به بن بست خوردهاند/ راهحل اخراج نظامی آمریکا از منطقه/ چالشهای مسکو با تل آویو در پس یک حمله/ فرصت روحانی در نیویورک
به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی ، سرمقاله امروز روزنامه حمایت با عنوان «به بن بست خورده اند» منتشر شده و در آن چنین آمده است:با انقلاب اسلامی، معادلات شرق و غرب بهم خورد. از جنگ تحمیلی گرفته که ایران اسلامی در اوج مظلومیت و محدودیت بود و بلوک شرق و غرب و اعراب دریغ میکردند از یاری رساندن به این انقلاب، تا پدیدن آمدن گفتمان مقاومت و شکستهای پی در پی آمریکا و رژیم صهیونیستی از محور مقاومت، همه و همه بیانگر یک گفتمان جدیدی بود که در مقابل ظلم و جور استکبار جهانی ایجاد شده است. امروز حضور و نفوذ انقلاب اسلامی سطح وسیعی از منطقه را در بر گرفته است. مردم منطقه، انقلاب اسلامی را میخواهند.
برخی از دولتها که در مقابله با این مطالبه عمومی برآمدهاند، از مردم خود جدا بوده و پایگاه و جایگاهی در بین مردم ندارند. مسیر فراروی انقلاب اسلامی همواره باز بوده و بنبستی برای استکبار جهانی و رژیم صهیونیستی رقم زده است. از سوی دیگر صهیونیستها با ایده «از نیل تا فرات» امروز خود را پشت دیوارهای آهنی محصور کردهاند؛ بنابراین دشمنی دشمنان دقیقاً بیانگر عظمت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران است. دشمنان از دانستن این نکته همواره غافل بودهاند که این اقدامات تروریستی، اراده ملت در مسیر پیشرفت و رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی را محکمتر کرده و غیرت جمعی برای پایبندی به خون شهدا را افزون میکند. حادثه تروریستی اهواز هم اصول و پایههای نظام را مستحکمتر کرده و باعث قویتر شدن اراده ملت ایران در نیل به آرمانهای بلند انقلاب اسلامی میشود؛ و بالاخره باید گفت؛ دشمنان نظام در آستانه چهل سالگی انقلاب به صورت واضح و بیپرده اظهار میکنند که با ما دشمن هستند و از اقدامات ضدایرانی خود آشکارا پرده بر میدارند. این مهم و اقدامی نظیر حادثه تروریستی اهواز، دقیقاً به همین دلیل چهل سالگی انقلاب اسلامی رخ میدهد. دشمن از هر طریقی سعی در به اضمحلال کشاندن این نظام دارد، ولی آنقدر مستأصل شده و با دستپاچگی تمام، روی به عملیاتهای کور آورده است. در این میان، تروریستها فقط آلت دست و ابزار هستند، زیرا عاقبت این جماعت احمق چیزی جز هلاکت نیست.
یادداشت امروز روزنامه کیهان نیز با عنوان «راهحل اخراج نظامی آمریکا از منطقه» منتشر شده و در آن آمده است: اقدامات تروریستی میتواند در هر زمانی و با امکانات کم در نقطهای از منطقه و از جمله در ایران روی دهد و امنیت و آسایش این مردم و این مرز و بوم را به خطر بیاندازد و بخصوص آرامش روانی کشورهای منطقه را بهم بزند. ما الان راه حل آن را پیدا کردیم. راه حل اصلی، حذف پایگاههای ثابت و سیار نظامی آمریکا و انگلیس از منطقه و از هر کجای منطقه است. راه آن این است که ما رسماً اعلام کنیم از این لحظه هیچ پایگاه نظامی آمریکا و انگلیس در کشورها و در آبهای منطقه حق حضور ندارد. واقعیت این است که امنیت را نمیتوان دو بخش کرد به گونهای بخش اثباتی آن برای آمریکا و انگلیس و بخش سلبی آن برای مردم منطقه باشد.
ایران و نظام جمهوری اسلامی از این بازیهای جنایتکارانه آسیب نمیبینند کما اینکه ماجرای ۸ سال جنگ تحمیلی که میلیاردها برابر حادثه تروریستی شنبه گذشته اهواز بود نه تنها به کشور و نظام آسیب نزد که حتی سبب بالندگی آن گردید. اما به هر حال نمیتوانیم به این دلیل، بر آسیب جانی و مالی و روانی شهروندانمان در این اقدامات نافرجام چشم بپوشیم و کاری نکنیم، در این بین باید هر نقطه ضعفی که وقوع چنین پدیدههایی در کشور تسهیل میکند را از بین ببریم بله بعضی رخدادها را نمیتوان بطور مطلق از بین برد، ولی بعضی رخدادها نظیر آنچه در روز شنبه در اهواز روی داد، قابل کنترل و مهار هستند.این مهار دو سطح دارد یک سطح اقدامات اطلاعاتی و حفاظتی است مثل اینکه رژه نظامی باید در «نقطه امن» برگزار شود و یک سطح آن هم این است که وقتی آوردههای اطلاعاتی ما از نقش قطعی چهار کشور آمریکا، انگلیس، عربستان و امارات در اقدامات تروریستی علیه ایران در اهواز، بصره، حمص، بیروت و... حکایت میکنند، این کشورها نباید بدون مکافات بمانند و به اقدامات جنایتکارانه خود ادامه دهند و حتی وقیحانه به آن افتخار هم بکنند چنانچه بعد از اقدام تروریستی اهواز مشاهده کردیم.
در یادداشت امروز روزنامه وطن امروز هم چنین آمده است:اگر باور کنیم کری بدون هماهنگی با دولت آمریکا - حداقل با سیا- هم به دیدار ظریف رفته است، باز این دیدارها این معنی را دارد که ظریف و دولت، هنوز هم راهی جز آمریکا برای ایجاد آنچنان رونقی که خودتان بهتر میدانید، بلد نیستند! رسانههای اصلاحطلب هم طبق معمول تیتر میزنند که کری خطاب به قهرمان دیپلماسی ما گفته است: «تا استیضاح ترامپ صبر کنید!» قبلا امضای کری تضمین بود، حالا حرف کری را تضمین معرفی میکنند! کری هم از آن سو میگوید: «واشنگتن باید توافق را حفظ میکرد و آن را به عنوان اهرم فشاری برای امتیازگیری از ایران در دیگر موضوعات مثل مسائل منطقهای و موشکی استفاده میکرد».
در حال حاضر بعید به نظر میرسد که حزب دموکراتیک به راحتی بتواند گزینه خود را به مسند بدون توافق به ریاستجمهوری برساند. به دلیل اینکه هم شیعیان و هم احزاب اهل سنت حاضر نخواهند شد که مسائل داخلی کردستان را محل بحث و گفتگو قرار دهند و توپ را مجددا به زمین احزاب کردستان پرتاب خواهند کرد. مهمترین عناصری که میتواند این توافق را حاصل کند، توافق روی تمامی پستهایی است که کردها بهطور نانوشته باید داشته باشند. به نظر میرسد که هنوز این توافق بین حزب اتحادیه میهنی و حزب دموکرات و حزب گوران صورت نگرفته است.به هر ترتیب کردها، اگر باهم اختلافاتی داشته باشند، اما اجازه نخواهند داد که این اختلافات به از دست دادن پستهایی در بغداد منجر شود. آنها به هر ترتیب هر نقشی که میتوانند و میخواهند در داخل اقلیم داشته باشند، اما جای پای خود را در بغداد نمیتوانند نادیده بگیرند و ناگزیر هستند تا ترتیبات خانه کردی را مورد توافق قرار دهند و بر مبنای آن در بغداد حرفهای خود را یککاسه کنند و به نتیجه برسانند.
به نظر میرسد تسریع در تحویل سامانههای دفاع هوایی به دمشق توسط مسکو راهکار مناسبی است که روی میز پوتین قرار دارد. البته پوتین میداند تحویل این سامانه وضع تحریمهای جدید ترامپ را به دنبال خواهد داشت و اتحادیه اروپا نیز در این تحریمها سمت واشنگتن را میگیرد و بخشی از سیاستهای کاهش تنش روسیه پس از پرونده اوکراین با مشکل جدی مواجه میشود. البته دمشق قطعا از این فرصت برای تسریع عملیات ادلب استفاده خواهد کرد. تل آویو در معرض تهدید مسکو قرار دارد و اسد میداند بهترین زمان است تا از فرصت لازم برای حمله به ادلب استفاده کند. رئیس جمهور سوریه میداند اگر این فرصت را از دست دهد و رژیم صهیونیستی از لاک دفاعی خارج شود، قطعا حمله به ادلب سختتر خواهد شد و باید بخشی از ظرفیت ارتش را برای مقابله با تهدیدات آمریکا و رژیم صهیونیستی به کار گیرد.
وجه سوم سفر آقای روحانی، فرصت دیدار با ایرانیهای مقیم امریکا و شخصیتهای رسانهای، مطبوعاتی و دانشگاهی و غیرایرانی است که میتوانند در جلسات گفتوگوی رو در رو با رئیس جمهوری شرکت کنند و از نقطه نظرات ایران بخوبی آگاه شوند. همه این برنامهها ذیل دیپلماسی عمومی و همچنین دیپلماسی رسانهای، میتواند در انعکاس دیدگاههای واقعی ایران تأثیرگذار باشد.حالا در این سفر خاص علاوه بر این مواردی که اشاره شد، یک فرصت دیگری هم پیش آمده و آن اینکه ترامپ اعلام کرده میخواهد رأساً اداره جلسهای از جلسات شورای امنیت را با موضوع ایران برعهده گیرد که طبق آییننامههای داخلی شورای امنیت اگر موضوع مورد بررسی، یک کشور باشد، آن کشور مخاطب این حق را دارد با حضور یکی از نمایندگانش از مواضع خود دفاع کند. در این مورد خاص به نظرم حضور آقای ظریف میتواند خیلی تأثیرگذار باشد. به این دلیل که هم مستقیماً صحبتهای ترامپ را در جا نقد کند و پاسخهای دقیقی به اظهارات او دهد و هم از طرف دیگر بتواند دیدگاههای ایران را تشریح کند. چون معمولاً این جلسات پوشش خبری وسیعی دارد و منعکس میشود؛ بنابراین میتوان گفت: مقامهای بلندپایه ایران میتوانند از فرصت چند روزه حضور در نیویورک برای پیگیری اهداف سیاست خارجی کشور بخوبی بهره ببرند.