دستگیری دایی و خواهرزاده در پرونده تهدید به قتل
به گزارش خبرنگار گروه جامعه خبرگزای میزان سرهنگ علی ولیپور گودرزی اظهار داشت: هفدهم شهریورماه امسال پروندهای با موضوع "ضرب و جرح با سلاح سرد و تهدید به قتل" از کلانتری ۱۳۰ نازی آباد به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد.
شاکی پرونده پس از حضور در اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در اظهاراتش به کارآگاهان گفت:: "ساعت ۱۹:۳۰ هنگام خارج شدن از استخر مورد تهاجم دو سرنشین یک موتور قرار گرفتم که نقاب داشتند و با قمه و شمشیر به سمت من حمله ور شده و با پرتاب چندین ضربه مرا از ناحیه دست و پا به شدت مجروح کردند؛ نهایتا این دو نفر با حضور مردم و اهالی محل آنها از محل متواری شدند. هنوز دقایقی از این موضوع نگذشته بود که چندین پیامک تهدید آمیز از شمارهای ناشناس برای من ارسال شد که صراحتا من و اعضای خانواده ام تهدید به مرگ شده بودیم. چند روزی از این ماجرا گذشته بود که مجددا ساعت ۱۱ شب زمانیکه قصد خارج کردن کیسه زباله از خانه را داشتم مجددا همان دو موتورسوار با همان صورتهای پوشیده با نقاب به سمت من حمله ور شدند که بلافاصله به داخل منزل فرار کردم و پس از دقایقی باز پیامکهای تهدید آمیز برایم ارسال شد. از ترس تهدیدها، اعضای خانواده ام را به شهرستان فرستادم و اکنون هیچگونه امنیت جانی ندارم ".
علی پور در ادامه گفت: کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که چند ماه پیش از آغاز پرونده، شخصی بنام سعید (۳۵ ساله) با خواهر شاکی پرونده آشنا شده و در مدت کوتاهی، پیشنهاد ازدواج با خواهر شاکی را مطرح کرده است که شاکی از طریق دوستان خود اطلاع پیدا میکند که سعید متأهل بوده و دارای همسر و دو فرزند در شهرستان است و با اطلاع موضوع به اعضای خانواده و خواهرش مانع از ازدواج سعید با خواهرش شده است.
در تحقیقاتی که از خواهر شاکی پرونده انجام شد، وی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت:: از حدود ۹ ماه پیش و از طریق فضای مجازی با سعید آشنا شدم؛ با گذشت مدت از این آشنایی، ارتباط ما به تماسهای تلفنی تبدیل شد و نهایتا چندین جلسه نیز با همدیگر ملاقات داشتیم که نهایتا سعید از من درخواست ازدواج کرد؛ سعید مدعی بود که مجرد است و برای کار کردن به تهران آمده و کسی را در تهران ندارد، اما زمانیکه موضوع را با اعضای خانوادهی خود در میان گذاشتم، برادرم از طریق تحقیقاتی که بواسطه تعدادی از دوستانش انجام داده بود متوجه شدیم که تمامی اظهارات سعید دروغ است؛ پس از آن ارتباط و تماسهای خودم را با سعید قطع کرده و دیگر از او هیچ اطلاعی ندارم تا اینکه ماجرای حمله به برادرم و تهدید اعضای خانواده اش پیش آمد ".
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ افزود:کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با شناسایی محل کسب و کار سعید در یک میوه فروشی در منطقه خانی آباد، وی را در تاریخ هشتم مهرماه ۱۳۹۷ جهت انجام تحقیقات به اداره شانزدهم پلیس آگاهی منتقل کرده، اما او در اظهاراتش مدعی شد که هیچگونه ارتباطی با ماجرای حمله به شاکی و تهدید اعضای خانواده اش ارتباطی ندارد.
در ادامهی تحقیقات، کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با شناسایی خواهرزادهی سعید بنام "امیر" (۲۷ ساله) اطلاع پیدا کردند که وی با یک موتورسیکلت مشابه با موتور مورد استفاده در شب حمله ورشدن افراد نقاب دار به شاکی، تردد دارد؛ لذا اینبار تحقیقات از امیر در دستور کار قرار گرفت.
امیر در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع و یا مشارکت در ماجرای تهدید به مرگ شاکی پرونده و مشارکت در ضرب و جرح وی شد، اما در ادامهی تحقیقات و با ارائه دلایل و مستندات غیر قابل انکار به ناچار لب به اعتراف گشود و به کارآگاهان گفت:: "دایی به من گفته بود که فردی مزاحم یک خانم شوهردار شده و به این بهانه مرا راضی کرد تا به سراغ این شخص برویم، اما پس از آنکه به سراغ این شخص رفتیم، متوجه شدم که او دروغ گفته است ".
با اعتراف صریح امیر به مشارکت در ضرب و جرح و تهدید به قتل شاکی پرونده و معرفی دایی خود به عنوان متهم صلی پرونده، سعید نیز دستگیر شد و در تحقیقات تکمیلی صراحتا اعتراف کرد که قصد انتقام گیری از شاکی پرونده را داشته است.
سرهنگ کارآگاه علی ولیپور گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت:: "با تکمیل پرونده، متهمین با صدور قرار قانونی از سوی مقام محترم قضایی روانه زندان شدند ".