدایی و به حاشیه راندن حماسه اربعین است که تجمعی از آزادی خواهان و آزاداندیشان جهان است.با توجه به این حقیقت جا دارد تا محافل رسانهای آزادی خواه با برجسته سازی و پوشش اخبار این حماسه بزرگ ضمن آشکار ساختن جایگاه جهانی اسلام در سعادت و نیک بخشی بشریت، شکست دیگری را به دشمنان اسلام و ایران تحمیل سازند.
روزنامه جوان نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته:شرط اعتماد عمومی به سامانه شفافیت دو چیز است: اول اینکه حوزه کاری مسئولان اصلی دولت و کشور در آن دیده شود و دوم اینکه مردم بپذیرند ورود اطلاعات به آن از سامانه دیگری به نام «سامانه گزینش» عبور نمیکند. امور نظامی و امنیتی کاملاً حیطهمند و شعاع آن محل منازعه نیست و نباید با تفسیر موّسع همه امور را پشت امنیت پنهان نمود. طبیعی است که ارتباطات اطلاعاتی، مراکز تولید و انبار سلاح و مهمات، راهبردهای نظامی و امنیتی کشور و برنامه نیروهای مسلح محرمانه است، اما بقیه امور کشور باید در معرض مردم قرار گیرد. چه اشکال دارد هرکس برای واردات و صادرات ارز دریافت میکند مردم ببینند و بشناسند؟ مثلاً همه ایرانیان بدانند چه کسانی و چند نفر کاغذ وارد میکنند. چه کسانی صادرات پتروشیمی را انجام میدهند، ارز آن چگونه مصرف میشود؟ حقوق وزرا و معاونان چقدر است؟ و...
اگر چنین سامانهای را میداشتیم یک فساد در ذهن مردم هزار برابر برجسته نمیشد و با شیطنت پیچیده دشمنان، احساس «همه فاسدند» ذهنیت اجتماعی را درنوردیده بود. رسانههای کشور، نمایندگان مجلس، جریان دانشجویی، احزاب، سازمانهای مردمنهاد، محتوای رقابتهای انتخاباتی و... باید این مسئله را به گفتمان تبدیل کنند و آن را استمرار بخشند. شکست گفتمان شفافیتخواهی در مقابل گفتمان محافظهکاری و مخفیگرایی اگر محقق شود، آسیب بیشتری به سرمایه اجتماعی نظام و مدیران آن وارد خواهد شد. وقتی وزیر خارجه امریکا در جمع سلطنتطلبان لسآنجلس شخصیتهای روحانی و تراز اول کشور را با نام و نشان به فساد متهم میکند، لذا میتوان گفت که این سامانه میتواند راهبرد دشمن مبنی بر ادراکسازی از دوگانه فقر – فساد در کشور را نیز خنثی کند. امید است این مهم در صدر اولویت مدیران کشور قرار گیرد.
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:ماجراهای دولت (استعفاها، افشاگریها و اعلام موضعها) در چند روز گذشته بهطرز عجیبی خبرساز شده است؛ آنهم در شرایطی که جوسازیهای دشمن افزایش یافته و مرتباً در تلاش است تا بازار سرمایه را با التهابی تازه درگیر کند. این وضعیت را در سه لایه میتوان ارزیابی کرد: اول کلان روایتی که پشت یا پس صحنه وجود دارد و اینها فقط نشانههای آن کوه یخ است؛ تکهپرانیها، طعنهزنیها و... بیش از یک رقابت مرسوم درون کابینه، خودنمایی میکند. دوم واقعیتهای سیاسیای که ناشی از اهداف مختلف دولت ائتلافی آقای روحانی است؛ رقابت میان دو حزب اصلی حامی آن (اعتدال و توسعه و کارگزاران) بر سر افزایش دامنه اثر و اختیار، تلاش بخشی از دوم خردادیها برای عبور از روحانی با هدف پیروزی در انتخابات آینده و نهایتاً حفظ کردن کشور در شرایط تعلیق برای تحقق رابطه با آمریکا. سومین لایه به گزارههای مطرح شده مجزای هر کدام از این افراد برمیگردد، آقای جهانگیری از بیاختیاری سخن میگوید، آقای شریعتمداری از بیانگیزگی و آقای آخوندی از شکست ایجاد بازار آزاد که هرکدام از این حرفها، نیازمند نقد و بررسی جدی است، چرا که بیانگر بخشهای ناپیدای اداره دولت توسط رییسجمهوری است که گویی نگرانی همه کارگزاران داخلی آن را نیز برانگیخته است. با این تفاصیل این تحولات و ترمیمها را نمیتوان به فال نیک گرفت.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.