«جنگ ایران و عراق» یک ترکیب غلط است
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی ، سردار «محمدعلی آسودی» در گفتوگوی تفصیلی خود با میزان، در خصوص نامگذاریهای مختلفی که برای دوران دفاع مقدس به کار می رود، توضیحاتی را ارائه داد.
بخشی از این توضیحات به قرار زیر است:
متاسفانه علیرغم تلاش تمام افراد دلسوز و دستگاههای انقلابی طی سالیان گذشته، هنوز هم در بسیاری از مجامع و جلسات، شاهد بکارگیری ترکیب واژگانی «جنگ ایران و عراق» هستیم. متاسفانه این ترکیب واژگان آنقدر استفاده شده که در فرهنگ عمومی جامعه برای خودش جا باز کرده است. در صورتیکه این ترکیب از نظر اهالی فن و هر انسان آزادهای غلط است. «جنگ» کلمهای دارای بار است و متاسفانه وقتی در این ترکیب واژگان، بعد از کلمه جنگ، اول نام ایران و سپس نام عراق برده میشود، بسیاری گمان میکنند که این جنگ یک جنگ معمولی بین دو کشور بوده است درحالیکه اصلا اینطور نبود. ترکیب «جنگ ایران و عراق» با ترکیب «جنگ تحمیلی عراق علیه ایران» بسیار تفاوت دارد. در خوشبینانهترین حالت ممکن، باید بگوییم که ترکیب «جنگ ایران و عراق» که امروز متداول شده با فکر انتخاب نشده است. جنگی که ارتش بعث علیه ما تحمیل کرد، «جنگ تحمیلی استکبار جهانی علیه ملت و انقلاب اسلامی ایران» بود. این جنگ، تنها جنگ ارتش بعث با ایران نبود؛ بعثیها به خودیِ خودشان اصلا توانایی راهاندازی جنگ با ایران را نداشتند. جنگ سال ۵۹ تا ۶۷، حقیقتا یک جنگ جهانی تمام عیار علیه ملت ایران بود. ۴۷ کشور به صورت مستقیم و غیرمستقیم در جنگ تحمیلی علیه ملت ایران که ارتش بعث در لبه آن قرار داشت، مشارکت داشتند. بعد از حمله ارتش بعث به کویت گه پس از پایان دفاع مقدس ملت ایران انجام شد، همه حامیان عربی، اروپایی و آمریکایی صدام که در طول ۸ سال جنگ تحمیلی همه نوع حمایتی از او کرده بودند، نسبت به حمله به کویت به شدت اعتراض کردند. صحبتهای مقامات این کشورها، از حمایتهای پولی، تجهیزاتی و اطلاعاتی آنها به صدام پرده برداشت. آنها صراحتا میگفتند: «این ما بودیم که در آن ۸ سال به تو تجهیزات و سلاح شیمیایی و هواپیما و بالگرد و اطلاعات و نقشه و پول دادیم». این کشورها قبل از شروع جنگ تحمیلی علیه ملت ایران، به دنبال یک آدم دیوانه، بیعقل و البته شرور و جنگطلب میگشتند که راحت بازی بخورد. دفاع یک اقدام شرعی و عقلی در برابر متجاوز است. ما در برابر صدام از سرزمینمان دفاع کردیم. دفاع ما به این خاطر مقدس شد که مبانی دین در آن گره خورد. صدام بعد از متحمل شدن شکستهای ابتدایی و پس از آنکه برنامهاش برای شکست دادن زودهنگام ایران نقش بر آب شد، بمباران شهرهای ما نظیر دزفول، اندیمشک، ایلام، سرپل ذهاب و ... را آغاز کرد. در حالیکه ما در همان زمان میتوانستیم اقدام متقابل انجام دهیم و شهرهای عراق را بزنیم، اما این کار را نکردیم. آن زمانی هم که برای اولین بار تصمیم گرفتیم مقابله به مثل کنیم و بصره را بزنیم امام (ره) فرمودند: «مبانی دین به ما میگوید که به مردم بصره بگوییم از شهر خارج شوند یا به پناهگاه بروند». اسلام به ما اجازه نمیداد مثل صدام رفتار کنیم. امام (ره) همان موقع دستور دادند که مناطق مسکونی بصره را نزنید و فقط مناطق نظامی را بزنید. یا اینکه در جایی دیگر امام (ره) فرمودند: «مثل ارتش بعث که با اسرای ما رفتار میکند، با اسرای عراقی رفتار نکنید».