ارزشهای دفاع مقدس همچنان پویش و زایش دارند
خبرگزاری میزان - طبق اعلام روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نشست «تبیین موضوعی معرفت دفاع مقدس و چگونگی پرداختن به آن» یکشنبه (۱۳ آذرماه ۱۴۰۱) با همکاری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس با حضور اسماعیل منصوری لاریجانی و داود ضامنی با اجرای محسن شاهرضایی در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
ضرورت پرداختن به موضوع جامعهشناسی دفاع مقدس
منصوری لاریجانی در این نشست با طرح این پرسش که «ارزش یک مفهوم است یا یک حقیقت»، بیان کرد: اگر ارزش را بهمثابه مفهوم درنظر بگیریم، به انسان در گذر تاریخ محدود میشود، اما اگر ارزش را حقیقت درنظر بگیریم، دیگر محصور در ذهن انسان نیست. به همین دلیل است که آنرا حقیقت میدانیم و مراد از حقیقت، حقیقت مطلق یعنی خداوند است. همهچیز به خداوند میرسد.
وی ادامه داد: تفکر اُمانیستی غرب، چون انسان را بهجای خدا نشانده، سعی میکند همه گزارههایش به انسان برسد، اما امروزه بسیاری از اندیشمندان غربی به غلط بودن این تفکر رسیدهاند. اگر بعد از انقلاب اسلامی بهجای فلاسفه غرب آثار ملاصدرا را میخواندیم، امروز درخشندگی فرهنگ، علم، تمدن و ارزشهای انقلاب ما در دنیا زبانزد میشد. چیزی که مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در بیانیه گام دوم انقلاب مطرح کردند، باید در همان چهل سال نخست محقق میشد و چهل سال دوم انقلاب فصل چیدن ثمره آن میبود.
این استاد فلسفه و عرفان اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: آیا هرفعلی بار ارزشی دارد، فعل احسن است یا هر فعلی حُسن خلق به آن رأی میدهد، فعل اخلاقی است؟ در نتیجه این بحث به یکی از معرفتها در حوزه فلسفه اخلاق میرسیم که رزمندگان ما در هشت سال دفاع مقدس آنرا رقم زدند. ارزش فرازمانی، فرامکانی و فراتر از تعریف است. تعریف ارزش از حیطه فکر انسان خارج است، ولی انسان میتواند تصوری از آن داشته باشد. ارزش بر همه عصرها احاطه دارد و از پویش و رویش برخوردار است. در دفاع مقدس ارزشهایی خلق شده که بعد از گذشت سالها همچنان پویش و زایش دارند.
منصوری لاریجانی با اشاره به اینکه اگر ارزشها را از پدیدارها و نمودارهای فعل انسان منفک کنیم، هیچ معنایی نخواهند داشت، اظهار کرد: وجود انسان منبع و کانون ارزشهاست. همه امور اگر به معنا متصل نشوند از ارزش برخوردار نیستند. هر پدیدهای زمانی ارزش دارد که معنا و باطنی داشته باشد. ملاصدرا میگوید حکیم کسی است که سخن، رفتار و عملش انسان را از محاسباتش بهدر آورد و به حیرت برساند. حیرت بالاتر از فطرت، برهان و عرفان است. رزمندگان ما در دوران دفاع مقدس، حیرت ایجاد میکردند. تبین انسان را به حیرت میآورد.
وی افزود: خداوند نهتنها حقیقت ارزش است، بلکه ظهور همه ارزشهای اخلاقی هم از خداوند است. پس معیار فعل ارزشی خداوند است، عقل هم چون مخلوق خداوند است، مأمور به تعریف ارزشهاست. حقیقت و مبدأ ارزش خداوند است و عقل هم مأمور تبیین ارزش است؛ البته عقلی که سالم، بیشائبه و پاک باشد.
نویسنده کتاب «زن و دفاع مقدس» همچنین گفت: چرا میگوییم ارزشها در فعل ظهور دارند و در علم ظهور ندارند؟ هر اندازه در حوزه علم از ارزش سخن میگوییم، مرتبط با حوزه مفهومی است. ممکن است شخصی اهل علم و دانشگاه نباشد، اما همه ارزشها را در خود به ظهور برساند. هرچه فعل برای خدا باشد، ارزشمندتر است. اگر فعل برای خدا باشد، تقوا معنا پیدا میکند. اگر فعل را برای خدا مصرف کنیم، به ایثار میرسد. اگر همه ارزشها ازجمله اخلاص، تقوا و ورع در فعل حفظ و رعایت شوند، به آن فعل احسن میگویند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: انسان به تناسب تعداد افعال خوب (فضائل) و افعال بد (رذائل)، «من» دارد. از بین همه منهای خوب و بد، تنها یک منِ واقعی است؛ منی که به خدا میرسد. هر انسانی خوبیها و بدیهای خود را میشناسد و باید توسط عقل و ایمانش از رذیلتها بکاهد و بر فضیلتها بیفزاید. حال این سوال پیش میآید که آیا انسان مکلف به این کار است؟ عمل به تکلیف به ما توفیق میدهد از رذائل بکاهیم و بر فضائل بیفزاییم.
منصوری لاریجانی در بخش پایانی سخنانش با تأکید بر اینکه یکی از بهترین منظرها برای نقد خودمان، دفاع مقدس است و معیارهای ما باید معیارهای ارزشی دفاع مقدس شود، بیان کرد: آیا توانستهایم ارزشهای دفاع مقدس را به نسل امروز منتقل کنیم؟ آیا نوشتن چند کتاب یعنی انتقال ارزش؟ آیا آثار دفاع مقدس براساس معرفتشناسی تولید شدهاند؟ ما از کدام دریچه به جنگ نگاه کردهایم؛ از تهران یا از روستایی در دورترین نقاط سیستان و بلوچستان؟ ضروری است که در جلساتی درباره جامعهشناسی دفاع مقدس حرف بزنیم.
استفاده از ظرفیت هنر برای انتقال ارزشهای دفاع مقدس به نسلهای آینده
داود ضامنی؛ نویسنده، پژوهشگر و مدرس دانشگاه نیز در این نشست درباره ماهیت ارزش، گفت: دوآلیسمی که از فلسفه دکارت شروع شد و سالها در سنت فکری غرب و حتی سنت فکری ما باقی ماند، عوارضی بهجای گذاشت که تا امروز هم با آن دست به گریبان هستیم و آن تفکیک سوژه از ابژه است. این پرسش که آیا ارزشها وصف ذهنی دارند یا نمود عینی؟، تا مدتها بین فیلسوفان به بحث گذاشته شد. اما تقریبا از قرن ۱۸ تعدادی از فلاسفه غرب که به فلاسفه اگزیستانسیالیست معروف شدند، دریافتند که توقف در دوگانه سوژه و ابژه، درد امروز ما را درمان نمیکند و باید به دنبال معنا باشیم؛ یعنی اینکه آیا افعال آدمی دارای معنا است یا نه؟
وی افزود: تمامی کسانی که به حوزه اخلاق پرداختهاند، یکجا باید تکلیف خود را روشن کنند که آیا در جهانبینی ما چیزی به اسم خداوند یا امر متعالی وجود دارد یا نه؟ این امر مشخص میکند که در چه عرصه گفتمانی میخواهیم به بحث اخلاق بپردازیم. تفاوت امر اخلاقی که شاید نمود عالی آن هشت سال دفاع مقدس بوده و در آن برهه گفتار و افعال انسانها درگیر جنگ بود، با مفهومی به نام خداوند عجین شد و نوعی وحدت و یگانگی در رفتار، گفتار، کردار و حتی نظام فکری نمود داشت.
نویسنده کتاب «مردم چرا به سینما میروند؟» تصریح کرد: انسان دفاع مقدس واجد چه نوع ارزشی است که آن ارزش محدود به دوره هشت ساله نبوده و امروز هم پویایی خود را حفظ کرده است؟ در ادامه این سوال مطرح میشود که آیا در این بیش از ۳۰ سال که از آغاز جنگ میگذرد، توانستهایم یک دستگاه فکری و سیستم معرفتی ایجاد کنیم یا نه؟ اگر این امر محقق نشده، موانع آن چه بوده است؟ و اینکه الزامات ایجاد این دستگاه فکری چیست؟
ضامنی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه ارزش را در چند سطح میتوان تعریف کرد، گفت: دسته نخست، ارزشهای فردی و مرتبط با قول و قراری است که انسان با خودش و وجدانش میگذارد. برخی افعال ارزشی نیز جمعی هستند که نمونه آن حقوق متقابل بین ما و دیگران است. دسته دیگر نیز ارزشهای ملی بوده که به موضوعاتی مانند میهن، سرزمین و خاک مربوط میشوند.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به مفهوم امید بهمثابه یک ارزش انسانی در دوران دفاع مقدس، افزود: در زمان جنگ با اینکه مشخص نبود پایان آن چگونه رقم میخورد، اما رزمندگانی که اسیر میشدند، در دل امید داشتند؛ امید بهمثابه یک ارزش انسانی، بهمثابه وجود آیندهای روشن که تنها در پیوند با یک امر متعالی معنا خواهد داشت. در بسیاری از جنگهای دنیا براثر شدت یأس، ناامیدی و پوچی، شواهد زیادی از خودکشی وجود دارد، ولی در ادبیات بازداشتگاهی و ادبیات اسرا و ... در ارتباط با اسرای ایرانی چنین موردی وجود ندارد. چه میشود که یک اسیر با وجود شکنجههای فراوان تصمیم به خودکشی نمیگیرد؟ ارزشهای درونی این فرد اگر مولد نوعی معرفت نشود، قطعا فرد به خودکشی بهعنوان یک راه فکر میکند.
وی اظهار کرد: ارزش چگونه میتواند منجر به تولید معرفت شود که آن معرفت امیدآفرین باشد؟ پرداختن به ادبیات اسارت از این جهت اهمیت دارد. از دل امید اسرا معرفت، انسانیت و وفاداری بیرون میآید. ادبیات اسارت، حامل معارفی از جنگ است که انسانی روایت میشود. در واقع حامل معرفتی است که این معرفت در ساحتهای دیگر بهوجود نیامده است. ادبیات اردوگاهی و اسارت، دارای نوعی معرفت است که در کمتر ژانر ادبی میبینیم.
این نویسنده و پژوهشگر در ادامه با تأکید بر بررسی موضوعاتی همچون نسبت ارزش با قدرت، نسبت ارزش با ایدئولوژی و تفکیک ایدئولوژی از دین، گفت: افقی که دفاع مقدس به لحاظ تاریخی بهروی ما باز کرد تا کجا میتواند نظام اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و تعلیم و تربیت ما را آبیاری کند؟ چه ساحتهایی از دفاع مقدس را وارد کتابهای درسی کردهایم؟ چرا زبان ما در انتقال ارزشها، جاهایی به لکنت افتاده است؟ ما در ساحت تفکر دچار اعوجاج شدهایم و به همین دلیل انتقال ارزشها از آن دوره تاریخی بهدرستی صورت نگرفته است. اصل مهم در آن دوران، دفاع مشروع بود. چرا بعد از سالها نتوانستهایم بار ارزشی که تولید شد و در دل خود بذرهای زیادی داشت را به نسلهای بعدی منتقل کنیم؟ نسلی که تجربه زیسته از جنگ ندارد و آن را از رهگذر خاطرات، کتابها، عکسها و فیلمها درک کرده است.
وی افزود: امروزه همه معتقدند زبانی که میتواند فرهنگ ایثار و شهادت و دفاع مقدس را به بهترین شکل به نسل امروز و نسلهای بعد منتقل کند، زبان هنر است. چقدر توانستهایم از این ظرفیت استفاده کنیم؟ باید جایی بایستیم که جنگ را درست ببینیم و درست روایت کنیم و روایت ما باید آنقدر جذاب باشد که بتواند انتقال ارزشها را به نسلهای آینده انجام دهد و این امر از عهده فرم و زبان هنری برمیآید، اما بهدرستی از این فرم استفاده نکردهایم.
ضامنی در پایان با اشاره به اینکه خوانش دولتی از دفاع مقدس با خوانش مردمی از دفاع مقدس تفاوت دارد، بیان کرد: بهنظر من مخاطب امروز به ساحتهای جدیدی نیاز دارد و معتقدم هنرمندان بهترین افراد برای انتقال ارزشها به نسلهای آینده هستند.
انتهای پیام/