راه مقابله با گلولههای تحریم/ قتل خاشقجی بنبست تازه آلسعود/ ظرفيت ابرقدرت شدن ايران
جهتگیری بانکها به سمت بانکداری اسلامی، به مفهوم مقاوم کردن ماشین اقتصاد کشور در برابر گلولههای تحریم و خمپارههای محدودیتهای اقتصادی است.
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «راه مقابله با گلولههای تحریم» منتشر شده و در آن چنین آمده است:فرار مالیاتی بانکها مشکلات عدیدهای به وجود آورده است. عدم شفافیت مالیاتی موجب شده که آمار دقیقی از اینکه بانکها چه میزان مالیات میپردازند، وجود نداشته باشد. البته از «اثر» میتوان پی به «مؤثر» برد، زیرا اگر از بانکهایی که ۱۰۰ درصد سود به جیب زدهاند، ۸۰ درصد مالیات گرفته میشد، دوره ترک تازی آنها هم به سر میرسید؛ ضمن اینکه ضعف سیستم مالیاتی از این یکقلم عملکرد بانکها معلوم میشود.
علاوه بر این، اخلال در بازار مسکن، ایجاد قیمتهای کاذب و تحمیل و تعمیم این قیمتها به اقشار آسیبپذیر از جمله معضلاتی است که این مؤسسات پرمدعا و پرمشکل ایجاد کردهاند. طبق قانون، بانکها مجازند تا حداکثر ۳۰ درصد از داراییهای خود را به اموال غیرمنقول از قبیل: ساختمان و شعبه تبدیل کنند، اما در عمل، این مقدار به ۶۰ درصد رسیده است که دو آفت دارد؛ اول اینکه هزینه بانکها را افزایش میدهد و دوم، موجب افت بهرهوری آنها میشود. بانکها برای سودآوری بیشتر دست به خریدوفروش شعبهها و املاک خریداریشده میزنند که این امر، به عاملی جدی برای افزایش کاذب نرخ املاک و مستغلات تبدیلشده است. به این مفهوم که در نقاط مختلف، ساختمانها و املاک مرغوبی را به چند برابر قیمت میخرند و باعث میشوند که قیمت ملک در آن منطقه افزایش یابد و بهتبع آن، هزینه خرید و اجارهبها در جایی که بانکها ورود پیدا کردهاند، سر به فلک میگذارد. اینکه رهبر حکیم انقلاب نسبت به بنگاهداری بانکها اعتراض دارند، یک بخش مهم آن به آفتهای ذکر شده بازمیگردد، چراکه کارکرد آنها را نهتنها بیفایده بلکه آسیبزا و در برخی موارد غیرقابلجبران میکند.بنابراین، اصلاح نظام بانکی در بحبوحه جنگ اقتصادی که ما در میانه آن قرار داریم، از ضروریاتی است که نباید آن را حتی یک روز به تعویق انداخت، چراکه هرچه از تولید فاصله بگیریم و بساط و بستر فعالیتهای غیرتولیدی رونق پیدا کند، به همان نسبت نیز اثربخشی تحریمها و تبلیغات دشمن نیز بیشتر میشود. از این رو، جهتگیری بانکها به سمت بانکداری اسلامی، به مفهوم مقاوم کردن ماشین اقتصاد کشور در برابر گلولههای تحریم و خمپارههای محدودیتهای اقتصادی است و میتواند ساختاری را از رهگذر تقویت تولید در داخل شکل دهد که تحریمهای خارجی را از پا انداخته و روح امید را به جامعه تزریق کند.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «قتل خاشقجی بنبست تازه آلسعود» منتشر شده و در آن آمده است:مدتهاست که صاحبنظران علوم سیاسی میگویند آمریکاییها همانطور که تروریسم را به دو دسته خوب و بد تقسیم میکنند از نظر آنان قربانی هم دو دسته خوب و بد دارد. خوب و بد بودن تروریسم به رابطه یا عدم رابطه آنان با واشنگتن بازمیگردد و خوب و بد بودن قربانی به این برمیگردد که در مقابل آنان چه کسی شلیک کرده است. با این وصف جمال خاشقجی اگرچه خطری برای واشنگتن و به طور کلی غرب نداشت، اما از آنجا که او به دست آل سعود کشته شده یک «قربانی بد» تلقی میشود و میتوان درباره او سکوت و یا معامله کرد!
جمال خاشقجی کمی پس از انتقاد رسانهای به کشتار کودکان یمنی به قتل رسیده است. این در حالی است که نه اظهار مخالفت خاشقجی و نه از میان برداشتن او تغییری در واقعیت میدانی نمیدهد. جنگ یمن برای آل سعود به یک کابوس تبدیل شده است. مشکل آل سعود و امارات این است که حالا دیگر همه کسانی که آل سعود و امارات را برای جنگ کمک کردهاند به این نتیجه رسیدهاند که امکان پیروزی برای سعودی وجود ندارد و از این رو پس از شکست عملیات سنگین غربی- عربی که به قصد تصرف الحدیده صورت گرفت، روزی نیست که یک شخصیت و یا نهاد غربی لب به اعتراف نگشاید و از پایان امید به عربستان سخن نگوید.اینکه دونالد ترامپ برای چندمینبار خطاب به آل سعود میگوید اگر حمایت آمریکا نبود شما ۲۴ ساعت هم دوام نمیآوردید در واقع اظهار عصبانیت از دولتی است که علیرغم برخورداری از آن همه حمایت آمریکا قادر به سرانجام رساندن یک عملیات نظامی در کشوری فقیر نیست. البته ترامپ در حالیکه به خاطر دریافت صدها میلیارد دلار باج از سعودیها طی دو سال اخیر بدهکار سعودی است از ضعف مفرط آل سعود استفاده کرده و قیافه طلبکار گرفته است.
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:«ریچارد اسپنسر» خبرنگار نشریه تایم در گزارش مربوط به ناپدید شدن خاشقجی، مشخصا سبک آن را با نمونه آدمرباییهای موساد مقایسه کرده است؛ از جمله ربودن «عمرو دیکو» سیاستمدار سرشناس نیجریهای در سال ۱۹۸۴ که بعدا در یک جعبه چوبی در فرودگاهی در انگلستان پیدا شد. او موساد را در بهرهگیری از پوشش سیاسی در قاچاق و رد کردن مرزهای رسمی استاد میداند، روشی که در انتقال ۱۵ مامور سعودی هم به اجرا گذاشته شده است. اگرچه نتانیاهو ممکن است با مخفیکاری همیشگی موساد خود را از غائلهای که ترامپ همپای بنسلمان در آن گرفتار آمده کنار بکشد، اما این از نگاه رسانههای عبری پنهان نماند و روزنامه جروزالم پست در تحلیلی با عنوان «خاشقجی و سوال یهودی» تلاش کرد انتفاع رژیم صهیونیستی از قتل مخالف سعودی را نشان دهد. «اران لرمان» معاون ریاست موسسه تحقیقات راهبردی اورشلیم و معاون سابق شورای امنیت رژیم صهیونیستی نیز با صحه گذاشتن بر این موضوع به این روزنامه گفته است: «این قطعا به نفع ما نیست که شاهد کاهش روابط دولت سعودی با واشنگتن باشیم».
بیانیه ۲۰ سناتور جمهوریخواه برای تحقیق درباره قتل خاشقجی توسط رژیم سعودی و بل گرفتن باب کورکر، دشمن جمهوریخواه ترامپ در کنگره و کمیته روابط خارجی سنا که دولت آمریکا را ملزم به پاسخگویی درباره جنایت شریک عربیاش کرده است، عرصه را بر ترامپ بیش از پیش تنگ خواهد کرد همانگونه که او هم بیش از پیش به نوکرش بنسلمان برای وحشیگری بیشتر و همراهی کامل با پروژه ضد فلسطینی فشار خواهد آورد. وقتی وحشیگری بیمرز، آشکارترین پیامی است که جامعه جهانی از سوی حاکمیت آمریکا و متحدان صهیونیست و سعودیاش دریافت میکند، نمیتوان انتظار داشت دنیا از نظم غربی تبعیت کرده و قانون و دیپلماسی بر معادلات بینالمللی حکفرما باشد.
یادداشت امروز روزنامه اعتماد به پیامدهای قتل خاشقجی برای عربستان اشاره کرده است و نوشته:از زمانی که حتی کشورهای اروپایی هم دربرابر خشم سعودیها به خاطر مطرح کردن مسائل حقوق بشری مورد تهدید واقع میشوند، سکوت اروپا دیگر مایه شرمساری است. قضیه آلمان در ماه مه گذشته یا مساله سوئد به اندازه کافی مبین این مطلب است. در هر دو مورد وزرای امور خارجه این دو کشور در نهایت جرات کردند تا در مورد رفتار سعودیها صحبت کنند. با وجود همه مطالبی که گفته شد، گرچه این روزنامهنگار عربستانی به قتل رسید و بدنش تکهتکه شد، اما با ترکیب کنونی کاخ سفیدی که کاملا غرق در مسائل ایران است بعید به نظر میرسد که دولت ترامپ به بررسی دقیق این قضیه بپردازد. وضع اروپا نیز چنین است؛ اروپایی که به ریاست لهستان موفق شد تا به ایالات متحده پیشنهاد تاسیس یک پایگاه نظامی در خاک لهستان با نام پیشنهادی «قلعه ترامپ» بدهد. سکوت هماهنگ ایالات متحده و اروپا که مطابق مرزبندیها و تقسیمات اروپاست، سبب میشود تا کشورهایی مانند عربستان سعودی در کمال مصونیت به خود حق به قتل رساندن مخالفینشان را در کنسولگریهایشان بدهند. پس نباید تعجب کنیم وقتی که میبینیم چینیها نیز در اقدامی مشابه رییس کل یک سازمان بینالمللی مانند اینترپول را میربایند. پس جز اظهارات دروغین و تظاهر به عمل در این موارد نمیتوان چیز دیگری از آنان انتظار داشت و در این رهگذر ایالات متحده و اروپا هر یک به دلایلی جداگانه در غیبت به سر میبرند.
روزنامه خراسان در یادداشت امروز خود با عنوان «افول امپراتوری بارزانی ها» چنین نوشته است: چند هفته قبل ایران با هشدار قبلی با شلیک موشکهای نقطه زن، جلسه راهبردی سران حزب دموکرات کردستان ایران را هدف قرار داد و خسارتهای فراوانی به عوامل تروریستی، فرماندهی و کادر رهبران آن وارد ساخت. حتی خبری به نقل از فرمانده نیروی هوافضای سپاه منتشر شد که به هلاکت یک افسر بلند پایه سعودی اشاره دارد. سردار سرلشکر دکتر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران نیز در پیامی به سران اربیل به آنها هشدار داد با امنیت ایران بازی نکنند و از اربیل خواست هرچه سریعتر تکلیف خروج این گروهها را مشخص کند. این در حالی است که چند روز قبل از این صحبت، درخواست قبلی ایشان با مخالفت اقلیم مواجه شد و به نظر میرسد تقابل میان تهران و اربیل به بالاتر از این حد برسد. در واقع بارزانی اربیل را به شرایطی هدایت کرده که پیشبینی میشود، این منطقه در آستانه یک بحران و انفجار از درون قرار گرفته است. اینها تنها مشکلات پیش روی اقلیم کردستان نیست. حضور تروریستهای باقیمانده داعش و احتمال نفوذ آنان به اقلیم محتمل و تجربه چند سال قبل و حمله داعش نشان دهنده، بی توجهی آمریکا به امنیت مردم کرد است. هنوز یادمان نرفته در این شرایط ایران به عنوان اولین مدافع مردم کرد وارد این منطقه شد و از سقوط سلیمانیه و اربیل جلوگیری کرد. اما شرایط بحران ساز بارزانی میتواند حادثهای به مراتب فجیع را برای کردها به وجود آورد. آن چه نباید فراموش کرد، پایان یک جانبه گرایی بارزانی در تصمیم گیریها و مدیریت آینده سیاسی اقلیم کردستان است. اگر بخواهیم آینده اقلیم کردستان را پیش بینی کنیم، باید به این نکته اشاره کنیم که بلوغ سیاسی در نخبگان کردی قطعا به مهار بارزانی منجر خواهد شد. آنها میدانند این سیاستها تا کجا ادامه مییابد و دیگر حاضر نیستند در زمین جریانی بازی کنند که آینده سیاسی اقلیم را به خطر بیندازد.
یادداشت امروز روزنامه ایران هم با عنوان «بایکوت بن سلمان» منتشر و در آن چنین آمده است: شواهد و مدارک بیش از پیش از وقوع یک قتل مخوف در داخل کنسولگری عربستان در استانبول حکایت میکند، رئیس جمهوری کشوری که مدعی پیشگامی در جهان در حوزه حقوق بشر و آزادی بیان است، نه تنها کوچکترین اقدام عملی در جهت تحت فشار قرار دادن دولت ریاض نمیکند بلکه روابط کنونی امریکا – عربستان را «عالی» توصیف میکند و با یک نگاه کاسبکارانه میگوید، من این سود ۱۱۰ میلیارد دلاری را که یک رکورد در طول تاریخ محسوب میشود، از کشورم دریغ نمیکنم که روسیه و چین صاحب این پول شوند. برای ترامپ منافع اقتصادی آنقدر اهمیت دارد که حتی حاضر شده به قیمت رویارویی با کنگره، روابط با عربستان را عالی توصیف کند.
روزنامه جوان نیز در یادداشت امروز خود چنین نوشته:به رغم تغییر لحن رئیس محترم دولت دوازدهم در نقد دشمنیهای امریکا، دفاع از اقتدار دفاعی و منطقهای، اما در عرصه عمل تحرک چندانی در مجموعه دولت در شناخت و بهرهگیری از فرصتها دیده نمیشود. مقام معظم رهبری در همین نشست با سران قوا و اعضای شورای هماهنگی اقتصادی با تأکید بر اینکه حل مشکلات جاری اقتصاد کشور و نیازهای عمومی مردم نیازمند کار جهادی و تلاش فوقالعاده است، اعضای شورا را به اتخاذ تصمیمهای قاطع و راهگشا در خصوص مسائل اصلی و چالشهای مهم اقتصادی کشور توصیه مؤکد کرده و یادآور میشوند: هیچ بنبست و مشکل غیرقابل حلی در کشور وجود ندارد و ما به فضل الهی و با عزم و اراده مردم و مسئولان و با استفاده از ظرفیت بیبدیل جوانان توانمند ایران عزیز و با فعال کردن ظرفیتها و منابع ممتاز کشور، یقیناً بر مشکلات درونی و بیرونی فائق خواهیم آمد. لازمه تحقق این امر را مقام معظم رهبری در اجتماع عظیم بسیجیان در روز ۱۲ مهرماه در چند شرط ترسیم کرده بودند.شرط اول: درک و احساس وجود و حضور دشمن. شرط دوم: اعتماد به نفس و عزم بر ایستادگی. شرط سوم: فهم درست از تهدید دشمن و شناخت صحنه نبرد. شرط چهارم: فهم صحیح واقعیتهای ایران و جهان و گرفتار نشدن در تصویرسازیهای غلط. شرط پنجم: شناخت واقعیتها و توانمندیهای درونی. شرط ششم: حفظ وحدت و انسجام داخلی.
روزنامه رسالت در یادداشت امروز خود چینن نوشته:از نگاه اقتصادی، ایران علیرغم همه ضعفها و نارساییها، رتبه هجدهم را دارد. اقتصادی که به جهت وابستگی به درآمدهای نفتی و دولتی قدرت پویایی و رشد و رقابت از آن گرفته شده است. در حالی که اگر از تحریمهای دشمن، فرصت ساخته شود و اقتصاد ملی از یوغ دولت و ارز نفتی رهایی پیدا کند، به طور قطع و یقین رتبه یکرقمی به دست خواهد آورد، چراکه ایران از لحاظ ذخائر انرژی و معدنی، منابع طبیعی و سوقالجیشی و سرمایه انسانی ظرفیتهای کمنظیر و منحصر به فرد برخوردار است.رکس تیلرسون، وزیر خارجه پیشین آمریکا میگوید: اقتصاد ایران علیرغم تحریمها، مقاومتر شده است.
با این توضیحات اجمالی، پیشرفتهای ایران در ظرف چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی در عرصههای مختلف سیاسی، دفاعی، علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بیانگر آن است که قدرت رویارویی با آمریکا را دارد، قدرتی که مدعی است، مناسبات ما باید بر جهان حاکم باشد و ادعا میکنند که اگر همه کشورها یک نظر واحد دارند، قدرتشان میتواند آن را وتو کند و در سند راهبرد امنیت ملی آمریکا آمده است که رهبریشان در جهان، همیشگی است و اخیرا ترامپ مطرح نموده است که باید قدرت بدون رقیب در چند سال آینده باشند. اما خوشبختانه سالهاست که این معادلات به هم خورده و آمریکا به شدت نگران نفوذ ایران در منطقه و جهان و در میان ملتها بهویژه ملل محروم تحت ستم است، چراکه ایران قادر است همه مناسبات آمریکا در کشورهای مختلف جهان را به چالش بکشد که امروز شاهد آن در خاورمیانه و آسیای غرب، آمریکای لاتین و اروپا هستیم.ریچارد واتسون که در زمینه آیندهپژوهی صاحبنام در جهان میباشد، در کتاب ۳۱۳ صفحهای خود به مهمترین سوالات درخصوص آینده جهان پاسخ داده است و اشاره دارد که در آینده نزدیک، کشور ایران امکان تبدیل شدن به قدرت جهانی را خواهد داشت.
در یادداشت روزنامه صبح نو نیز چنین آمده است:بیش از پنج ماه قبل، دستور ایجاد شورایی برای هماهنگی اقتصادی صادر و تا زمانی که رهبر انقلاب، درباره آن علنی سخن نگفتند، دولت جلسهای را در این زمینه تشکیل نداد و از آن موقع تاکنون نیز، جلسات به شکلی نه چندان منظم برگزار شده است. این شورا، یک شورای مشورتی یا دائمی نیست؛ شورایی است با اختیارات ویژه و اختصاصی که در تاریخ جمهوری اسلامی اگر نگوییم بیسابقه، کمنظیر و برای حل مشکلات آنی معیشتی مردم و مقابله با تحریمهای آمریکاست. روند تشکیل جلسات، شکلدهی به مصوبات و... بهگونهای بوده که کارگزاران یا عوامل درگیر در اقتصاد، احساس نکردهاند در ذیل تصمیمگیری یک مجموعه متمرکز و مؤثر فعالیت میکنند؛ تا جایی که یکی از نخستین مصوبات این شورا «تشکیل ستاد مشترک برای مقابله با جنگ روانی دشمن» است و این موضوع نشاندهنده سبک و حرکت شورا و تصمیمسازان در آن است که بیش از حل مستقیم مشکلات اقتصادی، به جهات روانی و سیاسی مورد توجه قرار دارند. چهارشنبهشب گذشته در تهران جلسهای برگزار شد که در آن رهبر انقلاب، خواستار کار جهادی و تلاش فوقالعاده اعضای شورا برای حل مشکلات جاری اقتصاد کشور شدند؛ بهعلاوه تاکید بر بهکارگیری پیشنهادهای متعددی که از جانب دلسوزان و متخصصان برای این شورا و رییس آن ارسال شده است. دستورکارهای شورا مشخص و معین است: اصلاح نظام بانکی، نقدینگی، اشتغال و تورم؛ مشکلاتی که رفع آنها با توجه به ضرورت «مشارکت فعال در جلسات و مباحث» تا حدود زیادی ایجاد خواهد شد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *